تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820006112
پشت صحنه فيلم ترسناك جشنواره امسال
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: - مسعود حكم آبادي: تلفن را که بر می دارد، صدا می زند: کات! و بعد در کمال خونسردی آدرس را اعلام می کند: گلها! می گوید که تا ساعت 4بیشتر اینجا نیستند. من هم برای همین سرعتم را برای رسیدن زیاد می کنم تا بالاخره دقایقی به 4مانده به‌شان می رسم. «ایرج نوذری» گویا هنوز هم نقش معرف پلیس را بازی می کند با آن کارت شناسایی‌اش. آن طرف تر «سارا خوئینی ها» ظاهرا کارش تمام شده دارد سوار تاکسی می شود. جلوی درب ماشین نگه‌اش می دارم و قبول می کند تا چند دقیقه ای صحبت کنیم. می گوید: شک ندارم که «بارهستی» فیلم متفاوتی در ژانر وحشت خواهد شد، چرا که هم آقای قویدل کارش را بلد است و هم گروه یک اکیپ حرفه ای هستند. خوئینی ها درباره دلایلش برای پذیرفتن این نقش می گوید: نقش خیلی وسوسه انگیزی بود، من هم تا فیلمنامه به دستم رسید واقعا نتوانستم «نه» بگویم. برای همین هم پذیرفتم و الان حدود 20روز است که جلوی دوربین این فیلم می روم. خوئینی ها سوار ماشین می شود و سمند زرده و نه چندان تمیز تاکسی دور می شود. حالا «امیر قویدل» کارگردان مشهدی این فیلم یک گوشه تنها ایستاده و ظاهرا نباید موقعیت بدی برای گفتگو باشد. نزدیکش که می شوم ، خودش شروع می کند و می گوید: حتما در جریان هستید که اول قرار بود فیلم سینمای عقرب را برای شبکه سحر بسازم، اما به دلیل آسیب دیدگی پایم ماجرا به کلی منتفی شد. پاچه شلوارش را بالا می زند و زخم های دلخراش پایش را نشان می دهد و صحبتش را ادامه می دهد: البته هنوز هم به طور کامل رفع مصدومیت نشده اما در حدی هست که بتوانم سر صحنه حاضر شوم. قویدل درباره دیگر فعالیت هایش می گوید: با خودم عهد کردم که دیگر به تلویزیون برنگردم و هیچ وقت هم این کار را نخواهم کرد. او درباره دلیل این تصمیم عجیبش می گوید: متاسفانه در رسانه ملی خیلی مورد بی مهری قرار گرفتم، خودتان که حتما در جریان حذفیات آخرین سریالم هستید! در حین صحبت ما امین قوامی دستیار قویدل در حال ضبط نمای کوتاهی از فیلم بود حالا بازی ایرج نوذری هم تمام شده و گوشه اایستاده و با بچه های گروه خوش وبش می کند. قویدل دستم را توی دست نوذری می گذارد و به این بهانه که همشهری اش هستم می خواهد که نوذری با من سفارشی مصاحبه کند! او هم روی کارگردان را زمین نمی زند و از جمع جدا می شود تا راحت ت باهم حرف بزنیم. می گوید: انقدر مشغله کاری دارم که باور کنید الان یادم نیست چه فیلمی از من روی پرده است! ولی به طور کلی تمام تمرکزم را برای «بارهستی» گذاشته ام. نوذری یادی از پدرش که همین روزها سالگرد فوتش است می کند و می گوید: آشنایی من با اقای قویدل به رفاقت دیرینه ایشان با پدرم بر می گردد. او اضافه می کند: خاطرم هست که همیشه مادرم به من توصیه می کرد که با این مرد رفت و آمد داشته باشم. من هم که بازی در سریال «دایره تردید» قسمتم نشد، سرانجام در بارهستی شاگردی آقای قویدل را پذیرفتم. اما امین قوامی که یک لحظه هم سرش خلوت نمی شود به سفارش قویدل کنار می آید تا بیشتر از حال و هوای کار برایم توضیح دهد او می گوید: مرحله پیش تولید کار چندان طولانی نشد و سعی ما بر این بود که زودتر کار را کلید بزنیم. او تاکید می کند که این عجله به هیچ عنوان به کیفیت کار لطمه نزده و ادامه می دهد: تمام مدت فیلمبرداری هم نهاتا 20روز طول خواهد کشید که تا الان که ما باهم هستیم 13روز آن گذشته است. قوامی می گوید که قویدل تاکید دارد فیلم به جشنواره برسد و تمام گروه هم با همین تفکر با دقت و ظرافت کار خودر ا انجام می دهند. اودر توضیح این سکانس که در حال فیلمبرداری است می گوید: ایرج نوذری در این فیلم نقش یک پلیس را دارد و در ان سکانس هم قرار است مقابل سارا خوئینی ها سبز شود و با ارائه کارت شناسایی پلیس او را دستگیر کند. قوامی دعوت می کند تا فردا هم سر صحنه در همین جا حاضر شوم و از من خداحافظی می کند. از گروه که خداحافظی می کنم همه اعضا از کارگردان تا منشی صحنه و ایرج نوذری بدرقه ام می کنند اما حیف که فردا دیگر تهران نیستم که باز با این گروه هنرمند دیداری تازه کنم... گزارش اختصاصي «سينماي ما»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1679]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها