تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802638337




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شرح فداكارى امام (عليه السلام) در منابع اهل سنت


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شرح فداكارى امام (عليه السلام) در منابع اهل سنت
امام علي (ع)
نويسندگان معاصر مصرى كه وقايع اسلام را تحليل كرده اند حق حضرت على (عليه السلام) را چنانكه شايسته مقام اوست و يا لااقل به نحوى كه در تواريخ ضبط شده است ادا نكرده اند و فداكارى امير مؤمنان را در رديف ديگران قرار داده اند. از اين رو لازم مى دانيم اجمالى از فداكاري هاى آن حضرت را از منابع خودشان در اينجا منعكس سازيم .1- ابن اثير در تاريخ خود(1) مى نويسد:پيامبر (صلي الله عليه و آله) از هر طرف مورد هجوم دسته هايى از لشكر قريش قرار گرفت . هر دسته اى كه به آن حضرت حمله مى آوردند حضرت على (عليه السلام) به فرمان پيامبر به آنها حمله مى برد و با كشتن بعضى از آنها موجبات تفرقشان را فراهم مى كرد و اين جريان چند بار در احد تكرار شد. به پاس اين فداكارى ، امين وحى نازل شد و ايثار حضرت على را نزد پيامبر ستود و گفت : اين نهايت فداكارى است كه او از خود نشان مى دهد. رسول خدا امين وحى را تصديق كرد و گفت :"من از على و او از من است" سپس ندايى در ميدان شنيده شد كه مضمون آن چنين بود:"لاسيف الا ذوالفقار، و لا فتى الا على".شمشيرى چون ذوالفقار و جوانمردى همچون على نيست .ابن ابى الحديد جريان را تا حدى مشروح تر نقل كرده ، مى گويد:دسته اى كه براى كشتن پيامبر (صلي الله عليه و آله) هجوم مى آوردند پنجاه نفر بودند و على (عليه السلام) در حالى كه پياده بود آنها را متفرق مى ساخت .علاوه بر اين مطلب كه از نظر تاريخ مسلم است ، من در برخى از نسخه هاى كتاب <غزوات >محمد بن اسحاق ];92ريان آمدن جبرئيل را ديده ام . حتى روزى از استاد خود عبدالوهاب سكينه از صحت آن پرسيدم . وى گفت صحيح است . من به او گفتم چرا اين خبر صحيح را مؤلفان صحاح ششگانه ننوشته اند؟ وى در پاسخ گفت : خيلى از روايات صحيح داريم كه نويسندگان صحاح از درج آن غفلت ورزيده اند!(2)گروهى كه تعداد آنان از پنجاه نفر تجاوز مى كرد قصد جان پيامبر كردند و تنها حملات آتشين حضرت على بود كه آنان را متفرق مى كرد. جبرئيل اين فداكارى حضرت على (عليه السلام) را به پيامبر(صلي الله عليه و آله) تبريك گفت و پيامبر فرمود: <على از من و من از او هستم >2- در سخنرانى مشروحى كه امير مؤمنان براى <رأس اليهود>در محضر گروهى از اصحاب خود ايراد فرمود به فداكارى خود چنين اشاره مى فرمايد:هنگامى كه ارتش قريش سيل آسا بر ما حمله كرد، انصار و مهاجرين راه خانهء خود گرفتند. من با وجود هفتاد زخم ازآن حضرت دفاع كردم .سپس آن حضرت قبا را به كنار زد و دست روى مواضع زخم ، كه نشانه هاى آنها باقى بود، كشيد. حتى به نقل <خصال >صدوق ، حضرت على (عليه السلام) در دفاع از وجود پيامبر (صلي الله عليه و آله) به قدرى پافشارى و فداكارى كرد كه شمشير او شكست و پيامبر شمشير خود را كه ذوالفقار بود به وى مرحمت نمود تا به وسيله آن به جهاد خود در راه خدا ادامه دهد (3)3- ابن ابى الحديد مى نويسد:هنگامى كه غالب ياران پيامبر پا به فرار نهادند فشار حمله دشمن به سوى آن حضرت بالا گرفت . دسته اى از قبيله بنى كنانه و گروهى از قبيله بنى عبدمناف كه در ميان آنان چهار قهرمان نامور بود به سوى پيامبر هجوم آوردند. در اين هنگام حضرت على پروانه وار گرد وجود پيامبر مى گشت و از نزديك شدن دشمن به او جلوگيرى مى كرد. گروهى كه تعداد آنان از پنجاه نفر تجاوز مى كرد قصد جان پيامبر كردند و تنها حملات آتشين حضرت على بود كه آنان را متفرق مى كرد. اما آنان باز در نقطه اى گرد مى آمدند و حمله خود را از سر مى گرفتند در اين حملات ، آن چهار قهرمان و ده نفر ديگر كه اسامى آنان را تاريخ مشخص نكرده است كشته شدند. جبرئيل اين فداكارى حضرت على (عليه السلام) را به پيامبر(صلي الله عليه و آله) تبريك گفت و پيامبر فرمود: <على از من و من از او هستم >.
امام علي (ع)
4- در صحنه جنگ هاى گذشته پرچمدار از موقعيت بسيار بزرگى برخوردار بوده و پيوسته پرچم به دست افراد دلير و توانا واگذار مى شده است . پايدارى پرچمدار موجب دلگرمى جنگجويان ديگر بود و براى جلوگيرى از ضربه روحى به سربازان چند نفر به عنوان پرچمدار تعيين مى شد تا اگر يكى كشته شود ديگرى پرچم را به دست بگيرد.قريش از شجاعت و دلاورى مسلمانان در نبرد بدر آگاه بود. از اين رو، تعداد زيادى از دلاوران خود را به عنوان حامل پرچم معين كرده بود. نخستين كسى كه مسئوليت پرچمدارى قريش را به عهده داشت طلحة بن طليحه بود. وى نخستين كسى بود كه با ضربات حضرت على (عليه السلام) از پاى درآمد پس از قتل او پرچم قريش را افراد زير به نوبت به دست گرفتند و همگى با ضربات حضرت على (عليه السلام) از پاى درآمدند: سعيد بن طلحه ، عثمان بن طلحه ، شافع بن طلحه ،حارث بن ابى طلحه ، عزيز بن عثمان ، عبدالله بن جميله ، ارطاة بن شراحبيل ، صوأب .با كشته شدن اين افراد، سپاه قريش پا به فرار گذارد و از اين راه نخستين پيروزى مسلمانان با فداكارى حضرت على (عليه السلام) به دست آمد.(4)مرحوم مفيد در ارشاد از امام صادق (عليه السلام) نقل مى كند كه پرچمداران قريش نه نفر بودند و همگى ، يكى پس از ديگرى ، به دست حضرت على (عليه السلام) از پاى درآمدند.ابن هشام در سيره خود علاوه بر اين افراد از افراد ديگرى نام مى برد كه در حمله نخست با ضربات على (عليه السلام) از پاى درآمدند.(5) پي نوشت ها:1 . كامل ، ج 2 ص 1072 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 14 ص 2153 . خصال ، شيخ صدوق ، ج 2 ص 154 . تفسير قمى ، ص 103 ارشاد مفيد، ص 155; بحار ج 20 ص 155 . سيره ابن هشام ، ج 1 ص 8481 بخش سيره و عترت تبيان منبع:فروغ ولايت؛استاد آيةالله شيخ جعفر سبحانى 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 439]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن