واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: هزينهكردن براي دانشگاهها، سرمايه گذاري است
عالي- دكترحسين افخمي*:
در اين روزها تب امتحان كنكور، اعلام نتايج آن و دوباره شركت در كلاسهاي آمادگي كنكور مسري شده است
اين تب يك «تب فصلي» است و در برخي كشورها از جمله ايران جاري و ساري است. اين تب را در هيچ مطبي نميتوان درمان كرد و ريشههاي بروز آن را در هيچ پرنده و چارپايي نميتوان يافت. مردان سياست عامل شيوع آن و هم اينان شافي و درمانگر چنين تبي هستند. آيا روزي ميرسد كه كنكوري در كار نباشد و آيا تبهاي كنكور را ميشود، فرونشاند؟ و آيا راز چنين معمايي را ميتوان گشود؟ پاسخها و راهحلها متفاوتند.
در هفتهاي كه گذشت نظرات پدرخصوصيسازي آموزش عالي و در كنار وي نظرات معمار خصوصيسازي آموزش عمومي در مطبوعات درج شد. اين دسته از طبيبان به تقليد از نظام آموزش عالي در ايالات متحده آمريكا نسخههاي خصوصيسازي انواع آموزش را تجويز كردند. البته در مكتبخانههاي قديم خودمان نيز كه معلمان بهجاي شهريه هر هفته يك «كلهقند» دريافت ميكردند، وضعيتي مشابه داشتند. بر پايه اين نگرش والدين بايد براي آموزش بچههايشان هزينه ميپرداختند تا قدر نعمت را بدانند. فرزندان خانوادههايي هم كه كله قند نداشتند، درس نميخواندند.
بر پايه چنين طرز تلقياي، آنها كه تمكني ندارند نه نياز است به مدرسه بروند و نه ضرورتي كه پاي به محيط دانشگاه بگذارند. بيل بر شانه، راه پدران را در پيش گيرند كه عين صواب است. به دولتها چه مربوط كه در آغاز عصر مشروطيت بيش از 80 درصد مردم كشور بيسواد بودند و سهم 20 درصدي اين ارثيه هنوز در تملك دولت ماست.
اما پدر آموزش عمومي در كشور كيست؟ در مطبوعات كشور كمتر از باني و بانيان آن صحبت ميشود. البته، عمر اينگونه آموزش در كشور ما بسيار كوتاه است. شايد بتوان صد سال اعلام كرد و براي دانشگاهها كمتر از 70 سال را ميتوان رقم زد.
مدل آموزش عمومي را ما از كشورهاي اروپايي برگرفتهايم. اغلب كشورهاي اروپايي نظير سوئد، آلمان، فرانسه، انگلستان و غيره پايان جنگ جهاني دوم را با تأسيس دولتهاي رفاه آغاز كردند كه يكي از شاخصهاي آن آموزش رايگان بود. آموزش اجباري عمومي و آموزش رايگان در سطوح دانشگاهي زيربناي توسعه ملي در اين كشورها شد. با گذشت نزديك به 3 ربع قرن در هيچيك از اين كشورها شهروندان براي ادامه تحصيل شهريه نميپردازند. به علاوه دانشجويان در اغلب اين كشورها كمك هزينه دريافت ميكنند و اين كوچكترين وظيفهاي است كه از دولتها انتظار ميرود. مراكز علمي و تحقيقاتي اغلب اين كشورها از حمايتهاي بلاعوض شركتهاي توليدي برخوردارند.
نظام آموزشي ملغمه حاصل تركيب اين دو نگرش است. دفترچه كنكور سراسري ارشد سال 87 را ورق ميزنم. در اين دفترچه دانشجويان به چندين دسته تقسيمبندي شدهاند: روزانه، شبانه، غيرانتفاعي و نيمهحضوري. اين در حالي است كه كنكورهاي بعدي كه به انواع ديگر يعني غيرانتفاعي نوع ديگر، غيردولتي، غيردولتي غيرخصوصي و زبانم لال «خصوصي» و غيرحضوري تقسيم ميشوند، هنوز همچنان در راهند. البته موضوع به اينجا ختم نميشود؛ بلكه بايد كنكور دانشگاههاي مستقر در مناطق آزاد، دانشگاههاي كشورهاي همجوار، دانشگاههاي كشورهاي بلوك شرق سابق، دانشگاههاي ينگه دنيا و.... و خلاصه سراسر دنيا و احتمالا بهجز بوركينا فاسو و شاخ آفريقا را به سياهه بايد افزود.
در نظام ملغمهاي، هدف از توسعه دانشگاهها، توسعه ملي نيست. نيروي كار آموزش ديده سرمايه محسوب نميشود. بر عكس در ديدگاه ملغمهاي، دانشگاهها هزينه محسوب ميشوند. دانشجويان نيروهاي سربار و مزاحم به شمار ميروند. توليد فكر متاع باارزشي نيست. در نظام ملغمهاي عدهاي از دانشآموختگان فارغ از مسئوليت اجتماعياند و عدهاي سرشار از مسئوليت فردي. عدهاي اداي وظيفه و دين ميكنند و عدهاي در فكر جبران هزينههاي تحصيل از دست رفتهشان هستند.
اگر به نظام آموزش عالي كشورمان و بسياري از كشورهاي منطقه بنگريم، الگوي نوع سوم را مشاهده ميكنيم. در چنين مدلي افزايش سهميهها ميتواند تا حدودي تعادل اجزاي ملغمه را تغيير دهد ولي مانع اصلي همچنان پاي برجاست. با تجاري نگاه كردن به آموزش و چشم دوختن به جيب دانشجويان نظام ملغمهاي تثبيت ميشود. اگر هدف از افزايش سهميهها اضافه بار علمي در دانشگاههاست، هرگز از اين راه حاصل نخواهد شد.
دانشجويان كشور و خانوادههاي آنها فقيرتر از آنند كه بار تجارت علمي را در كشور بر دوش كشند. اضافه بار علمي وقتي بهوجود ميآيد كه افزايش ظرفيتها در ادامه منطقي توسعه آموزش رايگان و همهجانبه با استانداردهاي علمي روز جهان در دانشگاهها همراه باشد.
* مدير گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي
تاريخ درج: 5 خرداد 1387 ساعت 14:53 تاريخ تاييد: 5 خرداد 1387 ساعت 21:33 تاريخ به روز رساني: 5 خرداد 1387 ساعت 21:31
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]