تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799135118




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يك خاطره : ساعت 10شب و دو مسافر مشكوك!


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: با سلام اين خاطره را مي‌نويسم تا آنهايي كه محل كارشان دور از منزل است و بايد راه طولاني طي كنند تا به منزل برسند بدانند چنانچه با اتومبيل شخصي در ساعات آخر شب در حال برگشتن به منزل هستند به طمع چند تومان، آدم‌هاي مشكوك را سوار نكنند. چندي پيش ساعت 10 شب از محل كار در تهران خارج شدم تا به منزلم در كرج بروم. به خاطر ترافيك سنگين بزرگراه تهران ـ كرج مسيرم را عوض كردم و از طريق جاده مخصوص مسير كرج را ادامه دادم. در بين راه 2 نفر مرد كه ظاهرشان زياد مرتب نبود دست بلند كردند و خواستند سوارشان كنم. گفتند هرچه پول مي‌خواهي مي‌دهيم ما را به گوهردشت ببر. خلاصه سوارشان كردم بين راه در آينه كه نگاه كردم يكي از آنها با دستان خالكوبي‌شده چاقويي را درآورده بود و با آن بازي مي‌كرد. به كرج كه رسيديم آنها خواستند مسيرم را عوض كنم و به يك جاده پرت وارد شوم. همانجا وحشت سراپايم را فراگرفت. نمي‌دانستم چه‌كار كنم. به ذهنم رسيد كه به آنها بگويم بنزين تمام كردم. پول بدهيد بنزين بخرم تا راه را ادامه دهيم. دو مسافر صدايشان را بلند كردند و گفتند هرچه مي‌گوييم انجام بده. در اين وقت چشمم به يك گشت پليس راهنمايي و رانندگي افتاد كه كنار جاده توقف كرده بودند. نزديك كرج بود و همان لحظه در كنار ماشين آنها زدم روي ترمز و گفتم بنزين تمام شد. دو مسافر كه فكر نمي‌كردند توقف كنم سريع پياده شدند و گفتند خودمان بقيه راه را مي‌رويم. به نظر مي‌آمد از ماموران ترسيدند و پياده شده به سمت شهر رفتند. با ترس به طرف ماشين ماموران رفتم و جريان را گفتم. آنها نيز حدس زدند شايد آن دو مسافر قصد سوئي داشتند. به هرحال گفتند شانس آوردي كه ما را اينجا ديدي. دوباره سوار شدم و به طرف خانه رفتم. تا چند روز وحشت آن شب را فراموش نكردم. بيژن خرمي ـ كرج




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 261]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن