واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فرض کنيد به هر کشوري که مسافرت ميکنيد بتوانيد به سادگي با شهروندان آن کشور با هر زباني که صحبت ميکنند ارتباط برقرار کنيد و باز فرض کنيد براي برقراري چنين ارتباطي کافيست زباني ساده را که فراگيري آن زمان کمي ميخواهد را فرا بگيرد. زباني با دامنه واژههاي کم اما کافي براي بيان هر نوع خواسته يا مفهومي، زباني که نيازي به صرف زمان براي فراگيري لهجه و درک شنيداري نداشته باشد. کلمات در آن همانطور که نوشته مي شود خوانده شود و بالعکس و تنها با خواندن يک کتاب و کمي تمرين (حتي بدون نياز به شنيدن نوار يا فايلهاي صوتي يا تصويري) آن را فرا بگيريد. زباني با قوانين گرامري ساده و تماما براساس قاعده که از استثنا در آن خبري نباشد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عليرضا شيرازي در وبلاگ خود به نشاني http://shirazi.blogfa.com نوشته است: افسانهاي قديمي که از ساخت برجي بسيار بلند توسط انسانها که منتج به تصميمي الهي براي جدايي بين اقوام مختلف انسان با ايجاد زبانهاي مختلف در بين آنها شد نشان از حسرت انسان از جدايي بين اقوام و نژادهاي مختلف انساني به دليل عدم همزباني حکايت دارد؛ آرزويي که قرنهاست ادامه دارد. مطمئناً ميدانيد که يکي رايجترين زبانهايي بشري (انگليسي) با وجود نفوذ و آشنايي ميليونها نفر به آن همچنان پر از استثنا است و با وجودي که شايد فراگيري آن نسبت به برخي ديگر از زبانها سادهتر باشد همچنان فراگيري آن وقت زيادي طلب ميکند و مدتي طولاني لازم است تا فردي با اين زبان آشنايي کافي پيدا کند و شايد سالهاي بيشتري لازم باشد تا به پاي کساني که زبان مادري ايشان انگليسي است برسد و طبيعتا فراگيري زباني که تماما براساس قواعد و بدون وابستگي به زبان مادري قوم ديگري باشد سادهتر خواهد بود. آنچه در بالا گفته شد تنها يک رويا نيست و در واقع انديشمنداني بودهاند که براي رسيدن به اين رويا تلاش هم کردهاند و زبانهايي را از نو ايجاد کردند که مهمترين آنها زبان اسپرانتو است. اسپرانتو در واقع مشهورترين زبان مصنوعي ساخت بشر است. اسپرانتو يک زبان ايدهآل است. ريشه واژهها در اين زبان بسيار بسيار کمتر از ديگر زبانها بوده و با استفاده قواعد و پسوندهايي ساده واژههاي جديد ايجاد و دامنه لغات زبان افزايش مييابد. گرامر آن بسيار ساده و کاربردي است و از استثناهاي آزاردهنده مانند شکل مختلف برخي افعال در زمانهاي مختلف در آن خبري نيست. هيچ کلمهاي در اين زبان وجود ندارد که برخلاف آنچه تلفظ ميشود، نوشته شود و با آشنايي با چند پسوند ساده دامنه لغاتي که از اين زبان ميدانيد را ميتوانيد تا دو برابر يا حتي بيشتر افزايش دهيد در واقع کتبي که براي آموزش اين زبان نوشته شدهاند حتي حجمي کمتر از کتابهاي رمان دارند و حتي با خواندن يک کتاب مي توانيد سطح بالايي از آشنايي با اين زبان را کسب کنيد. اسپرانتو در سال 1887 ميلادي توسط زامنهوف لهستاني ساخته و معرفي شد و مورد توجه دانشمندان از مليتهاي مختلف قرار گرفت و چند دهه بعد يونسکو آنرا به عنوان زباني بين المللي و بي طرف به رسميت شناخت. اسپرانتو تقريبا در زمان مشروطيت وارد ايران شد و در طول اين سالها جه در قبل از انقلاب و چه بعد از آن گاهي مورد توجه و گاهي هم بي توجهي دولتها قرار گرفته است. در سالهاي اخير نيز اين زبان توسط در برخي موسسات و انجمنهاي طرفداران اين زبان بصورت حضوري يا مکاتبهاي آموزش داده ميشود. هدف طراح و طرفداران اسپرانتو اين نيست که زبان جديد جايگزين زبان مادري اقوام مختلف باشد بلکه شعاري که براي اين زبان انتخاب شده است اسپرانتو به عنوان زبان دوم است. در واقع هدف آن است که افرادي با زبانهاي مادري مختلف با زباني ساده و فراتر از مرز مليتها آشنا شوند و در ارتباط با افرادي که با ديگر زبانها تکلم ميکنند از اين زبان استفاده کنند. اين زبان ميتواند يک زبان يا ابزار ايدهآل براي برقراري ارتباط با توريستها و تسهيل گردشهاي توريستي در کشورهاي مختلف باشد. اما با وجود مزاياي بالاي اسپرانتو رشد آن شايد رشد آن به اندازه شايستگيهاي اين زبان نبوده است، هرچند که امروزه ميليونها نفر در کشورهاي مختلف با اين زبان آشنا هستند. در واقع دولتهاي مختلف به دلايلي متفاوت توجه چنداني به اين زبان نداشتهاند و بخصوص کشورهايي انگليسي زبان رغبتي به ترويج اين زبان نشان ندادهاند. همچنين حجم بالاي توليد علم و ارتباط تجاري با کشورهاي انگليسي زبان و علاقه به فراگيري زبان انگليسي براي استفاده بدون واسطه و مترجم از منابع علمي و همچنين ارتباط تجاري عملاً زبان انگليسي را با وجود سختي فراگيري در موقعيت بهتري نسبت به اسپرانتو قرار داده است. با اين حال اسپرانتو علاقمندان خاص خود را دارد و رسانه هاي متعددي نيز با اين زبان منتشر مي شوند و شايد يک امتياز ويژه اين زبان جامعه طرفداران آن باشند تا جايي که اسپرانتو را فراتر از يک زبان و تبديل به جنبشي اجتماعي کردهاند؛ جامعهاي از انسانهايي که فراتر از قوميت و زبان با يکديگر ارتباط دارند و دوست يکديگر هستند. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]