واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترانه علیدوستی :فیلم جدیدم را ببینید بعد قضاوت كنید
... این مصاحبه در تاریخ بیست و سوم آذر ماه در هتل همای ? مشهد انجام شده و سه روز بعد در صفحه ? روزنامه خراسان منعکس شده است ... "ترانه علیدوستی" باز هم جایزه گرفت البته این بار در جشنواره فیلم كوثر. او با فیلم «من ترانه پانزده سال دارم»، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش زن را از این جشنواره دریافت كرد. «ترانه» بازیگر عجیب و غریبی است. بازیگری كه با نخستین فیلمش -من ترانه پانزده سال دارم- گوی سبقت را از دیگران ربود و سیمرغ بلورین بهترین بازیگری جشنواره فیلم فجر را از آن خود كرد. علیدوستی یك ركورد دیگر نیز از خودش به جا گذاشته است. او برای فیلم اول تا سومش، «من ترانه...»، «شهر زیبا» و «چهارشنبه سوری»، سه بار نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم فجر شده است. آن چه می خوانید نتیجه گفت وگوی یك ساعته ما با بازیگر 24 ساله ای است كه با هر نقش آفرینی اش، سینمادوستان را نسبت به حضور استعدادی درخشان در آینده بازیگری سینمای ایران، امیدوار كرده است. خانم علیدوستی! باز هم با فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» در جشنواره ای دیگر درخشیدید. اگر موافق هستید، گفت وگو را با صحبت های شما درباره این فیلم آغاز كنیم. - «من ترانه پانزده سال دارم» نخستین و تعیین كننده ترین فیلم من است. نه به این معنا كه بهترین آن ها بوده و آن را، بیشتر از بقیه دوست داشته باشم. نقش «ترانه» بارها در فیلم های بعدی و آینده كاری ام به من كمك كرده است. واكنش خانواده شما به هنگام انتخاب این نقش چه بود؟ - آن ها مخالف بودند. می گفتند: «تازه دوره بازیگری را شروع كرده ای. می روی یك بازی نپخته می كنی و كنار می روی؛ دیگر هم شانسی برای بازی نخواهی داشت.» واقعا «ترانه» نقشی نبود، كه بشود با سهل انگاری آن را ایفا و در آن كم فروشی كرد. شما با نخستین فیلمتان، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر را گرفتید. این سیمرغ چه تاثیری بر مسیر حرفه ای شما گذاشت؟ - خیلی خوشحال شدم. اما اگر جایزه نمی گرفتم، باز هم همین فیلم ها را بازی می كردم. یعنی همین روند را پیش می گرفتم. چندی پیش در خراسان چند دیالوگ از فیلم اول شما را در ردیف دیالوگ های ماندگار تاریخ سینما گنجاندیم. یكی اش آن جایی است كه ترانه می گوید: «خدایا وقتی خودت همه چیز رو می دونی كه من نباید بترسم» خودتان كدام دیالوگ از این فیلم را می پسندید؟ - این دیالوگ را من خودم نوشته ام. اگر باور ندارید، می توانید از آقای «رسول صدرعاملی» (كارگردان فیلم) بپرسید. ایشان از من پرسیدند: «تو شب ها دعا می كنی؟» گفتم: «بله». گفت: «فرض كن دختری است كه مشكلاتی دارد و می خواهد دعا كند. برای من بنویس كه چه چیزهایی می گوید.» من هم آن جملات را نوشتم كه به عنوان دیالوگ اصلی فیلم انتخاب شد. از فیلم «من ترانه...» یك دیالوگ دیگر را هم خیلی دوست دارم. آن جا كه پدر «ترانه» به او می گوید: «دخترم هر اشتباهی یك تاوانی دارد. تاوانش را باید بپردازی تا جبران شود.» برخی منتقدان هر سه نقش شما در فیلم های اول تا سومتان را تا حدودی شبیه به هم دانسته اند. چون هر سه شخصیت متعلق به طبقه محروم جامعه هستند. - من فكر می كنم این دسته بندی اشتباه است. به صرف این كه سه نقش من از یك طبقه اجتماعی بوده اند، نمی توان آن ها را شبیه هم دانست. هر كدام از این سه نقش، آدم های متفاوتی هستند. اگر فقط قضاوتمان در مورد نقش به طبقه اجتماعی او محدود شود و عادت كنیم آدم ها را بدین شكل دسته بندی كنیم، زندگی از نقش گرفته می شود. من این نقد و نظر را نمی پذیرم. اصلا برای من مثل این می ماند كه یك نقش كاملا متفاوت، در یك فیلم كمدی بازی كنم و این حرف رابه من بزنند. تفاوت «فیروزه» شهر زیبا (اصغر فرهادی) با «ترانه» در این است كه او یك شخصیت تلخ وله شده است. روحی «چهارشنبه سوری» (اصغر فرهادی) هم بسیار معصوم تر و شادتر از «ترانه» است. یعنی خودش با خودش خیلی خوب كنار می آید. تعبیر بدبینانه اش این است كه «روحی» به زندگی فقیرانه اش رضایت داده و فیلم « چهارشنبه سوری » فقر را ترویج می كند. -نه، آن فیلم جزئیات و حرف های زیادی برای گفتن داشت. ساده انگاری است كه پیام آن فیلم را، این طور تفسیر كنیم. من آقای فرهادی را می شناسم و می دانم منظورش این نبوده است. در فیلم قرار است یك دختر در آستانه ازدواج، كه خیلی به زناشویی هم خوشبین است، به این موضوع شك كند. وجه تمایز «روحی» با دیگر شخصیت هایتان باهوش بودن او بود. این طور نیست؟ - من اسمش را می گذارم فضولی (می خندد). من در نقش «روحی» خیلی فضول بودم. یعنی می خواهید بگویید كارهایش از روی بدجنسی نبود؟ - نه. به هیچ وجه. اصلا كارهایش، خیلی بچه گانه تر از این حرف ها بود. او نمی دانست دارد چه مشكل جدی ایجاد می كند. این فضولی صرفا برایش یك كنجكاوی بود كه البته از عواقبش آگاه نبود. اصلی ترین صفتی كه در مورد شما به كار می برند، صفت گزیده كاری است .قبول دارید كه در انتخاب هایتان خیلی سخت گیری می كنید؟ -بله، قبول دارم. اما اصلا خوشحال نیستم. من در طول شش سال فقط 5 فیلم بازی كرده ام، كه 2تایش در حال تولید است. دوست داشتم به جای 5 فیلم، 25 فیلم بازی می كردم اما در بین پیشنهادها، فقط همین ها را توانستم انتخاب كنم. البته راستش را بخواهید خیلی وقت ها، فیلم نامه های خوبی هم پیشنهاد شده است كه متاسفانه در آن مقطع نتوانستم بازی كنم. اگرچه بیشتر این فیلم نامه ها من را راضی نكرده اند. به هر حال من بازیگری هستم كه می توانم یك سال در خانه بنشینم و بدون نگرانی نسبت به آینده كاری ام، پیشنهادها را رد كنم. شاید به این دلیل كه خیلی به خودم اطمینان دارم. شنیده ام از طریق خواندن كتاب به نقش هایتان نزدیك می شوید. - كتاب خواندن بیشتر از تماشای فیلم به من كمك می كند. رمان و ادبیات داستانی، قوه تحلیل شخصیت را تقویت می كنند. به كمك این تحلیل می شود با كمترین المان های موجود و اطلاعات محدود فیلم نامه، به چیزهای خیلی مهمی در شخصیت پردازی دست پیدا كرد. داستان خوانی مغز را پرورش می دهد و موجب پیدا كردن كدها می شود. من همیشه كتاب می خوانم و این قضیه ربطی به كارم ندارد. چون از بچگی و پیش از بازیگری هم كتاب می خواندم. در حال حاضر مشغول خواندن چه كتاب هایی هستید؟ - نمی توانم بگویم. بعضی وقت ها، روزی یك كتاب را تمام می كنم. ادبیات معاصر ایران را دوست دارم. آخرین كارهایی كه خواندم، كتاب های خانم «گلی ترقی» بود. الان مشغول خواندن رمان های خارجی هستم. خودم هم چند داستان خارجی را در دست ترجمه دارم كه به زودی منتشر می شوند. فكر می كنید تصویر ارائه شده از زن در فیلم های كارگردان های زن واقعی تر است یا كارگردان های مرد؟ - من به قضیه این جوری نگاه نمی كنم و نمی توانم به شما پاسخ دقیقی بدهم. به نظر من ما یا نگاه انسانی به زن و مرد داریم یا نداریم. من فیلم هایی دیده ام كه كارگردانشان زن بوده، اما نگاهشان به زن ناقص بوده است و برعكس فیلم هایی از آقایان دیده ام و گفته ام چقدر خوب این مقوله را می شناسند. باورپذیرترین شخصیت ارائه شده از زن را در كدام فیلم می دانید؟ - در فیلم «نرگس» رخشان بنی اعتماد شخصیتی به نام «آفاق» وجود دارد كه زن موجهی نیست. اما بسیار دوست داشتنی است؛ یعنی به یاد شما می ماند. در فیلم «من ترانه...» دختری را می بینیم كه مظهر ایستادگی و پایداری است. «ترانه» نسبت به «آفاق» خیلی اخلاقی تر است. من كاراكتر تمام زن های فیلم «مهمان مامان» (داریوش مهرجویی) را دوست دارم، همچنین شخصیت گلشیفته فراهانی در «اشك سرما». البته من فكر می كنم در جشنواره كوثر كه با محوریت زن برگزار شده، جای فیلم «شهر زیبا» خیلی خالی است. «فیروزه» در «شهرزیبا» زنی است كه مثل كوه ایستاده است. كوهی كه زیرش ماسه است. اما به هر حال او ایستاده است. می گویند چهره شما حالتی بچه گانه دارد و برای ایفای نقش های زن پر سن و سال مناسب نیست. - نه. این گونه نیست. شما فیلم كنعان (مانی حقیقی) را در جشنواره فجر امسال ببینید. من در این فیلم نقش زنی مسن را بازی می كنم. مهم این است كه كارگردان به بازیگرش اطمینان كند. او باید از گریم بازیگر استفاده كرده، بقیه اش را به بازیگر واگذار كند. این موضوع بستگی زیادی به بازی بازیگر دارد. اگر بازی به اصطلاح دربیاید مخاطب نقش را با هر چهره ای باور می كند. من از شما می خواهم «كنعان» را ببینید آن گاه قضاوت كنید بازی من خوب از آب درآمده است یا نه. این نقش شباهتی با كارهای قبلی تان ندارد؟ - نه این یكی را هر كارش كنید، نمی توانید در آن دسته بندی جا دهید. (می خندد). شخصیت «كنعان» نه محروم است، نه معصوم و نه كم سن و سال! درباره ویژگی های فیلم های جدیدتان صحبت كنید. فیلم «كنعان» شبیه به «چهارشنبه سوری» نیست. اما می توان حال و هوایش را، با آن فیلم مقایسه كرد. داستان خط مشخصی ندارد كه برایتان تعریف كنم. «تردید» هم فیلم دوم «واروژ كریم مسیحی» است كه پس از هفده سال از نخستین تجربه مطرح این كارگردان -پرده آخر- ساخته شده است. «تردید» هم همچون «پرده آخر» درباره رابطه زندگی واقعی با دنیای نمایش است. در این فیلم با «بهرام رادان»، «محمدرضا فروتن» و گروه زیادی از بازیگران خوب سینما هم بازی هستم.منبع : روزنامه خراسان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 806]