تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى بهشت درى است‏بنام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى‏شوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798957665




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شانس دريك قدمى است


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: parisa-m17th October 2007, 06:45 PMشواهد علمى بيانگر آن است كه شما خود شانس واقبالتان را رقم مى زنيد. قرنهاست انسانها قدرت شانس واقبال را دريافته اند و همه جا به دنبال شكاراين قدرت هستند. نسل هاى قديمى نيز همواره آيين هاى ويژه اى براى كمك گرفتن از خدايان شانس و اقبال داشته اندو هنوز هم در مواردى ما شاهد اين رسوم هستيم. چرا انسانها همچنان اين گونه مراسم و ساير خرافات را از نسلى به نسل ديگر منتقل مى كنند جواب اين سؤال را بايد در قدرت شانس و اقبال جست وجو كرد. با بخت و اقبال زندگى كن براى دستيابى به تحقيقى علمى در ارتباط با افراد خوش شانس وبد شانس واين مسأله كه چرا يك عده همواره خوش شانس هستند، دريك روزنامه محلى به طور متناوب آگهى دادم و خواستار داوطلبين بد شانس وخوش شانس شدم. حدود ۴۰۰ نفر افراد مختلف در سنين متفاوت به آگهى من جواب مثبت دادند. در طى يك دوره تحقيق ۱۰ ساله با اين داوطلبان مصاحبه كردم. در پايان اين تحقيق دريافتم افراد خوش شانس راه خود را از طريق چندعامل عمده دنبال مى كنند: ربودن موقعيتهاى شانس، ايجاد نگرش مثبت وخوش بينانه در خود نسبت به آينده وگزينش روحيه انعطاف پذيرى كه كمك زيادى در زندگى به آنها مى كند. افكارت را باز كن موقعيت هاى شانس را در نظر بگيريد، افراد خوش شانس همواره اين موقعيت ها را در اطراف خودشناسايى مى كنند وافراد بدشانس نيز همواره از اين موقعيت ها بى نصيب هستند. براى اينكه بيشتر اين موضوع را پيگيرى كنم در طول تحقيق در يك برنامه به افراد هر دو گروه خوش شانس و بد شانس روزنامه اى دادم و از آنها خواستم به من بگويند در داخل روزنامه چند عكس وجود دارد. اين كار براى افراد خوش شانس چند ثانيه بيشتر طول نكشيد. مى دانيد چرا؟ به دليل اينكه در صفحه دوم روزنامه با تيترى درشت تعداد عكسهاى داخل روزنامه را نوشته بودم كه افراد گروه بدشانس ها به اين تيتر توجهى نكرده بودند. پيغام ديگرى باز هم درلابه لاى صفحات روزنامه گذاشته بودم و در آن نوشته بودم (شمردن را متوقف كنيد اين پيغام را به مسؤولين نشان دهيد و ۲۵۰ دلار برنده شويد) باز هم افراد كم شانس آن را دريافت نكرده بودند. نتيجه اين آزمايش: افراد بدشانس موقعيتهاى شانس را به دليل بى توجهى به اطرافشان از دست مى دهند و در مقابل افراد خوش شانس علاوه بر كار اصلى به محيط اطراف خود نيز دقت و توجه بيشترى دارند. اين تنها قسمتى از ماجراست، بسيارى افراد خوش شانس كه جزو داوطلبين طرح من بودند مدام براى تغيير و تعالى در زندگيشان در تلاش بودند. يكى از شيوه كاريش را تغيير مى داد، ديگرى راههاى مختلف با رويارويى با افراد گوناگون را تجربه مى كرد. او متوجه شده بود مدت طولانى است كه در مهمانيها فقط با افراد بخصوصى صحبت مى كند براى اينكه بتواند دايره دوستى اش را گسترش دهد و با افراد مختلف آشنا شود، براى خودش موانعى در نظر گرفت و سعى كرد براى مدتى در مهمانيها فقط با افرادى هم صحبت شود كه لباس قرمز و يا مشكى دارند. بدينگونه او با افراد جديد و بيشترى آشنا شد. مثبت انديش باش يكى ديگر از مسائل عمده در اين موارد نحوه نگرش افراد نسبت به موارد بداقبالى است. تصور كنيد نماينده كشورتان در بازيهاى المپيك هستند مسابقه تان را به خوبى انجام مى دهيد و برنده مدال برنز مى شويد. حال فكر كنيد براى دومين بار در المپيك شركت مى كنيد و اين بار حتى بهتر از دوره قبل عمل مى كنيد و برنده مدال نقره مى شويد در كدام المپيك احساس خوشحالى بيشترى مى كنيد؟اغلب ما بر اين تصوريم كه بعد از گرفتن مدال نقره بيشتر خوشحال مى شويم. اما تحقيقات نشان مى دهد ورزشكارانى كه مدال برنز را برده اند، خوشحالتر هستند زيرا مدال آوران نقره دائماً فكر مى كنند كه اگر كمى بهتر عمل كرده بوديم، مى توانستيم به مدال طلا برسيم و برعكس مدال آوران برنز به مسأله فكر مى كنند كه اگر كمى بدتر عمل كرده بودند، مدال برنز را نيز از دست داده بودند. روان شناسان به اينگونه افكار، افكار عكس واقعيت مى گويند كه در طول آن شخص همواره به اتفاقات بدتر از آنچه كه روى داده فكر مى كند. براى پى بردن به اين مسأله كه آيا افراد خوش شانس از شيوه رفتار عكس واقعيت استفاده مى كنند يا خير. از داوطلبان طرحم خواستم تصور كنند در بانكى هستند كه ناگهان دزدى مسلح وارد مى شود و با شليك گلوله اى بازوى آنها را مجروح مى كند و خواستم كه ارزيابى آنها را از اتفاقات مزبور بدانم. افراد بدشانس سعى داشتند اين مسأله را به ديگران بقبولانند كه از شانس بد آنها است كه در طول كارشان در بانك سارق مسلحى به آنجا حمله كرده است. افراد خوش شانس نيز گفتند ممكن بود اتفاق بدتر از اين هم بيفتد و گلوله به سر آنها شليك مى شد. اين نوع طرز تفكر به مردم كمك مى كند احساس بهترى نسبت به خودشان داشته باشند خواسته هايشان را هميشه مدنظر داشته باشند و احتمال شانس و موفقيت را در زندگى خودشان افزايش دهند. ياد بگيريم خوش شانس باشيم سپس نهايتاً با آزمايشات انجام شده مى خواستم بدانم كه آيا افكار و رفتار مى تواند باعث به دست آوردن شانس خوب باشد؟ در ابتدا در ملاقاتهاى تك نفره با داوطلبان فرمهايى را كه در ارتباط با شانس و چگونگى رضايت آنها از برنامه هاى زندگيشان بود به آنها ارائه كردم تا براى من تكميل كنند. در اين فرم ها عوامل عمده شانس را مشخص كردم و راههايى در جهت كمك به افراد بدشانس به آنها ارائه كردم. به عنوان مثال به آنها آموختم چگونه قدر فرصتهاى پيش آمده را در اطرافشان بدانند، چگونه قدرتمندتر عمل كنند و براى مقابله با بدشانسى هميشه به بدتر از آنچه ممكن است،پيش بيايد بينديشند. از آنها خواستم تمرينهاى مشخصى براى يك ماه انجام دهند و در پايان ماه گزارشى به من دهند. نتايج اين طرح واقعاً شگفت انگيز بود ۸۰درصد از داوطلبان شادتر از قبل بودند از زندگيشان رضايت بيشترى داشتند و خود را خوشبخت تر احساس مى كردند. يكى از داوطلبان بدشانس گفته بود پس از تغيير روحيه، خوش بين بودن به آينده و كنار گذاشتن افكار منفى، بدشانسى او به طور كلى ناپديد شده است. او نوشته بود روزى براى خريد رفته بود پيراهنى را كه دوست داشت، پيدا كرده بود اما آن را نخريده بود. در هفته بعد زمانى كه مجدداً براى خريد پيراهن رفته بود آن پيراهن به فروش رفته بود و او به جاى اينكه نااميد و ناراحت شود و اين مسأله را به پاى بدشانسى خود بنويسد گشته بود و پيراهن مناسب ترى با قيمت ارزانتر پيدا كرده بود. اينگونه اتفاقات او را نسبت به گذشته شادتر كرده بود. تجربيات اين خانم نشان مى دهد كه چگونه رفتار و افكار ما بر روى شانس و اقبال ما تأثيرگذار است و ثابت مى شود كه راههاى فراوان ومؤثرى براى سود بردن از قدرت شانس براى همه ما موجود است elada7th November 2007, 10:39 AMمطلب زيبايي بود. افرادي كه فكر ميكنند بدشانسند علاوه بر نكاتي كه در اين مقاله اشاره شده بود بايد بدونند كه تغيير دست خودشونه و بايد آن را به وجود بيارند تاپيك مشابه با اين موضوع بود منتها ادغام نكردم تا حوصله كنيد مطالعه بفرماييد بعد ادغام خواهم كرد.. Rumina_217th November 2007, 05:05 PMای آدم بدشانس! کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند در محیط اطراف‌مان، همواره مسایلی به چشم می‌خورند که در مورد آن‌ها اظهار نظر نهایی نشده است. این دسته از مسائل در پیرامون زندگی خصوصی و اجتماعی همه ی ملل و جوامع وجود دارد، یکی از این موارد که شاید در تمام کشورها جاری باشد موضوع شانس و ارتباط با عمل است. بارها دیده و شنیده‌ایم که اتفاقات را به شانس منتسب کرده‌اند. برای مثال شخصی در کار تجارت به رشد چشم‌گیری می‌رسد، می‌گویند: واقعا شانس داشت. چندین سال است که ما به کارهای متفاوتی دست می‌زنیم، تلاش کرده و راه‌ها را بررسی می‌کنیم اما دریغ از یک نتیجه ی خوب ولی فلانی هنوز یک سال هم نیست کارش را شروع کرده، به کجا رسیده. تمام شهر او را می‌شناسند. این واقعیت‌ جاری را به بدشانسی خود و خوشی‌شانسی دیگران نسبت می‌دهند. حال پرسش این است آیا می‌توان رشد و موفقیت یک فرد، جامعه و کشور را به دلیل اقبال بد و یا خوب آن دانست؟ معیار تفکیک این واقعیت در کجاست؟ آیا می‌توان برای این سوال پاسخی یافت . اطلاعات نشان می‌دهد که هر جا پای موجودی به نام انسان در میان است حصول یک نتیجه‌گیری قطعی و نهایی مانند یک فرضیه ی علمی و ریاضی مقدور نیست. محکم‌ترین دلیل بارز آن پیچیدگی رفتار آدمیان است. به خاطر مجهول بودن بعضی از دلایل باعث شده تا افراد واژه ی شانس را جایگزین علت اصلی کنند. مثلا اگر فردی در دانشگاه یا کار تجارت و یا در هر حرفه‌ای موفق بوده و رشد کند قطعا به مجموعه عواملی ارتباط دارد که آن فرد بدان‌ها متوسل شده است ولی از آن جایی که ممکن است این اسباب و عوامل برای دیگران روشن نباشد آن را به مسأله ی شانس نسبت می‌‌دهند. همه ی افراد، جوامع و کشورهایی که به رشد و توسعه رسیده‌اند درواقع علت اصلی پیشرفت را یافته‌اند و برآن فاکتورها پای فشرده‌اند و بالعکس افراد، جوامع و کشورهایی که از قافله ی توسعه و موفقیت باز ماندند قطعا اسباب رشد را پیدا نکردند. اگر لذت نمی‌بریم از بدشانسی ما نیست بلکه به عدم شناخت ما نسبت به قوانین «چگونه لذت بردن» بر می‌گردد. بایستی ریشه و قوانین ذاتی مربوط به چگونه لذت بردن را آموخت و بدان عمل کرد این واقعیت پیرامون همه ی امور آدمی صدق می‌کند. شانس، قانون دور کردن ما از یافتن آرامش واقعی است. شانس، اسباب به هم ریختگی درونی و بیرونی حضور و بروز کسانی است که به دنبال عمل هستند. شانس، بازدارنده ی حرفه‌ای عمل است. هر جا شانس حضور دارد عمل و موفقیت در خواب است. جوامعی که به شانس باور دارند ، در عمل عقب افتاده‌اند. شانس هر جا بروز کند ابتدا به شکار عمل مبادرت می‌ورزد. شانس در جوامعی حضور دارد که در آن‌جا جهل بیشتر است و بالعکس عمل در جوامعی سایه می‌گستراند که در آن جا آگاهی و علم افزون‌تر است. وقتی در مجلسی شانس دعوت شود عمل را از آن‌جا بیرون می‌کنند. گلوریا18th November 2007, 09:21 AMبدشانسی هم یکی از اون لغاتیه که ما همیشه در توجیح کم کاری یا بی توجهی خودمون به کار می بریم. موقع امتحان خوب درس نمی خونیم ، نمره نمی آریم ، می گیم بدشانسی آوردم، ماشین تو راه خراب می شه می گیم بدشانسی آوردم ، بنزین تموم می کنیم می گیم بدشانسی آوردم، به اتوبوس نمی رسیم ، می گیم بدشانسی آوردم در حالیکه حقیقتاً عمده این بدشانسی ها از بی توجهی خودمونه ، ( خودمونو که نمی خوایم گول بزنیم:d). استفاده به جا از موقعیتهای خوب ، دقت در اتفاقاتی که پیرامونمون در حال رخ دادنه ، و خیلی چیزهای دیگه ست که موفقیت برامون می آره. من خودم آدم محتاطی هستم و کمتر دست به ریسک می زنم بخاطر همین هم هیچ موقع توقع یه اتفاق غیر منتظره خوب که اسمش رو بخوام خوش شانسی بذارم رو ندارم. ولی یه چیزی !!! کسی که هیچ موقع تو هیچ قرعه کشی برنده نمی شه رو چی بهش می گن؟؟;) darya 518th November 2007, 10:55 AMمن به شانس اعتقاد دارم و فكر ميكنم ادم خوش شانسي هستم و اطرافيانم هم به من ميگن كه تو تو زندگيت خيلي خوش شانسي..و اگر هم يه اتفاق ناخوشايند برام پيش بياد ميگم چه شانسي اوردم كه بدتر از اين نشد .نميدونم چرا ولي هميشه از اينكه به زبون بيارم كه (من چقدر بدشانسم)متنفر بودم. گلوریا18th November 2007, 12:18 PMشاید علتش این باشه که همیشه برای خودت خوب خواستی ، آدم منفی باف و کسی که همیشه آیه یأس می خونه همیشه هم گرفتاره ، این برای من یک تجربه ست. .sefid.8th February 2008, 10:56 PM« خرِ ما از کرٌگی دم نداشت» این جمله ورد زبان چه کسانی هست؟ شاید این جمله را به همراه شکایت و غرغر از اطرافیان خود شنیده باشید! و بعد هم با آب و تاب توضیح می دهند که: «پدر و مادر و خانواده ام چنین هستند؟!» « دوستان نامرد بیچاره ام کردند» « از نظر اقتصادی هم شانس نیاوردم!؟» « در کنکور هم بدشانسی آوردم چون سئوالات امسال خیلی سخت بود» « از بدشانسی ، همسر خودخواه نصیب ما شده !؟» « بچه هایم هم که گلی به سرم نزدند؟!» ،« در محیط کار هم ، مدیر تبعیض قائل میشه و ...!!» و هزارو یک بهانه دیگر..... اگر چه تقصیر را به گردن همه انداختن، برای لحظاتی به ما آرامش کاذب می دهد ، ولی قدرت تغییر وضعیت و تغییر سرنوشت را نیز از ما می گیرد. اینکه همه قدرتها را از خود بگیریم و به محیط و دیگران بدهیم؛ نشان می دهد که بی مسئولیتی و فرار از مسئولیت را به عنوان شیوه اصلی زندگی خود انتخاب کرده ایم. ما نیاز داریم که مسئولیت پذیر شویم. تا وقتی که بدقولی خود را گردن ترافیک می اندازیم، تا هنگامی که تنبلی و شکست برنامه امان را گردن روزگار و سرنوشت می اندازیم، نیاز به تغییر خودمان و قبول مسئولیت را از خود سلب می کنیم. یادمان باشد ممکن است سیل بیاید، ولی این اراده ماست که ما را بر می انگیزد تا از جلوی آن کنار برویم، یا در برابر آن سدی ایجاد کنیم و تدبیری بیندیشیم. ولی اگر جلوی سیل دراز کشیدیم و منتظر شانس باشیم، حتما بدشانس ترین خواهیم بود. برای اینکه کمتر از دست این بدشانسی فرضی رنج بکشید بهتر است در مقابله با مسائل ، طبق الگوی حل مسئله زیر عمل نمائید: 1 - مشکلات خود را دقیق تعریف کنید، و از نظر اولویت ، یکی که مهمترین است را مشخص کنید. 2 – تمام راههایی را که در جهت حل مشکل به فکرتان می آید یادداشت نمائید. 3 – با دوستان ، آشنایان، و متخصصین ( کسانی که اولا تجربه و علم دارند، ثانیا مورد اعتماد و اطمینان هستند) مشورت کنید و راه حل های آنها را نیز یادداشت کنید. 4 – میزان توانایی ها و امکانات خود و دیگرانی که حاضر هستند به شما کمک کنند را لیست کنید. 5 – محدودیت ها، ضعف ها و احتمال شکست هر یک از راههایی را که یادداشت کردید، جلوی آنها بنویسید. 6 – از بین همه راهها، راهی که با توجه به توان و امکانات شما ، بیشترین احتمال موفقیت ، بهترین راه دسترسی و کمترین معایب و مشکلات را دارد، انتخاب کنید. 7 - مراحل پیمودن این راه را مشخص کنید و زمان بندی لازم برای هر مرحله را در نظر بگیرید. همچنین اقداماتی را که در هر مرحله نیاز است که انجام دهید مشخص نموده و آماده انجام آن شوید. 8 – وقتی در مسیر حل مشکل خود، تلاش می کنید یا در پی هدفی هستید، بیشتر روی تلاش و مسیری که حرکت می کنید، تمرکز کنید و به خاطر پیمودن راه، خود را تشویق کنید. لطفا موفقیت خود را با هدفتان ارزیابی نکنید. بلکه موفقیت خودرا با تلاشتون اندازه گیری کنید. مثلا اگر برای آزمون کنکور مطالعه می کنید، میزان ساعات تلاش ، برنامه ریزی و پیوستگی زحمات شما قابل تقدیر است و باید خود را به میزان این تلاشها تقویت و تشویق کنید، نه با نتیجه کنکور و رتبه قبولی خود در کنکور. 9 – در راه موفقیت، مرتبا میزان پیشرفت برنامه را بسنجید و نقاط ضعف آن را بر طرف کنید. انعطاف پذیری برنامه اگر در جهت انجام بهتر آن باشد، گام بلندی به سوی هدف خواهد بود. اگر طبق فرایند حل مسئله عمل کنید، به زودی متوجه می شوید اکثر آن چیزی را که تحت عنوان شانس بد، تعبیر و تفسیر می کردید، همان تنبلی، بی برنامگی، عدم مشورت، عدم دقت، عدم تلاش، استمرار نداشتن، لذت طلبی افراطی و بلندپروازیهای شما بوده است! taraneh_s9th February 2008, 11:56 PMمن اونقدر بد شانس بودم که دوستام تو دوران مدرسه اسممو گذاشته بودن لوک خوش شانس به طور مثال من همیشه به بچه ها در حل کردن تمریناتشون کمک می کردم ولی دقیقا همون سوالی که جوابشو نمی دونستم نوبت به من می رسید نمی دونید چه حالی می شدم فقط حرص می خوردم cinderella 2210th February 2008, 01:03 AMبد شانسی چیزی هست که خودمون بهش معنا می دیم...آینه رفتار ما می شه خوش شانسی یا بد شانسی! اگه درست تصمیم بگیریم و عمل کنیم همیشه خوش شانس خواهیم بود! مگر در مواردی که انتخاب رندوم مطرح می شه gha 3dak9th December 2008, 05:13 AMشانس نوعي انرژي واقعا شانس چيست؟ ايا واقعيت دارد؟انرژي مثبت چيست؟انرژي منفي چيست؟اين مقاله به اين ميپردازد كه ايا اين چيزها واقعيت دارد؟ يا خرافه اي بيش نيست.در اين مقاله سعي شده است كه با ديدگاه علمي و غير متعصبانه با آن پرداخته شود. از انجا كه اين مسئله سوال بسياري از مردم است لذا آنرا براي همه دوستان خوبم در گروه ميفرستم . شما نيز ميتوانيد به انان كه دوستشان داريد ارسال كنيد اگر حوصله خواندن تمام اين مقاله را نداريد ميتوانيد حداقل قسمتهاي رنگي انرا بخوانيد و آنها را بهم ربط دهيد. ابتدا بايد در مورد انرژي و ماهيت آن صحبت كنيم . خيلي از آدمها حتي نمي دانند كه اين دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم از چه چيزي ساخته شده است پس ابتدا باهم طبق نظريه هاي علمي راه خود را پيش مي بريم و به اين مي پردازيم كه دنيا از چه چيز ساخته شده است : خواندن اين مقدمه اگر چه خسته كننده است ولي براي روشن شدن مطلب لازم است و تا حد امكان خلاصه شده است. دنياي اطراف از ماده و انرژي ساخته شده است : ماهيت انرژي هنوز به طور كامل كشف نشده است اما مي دانيم كه انرژي با فركانس نيز سنجيده مي شود . هرچه فركانس يك انرژي بالاتر باشد قوي تر است . ماده از چه ساخته شده است ؟ از ملكول ملكول از چه ساخته شده است ؟ از اتم کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند اتم از چه ؟ از پروتون و الكترون و نوترون . الكترون كه جرم ندارد و در حقيقت فقط انرژي است . پروتون تمام جرم اتم را در بر دارد . و اما پروتون از چه ساخته شده است ؟ در كتاب استفان هاوكينگ آمده است : " تقريبا بيست سال پيش چنين فكر مي شد كه پروتونها و نوترونها ذراتي بنيادين هستند ولي آزمايشهاي كه در آنها پروتونها با سرعتهاي زيادي به پروتونها يا الكترونهاي ديگر برخورد مي كردند نشان دادند كه آنها در واقع از ذرات كوچكتري تشكيل يافته اند و آنها كوارك هستند . " و اما آخرين سوال كوارك ها از چه ساخته شده اند ؟ جواب سوال را خود استفان هاوكينگ به ما داده است مي دانيم كه استفان هاوكينگ بزرگترين دانشمند زنده قرن است . او مي گويد كوارك ها از انرژي ساخته شده اند . پس مي توانيم بگوييم همه چيز در اين دنيا از انرژي ساخته شده است . چون طبق نظريه نيوتون جهان از ماده + انرژي ساخته شده است كه ديديم كه اخيرا كشف شده است كه ماده نيز از انرژي ساخته شده است . تنوع نوع ماده در دنيا به فركانس و طول موج انرژي مربوط مي شود اگر همه چيز در دنيا داراي يك فركانس و ارتعاش بود همه چيز يكي مي شد . هرچه فركانس بالاتر باشد پس جنس لطيف تر مي شود . لطيف ترين جنسي كه قابل ديدن و لمس كردن است آتش است . و سخت ترين سنگ و فلز هستند كه ارتعاش پاييني دارند . و اما ما مي خواهيم بپردازيم به جنسهاي لطيف و در آنها كنكاش كنيم . کاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند افكار ما و خاطرات و ذهن ما ماده اي هستند با انرژي و فركانس بسيار بالا بخاطر همين غير قابل ديدن هستند . اما مي بينيم كه قابل درك هستند . براي همين است كه وقتي فكر مي كنيم يا درس مي خوانيم گرسنه مي شويم چون از توان موجود در خود براي توليد انرژي فكر استفاده كرده ايم و حال بايد انرژي از دست رفته را بر گردانيم . طي آزمايش بسيار دقيقي كه در يكي از دانشگاههاي آمريكا در سال 1965 انجام گرفت دانشجويي را بر روي ترازويي با حساسيت بسيار بالا قرار دادند و از او خواستند كه كه يك ضرب 5 رقمي را در 5 رقمي انجام دهد و هنگام محاسبه مشخص شد كه وزن دانشجو در حد بسيار كم افزايش يافته است . بنابر اين انرژي نيز وزن هم دارد . پس افكار منفي و مثبت هر كدام داراي وزن و ارتعاش خاص خود هستند . و حتي مي توانند بر روي محيط اطراف و انسانهاي ديگر تاثير بگذارند . به خاطر همين است كه وقتي موسيقي ملايم گوش مي دهيم آرام مي شويم اما وقتي به موسيقي تند و خشن گوش مي كنيم مشوش مي شويم اين تنها به خاطر تفاوت فركانسهاي دو موسيقي مي باشد . رمز و راز دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم در انرژي و ماهيت آن نهفته است به خاطر همين است كه انيشتين بزرگترين دانشمند مهمترين فرمول را E = MC^2 مي داند و حاصل سالها تفكر و تحقيق در همين فرمول گنجانده شده است . فرمولي كه به برسي وضعيت و رابطه ميان ماده و انرژي مي پردازد . البته توضيح اين فرمول از حوصله اين بحث خارج است . وقتي با ديد انرژي به هستي نگاه كنيم مي توانيم خيلي از ناشناخته ها را كشف و براي تمام عجايب دليل بياوريم . البته اين نكته بسيار ضروري است كه بدانيم : ما هيچگاه نمي توانيم بگوييم طرز فكر خاصي عين واقعيت است و طبيعت دقيقا از همين قانون پيروي مي كند زيرا انيشتين مي گويد : " جهان هستي مانند ساعتي است كه بر روي ديوار نصب شده است ما هيچگاه نمي توانيم به درون ساعت نگاه كنيم ما از شواهد و قرائني كه وجود دارد ( مثل عقربه ها و اعداد روي صفحه ) و از رفتاري كه جهان دارد مثل حركت عقربه ها قانون دروني آنرا حدس ميزنيم اما هيچ گاه نمي توانيم بگوييم كه دقيقا داخل ساعت همانطور كه ما حدس زده ايم كار مي كند . ما فقط بايد دستگاهي را بوجود آوريم كه جهان هستي آن را تاييد كند . اين دستگاه يكتا نيست ، بلكه مي توان بيشمار دستگاه ايجاد كرد كه طبيعت هم با همه آنها سازگار باشد و ما تنها مي توانيم نسبت به دستگاه خاصي بگوييم كه فلان چيز صحيح و فلان چيز غلط است . " و اين همان نظريه نسبيت انيشتين است كه در بسيار ساده شده است . بنابر اين ما هميشه بدنبال آن هستيم كه دستگاهي را بوجود آوريم كه جواب خيلي از سوالهاي ما را داشته باشد و تا به ا� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 678]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن