تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805255864




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

باريا Baaria


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 باريا Baaria
باريا Baaria     نويسنده و کارگردان: جوزپه تورناتوره. مدير فيلم برداري:انريکو لوچيدي. موسيقي:انيو موريکونه. تدوين: ماسيمو کواليا. بازيگران:فرانچسکو شيانا(پپينو)، گتانو ارونيکا(چيچو)،مارگارت ماده (مانينا)، رائول بووا(روزنامه نگار اهل رم)، جورجو فالتي(کورتچا)، لئو گالوتا محصول 2009ايتاليا، 150دقيقه. پيپنو، پسر چوپاني سيسيلي در باريا زندگي مي کند؛ شهري نزديک پالرمو مرکز سيسيل که هم به خاطر عمارت هاي تاريخي اش شهرت دارد و هم به دليل ارتباطات مافيايي اش. چيچو، پدر پپينو، نخستين فردي است که در ايتالياي فاشيست، در اين شهر خواندن و نوشتن ياد مي گيرد و با سواد شدنش براي مقام هاي محلي دردسرآفرين مي شود. در شهري تحت تسلط دموکرات هاي مسيحي که سعي دارند کاري به کار مافيا نداشته باشند، پسر هم به دنبال پدر هم به حزب کمونيست مي پيوندد . پيپنو، برخلاف ميل والدين مانينا، دختر زيباي محله، با او ازدواج مي کند ولي به خاطر شرايط دشوار اقتصادي مجبور مي شود به فرانسه برود. در بازگشت، به شوراي شهر مي پيوندد و در حالي که عليه فساد در شهرداري، نطق هاي آتشين ايراد مي کند، پسرش شور و اشتياقي خاص به سينما نشان مي دهد از آن فيلم هاي پرفراز و نشيب که تماشاگر لابه لاي کوچه پس کوچه هاي روايتش گم مي شود، ديگر در اروپا نمي سازند يا به ندرت مي سازند؛ فيلم هايي که ظاهراً اهميتي ندارد چه قدر خرج برمي دارند(اين يکي سي ميليون دلار آب خورده) يا چه قدر طول مي کشند (باريا در نمايش افتتاحيه اش در جشنواره ونيز،165دقيقه بود). ولي گويا همين امکانات و اين داستان، چيزي بوده که به تورناتوره اجازه مي داده تا جاه طلبانه ترين فيلمش از سينما پاراديزو به اين سو را بسازد. البته اين هم درست است که در اين حکايت کما بيش خود زندگي نامه اي که نوعي ستايش است از شهر زادگاه کارگردان و خانواده و در و همسايه ها، شخصيت ها بي شمارند، مضمون ها اکثراً ورز نيامده اند، حرکت هاي پيچيده دوربين در صحنه هاي پرجمعيت، نمايشي است، دوربين زياد مي چرخد و بالا و پايين مي رود، و موسيقي انيو موريکونه هم به خاطر اذيت و آزار حسي بايد محاکمه شود . با وجود اين، اعتماد به نفس و شور و انرژي کارگرداني تورناتوره، روي هم رفته کار را سرپا نگه داشته و جلو برده. خيال پردازي هاي فيلم، ناگزير پاي فليني و آمارکورد را به ميان مي کشد و اين جاست که تورناتوره که خواسته همان نگاه طنازانه را به گذشته خود خانواده و شهرش بيندازد، کم مي آورد . و بعد، باز ناگزير، قضاياي خانواده سيسيلي، مقايسه با يک خانواده سيسيلي ديگر و پدر خوانده را پيش مي کشد و در اين مورد نيز فقدان گره ها و ضرب و زور دراماتيک است که توي ذوق مي زند. در نهايت، فيلم بيش تر تعدادي تصويرهاي زيباي کارت پستالي از کار در آمده که از احساس واقعي در آن ها خبري نيست. همه چيز به شدت حساب گرانه جلوه مي کند تا براي اسکار نامزد شود(که شد). احساس غريبي است که به ديدن فيلمي بروي که مثلاً پر از احساس است و در حالي از سالن بيرون بيايي که احساساتت موهم برنداشته است. وقتي کارت پستالي از عزيزي دريافت مي کني، آن چه امکان دارد اشکت را در بياورد، چيزي است که نوشته شده و نه تصوير روي کارت. باريا کارت پستالي است که پشتش چيزي نوشته نشده. لي مارشال، اسکرين اينترنشنال منبع:مجله ماهنامه سينمايي فيلم 405 /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن