واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امپریالیسم نفت و انرژی
پروفسور حمید مولانا در چند دهه گذشته دخالت نظامی آمریكا در دنیا اغلب برای دسترسی و كسب چاه های نفت و منابع انرژی بوده است. وضعیت فعلی امپریالیسم نفت و انرژی آمریكا شباهت زیادی به سیاستگزاری و نقشه ای دارد كه لرد كرزون پس از پایان جنگ جهانی اول برای امپراتوری بریتانیا در ممالك عربی و خاورمیانه تنظیم كرده بود. طبق نقشه لرد كرزون سیاستمدار آن زمان انگلیس، دستگاه دولتی اعراب تحت كنترل و نفوذ بریتانیا و به دست مسلمانان بومی و تا حد امكان توسط كارمندان عربی اداره خواهد شد. تسخیركنندگان این سرزمین ها (یعنی امپراتوری بریتانیا) نباید این كشورها را به مستعمرات رسمی خود ملحق كند بلكه آنها باید به صورت تحت الحمایه و زیر نظر و كنترل و نفوذ و در صورت احتیاج توسط نظامی كه به ظاهر استقلال دارد مورد حفاظت قرار گیرند. این نقشه را آمریكائیها می خواهند این روزها در عراق انجام دهند ولی موفقیت چندانی پیدا نكرده اند. در حمله آمریكا به عراق به مدت چند روز موزه ملی و باستانی عراق در بغداد مورد هجوم قرار گرفت و بسیاری از آثار تاریخی آن ربوده شد. بر دیوارهای این موزه نقشه های قدیمی سرزمین عراق یعنی تمدن سومری ها و قوانین فرمانروایان حمورابی آویزان بود كه قشون اشغالگر آمریكا از آنها محافظت نكرد. هدف اصلی قشون آمریكا طبق دستور و فرمانی كه از واشنگتن دریافت كرده بودند محافظت از وزارت نفت عراق و دسترسی به نقشه ها و منابع و چاه های نفت بود و به همین جهت تنها ساختمانی كه در بغداد اصلا صدمه و خسارت ندید همین وزارتخانه و آرشیو و اسناد آن بود. دومین نقشه مهمی كه آمریكائی ها در حمله و تسخیر به عراق تهیه كرده و در دست داشتند نقشه ای بود كه «گروه سیاستگذاری توسعه انرژی ملی» به ریاست معاون رئیس جمهوری آمریكا، دیك چنی، و در سال 2001 با ملاحظه نقشه امنیت ملی آمریكا از احتیاجات انرژی آمریكا برای قرن بیست و یكم تهیه شده بود. نقشه آمریكا این بود كه با تسخیر كشورهای نفت خیز «یاغی و سركش» و دسترسی كامل به چاه های نفت و گاز طبیعی آنها احتیاجات انرژی و اهداف امنیت ملی آمریكا را تأمین كنند. آمریكائی ها برای این منظور عراق و صدام را هدف قرار دادند. گرچه آمریكا و انگلیس پس از حمله به عراق در سال 1990میلادی از دستیابی صدام حسین به چاه های نفت كویت جلوگیری كرده و صدور نفت عراق را طبق قطعنامه شورای امنیت قدغن اعلام كرده بودند، ولی در اواخر این دهه عراق با مذاكره با بیش از 60 شركت و كمپانی فرانسوی، روسی، چینی، هندی، ژاپنی، اندونزی، كانادائی و آلمانی تصمیم داشت این تحریم را شكسته و با موافقت سه عضو دائمی شورای امنیت یعنی چین، فرانسه و روسیه بتواند آمریكا و انگلیس را مات كند. مثلا كمپانی نفت فرانسوی توتال قرار بود چاه های نفت 23 میلیارد بشكه ای ذخیره ای نواحی مجنون را به دست بگیرد. ولی این بازی صدام حسین به مذاق آمریكا و انگلیس خوشایند نبود. نقشه آمریكا این بود كه عراق را به یك پایگاه بزرگ انرژی نفت و نظامی درآورده و از آن طریق به ایران فشار آورد و در صورت امكان نظام جمهوری اسلامی ایران را براندازد. میكال كلر یكی از نظریه پردازان انرژی و نفت آمریكا وضعیت منابع نفت و گاز دنیا را از دیدگاه آمریكا این طور خلاصه كرد: نفت دیگر تنها یك كالا نیست بلكه یك موضوع امنیت ملی است كه تحت نظر و نظارت و كنترل وزارت دفاع قرار گرفته و برای حفاظت آن دخالت نظامی به هر بهائی لازم شده است.در سال 2003 دیوید فروم نویسنده سخنرانی های كاخ سفید بوش در كتاب خود تحت عنوان «مرد درست» نوشت كه «جنگ علیه ترور برای این ساخته و تزئین شده بود تا ثبات جدید یك چهارم از كره زمین كه همیشه با خشونت آمیخته است حفظ شده و از طریق امنیت انرژی و نفت برای همه ما سعادت جدید بیاورد.» یك سال بعد در 2004 میلادی میكال كلر یكی از نظریه پردازان انرژی و نفت آمریكا وضعیت منابع نفت و گاز دنیا را از دیدگاه آمریكا این طور خلاصه كرد: نفت دیگر تنها یك كالا نیست بلكه یك موضوع امنیت ملی است كه تحت نظر و نظارت و كنترل وزارت دفاع قرار گرفته و برای حفاظت آن دخالت نظامی به هر بهائی لازم شده است. دخالت نظامی آمریكا در سومالی كه به نام كمك های امدادی و انسانی انجام گرفت طبق تحقیقات و مقالاتی كه روزنامه لس آنجلس تایمز انجام داد در حقیقت برای حفظ منافع نفتی آمریكا در آن منطقه بود. وقتی كه دولت طرفدار غرب در اوائل 1990 در سومالی سقوط كرد در واقع منافع چهار كمپانی نفتی آمریكا یعنی شورون، آماكو، كونوكو و فیلیپس را به خطر انداخت. حمله نظامی آمریكا به ناحیه بالكان و یوگسلاوی (سابق) در سال های 1997 و 1998 آن طور كه كارشناسان گزارش داده اند به جهت حفاظت مناطق جنوبی یوگسلاوی بود كه لوله های گاز و نفت دریای خزر را از بلغارستان به دریای سیاه و از آلبانی به دریای آدریاتیك وصل می كرد. در سال 2002 نشریه «آسیا تایمز» مدعی شد كه تمام مناطق و كشورهائی كه لوله كشی گاز و نفت از آنها عبور می كند مورد حمله قرار گرفته اند: چچن، گرجستان، كردستان عراق، یوگسلاوی و مقدونیه. مذاكرات و سازش آمریكائی ها با گروه طالبان در افغانستان قبل از سال 2001 میلادی بیشتر برای حفاظت از لوله های گاز و نفت از تركمنستان به افغانستان و پاكستان بود كه شركت آمریكائی یونوكال به عهده داشت.واحدهای فرماندهی نیروهای نظامی آمریكا در مناطق جنوب دنیا (از جمله آمریكای لاتین) منافع نفتی كمپانی اكسیدنتال پترولیوم آمریكا در كلمبیا و لوله های نفت و گاز آن نواحی را محافظت می كند. گارد ملی كشور كلمبیا نیز كه توسط آمریكا حمایت می شود كارآموزی و تمرین خود را در پایگاه های نظامی آمریكا بویژه در ایالت كارولینای جنوبی تكمیل كرده اند. طبق نوشته وال استریت ژورنال، ارگان نخبگان بازرگانی و مالی آمریكا، یكی از وظایف قوای نظامی آمریكا در آفریقا حفاظت از منابع و چاه های نفتی نیجریه است كه حدود 25 درصد از نفت وارداتی آمریكا را تأمین می كند.دیك چنی معاون كنونی ریاست جمهوری آمریكا و یكی از معماران اصلی حمله به عراق كه در زمان بوش (پدر) وزارت دفاع آمریكا را به عهده داشت در نطقی كه در سال 1999 در انستیتوی پترولیوم (نفت) لندن ایراد كرد از راز نقشه های آینده خود پرده برداشت. او گفت: «به تخمین برخی، در سال های آینده مصرف نفت دنیا 2 درصد سالیانه اضافه خواهد شد و این با 3 درصد تقلیل در تولید امروزی نفت همراه خواهد بود. بدین معنی در سال 2010 میلادی ما احتیاج به 50 میلیون بشكه نفت در روز داریم.» در آن موقع «چنی» از عراق و كشور بخصوصی صحبت نكرد ولی بر اهمیت گاز طبیعی بعنوان یك منبع آلترناتیو تأكید كرد. او به خوبی می داند كه گاز طبیعی در قرن بیست و یكم همان قدر حیاتی خواهد بود كه نفت در قرن بیستم بود و منابع گاز طبیعی دنیا خارج از قاره آمریكای شمالی است. منبع: کیهان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]