تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى‏رود، همچنان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815380634




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روابط ايران و اروپا در عصرايلخانان(3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روابط ايران و اروپا در عصرايلخانان(3)
روابط ايران و اروپا در عصرايلخانان(3)   نويسنده :مرتضي دهقان نژاد*   فرستادن هيئت سفارتي ادوارد اول به دربار ارغون خان ادوارد اول، پادشاه انگلستان،موضوع اتحد نظامي و روابط سياسي انگليس و ايلخانان را جدي مي پنداشت و فيليپ لوبل، پادشاه فرانسه ،نيز به هيئتهاي سياسي فرستاده شده از دربار مغول جواب مساعد داد و يک هيئت سياسي مهم را به ايران فرستاد.ادوارد اول براي فرستادن سفرايي ب دربار ايلخانان دو نفر از اشراف انگلستان را به نامهاي جفري و نيکلاس انتخاب کرد.جفري رياست هيئت را به عهده داشت و با بيست و يک نفر ديگر رهسپار ايران شد(نوايي،1370،ص53،46). فرستادن چهارمين هيئت سفارتي ارغون خان به دربار پاپ در 690ق/1290م .ارغون خان چهارمين هيئت خود را به دربار پاپ نيکولاي چهارم و فيليپ لوبل و ادوارد اول فرستاد که رياست آن با شخصي به نام چغان يا زغان بود که پس از اداب تعميد، اندرو ناميده شده .در اين سفر بوسکارل دوژيزولف نيز او را همراهي مي کرد و اين دومين سفر بوسکارل محسوب مي شد.اين بار نيز دولتهاي اروپايي جوابهايي دادند که جنبه ي تشريفاتي داشت؛ بنابراين حمله و هجوم مشترک مغولها و فرنگيان هرگز به وقوع نپيوست(گروسه، 1368،ص613).گر چه کوششهاي ارغون براي حمله ي مشترک به مصر به جايي نرسيد ،گسترش روابط سياسي موجب شد تا قدرت روحانيان مسيحي در ايران افزايش يابد.با اجازه ي ارغون، کليساهاي زيادي در ايران ساخته شد.توجه فرستادگان دولتهاي مسيحي به ايران، موجب گسترش دامنه ي تجارت کالاهاي باارزش شرق شد.در اين ميان شهر تبريز به عنوان پايتخت ايلخانان به يکي از بزرگ ترين مراکز بازرگاني و سياسي آسيا تبديل شد و آگاهي شرق و غرب از يکديگر افزايش يافت(ابرهارد ماير،1371،ص326). سلطنت گيخاتو و بايدو پس از ارغون خان، گيخاتو به قدرت رسيد و هيئت سياسي ادوارد اول، نخستين گروه رسمي بودند که با او ديدار کردند(691ق/1292م).گيخاتو با احترام بسيار از آنان پذيرايي كرد و اين زماني بود که مسلمانان، شهر عکا را فتح کردند و واپسين جاي پاي مسيحيان در کرانه هاي شرقي درياي مديترانه به دست مسلمانان افتاد و اين گروه در سال 1292م.به کشور خود بازگشتند(نوايي،1370،ص53؛طاهري،1349،ص39). گيخاتو به دست بايدو کشته شد، هيچ اميدي به اتحاد ميان شرق و غرب نبود.بايدو با اينکه مسيحي نبود پيوسته براي توسعه و پيشرفت آيين مسيحيت مي کوشيد با اين حال نسبت به مسلمانان مهربان بود.هايتون،تاريخ نگار انگليسي ، بايدو را «مسيحي نيک»دانسته و دليل سقوط او را حمايت از مسيحيان مي داند(باسورتث و ديگران،1371،ج5،ص356). سلطنت غازان خان به قدرت رسيدن غازان خان در 695ق/1295م.از دو نظر اهميت دارد؛ نخست آنکه او به اسلام گرويده بود و در دين تعصب داشت و از سوي ديگر با مرگ قوبيلاي قا آن،اطاعت و فرمانبرداري ايلخانان نسبت به دربار خانباليغ به کلي از ميان رفت و سلاطين مغول ايران استقلال تام يافتند(همداني،1940،ص80-78). به دليل گرويدن غازان خان به اسلام ، مسيحيان که تا اين زمان مورد توجه دربار مغول بودند به يک باره موقعيت و اعتبار خود را از دست دادند، اما غازان که براي رويارويي با مماليک در پي متحداني بود، مي کوشيد با مسيحيان مدارا کند و روابط خود را با واتيکان تحکيم بخشد .واتيکان نيز براي مبارزه با مماليک به حمايت غازان خان اميدوار بود (هوار،1363،ص290) غازان خان با وجود پذيرفتن اسلام از اهداف جاه طلبانه ي خود دست برنداشت و به شام و فلسطين لشکر کشيد و اين نواحي را تصرف کرد.پيروزي ايلخان بر مماليک مصر موجب شادي پاپ و پادشاهان مغرب زمين شد.اين پيروزيها موجب شد دشمنان اسلام با فرستادن سفرا و نامه هايي به غازان خان تبريک گويند.به ويژه عيسويان که بر اثر مجاهدت مماليک و مجاهدان مصري و شامي به کلي از آن سرزمينها رانده شده بودند،پيروزي لشکريان غازان را در برابر مماليک به منزله ي انتقام شکستهاي خود مي پنداشتند و مصمم شدند غازان را در اين مرحله تشويق کنند تا مگر شام و مصر را از کف مماليک و امراي ديگر بيرون ببرد و از زير سلطه ي انان خارج کند(اقبال، 1364،ص282). غازان خان نيز با وجود تعصب به دين اسلام براي تکميل پيروزيهاي خود در سرزمينهاي اسلامي و فلسطين مايل بود با اروپاييان روابطي دوستانه برقرار کند؛بنابراين در 18شعبان 702/12آوريل 1302در قوش قاپوچ، نامه اي به پاپ بونيفاس هشتم نوشت که متن اصلي آن در سال 1921م.در بايگانيهاي واتيکان پيدا شده است.در اين نامه غازان خان به بونيفاس هشتم و شاهان مسيحي پيشنهاد داده بود سپاهي آماده کنند تا با ياري يکديگر بر مماليک بتازند (باسورث و ديگران،1371،ص367).پاپ بونيفاس هشتم نيز آرزو داشت که يک بار ديگر سرزمين مقدس يا کعبه ي مسيحيان به دست ايلخان آزاد شود، به اين منظور با نوشتن نامه هاي متعدد به دربار تبريز به تشويق ايلخان پرداخت.خود سرداران اروپايي هم به علت تجربه هايي که در جنگهاي طليبي به دست آورده بودند هيچ پاسخ مثبتي به پيشنهادهاي پاپ ندادند، البته سرگرميها و اشتغالات داخلي مانع از توجه به اين گونه مسائل بود(آذري،1349،ص82). غازان خان براي اينکه بتواند از کمک اروپاييها استفاده کند در سال 702ق/1302م.بوسکارلو جنوايي را به اروپا فرستاد .بوسکارلو در پاريس به حضور فيليپ لوبل رسيد و سپس به دربار ادوارد اول،پادشاه انگلستان، رفت و پس از طرح دوباره ي اتحاد ميان شرق و غرب براي رويارويي با مماليک به ايشان اطمينان داد که غازان خان به دين مسيح گرويده است. غازان خان گويا از همکاري نکردن قدرتهاي مسيحي شکايت کرده بود،چون ادوارد در جواب خود در تاريخ 702ق/1303م.مي گويد که اختلافات موجود ميان پادشاهان مسيحي برطرف شده و همه آنان براي بازگرفتن سرزمين مقدس متحد خواهند شد،اما هنگام بازگشت بوسکارلو به ايران،پادشاه ارمنستان با مماليک صلح کرد و غازان خان در مرج الصفرشکست خورد(اقبال،1364،ص293). بديهي است که روابط سلطان محمود غازان خان با مسيحيان هرگز شور و حرارت دوران اباقاخان را نداشت.شعار غازان خان جهاد بر ضد افرادي بود که به جامعه ي اسلامي ظلم کرده بودند و در پي از بين بردن آنان و ايجاد وحدت و يکپارچگي در کشورهاي اسلامي بود.او مايل بود همه مسلمانان را زير پرچمي واحد گرد آورد.طبيعي است که چنين خواسته اي نمي توانست براي دولتهاي مسيحي خوشايند باشد،(مرتضوي،،1370،ص121)انان نيز از راههاي گوناگون مي کوشيدند نظر غازان خان را تغيير دهند. اندرونيکوس، امپراتور بيزانس، پيشنهاد ازدواج غازان خان با يکي از شاهزاده خانم هاي يوناني را مطرح کرد تا در سايه ي اين اتحاد مانع از تهاجم ترکان به سرزمينهاي دولت بيزانس در اسياي صغير شود(نوابي،1370،ص56). در مجموع سياست غازان خان، اسلامي و ضد مصري و به عبارت ديگر سياست اسلامي -ايراني، در برابر سياست اسلامي -عربي بود.او نيز از اصول سياست جهانگشايي چنگيزي غافل نبود و با حفظ روابط دوستانه با دولتهاي مسيحي مي کوشيد تا بتواند دولت مصر و شام را از سر راه بردارد(مرتضوي،1370،ص122). سلطنت اولجايتو سلطمان محمد الجايتو، فرزند ارغوان خان برادر کوچک غازان خان در 15ذيحجه 1304/703م.بر تخت نشست.وي به اين دليل که در کودکي تحت تأثير مادر مسيحي اش غسل تعميد شده بود(براون،1357،ج3،ص59)به مسيحيان لطف داشت.در زمان او حدود بيست و پنج کليسا در سلطانيه ساخته شد و به دستور پاپ ژان سيزدهم شهر سلطانيه ، پايتخت تابستاني الجايتو، مرکز اسقف نشين دومينيکن ها در آسياي غربي شد (پيگولوسکايا،1354،ص376). سلطان محمد نيز مانند اجدادش، تسخير سوريه را در رأس سياست خارجي خود قرار داد و به اين منظور سفرايي به دربار فرانسه، ايتاليا و انگليس فرستاد و به پيشينه ي روابط ايران و اروپا بر ضديت با سلطان مصر تأکيد کرد و از آنان براي حمله به مصر کمک خواست.فيليپ لوبل، ادوارد دوم و پاپ کلمان پنجم وعده هاي بسيار دادند اما در عمل کاري انجام نشد(مرتضوي، 1370،ص124).اولجايتو به ناچار از کوشش براي فتح سوريه دست کشيد(پيگولوسکايا ، 1354،ص375).براي نمونه ، پاپ در پاسخ اولجايتو در اول مارس 5/1308رمضان 707مطالبي نوشت که جالب توجه است: «...گفته هاي شما مانند يک طعام روحاني به ما نيرو بخشيده است.»او به ايلخان اطمينان مي دهد که او و برادرانش تا آنجا که در توان دارند«آنچه خداوند انجامش را در دل ما افکنده انجام مي دهيم و هنگامي که فصل مقتضي عبور از دريا فرارسد .شما را از طريق نامه ها و قاصدان مطلع مي سازيم تا آن جناب بتواند به وعد ه اي که کرده است وفا کند.»(باسورث و ديگران،1371،ص378). ادوارد دوم در نامه اي با اولجايتو دين اسلام را نکوهش مي کند و از وي مي خواهد تا ان را ريشه کن کند.در نامه ي ادوارد چنين آمده است: «اگر اطلاعات ما درست باشد، کتب اين فرقه ي لعنتي زوال قريب الوقوع آن را خبر مي دهند.پس طرح پسنديده ي خود را دنبال کنيد و ما اميدواريم که در نيت قلع و قمع کردن اين فرقه شرير توفيق يابيد...» گويا اين نامه زماني به دست الجايتو رسيد که او مسلمان شده بود(نوايي،1370،ص57). الجايتو برخلاف نظر پادشاهان اروپا،خود را آن قدر مسلمان مي دانست که مصريان را به سبب تزلزل در حفظ اسلام سرزنش کند و حتي در سال 714ق.فرمان قتبل سه نفر از راهبان را در تبريز و ارزنجان صادر کرد. در تمام دوره ي سلطنت ايلخانان برايران، پاپ ها هميشه واسطه ي ارتباط ميان پادشاهان اروپايي و ايران بوده اند .برخلاف علاقه ي پاپ به اتحاد با الجايتو بر ضد مسلمانان مصر و شام، نامه نگاريهاي پادشاهان اروپايي هرگز از حد حرف و مبادله ي نامه و تعارف فراتر نرفت و جنگهاي داخلي اروپا مجالي براي توجه به شرق به آنان نمي داد . اولجايتو در سال 716ق/1316م.در گذشت.جانشين او سلطان ابوسعيد در سال 723ق/1323م.با سلطان مصر صلح کرد و ردخانه ي فرات مرز ميان دو کشور شد و سوريه به مصر واگذار شد .کسي که بيش از همه در اين ميان ضرر کرد پادشاه ارمنستان صغير يا کيليکيه بود که سالها رابط ميان قدرتهاي غربي و مغولها به شمار مي رفت،او طعمه ي مصر شد(جوادي،1351،ص40-39). پاپ ژان بيست و دوم که نتوانسته بود ارامنه را ياري کند، در نامه اي از سلطان ابوسعيد خواست به ارمنستان کمک کند.سلطان ابوسعيد نيز با توجه به اينکه با سلطان مصر روابط خوبي برقرار کرده بود نامه هايي به او نوشت و در خواست کرد با پادشاه ارمنستان صلح کند و در پي آن سپاهي بيست هزار نفري را به کمک ارمنه فرستاد که کار خاصي انجام نداد.پس از اين تاريخ هيچ جنگي ميان ارامنه و مصريان صورت نگرفت تا قواي ايلخاني در آن مداخله کند (آذري،1349،ص2-101).اين آخرين باري بود که ميان دربار ايران و واتيکان مبادله ي سفير صورت گرفت و پس از آن ديگر ارتباطي از لحاظ سياسي برقرار نشد و تنها رفت و امد روحانيان مسيحي شايان توجه بود. تيجه گيري سالها پيش از حرکت مغولان به طرف غرب، پادشاهان اروپايي و پاپ به عنوان رهبر روحاني جهان مسيحيت مي کوشيدند با جنگهاي صليبي ،سرزمينهاي مسلمان، به ويژه بيت المقدس را تصرف کنند که در اغلب اين درگيريها به دليل مقاومت مبارزان مصري و سوري عمليات آنان شکست مي خورد.با تهاجم مغولان به کشورهاي اسلامي، اروپاييان کوشيدند با پيگيري سياستي فعال،از نيروي اين قوم تازه نفس و خونريز براي درهم کوبيدن مسلمانان استفاده کنند، سياستي که با استقرار حکام مغولي در ايران همچنان ادامه يافت.همان گونه که در متن مقاله آورده شده است،با شکست پادشاهان بزرگ ايلخاني از مصريان و ناتواني پادشاهان اروپايي در کمک مؤثر به آنان، سرانجام پادشاهان مغول اسلام را پذيرفتند و با دولت مصر صلح کردند و به اين ترتيب دوره اي بسيار طولاني از جنگهاي بي پايان ميان دولتهاي مسلمان به پايان رسيد.هر چند کوشش اروپا براي تبليغ مسيحيت در ميان مغولان و تشويق آنان بر اي از ميان برداشتن دولتهاي مصر و سوريه هرگز تمام نشد و به صورتهاي مختلف در تاريخ منطقه ظهور و بروز يافت. پي نوشت ها :   * استاديار گروه تاريخ دانشگاه اصفهان   کتابنامه 1ـ آذري ، علاء الدين ؛«روابط مغولها با دربار واتيکان»، مجله ي بررسي هاي تاريخي ؛سال چهارم (1348)ش4و سال 5(1349)ش1022-57 2ابرهارد ماير ، هانس ،جنگهاي صليبي؛برگردان:عبدالحسين شاهکار،شيراز :دانشگاه شيراز،1371 3ـ اصفهانيان ،داود؛ «مغول»،مجله ي بررسي هاي تاريخي؛سال پنجاه و نهم،ش8، 2536 4ـ اقبال اشتياني ،عباس ؛تاريخ مغول (از حمله چنگيز تا تشکيل دولت تيموري )؛ج3،تهران:اميرکبير ،1364 5ـ بارکهازن ، يوارخيم ،امپراتوري زرد چنگيزخان و فرزندانش ؛برگردان :اردشير نيک پور،تهران:زوار،1346 6ـ با سورث و ديگران؛ تاريخ ايران کمبريج(از آمدن سلجوقيان تا فروپاشي دولت ايلخانان)؛ برگردان:حسن انوشه، گردآورنده:ج.آ .بويل، ج5،چ2،تهران:اميرکبير،1371 7ـ براون ، ادوارد؛ تاريخ ادبي ايران(از سعدي تا جامي)؛ برگردان:علي اصغر حکمت ،ج3، تهران:اميرکبير ،1357 8ـ باوزاني، آلساندرو؛ ايرانيان؛ برگردان:مسعود رجب نيا،چ1،تهران:روزبهان ، 1359 9ـ پيگولاسکابا و ديگران؛ تاريخ ايران (از دوران باستان تا سده هجدهم ميلادي)؛ برگردان:کريم کشاورز، تهران:پيام، 1354 10ـ جوادي ، حسن؛«ايران از نظر سياحان اروپايي»مجله ي بررسي هاي تاريخي، سال هفتم،ش5، 1351 11ـ دستغيب ،عبدالعلي ؛هجوم اردوي مغول به ايران؛چ 1، تهران:علم تهران،1367 12ـ سايکس ، سرپرستي ؛ تاريخ ايران؛ برگردان ؛ محمد تقي فخر داعي گيلاني، ج2،چ3، تهران:دنياي کتاب،1366 13ـ صدر، کاظم؛ تاريخ سياست خارجي ايران:روابط ايران با اروپاي قديم و با فرانسه از آغاز تا انقلاب 1789تهران؛:اداره ي مطبوعاتي پروين،1322 14ـ طاهري، ابوالقاسم ؛ تاريخ سياسي و اجتماعي ايران(از مرگ تيمور تا مرگ شاه عباس)؛ تهران :شرکت کتابهاي جيبي ،1349 15ـ گروسه ، رنه؛ امپراوري صحرانوردان ؛برگردان :عبدالحسين ميکده ،چ3،تهران :علمي و فرهنگي ،1368 16ـ مرتضوي ،منوچهر؛ مسائل عصر ايلخانان ،چ2،تبريز؛،اگاه ،1370 17ـ معلوف ، امين؛ جنگهاي صليبي از ديدگاه شرقيان ،برگردان:هوشنگ مهدوي،چ1، تهران:البرز،1369 18ـ نوائي، عبدالحسين؛ايران و جهان از مغول تا قاجار يه ؛ج1،چ3، تهران:هما، 1370 19ـ ويلتس، دوراکه؛ سفيران پاپ به دربار خانان مغول؛برگردان :مسعود رجب نيا، تهران:خوارزمي ،1353 20ـ همداني ، خواجه رشيد الدين فضل الله؛ تاريخ مبارک غازاني ؛ به تصحيح کارل يان، انتشارات هرتفورد ،انگلستان،1940 21ـ هوار، کلمان و جمعي از خاورشناسان؛ ايران و تمدن ايراني ؛ برگردان: حسن انوشه ، تهران، امير کبير،1363 منبع :پژوهش علوم سياسي شماره سوم ، پاييز و زمستان 1385،صص73،96 ادامه دارد .... /ج  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1589]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن