واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خيلي از ما قبل از آنكه كاملا مطمئن باشيم، در مورد يك شخص يا يك مساله به راحتي قضاوت ميكنيم... به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگي به نشاني http://hansa.blogfa.com آمده است: شبي در فرودگاه زني منتظر پرواز بود و هنوز چند ساعتي به زمان پروازش مانده بود. او براي گذراندن وقت به کتابفروشي فرودگاه رفت، کتابي خريد و سپس پاکتي کلوچه خريد و در گوشه اي نشست. او غرق مطالعه کتاب بود که ناگاه متوجه مرد کنار دستي اش شد که بي هيچ شرم و حيايي يکي دوتا از کلوچههاي پاکت را برداشت و شروع به خوردن کرد. زن براي جلوگيري از بروز ناراحتي مساله را ناديده گرفت. زن به مطالعه کتاب و هراز گاهي خوردن کلوچهها ادامه داد و به ساعتش نگاه کرد. در همين حال او داشت پاکت او را خالي ميکرد. زن با گذشت زمان هر لحظه بيش از پيش خشمگين ميشد. او پيش خود انديشيد:« اگر من آدم خوبي نبودم بي هيچ شک و ترديدي حسابش را کف دستش گذاشته بودم!» به ازاي هر کلوچهاي که زن از توي پاکت برميداشت، مرد نيز يکي بر ميداشت. وقتي که فقط يک کلوچه داخل پاکت مانده بود زن متحير ماند که چه کند. مرد درحالي که تبسميبر چهرهاش نقش بسته بود، آخرين کلوچه را از پاکت برداشت و آن را نصف کرد. مرد در حالي که نصف کلوچه را به زن تعارف ميکرد، نصف ديگر را در دهانش گذاشت و خورد. زن نصف ديگر را از دست او قاپيد و پيش خود انديشيد:« اين نه تنها دزد است، بلکه بي ادب هم تشريف دارد. عجب! حتي يک تشکر خشک وخالي هم نکرد!» زن در طول عمرش به خاطر نداشت که اينچنين آزرده خاطر شده باشد، به همين خاطر وقتي که بلندگوي فرودگاه پرواز به مقصد او را اعلام کرد، از ته دل نفس راحتي کشيد. سپس وسايلش را جمع کرد و بي آنکه حتي نيم نگاهي به دزد نمک نشناس بيافکند، راه خود را گرفت و رفت. زن سوار هواپيما شد و در صندلي خود جا گرفت. سپس دنبال کتابش گشت تا چند صفحه باقي مانده را نيز بخواند و کتاب را تمام کند. همين که دستش را در کيفش برد، از تعجب در جايش ميخکوب شد. پاکت کلوچههايش در مقابل چشمانش بود... زن با ياس و نااميدي، نالان به خود گفت:« پس پاکت کلوچه مال آن مرد بوده و اين من بودم که از کلوچههاي او ميخوردم!» ديگر براي عذرخواهي دير شده بود... انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]