تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816385254




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چشم باز می‌کنی و نمی‌دانی خوابی یا بیدار


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - یزدان سلحشور یک- چه کسی می‌داند که ما کی خواب می‌بینیم، کی بیداریم، کی مرده کی زنده؟ فرق واقعیت با خواب چیست؟ «آغاز» کریستوفر نولان در چنین فضایی می‌گذرد، فضایی که یادآور «شهر تاریک» و سه‌گانه‌ «ماتریکس» در سینما و آثار هرمان هسه و خورخه لوئیس بورخس در ادبیات است.  در ادبیات مشرق زمین هم چه در «هزار ‌و یک شب» و چه در متون عرفانی ابن عربی، سهروردی، عین القضات، مولانا و... این سئوال‌ها، متاثر از متون قدیمی بودایی و همین طور تفاسیر قرون چهارم و پنجم میلادی بر عهد عتیق و عهد جدید [که توسط طبری هم در«تفسیر» و هم در«تاریخ»‌اش به کارگرفته شده] بارها تکرار شده است.  در دهه شصت میلادی هماهنگ با ساختارشکنی هیپی‌ها در جامعه آمریکا، کارلوس کاستاندا با عرفان سرخپوستی‌اش مُبلغ چنین رویکردی بود، عرفانی که در اوج جنگ ویتنام و انقلاب 1968 فرانسه، «سفر به دیگر سو» را تبلیغ می‌کرد. «ایزی رایدر» (1969، دنیس هاپر) محصول چنین دوره‌ای ا‌ست که به عنوان فیلمی در تضاد با اخلاقیات محافظه‌کارانه به محاقی دائمی دچار می‌شود و کارگردانش را هم به خروج از عرصه‌ فیلمسازی و اقامت دائمی در اتاقک بازیگری وامی‌دارد.شاید عجیب‌تر از این اتفاق این باشد که مرگ این فیلمساز با ساخت «آغاز» قرین می‌شود و فیلمی به مراتب ساختارشکنانه‌تر از «ایزی رایدر» این بار با سرمایه‌گذاری رسمی هالیوود [هالیوودِ همیشه پیرو توصیه‌های محافظه کارانه‌ سسیل.ب.دمیل] ساخته می‌شود.  با چنین پس‌زمینه‌ای، نام فیلم نولان یک کنایه‌ غیر قابل انکار است، کنایه‌ای که به مخاطب اعلام می‌کند جهان آماده‌ پذیرش تحولات پس از «پساپست‌مدرن» است. یادمان باشد که «پساپست‌مدرنیسم» در سینما با «ماتریکس1» در 1999 آغاز شد، همان طور که در سیاست و جامعه‌شناسی در 2001 و با حملات 11سپتامبر. آیا باید منتظر تحولاتی تازه در دو سال دیگر [در 2012] باشیم؟ در «ماتریکس» هم گروهی که گمان می‌بردند فرق میان خواب و واقعیت را دریافته‌اند به عملیات تروریستی دست می‌زدند و در «آغاز» گروهی که گمان می‌کنند فرق میان خواب و واقعیت را می‌دانند، برای پول در خواب‌های مردم دست به عملیات تروریستی می‌زنند. خب، با چنین قیاسی آیا «ایزی رایدر» آغاز «پست‌مدرنیسم» در سینما بود؟ [پس از فیلم‌های کوتاه اندی وارهول؟!]  دو- نولان فیلمساز خوبی بود، بعد فیلمساز خیلی خوبی شد و حالا با «آغاز» بدل به فیلمسازی فوق‌العاده شده است. بهترین فیلمش قبل از این مرحله «شخصیت»، بود فیلمی که به شکلی ناباورانه توسط ژوری اسکار نادیده گرفته شد و اگر باز هم اسکار بخواهد با او سر ناسازگازی داشته باشد باید نام نولان را درفهرست سیاهش دید، فهرستی که بیش از رویکردهای سیاسی متاثر از باورهای اخلاقی طبقه حاکم پروتستان است و به تبع آن، باورهای هنری ژوری اسکار، هم!  اصلا نمی‌خواهم درباره این فیلم نقد بنویسم، چون هنوز بیش از اندازه در دنیای آن گرفتارم. آن را در زمانی بیش از پنج ساعت دیدم و بعد از تمام شدنش، لااقل چهار بار دیگر سکانس‌های مختلف را دیدم که بفهمم آن چیزهایی که باید در فیلم می‌بود تا دایره‌ ارجاعات را کامل کند و من بار اول در فیلم ندیده بودم، در فیلم هست یا نه؟ و بی‌کم وکاست همه چیز سرجایش بود!  «آغاز» درباره‌ «زمان» است و اهمیت آن در شکل‌دهی به هویت و واقعیت.  «آغاز» درباره‌ افسانه است و مرزی که کمابیش بین «او» و ما در همه‌ زمان‌ها قابل لمس است.  «آغاز» دنباله‌ همان شعبده‌ای است که در «شخصیت» ما را به سمت دعوای تمام‌نشدنی میان بودن و نبودن سوق می‌داد.  سه- دی‌کاپریو یک جاسوس است، البته از جنسی تازه. او از جایی جاسوسی می‌کند که هیچ کس قادر به محافظت از اطلاعات خود در آن نقطه نیست: از خواب‌های مردم. در نخستین منظری که از این نوع جاسوسی می‌بینیم او مجبور می‌شود در دو خواب وارد عمل شود، در حالی که نمی‌داند مرحله‌ بعدی بیداری‌ست یا خوابی دیگر.در پایان فیلم هم نه تنها ما میان برزخ  خواب و بیداری سرگردان می‌مانیم که اساسا شک می‌کنیم به فاصله میان این دو در سراسر فیلم! آن فرفره‌ متعلق به بوداییان تبت هم نمی‌تواند راه‌گشا باشد، چرا که در بزنگاه «فاصله‌گذاری» از میز بر زمین می‌افتد و مشخص نمی‌شود که کجای تابلویی هستیم که نولان ما را وسطش گیر انداخته. سئوال این است: بعد از دیدن این فیلم، دیگر چه «باور»ی برای ذهن مدرن‌اندیش به جا می‌ماند؟54




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن