تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806763773
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - تهران امروز نوشت: پولاد کیمیایی دیگر آنقدر در سینما بازی کرده که قرص و مردانه راه بلدیاش را به رخ بکشد و راه خودش را برود. پولاد کیمیایی بعد از «جرم» در جایگاهی قرار گرفته که شاید بتوان موقعیت او را در ابتدای اوج کارنامه هنریاش دانست رضا سرچشمه این بار قهرمان دنیای کیمیایی است. از آنجا که پیشتر قرار بوده است داستان فیلم «جرم» در دهه 90 روایت شود و به علت عدم دریافت مجوز به دهه 50 منتقل شده است، اولین سئوالم این است که آیا شخصیت رضا هم شامل این تغییرات بوده؟ اصلا نمونه شخصیت رضا در جامعه امروز ما وجود ندارد و زمانی که قرار شد داستان به دوران قبل از انقلاب برگردد، دست پدر هم در پرداخت شخصیت رضا بازتر بود و قهرمانی را طراحی کرد که مربوط به دوره خودش بود. به همین دلیل فیلمنامه از نظر دیالوگنویسی و نظر شخصیتپردازی خیلی تغییر کرد. شخصیت امیر فیلم «محاکمه در خیابان» که پیش از «جرم» ساخته شده، فردی است که برخلاف قهرمانهای کیمیایی آنچنان پای اعتقادش نمیماند و به راحتی گول میخورد. جامعه امروز ما جوانهایی مثل امیر را بیشتر دیده است یا رضا سرچشمهای که جانش را به خاطر اعتقاداتش فدا میکند؟ قطعا در جامعه ما جوانانی مانند امیر بیشتر وجود دارند. کسانی که برای ازدواجشان و برای بدویترین و کوچکترین خواستههایشان مشکل دارند. کسی که فقط یک شب عروسیاش میتواند شاد باشد و از فردا باید به دنبال پرداخت قسطهایش باشد و فقط در شب عروسیاش هست که لباس اعیانی پوشیده و اگر با تراژدی روبهرو شود به همان طبقه خودش بر میگردد. از طرفی رضا سرچشمه را داریم که در واقع ضایعهای است که از فقر آمده و مانند نام خانوادگیاش زلال است ولی هیچ وقت نارو نمیزند .رضا توسط فقر به فساد کشیده میشود ولی نه فساد اخلاقی و همان که در فیلم میگوید آدم کشته ولی قاتل نیست. او در واقع قربانی جامعه است و درست وقتی که میفهمد میتواند روی نسل بعد از خودش تاثیر بگذارد میمیرد. بحثها درباره سینمای مسعود کیمیایی تمام ناشدنی است. اگر اجازه بدهید درباره بازی خودتان صحبت کنیم. به عنوان یکی از مخاطبان جدی آثار کیمیایی معتقدم مهمترین عامل موفقیت بازی شما این بوده که بیش از گذشته به لحن خاص فیلمهای ایشان دست پیدا کردهاید. به ویژه در بیان دیالوگها و وزنی که در نوع خاص دیالوگنویسی ایشان وجود دارد. موافق نیستم. وقتی با نقشی مواجه میشوید که وسعت بیشتری دارد و هم زمان طولانیتری را به بازیگر میدهد و هم ابزارهای بیشتری در اختیارش قرار میگیرد بازی بهتری هم ارائه میکند. شخصیت رضا تکمحور بوده و شاید اولین بار است که در سینمای کیمیایی یک دگرگونی و یک نوآوری را تجربه کرده است. پیشتر در فیلمنامههای ایشان جدال وجود داشت ولی خود کیمیایی تک صدا و تک محور است مثل قیصر.اگر دقت کرده باشید وقتی قیصر در خانه را میزند و میخواهد وارد شود دوربین داخل خانه را نشان نمیدهد و میخواهد پشت سر او و همراه قیصر حرکت کند. ولی در فیلم «رئیس» شخصیتهای زیادی وجود داشت و هر کدامشان میتوانستند محور فیلم قرار بگیرند. در فیلم «حکم» این طور نبود و من سعی کردم شخصیت محسن را سرد، منفی و جدا از دیگران بازی کنم. حتی با وجود آنکه قرار بود شخصیت سهند (بهرام رادان) به فروزنده (لیلا حاتمی) علاقهمند شود ولی من و خانم حاتمی ترجیح دادیم عشقی که بین محسن و فروزنده وجود دارد را حفظ کنیم. چرا که محسن کسی است که کارش آدم کشتن است و تنها نقطه اتکای او، فرزونده است و ایجاد این حس از طریق بازی ممکن شد. به «جرم» برگردیم. شما به عنوان بازیگر نقش اصلی در مقابل دو تا از بازیگرانی قرار میگیرند که با وجود بازی خوبی که داشتند، اما به لحن خاص فیلمهای کیمیایی تن ندادند. اول نیکی کریمی که در تمامی نقشآفرینیهایش کم و بیش سرد بازی میکند و بعد حامد بهداد با وجود بازی فوقالعادهای که دارد... چطور است که به بازی بهداد میگویید: فوقالعاده! و به تغییرات سریع حالت چهره و لحن بازیاش انتقاد نمیکنید؟ آخر این تغییرات سریع چهره در تمامی لحظات نقشآفرینی بهداد وجود دارد و متناسب با کلیت بازیاش است. چیزی که در بازی شما به شکل ناگهانی رخ میدهد و از فیلم «حکم» به عنوان اولین نقش جدیتان وجود داشته است. (با خنده) خوب منم همین طورم! اگر کلِ بازیام شبیه بهداد شود شما راضی میشوید؟! نه. من در کل بازی شما را به خاطر بکر بودن و هماهنگی با لحن فیلم بیشتر میپسندم. میخواستم بپرسم که وقتی در مقابل این دو نفر بازی میکردید سعی میکردید همان شیوهای که برای بازیتان در پیش گرفتهاید را حفظ کنید یا با بازی بازیگر مقابل هماهنگ باشید؟ به هیچ وجه. من شخصیت اصلی فیلم بودم و سایر بازیگران باید با بازی من هماهنگ شوند. اگر شما به عنوان بازیگر به آن اصلی که بهش ایمان دارید پایبند نباشید روبهروی هیچ بازیگری نمیتوانید بازی کنید. نمیتوانی منتظر عکسالعمل بازیگر مقابلت باشی و بعد خودت را نشان بدهی. من خیلی در بازیام تعامل دارم و به تمرین اعتقاد دارم. ولی اگر بازیگر مقابلت میل به تمرین نداشته باشید باید کار خودت را بکنی. خانم کریمی چندان به این تعامل اعتقاد ندارند و حامد که اصلا اعتقاد ندارد. در فیلم «محاکمه در خیابان» هم هر کدام دیالوگهای خودمان را میگفتیم. در بعضی از قسمتهای رودررویی شما و ایشان این عدم تعامل به چشم میخورد. بازی آقای بهداد به گونهای است که به شیوه خاص خودش از بازیگر مقابل تایید و واکنش میطلبد ولی شما در لحظاتی صرفا سکوت میکنید و نظارهگرید. من و حامد بیرون از سینما با هم دوستیم و تا به حال سه بار نقش دوست را بازی کردیم. در این فیلم هم حامد نقش مکمل رضا را بازی میکند و آدمی است که به تنهایی راه و روش ندارد و به تنهایی قهرمان نیست و هویت قهرمان را ندارد و حامد این قضیه را به خوبی متوجه شده بود. مثال میزنم صحنهای که ناصر و رضا برای مراسم ختم رافت خان وارد مراسم میشوند و من در حال احوالپرسی با دیگر مهمانها هستم حامد پشت کت من را میتکاند. همین کافی است که بفهمیم حامد چقدر به نقش رسیده است. به هر جهت این دو نفر، دو انسان جدا از هم هستند. هر چند ناصر حرف از رفاقت میزند، رضا حتی به او نگاهی نمیاندازد که بگوید ته دلم با تو نیست! اصولا رضا آدم ساکتی هست و بیشتر نگاه میکند و واکنش نشان نمیدهد و به خاطر این است که تیزتر از همه است و به موقعش اگر اتفاقی بیفتد واکنش نشان میدهد و بین این دو نفر فاصله زیاد است.رضا سرچشمه هیچ جای قصه گریه نمیکند. حتی وقتی مادرش فوت میکند پیش خودش فکر میکند که خوب این قانون طبیعت است ولی وقتی ناصر برای اثبات رفاقت دستش را درون کیسه مار میکند و مار دست ناصر را نمیزند میفهمد که درباره رفیقش اشتباه کرده است و می فهمد ناصر پاک است ولی اگر خودش دستش را درون کیسه مار میکرد این اتفاق نمیافتاد اینجا برای اولین بار است که فرو میریزد و پشت دستهای دوستش قایم میشود. به عنوان آخرین سئوال دوست دارم از علاقهتان به کارگردانی بپرسم. خاطرم هست در یکی از مصاحبههای قدیمیتان گفته بودید که پدرتان فکر میکردند بازیگری برای شما ماجراجویی است و شما را بیشتر به فیلم ساختن تشویق میکردند. اینکه میخواهید فیلمساز شوید به همین دلیل است؟ نه. الان کاملا برعکس است و ایشان اصرار دارند که من بازی کنم. چندین بار مایوس شدهام و گفتهام که نمیخواهم در سینما بازی کنم. صنف خودم را دوست ندارم و سخت است که تو نتوانی عقیدهات را بازی کنی. این سینما پر از باند بازی است و به سختی میتوانی انتخابهای خوب داشته باشی. شما که دیگر نباید از باند بازی صحبت کنید! خیلیها در حسرت موقعیت شما هستند. اگر جای من باشید میفهمید که چقدر سخت است. انتظارها از من زیاد است چرا که از سینمای کیمیایی آغاز کردهام. به این موقعیت افتخار میکنم ولیهمان قدر که این موقعیت میتواند کمک کننده باشد، محدود کننده است.در این فضا حتما باید به یک بدنهای وصل شوی. من این جایگاه را به سختی بهدست آوردهام. 58301
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 486]
صفحات پیشنهادی
پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم
پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم-فرهنگ > سینما - تهران امروز نوشت: پولاد کیمیایی دیگر آنقدر در سینما بازی کرده که قرص و مردانه راه بلدیاش را به رخ ...
پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم-فرهنگ > سینما - تهران امروز نوشت: پولاد کیمیایی دیگر آنقدر در سینما بازی کرده که قرص و مردانه راه بلدیاش را به رخ ...
حرفهای پولاد کیمیایی درباره «محاکمه در خیابان» و پدر و مادرش
حرفهای پولاد کیمیایی درباره «محاکمه در خیابان» و پدر و مادرش. پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم. ... شخصیت ...
حرفهای پولاد کیمیایی درباره «محاکمه در خیابان» و پدر و مادرش. پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم. ... شخصیت ...
افشاگری پسر درباره جرم پدر
افشاگری پسر درباره جرم پدر-گفتوگو با پولاد کیمیایی درباره فیلم جرم افشاگری پسر درباره. ... الان کاملا برعکس است و ایشان اصرار دارند که من بازی کنم.
افشاگری پسر درباره جرم پدر-گفتوگو با پولاد کیمیایی درباره فیلم جرم افشاگری پسر درباره. ... الان کاملا برعکس است و ایشان اصرار دارند که من بازی کنم.
خانهای که شما را شاد میکند؟!
پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم کسی که فقط یک شب عروسیاش میتواند شاد باشد و از فردا باید به دنبال پرداخت قسطهایش ... مثال میزنم صحنهای که ناصر و ...
پولاد کیمیایی: پدرم اصرار دارد من بازی کنم کسی که فقط یک شب عروسیاش میتواند شاد باشد و از فردا باید به دنبال پرداخت قسطهایش ... مثال میزنم صحنهای که ناصر و ...
گفتگوي سينماي ما با رضا يزداني موسيقيدان و آهنگساز
به این دلیل که آقای کیمیایی به موسیقی تسلط دارند و دست من را برای این کار باز ... پدرم یک پزشک بود. ... نگاه تان نسبت به سبکِ اسرار آمیزٌ گٌسترده –و ناشناخته ی- «بلوز» چیست؟ ... حتا قرار بود نقش یکی از سربازها را –که خواننده است- بازی کنم.
به این دلیل که آقای کیمیایی به موسیقی تسلط دارند و دست من را برای این کار باز ... پدرم یک پزشک بود. ... نگاه تان نسبت به سبکِ اسرار آمیزٌ گٌسترده –و ناشناخته ی- «بلوز» چیست؟ ... حتا قرار بود نقش یکی از سربازها را –که خواننده است- بازی کنم.
مروري بر زندگي و آثار «خسرو شكيبايي»
او همچنين براي بازي در فيلم «كيميا» (1374، درويش) بار ديگر برنده سيمرغ ... پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتي او 14 ساله بود بر اثر سرطان از دنيا رفت. ... عيار، همه پسران من، شب بيست و يكم و بيا تا گل برافشانيم، مجموعههاي تلويزيوني مدرس، روزي ... سرزمين سبز، كاكتوس، تفنگ سرپر، گلهاي وحشي و در كنار هم را در كارنامه خود دارد.
او همچنين براي بازي در فيلم «كيميا» (1374، درويش) بار ديگر برنده سيمرغ ... پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتي او 14 ساله بود بر اثر سرطان از دنيا رفت. ... عيار، همه پسران من، شب بيست و يكم و بيا تا گل برافشانيم، مجموعههاي تلويزيوني مدرس، روزي ... سرزمين سبز، كاكتوس، تفنگ سرپر، گلهاي وحشي و در كنار هم را در كارنامه خود دارد.
هامونبازها؛ ادای دین دنیای نمایش به سینما
البته شاهد این عشق و علاقه نسبت به فیلمهای مسعود کیمیایی هم بودهایم اما ... علی: 10 سالهام و با پدر هفتهای دو بار میریم فیلم "آقای هالو"ی مهرجویی روببینیم. ... که اعصاب فرسوده من مجبوره هفتهای دو سه بار تصویرشو، صداشو تحمل کنه. ... حبیب رضایی هم که در پلاتو حضور دارد مثل همیشه آرام و با دقت کناری نشسته و به بازی بازیگران ...
البته شاهد این عشق و علاقه نسبت به فیلمهای مسعود کیمیایی هم بودهایم اما ... علی: 10 سالهام و با پدر هفتهای دو بار میریم فیلم "آقای هالو"ی مهرجویی روببینیم. ... که اعصاب فرسوده من مجبوره هفتهای دو سه بار تصویرشو، صداشو تحمل کنه. ... حبیب رضایی هم که در پلاتو حضور دارد مثل همیشه آرام و با دقت کناری نشسته و به بازی بازیگران ...
ناشنیدههایی از علی حاتمی، مرد هزار داستان سینمای ایران
احمد بخشی سینما را با دستیاری مسعود کیمیایی در فیلم «خاک» آغاز کرد و از سال ... علی حتی سابقه بازیگری هم دارد و در برنامههایی که برای کودکان در تلویزیون ... او در برخی برنامههای تلویزیونی پرویز صیاد هم سابقه بازی داشت. ... علی دوست نداشت من با کارگردان دیگری کار کنم و من هم پذیرفتم. .... اکبر اصرار داشت حاتمی را ببیند.
احمد بخشی سینما را با دستیاری مسعود کیمیایی در فیلم «خاک» آغاز کرد و از سال ... علی حتی سابقه بازیگری هم دارد و در برنامههایی که برای کودکان در تلویزیون ... او در برخی برنامههای تلویزیونی پرویز صیاد هم سابقه بازی داشت. ... علی دوست نداشت من با کارگردان دیگری کار کنم و من هم پذیرفتم. .... اکبر اصرار داشت حاتمی را ببیند.
سینما، موسیقی، مجسمهسازی و نقاشی در گفتوگو با خانواده ...
خسرو سینایی: اتفاقا من فکر میکنم، برگزاری این نمایشگاه کمی زود بود،چون خانواده ما در حال ... به همین خاطر است که خود من خیلی اصرار نداشتم تا در فعالیت سایر اعضای خانواده ... نمونههای متفاوتی وجود دارد که در آن میتوان تاثیر پدر خانواده را بر روی ... یاسمین و سمیرا 2 و 3 ساله بودند که برای اولین بار در فیلمهای من بازی کردند، من ...
خسرو سینایی: اتفاقا من فکر میکنم، برگزاری این نمایشگاه کمی زود بود،چون خانواده ما در حال ... به همین خاطر است که خود من خیلی اصرار نداشتم تا در فعالیت سایر اعضای خانواده ... نمونههای متفاوتی وجود دارد که در آن میتوان تاثیر پدر خانواده را بر روی ... یاسمین و سمیرا 2 و 3 ساله بودند که برای اولین بار در فیلمهای من بازی کردند، من ...
دم خروس در جشنواره کن
دم خروس در جشنواره کن-وبلاگ > دانش، مهرزاد - درباره اخراج لارس فون تریر از جشنواره کن به دلیل همدردی اش با هیتلر ... پولاد کیمیایی: پدرم فكر نمیكرد بازیگر شوم!
دم خروس در جشنواره کن-وبلاگ > دانش، مهرزاد - درباره اخراج لارس فون تریر از جشنواره کن به دلیل همدردی اش با هیتلر ... پولاد کیمیایی: پدرم فكر نمیكرد بازیگر شوم!
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها