محبوبترینها
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تی‌وی وال: ایده‌ای نوین برای دکوراسیون داخلی
انواع ریل دستگاه‌های CNC + جدول مقایسه معایب و مزایا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1811790688
آه از اين مصلحت انديشي ها!
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن-من قبل از جشنواره به آقاي ميراعلايي گفتم که در جشنواره شرکت نکنيم، چون از قبل اين مسير را پيش بيني مي کردم و مي دانستم تکليف سيمرغ ها چيست...من اصلا دوست ندارم مصلحت انديش باشم، چون بايد پا روي حرف ديگران بگذارم. ما نياز به مصلحت انديشي نداريم. «محمد علي باشه آهنگر» کارگردان فيلم "فرزند خاک" در نشستي که با حضور عوامل اين فيلم در خبرگزاري برنا برگزار شد. با بيان اين مطلب افزود: ما در يک کشوري زندگي مي کنيم که مصلحت ها در آن مهم است. اگر نگاهي به مطالب روزنامه ها قبل از جشنواره فيلم فجر بياندازيم، جهت دهي جشنواره را به خوبي متوجه مي شويم. من هم با توجه به مسائل به وجود آمده به آقاي ميراعلايي گفتم؛ که در جشنواره شرکت نکنيم چون از قبل اين مسير را پيش بيني مي کردم. وي ادامه داد: من خبر دارم که در جشنواره هاي گذشته به دليل اين که آقاي x چون يک سيمرغ کمتر گرفته قهر کرده و اين خيلي بد است. در دوره هاي گذشته جشنواره فيلم فجر ديده بودم که در سالن اختتاميه اسم يک نفر را جابه جا کردند. اسم يکي که حتي در تيتراژ يک فيلم هم نبود در يک رشته اي کانديد شد و جايزه هم گرفت(!) وي اظهار کرد: و اين در حالي است که فيلم "فرزند خاک" در چندين رشته کانديد مي شود به جز سه رشته اصلي، چطور ممکن است که در بخش معناگرا جايزه بگيرد، دو سال پيش قلم زرين را براي فيلمنامه دريافت کند، اما در جشنواره فيلم فجر فقط سيمرغ بلورين نگاه ملي به اين فيلم داده شود(؟!) شايد در سينماي ايران شرايط طوري باشد که گرفتن سيمرغ مسير سينماگران را مشخص کند. آهنگر تصريح کرد: من 9 سال براي نوشتن فيلمنامه "فرزند خاک" زحمت کشيدم اما متاسفانه برچسب سفارشي بودن به آن مي زنند. پس اگر سفارشي بود چرا اين مدت زمان را براي تصويب فيلمنامه صرف کردم. من در طول اين مدت با چندين معاونت سينمايي و روساي بنياد سينمايي فارابي روبرو شدم تا بتوانم اين فيلمنامه را به تصويب برسانم. در بنياد شهيد هم يک سال و نيم براي بازنويسي فيلمنامه به همراه آقاي گوهري وقت گذاشتيم. هر بار رئيسي که عوض مي شد، نفر بعدي طرح را نمي پذيرفت. سه نفر از افرادي که در طول اين مدت به من در تحقيق درباره موضوع فيلم کمک کردند، شهيد شدند. کارگردان فيلم "فرزند خاک" يادآورشد: هر جايي که مي خواستم بروم و درباره اين فيلم صحبت کنم اول وحشت مي کردند. به آنها مي گفتم اول اجازه بدهيد که من داستانم را براي شما تعريف کنم. من چندين بار در مدت 9 سالي که مشغول کار کردن بروي فيلمنامه اين فيلم بودم، با افراد و نهادهاي مختلف قرارداد بستم اما رئيس آن نهاد که عوض مي شد، کار ما هم به تعويق مي افتاد و بايد اين پروسه زماني را براي راضي کردن مسئول جديد مجدد طي مي کرديم و در اين ميان تنها زحمت هاي من به هدر مي رفت. وي اظهارکرد: من مي توانستم زمان بسيار کمتري را صرف ساخت يک فيلم شهري کنم و خودم را به اين دردسر بزرگ گرفتار نکنم، پس اين کار نمي تواند سفارشي باشد. من به همراه ساير عوامل براي به ثمر رسيدن آن زحمت هاي زيادي کشيده ام. محمدعلي باشه آهنگر در ادامه به نقدهايي که منتقدان در روزنامه ها و مجله هاي سينمايي در طول جشنواره براي فيلم ها نوشته اند، اشاره کرد و افزود: شما اگر گذري به اين نقدها بياندازيد، شاهد خواهيد بود که بيشتر نقدها حول و حوش داستان فيلم و مسائل پيش پا افتاده اي است که مشخص است نويسنده هيچ تخصصي در حوزه سينما ندارد. مگر مي شود يک فيلم را نقد کرد و هيچ اشاره اي به گريم، تصويربرداري، جلوه هاي ويژه، دکوپاژ و... نکرد(؟!) پس اين چه نقدي است. وي افزود: يک سري از منتقدان باسابقه روي برج عاج نشسته اند، اصلا نمي شود با آنها حرف زد، اصلا نمي شود آنها را ديد. اگر بخواهند فيلم تو را ببينند بايد شرايطي برايش فراهم کني. يک سري از منتقدان جوان هم که به جشنواره مي آيند آدم را ياد ديالوگ معروف محسن مخملباف مي اندازند، «که پشت قدم هر منتقدي يک فيلمساز ورشکسته وجود دارد». اين کارگردان سينما تصريح کرد: اما متاسفانه همين نقدهاي اين منتقدان است که يک فيلم را بزرگ جلوه مي دهد و يکي را کوچک. در جايي مي خواندم که نوشته بود اين فيلم دولتي است. کدام نهاد دولتي به من کمک کرد(؟!) آنهايي هم که به من قول کمک داده بودند، اين کار را نکردند. من چيزي براي از دست دادن ندارم. قرار است 9 سال به دنبال يک فيلم بدوم تا بتوانم آن را بسازم. پس حرف هاي خود را مي زنم. وي ادامه داد: من از منتقدان انتظار دارم که وقتي اين فيلم را مي بينند خودشان قضاوت کنند و حداقل بنويسند که اين فيلم يک داستان متفاوت و نگاه خاصي به جنگ داشته اما همين هم درباره اين فيلم ننوشتند. آهنگر به سختي هايي که در موقع ساخت فيلم "فرزند خاک" براي وي و گروهش به وجود آمده بود، اشاره کرد و افزود: عدالت بايد درباره تمام فيلمسازان رعايت شود، زماني که من اين فيلم را مي ساختم هيچ امکاناتي وجود نداشت، آقاي زرين دست براي گرفتن برخي از صحنه ها به کرين نياز داشت اما به دليل اين که در اختيار بقيه بود، نتوانستيم بسياري از خواسته هايمان را عملي کنيم. براي فيلم فلان آقا ميليارد ميليار هزينه مي کنند، به طور مثال يک سکانس را در زمستان مي گيرد، همان سکانس را دوباره در بهار مي گيرند، بعد دلش مي خواهد که در تابستان هم بگيرد تا تصويرش زيباتر شود! در سينما ما اين اتفاق به خدا و اين سکانس موجود است. من هم اگر اينقدر امکانات داشته باشم، "بن هور" مي سازم. وي تاکيد کرد: اگر فيلم "فرزند خاک" را فلان آقا ساخته بود بازهم اين برخورد با اين فيلم مي شد(؟!) اين براي من جاي سوال است که چرا اکران فيلم ما را که روز 21 بهمن ماه تعيين مي کنند و با صحبتي که منتقدان کرده اند، اکران به روز 20بهمن تغيير پيدا مي کند، با اين فرصتي که به وجود آمده چرا فرداي آن روز هيچ نقدي در روزنامه ها نوشته نمي شود(؟!) کارگردان فيلم "فرزند خاک" تاکيد کرد: چرا نبايد فکرهاي جديد وارد سينماي ايران شود؟ جشنواره فيلم فجر بايد بروي فکرهاي نو هزينه کند. من معتقدم هميشه در تمام کارهايمان دچار مصلحت انديشي هستيم. نگاه مصلحتي زماني هويدا مي شود که شما مي بينيد تماشاگر، منتقد و خود هنرمندان چه نظري درباره فيلم تو دارند و متوجه مي شوي فيلمي که ساختي در چه جايگاهي قرار دارد. من اصلا دوست ندارم مصلحت انديش باشم چون بايد پا روي حرف ديگران بگذارم. ما نياز به مصلحت انديشي نداريم. از باشه آهنگر درباره ترکيب هيئت داوران جشنواره فيلم فجر و چرايي اين که عده اي با يک تخصص خاص داوري ها را به عهده مي گيرند و شايد همين موضوع باعث قضاوت هاي ناعادلانه شود، پرسيديم. وي در پاسخ به اين سوال اظهارکرد: مگر در جشن خانه سينما هر صنفي به منتخبان خود راي نمي دهد، پس چرا در آنجا هم اين اتفاقات مي افتد(؟!)و در داوري ها اين مشکلات به وجود مي آيد؟ من فکر مي کنم مشکل اصلي اين است که صداقت از ميان ما رخت بربسته است. وي افزود: در کشور ما هنرمند زياد داريم و در منطقه حرف اول را مي زنيم. اما نمي دانم بايد چه شيوه اي را در پيش گرفت تا اين مشکلات مرتفع شود. به نظرم بايد شيوه جشنواره را تغيير داد و آن را مانند اسکار برگزار کرد. چون در کشور ما رقابتي برگزاري کردن جشنواره و سيمرغ هايي که توزيع مي شود در بسياري از موارد مسير آينده آن گروه سازنده را تعيين مي کند. ما يک سري فيلم ها در کشور داريم که بنا به دلايل مختلف هيچ وقت فرصت اکران پيدا نمي کنند پس جشنواره فضاي مناسبي است که اين فيلم ها ديده شوند. وقي قرار است در جشنواره به اين اتفاق نظر هم نرسيم پس بايد شيوه برگزاري آن را تغيير داد. اين کارگردان درباره وضعيت فعلي سينما و مشکلاتي که سينماگران هم اکنون با آن مواجه هستند، گفت: اگر اين بحث را به دو قسمت تقسيم کنيم، يک بخش آن مربوط به زير ساخت ها در سينما مي شود. 29 سال از پيروزي انقلاب مي گذرد، در اين مدت چند سالن سينما ساخته ايم؟ و چند تا تعطيل کرده ايم! کدام سالن سينماي ما، سينمايي است که بتوان به آن باليد؟ فيلم هايي که در جشنواره با زحمات فراوان فيلمسازان در بدترين شرايط ممکن سينماهاي بي کيفيت پخش مي شود، من بايد چه انتظاري از سالن هاي سينماهاي شهرستان ها داشته باشم. هيچ کاري براي سينما نکرده ايم. امکانات فيلمسازي ما خيلي قديمي است. وي افزود: در طول سال يک نگاتيو وارد مجموعه سينما مي شود و فيلمبرداران ما بايد آنقدر ماهر باشند که همگي از آن استفاده کنند. کارگردان فيلم "فرزند خاک" تصريح کرد: مشکل بعدي سينما بحث انديشه است. شرايط اين نوع سينما بسيار اسفناک است. ما محکوم هستيم که بايد فيلم هنرمندانه اي بسازيم که هم به فروش خوبي برسد و هم انديشه در آن باشد. اگر قرار باشد کسي در اين نوع سينما کار کند، بايد او را حمايت کرد. اما کدام مرکز اين امکانات را به فيلمساز مي دهد که چندين سال وقت خود را براي ساخت چنين فيلم هايي صرف کند؟ باشه آهنگر ادامه داد: در حال حاضر تلويزيون مسيري را پيشه کرده که بسياري از هنرمندان ما درگير کار در تلويزيون شده اند، به دليل اين که کار کردن در سينما براي آنها با شرايط فعلي صرف نمي کند.وي افزود: سينماي تاريخي ما که ورشکسته است. از اسطوره هاي ايراني مانند کاوه آهنگر، ضحاک و... نمي توانيم کار کنيم. شاهنامه هم که يک عده خاص کار مي کنند که آنها هم با امکانات کم نمي توانند فيلم هاي خوبي بسازند. سينماي کودک هم که اصلا هيچ نام ونشاني از او باقي نمانده و سينماي دفاع مقدس هم مانند موجي مي ماند رو به افول. سينماي اجتماعي هم به فرط تکرار رسيده است. با وجود اين مسائل من افق هاي خوبي براي اين سينما نمي بينم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها