تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805646286




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شرعي سازي سياست ؛ چارچوبي معرفتي براي تحقق ايده ي سياست اسلامي (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شرعي سازي سياست ؛ چارچوبي معرفتي براي تحقق ايده ي سياست اسلامي (2)
شرعي سازي سياست ؛ چارچوبي معرفتي براي تحقق ايده ي سياست اسلامي (2)   نويسنده :دکتر اصغر افتخاري *   پنج ـ رويکرد الوهي در اين رويکرد ، دين بر اساس مفهوم محوري «امر مقدس »تعريف و شناسانده مي شود . چنان که در رويکردهاي بيان شده مشخص است ، وجود امر مقدسي که بتوان متناسب با آن (چه از نظر تکليفي ، چه احساسي يا کارکردي )روابط ديني را تعرفي کرد ، امري ضروري به شمار مي آيد .به همين دليل است که در اسلام به اين محور توجه ويژه اي شده و «الله »به مثابه هستي بخش جهان با ويژگيهاي خاص پذيرفته شده است .امام خميني (ره)در تفسير «بسم الله »آورده اند : «...تمام دار تحقق از غاية القصواي عقول مهيمنه قادسه تا منتهاي النهايه صف نعال عالم هيولي و طبيعت ، ظهور حضرت اسماء الله الاعظم است و مظهر تجلي مشيت مطلقه است که ام اسماء فعليه است .چنانچه گفته اند :ظهر الوجود بسم الله الرحمن الرحيم »( موسوي خميني ، 1360 ، ص 138 ) شناخت دين بر بنياد «امر مقدس »که جوهره ي گفتمان شيعي را تشکيل مي دهد ، نخستين نشانه براي نقد و نفي سکولاريسم ارزيابي مي شود ؛ چرا که از اين ديدگاه ، اصولا مقولاتي « ديني »به شمار مي آيند که به نوعي با «امر مقدس »مرتبط باشند و سکولاريسم از آنجا که درپي قطع رابطه ي امر مقدس با مقولاتي خاص است ، سياستي «ضد ديني » محسوب مي شود که نمي تواند از سوي دينداران مورد قبول باشد ؛ به عبارت ديگر ، گذشته از اينکه سکولاريسم در چه حوزه اي طرح و عرضه مي شود (حوزه هاي خصوصي يا عمومي )، از نظر ماهيت در تعارض با «دينداري »(با رويکرد الوهي اي که ذکر آن رفت )، قرار دارد و به همين دليل گرايش و گروش به سکولاريسم داراي خاستگاهي غير ديني است .از اين روست که توجيه سکولاريسم با استفاده از گزاره ها و احکام ديني مستلزم تغيير رويکرد ديندار به دين و اصلاح بينش او نسبت به ماهيت دين است ؛ بدين صورت که نخست رويکردي غير الوهي پذيرفته مي شود و سپس بر اساس آن ، سکولاريسم با مؤيدات ديني (دين با روايت غير الوهي اش )ارائه مي شود . (1) مجموع ملاحظات ذکر شده دلالت بر آن دارد که طرح و تأييد سکولاريسم به مثابه پديده اي که در پي ارائه تصويري تازه از دين و دينداري است ، در گرو پرسش از «چيستي دين »و تامل در «ماهيت »نوع ديني است که پيروان مکاتب سکولار بدان توجه دارند .در دسته بندي اي کلان مي توان دو گفتمان اصلي را در اين زمينه از يکديگر تمييز داد که يکي مولد و توسعه دهنده ي سکولاريسم و ديگري معارض سکولاريسم ارزيابي مي شود ؛ به عبارت ديگر ، پذيرش سکولاريسم در حوزه ي ديني منوط به تغيير نوع نگرش به دين از «مقوله اي قدسي »به پديده اي «دنيايي » است .به همين دليل است که سکولاريسم گر چه داعيه ي «نفي دين »را ندارد ، در بنياد نتيجه اي جز « تعارض با هويت دين »به بار نمي آورد . 1ـ 1 ـ 2 ـ گفتمانها   اگر گفتمان ( Discourse )را مجموعه اي از گزاره ها ، مفاهيم و مقولاتي بدانيم که در ارتباط منطقي با يکديگر قرار دارند و در نهايت ، منظومه ي فکري مشخصي را شکل مي دهند که به قول و فعل پيروانش معنا مي دهد (اصل توليد معنا )( Marsh & Stoker , 1995 , pp.110 -140)در آن صورت مي توان دو گفتمان اصلي را در بحث از دين شناسي در حد نوشتار حاضر تفکيک کرد : يک ـ گفتمان دنيايي تلاش براي حذف امر مقدس از درک دين و تبديل کردن آن به پديده اي بشري که با امانيسم جمع پذير باشد ، محور اصلي گفتمان دنيايي در شناخت دين را شکل مي دهد .از همين ديدگاه است که برخي از فلاسفه ي دين ، آن را پديداري انساني تعريف مي کنند که در بستر فرهنگ بشري شکل مي گيرد .دين از اين ديدگاه ، ماهيت و کارکردي مشابه ساير عناصر فرهنگي انسان دارد ( نک . هيک ، 1372 )ويژگيهاي بارز اين گفتمان عبارت اند از : ويژگي اول :تحديد دين بدين معنا که حوزه ي نفوذ و ظهور دين متناسب باشرايط و مقتضيات زماني ، کاستي يا فزوني مي گيرد .آنچه در اين گفتمان در خور توجه مي نمايد ، پذيرش صحت اصل تعريف قلمرو دين به صورت بيروني ( نسبت به متن دين )است (سروش ، 1370) ويژگي دوم :تحريف دين بدين معنا که دين به واسطه ي خدماتي که براي ديندار دارد ، معنا و مفهوم مي يابد ؛ بنابراين ، نوعي عملگرايي بر روابط ديني حاکم است که مي تواند ميزان التزام و حدود آن را مشخص کند .به عبارت ديگر ، دين از موضع اصلي «انسان سازي اش »خارج مي شود و تا حد يک ابزار در «خدمت انسان »تنزل مي يابد ( العروي ، 1381 ، صص 87 ـ 97) دو ـ گفتمان قدسي «بايد به قول تجليات قداست در هر جا و هر بخش از حيات جسماني (فيزيولوژيک )اقتصاد ، معنوي و اجتماعي خو کنيم »(الياده ، 1372 ، ص 32 ) بنياد گفتمان قدسي را توجه به نقش محوري «امر قدسي »در حيات ديني شکل مي دهد و اينکه دين در نسبت آسمان با انسان معنا مي يابد ؛ لذا حذف عنصر ماورايي يا باز تعريف زميني آن ، منجر به از بين رفتن دين مي شود .در اين نگرش مي پذيريم که : اولاً ، دين گر چه داراي کارکردهاي عملي بسياري است ، به هيچ وجه جنبه ي ابزاري ندارد ؛ به عبارت ديگر ، انسان درون دين معنا مي شود و نه اينکه دين در چارچوب منافع انساني فهم شود (نصري ، 1378 ، صص 129 ـ 139 )(درک مفهوم خلقت و اينکه انسان مخلوق است ). ثانياً ، قلمرو حضور و نفوذ دين تابعي از اراده ي شارع ، و نه خواست انساني ، ارزيابي مي شود ؛ بنابراين ، در مقام شناخت دين ، پرسش اصلي « انتظار خدا از انسان » مدنظر است .( لاريجاني ، 1370 ، صص 176 ـ 198 ) 1 ـ 2 ـ حيات ديني   با توجه به گفتمانها و رويکردهاي مذکور ، مي توان دو نظريه ي ديني را استنتاج کرد که يکي از آنها به توليد مفهوم «عرفي سازي »و ديگري به عرضه ي مفهوم «شرعي سازي »در عرصه ي «حيات ديني » منتهي مي شود ؛ اين دو نظريه عبارت اند از : 1 ـ 2 ـ 1 ـ نظريه ي دين حداقلي   «دين حداقلي »عنواني کلي است که مي توان آن را بر مجموعه اي از ديدگاهها در مقام دين شناسي اطلاق کرد که گر چه در آن ، «امر مقدس »و جايگاه منحصر به فرد آن پذيرفته شده است ، به دلايل مختلف « قلمرو حضور امر مقدس »محدود ارزيابي مي شود . اين «تحديد »با ادله ي متفاوتي توجيه مي شود که مي توان عمده ترين آنها را به شرح زير برشمرد : يک ـ جوهرگرايي از ديدگاه اين تحليل گران ، دين نيز همانند ساير مقولات داراي گوهري است که فلسفه ي وجودي آن را شکل مي دهد ؛ بر اين اساس ، آنچه از احکام يا توصيه هاي ديني دريافت مي شود ، در ارتباط با آن گوهر ، معنا و مفهوم مي يابد و به هيچ وجه نمي توان آنها رابه جاي «گوهر دين »نشاند .بدين ترتيب ، پرسش از « گوهر دين »به سؤالي محوري تبديل مي شود که پاسخ آن قلمرو اصلي حضور دين را روشن خواهد کرد ( ملکيان ، 1381 ـ الف و ب ، صص 265 ـ 430 ) ارائه پاسخهايي از قبيل معنويت گرايي ، آباداني آخرت ، انسان سازي و ...گر چه هر يک به صورت مستقل در خور نقد و بررسي هستند ، در يک نکته با همديگر مشترک اند و آن اينکه اصل تحديد قلمرو حضور دين را گردن مي نهند .«جوهرگرايي »از آنجا که به تمييز قلمرو «حضور ذاتي دين »از قلمرو «حضور عرضي دين «منتهي مي شود ، در توليد « نظريه هاي ديني حداقلي »بسيار به کار گرفته شده است ؛ به عبارت ديگر ، اين نظريه از درون گفتمان قدسي قابليت رويش دارد و همين امر منجر مي شود تا مستندات ديني براي تحديد دين ، در آن ظهور تام داشته باشد . دو ـ انسان گرايي تاکيد بر توان فکري انسان و قابليتهاي تکويني يا اکتسابي وي ، که در ذيل عنوان کلان «عقلانيت » از آن تعبير مي شود ، بنياد استدلالي اين نظريه را شکل مي دهد .بر اين اساس ، مقتضاي رشد عقلي انسان و توان مديريتي وي آن است تا در عرصه هايي خاص نقش آفريني وي تعريف و پذيرفته شود ؛ به عبارت ديگر ، اصل حضور توأمان خدا و انسان در يک ظرف مورد تاييد نيست و چنين تصور مي شود که « اختيار »و«عامليت »انسان در گرو کم رنگ کردن يا نفي حضور الهي است . توجيهات «انسان گرايانه »براي تاييد «نظريه ي دين حداقلي »با دو روايت متفاوت ارائه شده است که هر يک درون يکي از دو گفتمان قدسي و دنيايي قرار دارند: ـ روايت ديني از انسان گرايي مطابق اين روايت ، تصوير ارائه شده از انسان در بطن دين چنان است که اقتضاي تحديد حضور خداوند به نفع نقش آفريني انسان را دارد ؛ به عبارت ديگر ، شارع «منطقة الفراغي را قائل مي شود و خود نسبت به تحديد حضور خويش اهتمام مي ورزد ؛ بنابراين ، شأن انسان آن گونه که خداوند متعال قرار مي دهد ، توجيه گر اين تحديد است .بر اين اساس ، اراده الهي بر خليفه ي الهي انسان و ارتقاي ظرفيت وجودي و عقلاني وي ، که «کمال انسان را درپي دارد »، اقتضاء مي کند که خود به تدبير امور خويش همت گمارد .(2) اين روايت ، گر چه مستندات ديني دارد ، از آن نظر که «منطقة الفراغ »را تا حوزه ي فراغت از اصول ديني توسعه مي دهد و براي رأي انسان به صورت مستقل (فارغ از نتايج آن )تاييد ديني قائل مي شود ، شديداً محل نقد است .(افتخاري ، 1384 ) ـ روايت غير ديني از انسان گرايي بر اساس اين روايت ، دين از آنجا که براي انسان در نظر گرفته شده ، لازم است در حد و اندازه ي او فهم شود ؛ بنابراين ، رشد فکري و علمي انسان باعث مي شود زواياي مخفي تر حيات بر او آشکار و توان مديريت آنها برايش فراهم شود ؛ لذا نيازهاي سنتي به دين ،ديگر موضوعيت ندارد ؛ به عبارت ديگر ، رشد انسان جا را براي امر قدسي تنگ مي کند و اين پديده اي است که از آن با عنوان «رمززدايي »از جهان در پرتو تقويت عقلانيت ابزاري ياد مي شود.(3) پی نوشت ها :   *عضو هيئت علمي و معاون پژوهشي دانشگاه امام صادق (ع) http://www.Eftekhary.ir- [email protected] 1.اين موضوع را به صورت مبسوط تري در اثر زير بحث شده نشان مي دهد که چگونه رويکرد مختلف به دين متناسب با اهداف سکولاريستي شکل گرفته و در نتيجه روايتهاي مختلف و متعددي از اصل دين عرضه شده که ضرورتاً الوهي نبوده اند و بعضاً انساني و در خدمت اغراض و اميال انسان معنا و مفهوم مي يابند ؛ رک .افتخاري و کمالي ، 1377. 2.به منظور آشنايي با رويکرد انسان شناختي و اهميت آن در بحث دين شناسي رک .نصري ، 1371؛ همو ، 1372.به منظور مطالعه ديدگاه سکولار بر آمده از اين ناحيه رک .فيلالي انصاري ، 1380، صص 20- 38 .به منظور مطالعه اي موردي بر بنياد اين استدلال رک .عبد ديکسون، 1381. 3.به منظور آشنايي با مبادي نظري اين رويکرد رک .ترنر ، 1379 ؛ به منظور مطالعه موردي در اين باره نيز رک .لرنر و ديگران ، 1383.   منبع:پايگاه نور ش 30 ادامه دارد...  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن