تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع): مؤمن نه بدى مى كند و نه معذرت مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و معذرت مى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812827306




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علم و دين؛ چـالش‌ها و فرصت‌ها(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علم و دين؛ چـالش‌ها و فرصت‌ها(1)
علم و دين؛ چـالش‌ها و فرصت‌ها(1)     گفت‌وگو با پرفسور جاب کوزامتادام   چند دهه پيش هر سخني دربارة گفت‌وگويي معنادار ميان علم و دين باعث تعجب بسياري از انسان‌ها مي‌شد؛ چراکه اين باور متداول وجود داشت که اين دو دشمنان هميشه در جنگ هستند. اما امروزه اين نگاه منفي در مورد رابطة علم و دين در حال تغيير است. بسياري از عالمان و نهادها خود را وقف امر تحسين‌برانگيز اتحاد اين دو محور قدرتمند و تأثيرگذار کرده‌اند. آنان مي‌خواهند با متحدساختن تازه‌ترين يافته‌هاي علم مدرن و عميق‌ترين بينش‌هاي اديان، جهاني بهتر و بشريتي برتر به ارمغان آورند. امروزه به دنبال پيشرفت‌هاي چشم‌گيري که هم در علم مدرن و هم در اديان رخ داده است، آگاهي از اين امر که گفت‌وگويي معنادار و سازنده ميان علم و دين مي‌تواند وجود داشته باشد، در حال افزايش است. ممکن است اين سؤال پيش بيايد: چگونه اين انتقال از وضعيت جنگ ميان دو دشمن به وضعيت دوستي ميان دو رفيقي که آماده همکاري با يکديگرند اتفاق افتاد و يا اصولاً اين گفت‌وگو ميان علم و دين دربارة‌ چيست؟ و چرا ما امروزه به اين گفت‌وگو نيازمنديم؟ از اين‌رو تصميم گرفتيم تا با پرفسور جاب کوزامتادام (Prof. Job Kozhamthadam) گفت‌وگويي دربارة «علم و دين» انجام دهيم. ايشان در حال حاضر رئيس مؤسسة جنانا‌‌ـ‌ديپا ويدياپيث(Jnana-Deepa Vidyapeeth) واقع در شهر پونا بوده و در آنجا استاد فلسفة علم است. او يکي از اعضاي انجمن بين‌المللي علم و دين(the International Society for Science and Religion) واقع در شهر کمبريج انگلستان است. او قبلاً عضو کميسيون ملي هندي تاريخ علم(the `Indian National Commission for the History of Science) بوده و بنيان‌گذار و رئيس مؤسسة بين‌رشته‌اي علم و دين (Interdisciplinary Institute of Science and Religion) است. کتاب او با عنوان کشف قوانين کپلر: تعامل علم، فلسفه و دين توسط مجلة انتخاب (Choice Magazine) به‌عنوان يکي از کتاب‌هاي آکادميک مطرح سال 1994 انتخاب شد.[1] پدرْ جاب، ضمن استقبال از همکاري نزديک با دانشگاه اديان، در گفت‌وگويي که حول محور رابطة ميان علم و دين انجام گرفته است به سؤالات فصلنامه هفت‌آسمان پاسخ دادند. لطفاً خودتان را معرفي کنيد و توضيح مختصري نيز دربارة کتابتان، کشف قوانين کپلر، بدهيد.   * شايد بهتر باشد از سوابق تحصيلي‌ام شروع کنم. پس از اخذ مدرک کارشناسي ارشد در رشتة فيزيک از دانشگاه پاتنا هند، از آنجايي که همواره به گفت‌وگوي علم و دين علاقه‌مند بودم در سال 1978 به آمريکا رفتم تا در زمينة تاريخ و فلسفة علم تخصص پيدا کنم. براي مطالعة جدي و نظام‌مند در زمينة گفت‌وگوي علم و دين، داشتن پيشينه‌اي قوي در تاريخ و فلسفة علم بسيار سودمند است. مدرک کارشناسي ارشد خود را از دانشگاه نوتردام آمريکا در سال 1980 گرفتم. سپس براي ادامة تحصيل در مقطع دکتري در رشتة تاريخ و فلسفة علم به دانشگاه مري‌لند، نزديک واشنگتن دي‌سي رفتم. دورة دکتري‌ام را در سال 1986 به پايان رساندم و مدت کوتاهي پس از آن به هند بازگشتم. از سال 1989 تا 1994 در دانشگاه لويولاي شيکاگو به‌عنوان استاد مهمان ثابت در رشتة فلسفة علم حضور داشتم. در سال 1995 به سمت رياست دانشکدة فلسفه در شهر پونا منصوب شدم؛ از اين‌رو، ديگر نتوانستم به انجام وظيفه‌ام به‌عنوان استاد مهمان ثابت در دانشگاه شيکاگو ادامه دهم. در سال 1997 در رصدخانة واتيکان (Vatican Observatory) در شهر رم به تحقيق و پژوهش پرداختم؛ از من خواستند که به تيم پژوهشي‌شان ملحق شوم؛ اما مسئوليت من در پونا مانع از پيوستن من به اين تيم شد. علاوه بر کتابي که در مورد کپلر تأليف کرده‌ام، چندين کتاب ديگر و تعداد زيادي مقاله در نشريات ملي و بين‌المللي از من منتشر شده است و چند کتاب نيز در دست چاپ دارم. هشت همايش بين‌المللي با مضامين علمي مهم در رابطه با گفت‌وگوي علم و دين را ترتيب داده‌ام؛ همايش‌هايي از قبيل «گفت‌وگوي علم و دين در جهان نانو علم: مواجهه سلطه علم و راز دين»، «انقلاب عصب‌شناختي و مسئلة روح بشر» و غيره. مؤسسة هندي علم و دين بيش از ده سال پيش تأسيس شد. وقتي ما شروع به کار کرديم تنها مرکزي بوديم که در اين حوزه فعاليت داشت. امروزه بيش از بيست مرکز ديگر در نقاط مختلف هند وجود دارند که کار قابل ملاحظه‌اي انجام مي‌دهند. اميدوارم که اين فعاليت در آينده نيز ادامه پيدا کند. مي‌خواهيم در ماه ژوئن سال 2010 دورة کارشناسي ارشد رشتة گفت‌وگوي علم و دين را در مؤسسة جنانا ويدياپيث (Jnana-Deepa Vidyapeeth)، واقع در شهر پونا، راه‌اندازي کنيم. دانشگاه کشاورزي الله‌آباد نيز با الهام از ما درصدد راه‌اندازي دورة کارشناسي ارشد گفت‌وگوي علم و دين است. اميدوارم که اين قبيل مراکز در آيندة نزديک بيشتر شوند. کتاب من در مورد کپلر که عنوان کامل آن کشف قوانين کپلر: تعامل بين علم، فلسفه و دين است، توسط انتشارات دانشگاه نوتردام در سال 1994 منتشر شد. مجلة انتخاب اين کتاب را به‌عنوان يکي از کتب دانشگاهي مطرح سال 1994 برگزيد. اين کتاب به مطالعة فلسفي‌ـ تاريخي کشف قوانين حرکت سيارات توسط کپلر مي‌پردازد. اين قوانين به قوانين کپلر معروف‌اند. يوهانس کپلر (Johannes Kepler) (1571ـ1630) پدر علم نجوم مدرن بود. او هم دانشمندي خلاق و هم يک مسيحي معتقد بود که کار علمي خود و دين‌اش را بسيار جدي مي‌گرفت. به همين دليل او را براي پايان‌نامة دکتري‌ام انتخاب کردم. در اين کتاب عمدتاً بر اساس کتاب‌ها، نامه‌ها و ساير اسناد اصلي، به بررسي سفر طولاني و طاقت‌فرساي او در جهت کشف قوانين اجرام آسماني مي‌پردازم. نظر من در اين کتاب اين است که کشف کپلر حاصل تعامل ميان علم (داده‌هاي تجربي)، اصول فلسفي و اصول ديني او بود. هر سه بايد در کنار هم قرار مي‌گرفتند تا اين کشف بديع امکان‌پذير مي‌شد. اگر کپلر فقط علم يا داده‌هاي تجربي خود را مورد بررسي قرار مي‌داد به کشف اين قوانين موفق نمي‌شد. تنها با ايده‌هاي فلسفي هم نمي‌توانست اين کشف را انجام دهد. به همين ترتيب عقايد ديني او نيز به تنهايي نمي‌توانست او را به کشف اين قوانين نائل سازد. اما هنگامي که هر سة اينها به صورتي بديع و خلاقانه در تعامل با يکديگر قرار گرفتند، منجر به‌کشف قوانين حرکت اجرام آسماني شد. بنابراين، به نظر من، کشف کپلر نمونه‌اي عالي از اتحاد خلاقانة علم، فلسفه و دين است. آيا در زندگي خود مراحل فکري خاصي داشته‌ايد؟   * من هميشه علاقة وافري به علم داشته‌ام، خصوصاً به پيشرفت‌هاي شگرفي که علم به همراه داشته و موفقيت‌هاي عظيمي که به دست آورده است. در عين حال هميشه اعتقاد راسخي به دين حقيقي داشته‌ام، و همچنين به اصول تحسين‌برانگيزي که مورد تأييد اديان حقيقي است و به سهم زيادي که اين اديان در طول تاريخ، در سراسر جهان و در ميان تمام فرهنگ‌ها داشته‌اند. من از صدمة بزرگي که به نام دين در طول تاريخ بر بشر وارد آمده است آگاهم؛ اما اين امر را نتيجة سوء‌استفاده، معرفي غلط و تحريف دين توسط گروهي از انسان‌هاي سودجو براي رسيدن به اهداف خودخواهانة خود مي‌دانم. رابطة علمِ نافع و دينِ حقيقي هميشه براي من يک معما بود. به دلايلي، متقاعد شدم که اين دو نمي‌توانند با يکديگر تعارض داشته باشند و بايد راهي براي متحدساختن اين دو به صورت هماهنگ، خلاقانه و سازنده براي خير و صلاح همه وجود داشته باشد.کار و زندگي‌من همواره بر روي‌يگانه‌سازي‌ اين دو تمرکز يافته است. به نظر شما چه ضرورتي براي گفت‌وگو بين علم و دين وجود دارد؟   * دليلش اين است که نقش علم به طور چشم‌گيري در حال تغيير است. علم صرفاً وسيلة فراهم آوردن ابزارهاي رفاهي مثل کامپيوتر، تلوزيون و غيره نيست، بلکه علم به سرعت در حال تبديل شدن به يک جهان‌بيني است. علم نظام ارزشي ما را شکل داده و نظام معنايي ما را تعيين مي‌کند. تأثير علم بر ذهن انسان‌ها، بالاخص جوانان بسيار زياد است. علم قدرتي عظيم در اختيار دارد؛ قدرت فيزيکي به واسطة انرژي هسته‌اي و قدرت خلاقانه در شبيه‌سازي، مهندسي ژنتيک و غيره. علم مي‌تواند جهان فيزيکي ما را با انرژي هسته‌اي بسازد يا نابود کند. علم با دانش و تکنولوژي ژنتيکي خود مي‌تواند ساختار جامعه ما را بر هم زده و نظم اجتماعي ظريف ما را به هرج و مرج تبديل کند. اين قدرت و مسئوليت عظيم که نتايج بسيار مؤثر به دنبال دارد نبايد فقط در اختيار دانشمندان باشد؛ چراکه آنان براي قرارگرفتن در مقابل چنين وضع جدي بشري تربيت و تجهيز نشده‌اند. دين نيز به کمک اصول الهي الهام‌شده و ارزش‌هايي که امتحان خود را در طول تاريخ پس داده‌اند بايد وارد ميدان شود تا از به کار بستن قدرت و توانايي‌هاي عظيم علم براي رفاه و سعادت انسان‌ها و کائنات اطمينان حاصل کند. مي‌توانيد با چند مثال، روشن کنيد که با چه روش‌هايي مي‌توان علم و دين را به گونه‌اي هماهنگ، خلاق و سازنده در کنار هم قرار داد؟   * مي‌توان علم و دين را در سطوح مختلف و با روش‌هاي گوناگوني در کنار همديگر قرار داد؛ کاربرد انرژي هسته‌اي نمونه‌اي از آن است. انرژي هسته‌اي يکي از بهترين موهبت‌هايي است که علم، خصوصاً در جهان تشنة انرژي، در اختيار بشر قرار داده است و به خاطر اين نعمت قدردان علم هستيم. انرژي هسته‌اي قدرت فوق‌العاده‌اي را در اختيار دانشمندان قرار مي‌دهد؛ اما اين انرژي را هم مي‌توان براي اهداف سازنده به کار گرفت و هم مي‌توان از آن براي نابودي انسان‌ها استفاده کرد و علم به‌عنوان علم هيچ اصول روشني دربارة چگونگي استفاده از اين انرژي ندارد؛ اينجاست که نقش دين نمايان مي‌شود. دين بايد به دانشمندان اين اصل اساسي و مهم را که «علم محصول انسان‌ها و متعلق به انسان‌هاست» يادآوري کند. بنابراين ديني که دغدغه‌اش حفظ حرمت و قداست زندگي انساني است تصريح مي‌کند که تحت هيچ شرايطي نمي‌توان از انرژي هسته‌اي براي نابودي بشر استفاده کرد. مورد ديگر، انقلاب ژنتيکي و مباحثي مانند مهندسي ژنتيکي و شبيه‌سازي است. اين علم مي‌تواند امکانات و تکنيک‌هاي بسياري را پيش روي ما قرار دهد. در اينجا نيز دين بايد وارد عمل شود تا اطمينان حاصل کند که اين پيشرفت‌ها موجب تبديل‌شدن انسان‌ها به کالا و از بين‌رفتن شأن انساني آنان نمي‌شود. در اين موارد و موارد مشابه، دين به‌عنوان قيّم قديمي اصول اخلاقي کامل، نقشي مهم ايفا مي‌کند. شايد بتوان گفت که در اين موارد علم قدرت يا توانايي را اعطا مي‌کند و دين کمک مي‌کند تا اين علم در جهت بهبود زندگي بشر و در نهايت بارورشدن نژاد انسان و ساختن جهاني بهتر استفاده شود. از ميان متکلمان يا فلاسفه چه کسي بيشترين تأثير را روي نگاه شما داشته است؟   * تيار دُشاردن (Teilhard de Chardin)، دانشمند، فيلسوف و متکلم ژزوئيت فرانسوي، مرا بسيار تحت تأثير خود قرار داده است. ايشان چه تأثيري بر شما داشته‌اند؟   * پي‌ير تيار دُشاردن (1881ـ1955م) تلاش تحسين‌برانگيزي براي اتحاد علم، فلسفه و دين انجام داد. شاهکار او با عنوان پديدة انسان (The Phenomenon of Man)يکي از مؤثرترين کتاب‌هاي قرن بيستم، اگر نگوييم تمام ادوار، محسوب مي‌شود. هدف اصلي او کنار هم قرار دادن علم و دين، خصوصاً مذهب کاتوليک، بود. او اين کار را با مسيحي‌سازي نظرية تکامل انجام داد تا نشان دهد که مسيحيت و تکامل با همديگر سازگارند. البته او با ديدگاه داروين در باب تکامل که به‌شدت الحادي است، موافق نبود. تيار دُشاردن نگاهي الاهي از تکامل ارائه داد که در آن خدا هم نقطة آلفا (Alpha-Point) و هم نقطة امگا (Omega-Point) است. به نظر او، جهان از ذرات نخستين (Primordial Particles)، و طي يک فرايند تکامليِ مداوم به وجود آمده است. خداوند در اين ذراتِ نخستين استعداد و قوه‌اي نهاده است تا به موجودات برتر تبديل شوند. به نظر او تکامل جهت‌دار است و به مقصدي نهايي که او آن را نقطة امگا مي‌نامد در حال حرکت است. سپس نقطة امگا را با امگاي مسيح يکي مي‌گيرد. مي‌توان يکي از شيوه‌هايي را که او به وسيلة آنها، رابطة مکمل ميان علم و دين را نشان مي‌دهد به اختصار اين‌گونه بيان کرد: تيار در حال ايجاد مجموعه‌اي کامل است. در اين فرايند او مي‌تواند به نقطة امگا برسد بدون اينکه نامي از دين ببرد. با وجود اين، او بر اين باور است که تنها دين مي‌تواند نقطة امگا را ارائه دهد. اگر دين را کنار بگذاريم، نظامْ بدون نقطة امگا و بنابراين ناقص خواهد بود. از اين‌رو براي ساختن نظامي کامل هم علم و هم دين هر دو مورد نيازند. شايد بيشترين تأثير تيار دُشاردن روي من و ديگران به واسطة زندگي و راه و روش او بوده است. رسالت تيار دُشاردن فراتر از جاه‌طلبي شخصي بود. او از مدت‌ها قبل رسالت خود را يگانه‌سازي علم مدرن و مسيحيت براي ايجاد جهاني بهتر تعريف کرده بود. تمام زندگي و کار خود را وقف اين رسالت کرده بود. با مخالفت‌هاي سختي هم از درون و هم از بيرون کليساي کاتوليک مواجه بود. نوشته‌هايش بسيار جنجال‌برانگيز شدند و زماني که زنده بود بسياري از آثارش اجازة چاپ پيدا نکردند. در طي اين سال‌هاي محاکمه و کشمکش دوستان و همکارانش او را ترغيب مي‌کردند که کليسا را ترک کند، و مؤسسات بين‌المللي معروفي نيز به او پيشنهاد سمت‌هاي بالايي را دادند؛ اما او در اطاعت از مقام‌هاي مذهبي به تمام اين پيشنهادات پاسخ منفي داد. او متقاعد شده بود که اگر مي‌خواهد اصلاحاتي را پيشنهاد دهد يا خدمتي به کليسا بکند، بايستي در درون کليسا باشد نه بيرون آن. در نتيجه، نظرات او بسيار تأثيرگذار بودند؛ اعتقاد شخصي و راه و روش او چه بسا بيشتر. پي نوشت ها :   [1]. The Discovery of Kepler’s Laws: The Interaction of Science, Philosophy and Religion, USA: Notre Dame University Press, 1994.   منبع: www.urd.ac.ir  
#دین و اندیشه#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن