واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: محمدرضا فروتن گفت: بازي خودم را در نقش «بهرام» «زن دوم» چندان دوست ندارم. تصور ميكنم اگر روش ديگري بهكار بسته بودم، موفقتر ميشدم. بهگزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين بازيگر سينما كه روز گذشته در نشست نقد و بررسي اين فيلم در سينما آزادي با عنوان «دريچه روانشناسي شخصيتهاي اين فيلم سخن ميگفت با بيان اين مطلب ادامه داد: عليرغم علاقهاي كه به رمان «زندوم» داشتم، فيلمنامه و نقش بهرام را خيلي دوست نداشتم، زيرا با گره داستان مشكل داشتم شايد بهاين دليل كه آن را به زندگي خودم تعميم ميدادم. او با تاييد محقبودن كاراكتر «مهتاب» دربسياري از موقعيتهاي فيلم، خاطرنشان كرد: با نقش «بهرام» مساله داشتم، نميدانستم او چگونه توانسته دو رابطه عاطفي بيسرانجام را بهمدت چندسال حفظ كند. فروتن با ابراز خرسندي از ارتباط خوب مردم با فيلم «زندوم» اظهار اميدواري كرد: اين ارتباط تنگاتنگ منجر به اتفاق ناخوشايندي در جامعه ما نشود و بسياري از مردم به خودشان اجازه ندهند بهنام عشق و علاقه وارد زندگي ديگران شوند. اين بازيگر سينما با ابراز نگراني از وجود برخي رفتارهاي غيراخلاقي درجامعه متذكر شد: با اين شيوهاي كه جامعه ما در پيش گرفته است، اين ترس وجود كه به ساخت فيلمهاي زنسوم و زنچهارم هم برسيم. اما من علاقهمندم فيلمي دربارهي بررسي «ازدواج» ساخته شود. او دربارهي تاثير رشته تحصيلياش روانشناسي در ايفاي نقشهايش در سينما توضيح داد: معمولا بازيگران علاقهمندند بگويند براي نقشهايشان خيلي زحمت كشيده و مطالعه كردهاند، اما آنچه بيش از همهي مسايل مرا در كارم پيش ميبرد، همان شوق وذوق و عشق كودكانهاي است كه بهكارم دارم. درمورد تاثير روانشناسي هم درحد يك كارشناس روانشناسي تحصيلاتي دارم كه ناخودآگاه و در برخي از موارد خود را نشان ميدهد. محمدرضا فروتن تاكيد كرد: زندگي، عشق ورزيدن، فهميدن و بيش از همه آگاهي، ميتواند در كار و زندگي من تاثير بگذارد، چراكه اصولا از نگاه خودم زندگي ميكنم. درادامه، فرشته طائرپوريكي از نويسندگان فيلمنامه و تهيهكننده فيلم درباره حضور فروتن دراين فيلم گفت: حس محمدرضا فروتن برخاسته از عشق وفادارانهاي است كه نسبت بههمسرش دارد بههمين دليل فروتن گزينه بسيار مناسبي براي بهرام بود، زيرا او هم مانند «بهرام» فيلم، موقعيت كاراكتر فيلم را دوست ندارد. طائرپور ادامه داد: برخلاف آنچه ميانديشيم بازيگران در رده ميان سالي كمتر بازيگراني داريم كه در نگاه ، فيزيك و بغض خود بتواند استعداد و توانمندي محمدرضا فروتن را در نقشهاي عاشقپيشه داشته باشند بههمين دليل فروتن نخستين گزينه من براي نقش «بهرام» بود. او دربارهي شباهت قهرمان فيلم «زندوم» با «شبيلدا» يادآور شد: رمان «زندوم» پيش از ساخت فيلم «شبيلدا» منتشر شده و اتفاقا كيومرث پوراحمد واكنشهاي بسيار مثبتي را نسبت بهآن نشان داد و حتي حاضر شد از ساخت «شبيلدا» منصرف شود و «زندوم» را بسازد. اما آن زمان شرايط توليد براي من فراهم نبود و امروز خوشحالم اگر اين تصور پديد ميآيد كه «زندوم» ادامه داستان قهرمان «شبيلدا» است هرچند ساخت هر دوفيلم اتفاقاتي مستقل بوده است. بهگزارش ايسنا، محمدرضا فروتن هم دربارهي حضور پررنگش درايفاي نقشهاي عاشقپيشه وشباهت كاراكتر فيلم «زندوم» با «شبيلدا» توضيح داد: اگر شما شباهتي ميان اين دو كاراكتر ميبينيد، حتما همينطور است. اما بازي من در نقشهاي عاشقپيشه بهاين خاطر است كه در سينماي ما فيلمهاي عاشقانه بسياري ساخته ميشود، هرچند فيلمهايي داشتهام كه نقش عاشق را بازي نكردهام و گرچه بازي من در نقشهاي عاشقپيشه تعمدي نبوده است، اما خوشحالم كه دراين نقشها بازي كردهام. او همچنين دربارهي توانمندياش در لحظات عاطفي كاراكترهاي فيلم گفت: از كودكي بهآساني ميتوانستم گريه كنم وهرچه بزرگتر شدم متوجه شدم بهراحتي ميتوانم گريه كنم و معتقدم گريه مرد ايرادي ندارد. اما سختترين كار برايم اين است كه از تهدل بخندم! دراين نشست فرشته طائرپور با توضيح ديدگاهش نسبت به فيلم متذكر شد: قصد ندارم از «بهرام» دفاع كنم، اما معتقدم درجامعه ما و بهويژه در دودهه پس از انقلاب به طبقه روشنفكر وهمينطور مفاهيمي مانند «عشق» و «غريزه» ظلم شده است، زيرا پس از انقلاب با خطكشيهايي روبهرو شديم كه به طبقه روشنفكر اجازه نميداد مسائلشان را بيان كنند بههمين دليل اين طبقه درلاك خودشان فرو رفتند. او با تشريح كاراكتر «بهرام» و مشكلات زندگي او تصريح كرد: شكستهاي زندگي، از او مردي غمگين ميسازد و طبيعتا چنين مردي زمينهي گرايش زني مانند «مهتاب» را فراهم ميكند، ضمن اينكه نميتوان جلوي حادثه عشق را گرفت پس گرايش دو طرفهاي ميان آن دوپديد ميآيد. طائرپور ادامه داد: بعد از شنيدن عنوان «زندوم» بلافاصله معناهايي همچون «خيانت»،«رقابت»،«ظلم»، «مرد هوسباز» بهذهنمان ميآيد درحالي كه بهرام مردي بيبند و بار و هوسباز نيست و طبيعي است درموقعيتي كه قرار ميگيرد دچار گيجي و سردرگمي شود و زماني كه مرد در چنين وضعيتي گرفتار ميشود، زن اتفاقا با قاطعيت تصميمگيري ميكند. او با بيان اينكه «زندوم» دربارهي عشق ميانسالان است، افزود: من هم مانند محمدرضا فروتن نسبت به اين موضوع كه نسل فعلي «عيش» را با «عشق» اشتباه گرفتهاند، متاسف و نگرانم. اما «زندوم» دربارهي عشق ميانسالان است كه هنوز به مسايلي باور دارند. طائرپور درادامه ساخت اين فيلم را نوعي اداي دين به جانبازان جنگتحميلي دانست و توضيح داد: در بسياري از آثار سينمايي ما نسبت به كاراكترهايي كه در طول هشتسال دفاع مقدس هريك براي خود حماسهاي بودند ظلم شده و بهصورت شعاري تصوير شدهاند، اما براي ما مهم بود نشان دهيم يك جانباز مثل تمام آدمهايي جامعه اتفاقات معمول زندگي را تجربه ميكند، اما بهدليل تجربه بزرگي كه دارد، نوع نگاهش تغيير ميكند. ما تعمد داشتيم نقش «امير» مهربان و بخشنده باشد، ضمن اينكه تمام ابعاد دموكراتيك شخصيت آن حفظ شود، بههمين دليل بسياري از بازيگران علاقهمند بودند اين نقش را بازي كنند. اين تهيهكننده سينما تمام كاراكترهاي «زندوم» را شريف دانست و يادآور شد: اين فيلم داستان آدمهايي است كه همه شريف هستند و قرار نيست بايكديگر دعوا بكنند. بلكه آدمهايي هستند كه استدلال و فكر دارند و خود را بهجاي ديگري ميگذارند. او دربارهي روايت فيلم از زاويه ديد مردان عنوان كرد: زنان ما فرمانرواهاي سايهنشيني هستند كه مردها را بهسمت تصميمگيريهاي مهم سوق ميدهند، شايد زناني كه زاويه ديد آنها را انتخاب كردهام، زنان ويژهتر و غيرمتعارفتري بودهاند ضمن اينكه شغل من بهنوعي مردانه است و شايد اين موضوع در روايت فيلم اثرگذار بوده است. به گزارش ايسنا دراين نشست كه به همت كانون مطالعاتي جهاددانشگاهي دانشگاه الزهرا و باحضور دكتر عليرضا شيري برگزار شد، شيري فيلم «زندوم» را از معدود فيلمهايي دانست كه بحث عشق مردانه و درماندگي مردان را در رويارويي با مسائل عاطفي بهخوبي بهتصوير ميكشد. او با ارايه توضيحاتي دربارهي روانشناسي يونگ متذكر شد: در اين فيلم كودك درون بهرام بهخوبي نشان داده ميشود، كودكي كه پرخاشگر و تندخو است و مدام در آستانه گريستن است بهخوبي توسط محمدرضا فروتن بهتصوير كشيده ميشود. اين متخصص روانشناسي با توضيح ويژگيهاي رواني مردان تصريح كرد: در درون هر مرد انرژيهاي زنانهاي وجود دارد كه اگر بهخوبي زنده نشود، آن مرد حيات كاملي نخواهد داشت. به گفتهي او بهرام آنقدر انرژيهاي زنانه خود را بيرون ميريزد كه بتدريج مردانگياش محو ميشود و در مقابل كاراكتر «امير» از اين انرژيها استفاده ميكند، اما بهدليل استفاده نابهجا، بهجاي شوهر خوب بهيك برادر خوب تبديل ميشود. او با تشريح مثلث عشقي «استرنبرگ »ادامه داد: مرد اين فيلم بهتنهاي درگرداب چهارزن گرفتار ميشود. عشق بهرام به او اجازه نميدهد تا از اين گرداب بيرون بيايد و تصميم قاطعانهاي بگيرد. اگر مردي قاطعيت نداشته باشد، هرگز دنيا به او فرصت خوشبختشدن نميدهد و اين مشكل بسياري از مردان است كه نميدانند كجا بايد قاطعيت داشته باشند و اين چنين است كه دراين فيلم مردها بيش از زنها گريه ميكنند. وي درعين حال متذكر شد: برخلاف ديدگاههاي فمينيستي وضد فيمينيستي رايج در جامعه، اين فيلم دو مردي را بهتصوير ميكشد كه هر دو ويژگيهاي بسيار والايي دارند كه اين از نكات مثبت «زندوم» است. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]