واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همشهری-روزي كه با هيجان و عجله آغاز شود بهويژه اگر اولين روز هفته جديد باشد با همان حس ناخوشايند سپري ميشود. هيجان و بيقراري عصر روزهاي تعطيل حسي است كه همه ما كم و بيش با آن روبهرو هستيم و دليل آن نه براي شروع هفتهاي جديد كه براي حضور مجدد در محل كار است؛ مكاني كه هرچند سالها به آن قدم گذاشتهايم. اما اين حس هرگز رهايمان نميكند. روانشناسان دليل اصلي اين هيجان و استرس را مقابله ناخودآگاه بدن با تغيير شرايط ميدانند؛ تغييري كه هر چند نو نيست اما ذهن همواره آن را نو دانسته و حالتي تدافعي به خود ميگيرد. اين حالت براي افراد تازه كار، صد چندان است اما با چند راهكار ساده هر دو گروه كهنهكار و تازهكار ميتوانند بر تنشهاي خود غلبه كنند. روانشناسان شكل آشفتگيها و هيجان افراد براي شروع يك هفته جديد كاري را متفاوت از تازهكارها ميدانند و توجه به اين نكات را براي غلبه بر بيقراريهاي آنها توصيه ميكنند: - مرور چندين باره؛ حس آرامش ناشي از تسلط به شرايط نخستين گام براي كاستن از تنشها است. براي اين منظور بارها، به هر ميزان كه آرامتان ميكند، شرايط و محيط كار را در ذهنتان مرور كنيد. مثلاً: در ذهنتان وارد محل كارتان شويد. با نگهبانها احوالپرسي كنيد، وارد اتاق كارتان شده و با همكارها روزكاريتان را آغاز كنيد. مرور چندينباره اين شرايط مانند آن است كه واقعاً سر كار رفتهايد و روز و هفته كاري جديدي را آغاز كردهايد. - دلخوشيهاي كوچك و بزرگ؛ همه ما به انرژي مجدد براي كار نياز داريم. يكي از راههاي كسب اين انرژي، آفريدن دلخوشيهاي كوچك و بزرگ است؛ دلخوشيهايي كه هستند و بايد بزرگ و پررنگ شوند و يا نيستند اما آنها را ميآفرينيم. مثلاً با خود قرار بگذاريم تا با يك جعبه شيريني، هفته جديد را آغاز كنيم و با همكارانمان به جاي صبحانههاي تكراري محل كار، چاي و شيريني بخوريم. به اين ترتيب هر گاه به شروع يك هفته جديد فكر ميكنيم، اين دلخوشي يا تحول كوچك نيز همراه آن خواهد بود و به ذهن آرامش ميبخشد. - برقراري تعادل؛ هر چه قدر هم كه كارمان را دوست داشته باشيم، زندگي فقط در كار و موفقيتهاي كاري معنا نميشود. تمركز بيش از حد روي كار كه گاه رفتاري خود خواسته هم نيست، عاملي براي بروز هيجان و بيقراري است. از همان نخستين روز كاري براي اوقات فراغتمان برنامهريزي كنيم. به عقيده روانشناسان مشخص بودن زمان كار و تفريح از فشار كار و هيجان و بيقراري شروع يك هفته كاري ميكاهد. - مثبت انديشي؛ ساعتهاي خاكستري عصر روزهاي تعطيل، زمان هجوم افكار ناخوشايند است؛ اما بايد از آن بگريزيم. مطالعه، تماشاي تلويزيون، ديد و بازديد و حتي بيرون رفتن از منزل در حد يك پيادهروي ساده را جايگزين خواب و يا بيكاري عصر روزهاي تعطيل كنيد. روانشناسان توصيه ميكنند به محض هجوم افكار ناخوشايند، شرايط را تغيير دهيد؛ اين تغيير شرايط ميتواند از يك تغيير مكان نشستن تا برنامهريزي براي يك تفريح شاد و مفرح متغير باشد. در حقيقت نفس تغيير خود شاديآفرين و سرگرم كننده است. - آماده باشيم؛ انجام كارهايي مانند شستن و اتو كردن لباسها، آماده كردن لوازم كار و انجام امور مربوط به كار را به عصر روز تعطيل موكول نكنيم. شك نكنيد هيجان و بيقراري ناشي از انجام ندادن اين كارها، هيجان ما را چند برابر خواهد كرد. يك بار امتحان كنيم و پيش از رسيدن به عصر روز تعطيل، همه كارها را انجام بدهيم. - از نو شروع كنيم؛ اتفاقهاي بد، ناكاميهاي كاري و رفاقتي، توبيخها و بازخواستها و... هفته گذشته، مثل همان هفته گذشته، رفتهاند. به جاي نبش قبر ناكاميها، به هفته جديد و اتفاقهاي خوب آن بينديشيم. - ده دقيقه زودتر؛ يكي از دلايل ايجاد هيجان و بيقراري كمبود وقت است. ساعتمان را ده دقيقه جلو ببريم تا هزاران بار از هيجانمان بكاهيم. روزي كه با هيجان و عجله آغاز شود بهويژه اگر اولين روز هفته جديد باشد با همان حس ناخوشايند سپري ميشود. ترديد نكنيم كه برآيند كاريمان در اين شرايط به نصف كاهش مييابد. از زمان ده دقيقه جلوتر باشيم. http://www.about.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]