تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837522853
قديميترين تهيهكننده تلويزيون :امروز با تلويزيون زندگي ميكنيم
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: خاطرات اسماعيل شنگله، قديميترين تهيهكننده تلويزيون از حضور در اين رسانه جام جم آنلاين: مهر امسال، تلويزيون وارد پنجاهمين سال فعاليت خود در ايران شد. براي مخاطباني كه اين روزها با فشار دكمههاي كنترل تلويزيون، از شبكهاي به شبكه ديگر ميروند، شايد تصور اين كه زماني شبكههاي تلويزيوني با چه شرايطي كار خود را آغاز و برنامههاي خود را چگونه پخش ميكردند، تا حدودي سخت و مشكل باشد. البته اين كه بدانيم شبكههاي تلويزيوني چگونه فعاليت خود را آغاز كردهاند و چه مسيري را طي كردهاند، مسالهاي است كه در گفتگويي با اسماعيل شنگله، يكي از همكاران قديمي سيما و هنرمندان شناخته شده كشورمان در ميان گذاشتهايم. اين مصاحبه با حذف سوالها، پيش روي شماست. تلويزيون در ايران مهر 1337 تاسيس شد. تاريخ دقيق راهاندازي تلويزيون احتمالا يازدهم يا شايد هم پانزدهم مهربود. در آن زمان، هيچكس در خانه خود تلويزيون نداشت و مردم براي تماشاي برنامههاي تلويزيوني به قهوهخانهها و ديگر مراكز عمومي ميرفتند. خانواده من هم مانند ديگر خانوادهها تلويزيون نداشتند و دغدغه شخصي من هم بيشتر تئاتر بود. من در آن مقطع عضو گروه تئاتري بودم كه مرحوم سركيسيان سرپرست آن بود. هنرمنداني مانند علي نصيريان و خجستهكيا هم عضو اين گروه بودند كه از آن ميان برخي هنوز زندهاند و برخي ديگر نيز فوت كردهاند. ما در اين گروه براي نمايشهاي صحنه تمرين ميكرديم. در آن مقطع، يكي از مشكلات ما داشتن مكاني براي تمرين تئاتر بود و معمولا چنين مكانهايي با سختي فراهم ميشد. به خاطر دارم كه در همان زمان با همكاري فردي به نام اميرحسين جهانبگلو كه كارمند عاليرتبه شركت نفت بود، توانستيم مكاني براي تمرين نمايشها در باشگاه شركت نفت به دست بياوريم. مكان اين باشگاه در ساختمان فعلي شركت نفت در خيابان طالقاني بود. ما هر روز از ساعت 4 بعدازظهر تا ساعت 10 شب در اين محل تمرين ميكرديم. نام نمايشنامه هم «پوشاندن آنان كه برهنهاند» بود. اين نمايش را يك سال تمرين كرديم. قرار بود اين نمايشنامه در ضلع شمال شرقي اداره هنرهاي زيباي فعلي يا همان وزارت ارشاد كه در حال حاضر تبديل به پاركينگ وزارت ارشاد شده، اجرا شود. براي تماشاي نمايشنامه، بليت هم فروختيم؛ اما يكي از بازيگران تصادف كرد و اين تصادف منجر به فوت او شد. به همين دليل ما هم با پس دادن بليتها از مردم عذرخواهي كرديم و بعد از آن براي آن نقش با علي نصيريان تمرينهاي خود را آغاز كرديم. ما براي اجراي اين نمايش، 2 سال نمايشنامه تمرين كرديم و در نهايت به دليل عدم امكان اجراي آن، وزارت نفت بابت دادن فضاي تمرين نمايش و نيز هزينه دكورهايي كه در اختيار ما قرار داده بود، از ما تقاضا كرد تا اين نمايشنامه را براي ميهمانان شركت نفت به مدت 2 شب اجرا كنيم. پس از اجراي اين نمايشنامه بود كه شركت نفت تصميم گرفت اين برنامه را در تلويزيون پخش كند. اين اولين برخورد من با تلويزيون در آن زمان بود. در آن مقطع، تلويزيون در وسط پخش هر برنامهاي، برنامه را قطع و تبليغات تجاري پخش ميكرد. ما با اين شرط حاضر به اجراي اين نمايش شديم كه براي اين نمايشنامه كه 3 پرده بود و در 2 ساعت و نيم زمان پخش ميشد، در ميانه كار تبليغي پخش نشود. اين شرط ابتدا مورد موافقت قرار گرفت و ما براي اجراي نمايش به تلويزيون رفتيم؛ اما بعد از پرده اول ناگهان تبليغ پخش شد و اين مساله سبب شد علي نصيريان ريش خود و من هم سبيلي كه بر صورت داشتم را كندم و استوديو را ترك كرديم و نمايشنامه نيمهكاره ماند؛ اما مسوولان تلويزيون به بينندگان خود گفتند علت قطع شدن برنامه، نقص فني بوده است. اين مساله سبب شد تا مدير آن وقت تلويزيون با انتظام، مديرعامل شركت نفت تماس بگيرد و با گلايه از ما، به او بگويد كه اينها آبروي ما را بردند و... در آن زمان احمد مشروطه، نماينده شركت نفت و مدير روابط عمومي اين شركت، طي تماس با انتظام، اصل ماجرا و نقض توافق انجام شده را بيان ميكند. در آن زمان 2 شبكه تلويزيوني در ايران فعال بود كه يكي در تهران و ديگري در آبادان فعاليت ميكرد و هر دوي اين شبكهها آب و برق خود را از شركت نفت دريافت ميكردند. با اتفاقي كه افتاده بود، انتظام دستور داد آب و برق شبكه 2 را قطع كردند و اين مساله سبب شد تا مسوولان شبكه به دست و پا بيفتند و قبول كنند كه هفته آينده دوباره نمايشنامه را پخش كنند. مسوولان تلويزيون ميخواستند علت اين تكرار را به دليل مشكلات فني و عدم پخش كامل برنامه در هفته قبل عنوان كنند؛ اما مرحوم اميرحسين جهانبگلو متني را تنظيم كرد و به من داد تا بخوانم كه بر مبناي آن، علت تكرار پخش اين نمايش به همان دليل واقعي يعني عدم پايبندي تلويزيون به پخش نكردن آگهي در ميان برنامه ذكر شده بود. در چنين شرايطي، ثابت پاسال هم بشدت عصباني بود و به اصطلاح خون خونش را ميخورد؛ اما در نهايت نمايشنامه پخش شد و در وسط آن نيز آگهي پخش نشد. شيوه اجراي برنامه هم دقيقا مانند تئاتر بود، يعني نمايش زنده اجرا ميشد و 3 دوربين از 3 جهت آن را ضبط ميكردند و اين مساله براي ما كه به اجراي تئاتر عادت داشتيم، كار چندان سختي نبود. به خاطر دارم كه در آن مقطع، فردي هم در يك اتاق در بالاي استوديو مينشست كه به او سوئيچر ميگفتند. اين مسووليتي است كه در حال حاضر به كارگردان تلويزيوني تغييرنام پيدا كرده است. نمايشهاي تلويزيوني ادامه پيدا كرد بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه من در سال 1338 كارمند اداره هنرهاي دراماتيك بودم و در آن مقطع هنوز وزارت فرهنگ و ارشاد به وجود نيامده بود. در آن مقطع، اداره كل هنرهاي زيباي كشور، هفتهاي يك روز اجراي موسيقي داشت. مدتي بعد تصميم گرفتند هفتهاي يك شب هم اجراي تئاتر داشته باشند. اين مساله به بخش مربوطه ابلاغ شد و قرعه به نام من افتاد و قرار شد من كل كارهاي مربوط به تهيهكنندگي اين تئاترها از ساخت دكور تا پشتيباني را به عهده بگيرم. براي اين نمايشنامهها نيز چهار كارگردان انتخاب شد؛ عباس جوانمرد، علي نصريان، جعفر والي و ركنالدين خسروي، كارگردانهاي اين نمايشنامهها بودند. اين نمايشها بعدها به تلويزيون هم راه پيدا كرد و علاوه بر اجراي صحنه، در تلويزيون نيز پخش شد. من هم در تعداد زيادي از اين نمايشها علاوه بر حضور به عنوان تهيهكننده، بازي هم ميكردم. بد نيست به اين نكته هم اشاره كنم كه در آن مقطع، شبكه 2 به اين شكل نبود. در آن زمان ساختمان اين شبكه روي تپهاي قرار داشت كه در اطراف آن بجز بيابان، چيز ديگري نبود. در آن زمان از خيابان شهيد خالد اسلامبولي فعلي و وزراي آن زمان كه به سمت ميدان آرژانتين ميآمديم، تنها يك خيابان خاكي بود و در ورودي شبكه 2 هم در محل فعلي آن خيابان الوند قرار نداشت و در خيابان گاندي بود. هنگام اجراي اولين نمايش، وقتي به محل شبكه رفتيم، پس از پايان برنامه مقداري دكور و وسيله صحنه بود كه به ما گفتند بايد اينها را با خودمان ببريم. ساعت 9:30 بود و در آن ساعت از شب در آن بيابان، نميدانستيم بايد چگونه اين وسايل را ببريم. به همين دليل از كاردان خواستم تا بماند و من بروم اتوموبيلي براي حمل وسايل پيدا كنم. بعد از اين كه وسايل را بار يك اتوموبيل كردم، به اداره رفتم. اداره ما در آن زمان در اول خيابان جمهوري بعد از بهارستان بود. وقتي رسيدم، سرايدار خواب بود و من مجبور شدم وسايل را به خانه ببرم و روز بعد به اداره بياورم. با اتفاقي كه افتاده بود، روز بعد به رئيس اداره تئاتر مراجعه كردم و به او گفتم من اين كاره نيستم؛ اما با كنارهگيري من موافقت نشد و از هفته بعد اتوموبيلي به من دادند و قرار شد تا فرداي روزي كه نمايش اجرا ميشود، به شبكه برويم و دكورها را بياوريم. در آن مقطع، اولين نمايشي كه از سوي اداره هنرهاي نمايشي در تلويزيون اجرا شد را علي نصريان كارگرداني كرد و در اين نمايش، من و علي نصريان و چند نفر ديگر بازي ميكرديم. اين روند ادامه پيدا كرد تا اين كه در سال 1340 كه من در تهران بودم، هر چهارشنبه شب، اين نمايشها پخش و با استقبال عمومي مردم مواجه ميشد. متن نمايشنامه هم بايد حتما در يك ساعت اجرا ميشد و اين محدوديت براي ما كمبودهايي را ايجاد ميكرد. در آن زمان تعدادي مترجم بودند كه براي ترجمه نمايشهاي جديد از آنها استفاده ميكرديم. در سال 1340 بورسيه شدم و از اداره هنرهاي زيبا براي تحصيل به آلمان رفتم. بعد از من، مرحوم صابر عناصري اين كار را ادامه دادند. من در سال 1348 كه به ايران برگشتم، دوباره در اداره تئاتر مشغول به كار شدم. در آن مقطع، در 2 دانشكده درس ميدادم و مدتي بعد نيز توسط فريدون رهنما به عنوان يكي از اعضاي شوراي نمايش انتخاب شدم و از سال 51 و 52 هم به تلويزيون منتقل شدم و رسما به عنوان تهيهكننده، كارم را آغاز كردم كه اين فعاليت تا سال 1374 كه بازنشسته شدم، ادامه داشت. تلويزيون عضو خانواده ما شد تلويزيون در آن زمان طرفداران زيادي در ايران داشت. اين پديده جديد بود و مردم هم از آن خيلي استقبال ميكردند. در آن زمان دستگاههايي كه در تلويزيون ايران مستقر شده بود، اغلب دستگاههاي ازكارافتاده و دست دوم بود كه از امريكا آمده بود و اغلب ضبط برنامه با 3 دوربين آغاز ميشد و به دليل خرابي دوربينها، با يك دوربين به پايان ميرسيد؛ اما زماني كه تلويزيون ملي راه افتاد، وسايل و ابزارهاي اين تلويزيون از كشور فرانسه وارد شد. به خاطر دارم كه رئيس وقت راديو و تلويزيون تصميم گرفت تغييراتي در توليد و برنامهسازي ايجاد كند. به همين دليل گروهي از تلويزيون آلمان دعوت شدند تا براي تلويزيون ايران برنامهريزي كامل و دقيقي انجام دهند. آنها مدتي در تلويزيون چرخيدند و بعد در نهايت پيشنهاد دادند كه مسوولان تلويزيون به سيستم موجود برنامه سازي دست نزنند؛ چون هر نوع تغييري در اين تركيب ميتوانست باعث توقف روند توليد شود! آلمانيها در آن زمان گفتند، اين سيستم توليد منحصر به فرد است و در دنيا تنها يك نمونه دارد كه آن هم ايران است و در اين سيستم منحصر به فرد هيچ روال صحيح و علمي دقيقي وجود ندارد! تلويزيون در اين سالها پس از انقلاب پيشرفت فراواني كرده و شبكههاي مختلف جاي 2 شبكه محدود را گرفتهاند و حالا اين رسانه مانند يكي از اعضاي هر خانواده شده است. در خانه ما، اولين فردي كه صبح از خواب بيدار ميشود، تلويزيون را روشن ميكند و بعد از او هركس كه بيدار ميشود، كانال را عوض ميكند و آخرين نفري كه ميخوابد هم تلويزيون را خاموش ميكند. رضا استادي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 626]
صفحات پیشنهادی
قديميترين تهيهكننده تلويزيون :امروز با تلويزيون زندگي ميكنيم
قديميترين تهيهكننده تلويزيون :امروز با تلويزيون زندگي ميكنيم. خاطرات اسماعيل شنگله، قديميترين تهيهكننده تلويزيون از حضور در اين رسانه جام جم آنلاين: مهر ...
قديميترين تهيهكننده تلويزيون :امروز با تلويزيون زندگي ميكنيم. خاطرات اسماعيل شنگله، قديميترين تهيهكننده تلويزيون از حضور در اين رسانه جام جم آنلاين: مهر ...
گزارشی از پشت صحنه سریال «آشپزباشی»
مخاطب تلویزیون کمتر خودش را درگیر شگردهای شخصیتی یک اثر هنری میکند و «هنرمند» ... ضیایی در فاصله میان دو پلان، در دنیای دیگری انگار زندگی میکند. .... در سریال روز حسرت شاید اگر از همان اول متن را به من میدادند، برای بازی رو در رو با آقای ... کننده مجموعه «آشپزباشی» در زمانی دراز پیش از این، علاوه بر تهیهکنندگی، مجری طرح، ...
مخاطب تلویزیون کمتر خودش را درگیر شگردهای شخصیتی یک اثر هنری میکند و «هنرمند» ... ضیایی در فاصله میان دو پلان، در دنیای دیگری انگار زندگی میکند. .... در سریال روز حسرت شاید اگر از همان اول متن را به من میدادند، برای بازی رو در رو با آقای ... کننده مجموعه «آشپزباشی» در زمانی دراز پیش از این، علاوه بر تهیهکنندگی، مجری طرح، ...
بیژن بیرنگ: من یک مثبتاندیشم
تهیهکنندگی سری دوم «باز هم زندگی» را با مهران رسام انجام میدهیم. .... ولی این سوال من کم و بیش سر جای خودش هست که با تعریف تلویزیون بهعنوان فراگیرترین رسانه ابزار اطلاعرسانی، این که از ... یک روز به بچهها گفتم این برنامه خیلی دینی و ماورایی است. ... من فکر میکنم مردم به شدت به این جنس تفکرات و نگاه به زندگی احتیاج دارند. ...
تهیهکنندگی سری دوم «باز هم زندگی» را با مهران رسام انجام میدهیم. .... ولی این سوال من کم و بیش سر جای خودش هست که با تعریف تلویزیون بهعنوان فراگیرترین رسانه ابزار اطلاعرسانی، این که از ... یک روز به بچهها گفتم این برنامه خیلی دینی و ماورایی است. ... من فکر میکنم مردم به شدت به این جنس تفکرات و نگاه به زندگی احتیاج دارند. ...
مجموعههاي سال 87 سيما/بهار مجموعههاي تلويزيوني
مجموعههاي تلويزيوني شبكههاي سيما در سال جديد تا امروز كه ماه پاياني فصل بهار را طي ميكنيم، به گونهاي تلفيقي از مجموعههاي در حال پخش از ... دو پخش و 27 ارديبهشت با پخش بخشاي مستند از زندگي اين شاعر معاصر به پايان رسيد. ... اين مجموعه به دليل اولين حضور جيراني؛ كارگردان سينما در عرصه تلويزيون مورد توجهي خاص قرار گرفت. ...
مجموعههاي تلويزيوني شبكههاي سيما در سال جديد تا امروز كه ماه پاياني فصل بهار را طي ميكنيم، به گونهاي تلفيقي از مجموعههاي در حال پخش از ... دو پخش و 27 ارديبهشت با پخش بخشاي مستند از زندگي اين شاعر معاصر به پايان رسيد. ... اين مجموعه به دليل اولين حضور جيراني؛ كارگردان سينما در عرصه تلويزيون مورد توجهي خاص قرار گرفت. ...
گفتگو با جمشید مشایخی
او به خاطر عشق به هنری که دوست داشته زندگی کرده و هنوز با آن رویاهای کوچک و بزرگش به این هنر، .... چون مخاطب با انتخاب خودش به سینما میرود اما در تلویزیون دیگر انتخابی وجود ندارد پس در ... اما این عشقها را که در فیلمهای امروز شاهد آن هستیم اصلاً عشق نیستند. ... از طرف تهیهکننده با من تماس گرفتند و بعد قصهای برای من تدوین کردند. ...
او به خاطر عشق به هنری که دوست داشته زندگی کرده و هنوز با آن رویاهای کوچک و بزرگش به این هنر، .... چون مخاطب با انتخاب خودش به سینما میرود اما در تلویزیون دیگر انتخابی وجود ندارد پس در ... اما این عشقها را که در فیلمهای امروز شاهد آن هستیم اصلاً عشق نیستند. ... از طرف تهیهکننده با من تماس گرفتند و بعد قصهای برای من تدوین کردند. ...
چه بر سر ستارههای عروسکی آمد؟
پدیده حضور شخصیتهای عروسکی در تلویزیون با شخصیتهای تازهتری ادامه پیدا کرد. ... نبود، آنها از جنس انسان بودند با همه ابعادی که میتوان در زندگی واقعی برای ... دهه 70 محبوبیت به دست آورده بود و حتی فروش امروز سیدیهای آن مجموعه را تضمین میکند. ... در حال حاضر ما فقط میخواهیم پایان کار را ببندیم و به تهیهکننده هم فشار میآورند. ...
پدیده حضور شخصیتهای عروسکی در تلویزیون با شخصیتهای تازهتری ادامه پیدا کرد. ... نبود، آنها از جنس انسان بودند با همه ابعادی که میتوان در زندگی واقعی برای ... دهه 70 محبوبیت به دست آورده بود و حتی فروش امروز سیدیهای آن مجموعه را تضمین میکند. ... در حال حاضر ما فقط میخواهیم پایان کار را ببندیم و به تهیهکننده هم فشار میآورند. ...
رو در رو با مرتضي احمدي
*تلويزيون همزمان با راديو در تلويزيون هم به اجراي نمايش ميپرداختم. ... تقريباً دو سوم فيلم را آقاي هوشنگ كاووسي كارگرداني كرده بود كه با "ساناسار" تهيهكننده فيلم كه ... بچه محل ما بود، كوچهاي بنام حاتمي بود كه هنوز هم هست و در آنجا با عمويش زندگي ميكردند. ... گفتيم: «ما داريم با بديههسرايي پر ميكنيم» پس دستمزد را دو برابر كردند، همين ...
*تلويزيون همزمان با راديو در تلويزيون هم به اجراي نمايش ميپرداختم. ... تقريباً دو سوم فيلم را آقاي هوشنگ كاووسي كارگرداني كرده بود كه با "ساناسار" تهيهكننده فيلم كه ... بچه محل ما بود، كوچهاي بنام حاتمي بود كه هنوز هم هست و در آنجا با عمويش زندگي ميكردند. ... گفتيم: «ما داريم با بديههسرايي پر ميكنيم» پس دستمزد را دو برابر كردند، همين ...
آیندهسازان سینمای ایران چه کسانی خواهند بود؟
فخرالدین انوار 1364 تنوره دیو کیانوش عیاری روایتی از زندگی ساکنان .... محمدمهدی حیدریان 1382 خواب تلخ محسن امیریوسفی مردهشوری احساس میکند در آستانه مرگ است. ... محمدمهدی حیدریان 1382 بوتیک حمید نعمتاله پسر جوانی به طور اتفاقی با دختری ... شباهت بسیار با انسان امروز محمدرضا جعفریجلوه 1386 اشکان، انگشتر متبرک و. ...
فخرالدین انوار 1364 تنوره دیو کیانوش عیاری روایتی از زندگی ساکنان .... محمدمهدی حیدریان 1382 خواب تلخ محسن امیریوسفی مردهشوری احساس میکند در آستانه مرگ است. ... محمدمهدی حیدریان 1382 بوتیک حمید نعمتاله پسر جوانی به طور اتفاقی با دختری ... شباهت بسیار با انسان امروز محمدرضا جعفریجلوه 1386 اشکان، انگشتر متبرک و. ...
ماجراجوييهاي تازه سندباد
نكته جالب اين است كه همزمان با اين بحث و جدل، تهيهكنندگان قسمت چهارم «دزدان دريايي ... او ميگويد: «اين اولين بار نيست كه رسانه تلويزيون به فكر توليد مجموعهاي براساس قصه ... از تجربيات واقعي يك دريانورد است كه در حوالي اقيانوس هند زندگي ميكرد. ... يكي از دلايل اصلي اين امر، اين بود كه در آن دوران مثل امروز، هنوز سنت دنبالهسازي ...
نكته جالب اين است كه همزمان با اين بحث و جدل، تهيهكنندگان قسمت چهارم «دزدان دريايي ... او ميگويد: «اين اولين بار نيست كه رسانه تلويزيون به فكر توليد مجموعهاي براساس قصه ... از تجربيات واقعي يك دريانورد است كه در حوالي اقيانوس هند زندگي ميكرد. ... يكي از دلايل اصلي اين امر، اين بود كه در آن دوران مثل امروز، هنوز سنت دنبالهسازي ...
عمو پورنگ بمیرد شما راحت میشوید؟
فرهنگ > تلویزیون - داریوش فرضیایی مجری محبوب کودکان و نوجوانان تاکید کرد با ... بچههایی که هنوز هم خیلی بیشتر از گاهی، بچگی میکنند و با یک مشت تنقلات تر و تازه، .... شاید کودک امروز با عروسکهای قدیمی و حتی اجرای من دیگر ارتباط برقرار نکند. .... (میخندد) البته این را اضافه کنم که زیباترین خاطره زندگی من امروز رقم خورد. ...
فرهنگ > تلویزیون - داریوش فرضیایی مجری محبوب کودکان و نوجوانان تاکید کرد با ... بچههایی که هنوز هم خیلی بیشتر از گاهی، بچگی میکنند و با یک مشت تنقلات تر و تازه، .... شاید کودک امروز با عروسکهای قدیمی و حتی اجرای من دیگر ارتباط برقرار نکند. .... (میخندد) البته این را اضافه کنم که زیباترین خاطره زندگی من امروز رقم خورد. ...
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها