واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چشمان بارانی جوانان در شلمچه سفرنامه کاروان اصحاب رسانه از مناطق عملیاتی دفاع مقدسقسمت اول:در ایام نوروز خیل عاشقان شهدا به قصد بازدید وارد مناطق عملیاتی می شوند و این سرزمین ها پذیرای پیر و جوان این مرز و بوم برای بازبینی روزهای حماسه آفرینی بهترین مردمان این کشور می شود. در این میان سفرنامه اصحاب رسانه را می خوانیم که خود می خواستند بیانگر سفرنامه های عشاق باشند.
سفر ما همراه با سایر کاورانیان راهیان نور همان مسیری را طی میکرد که سالها پیش بهترین فرزندان این مرز و بوم طی کردند؛ از فتحالمبین تا چزابه، از طلائیه تا میش داغ و اروند و تمامی آنچه امروز کربلای جبهههای ایران میخوانیمش. در واقع سفر راهیان نور نه آن چیزی است که حاصل تلاش امروز باشد. شروع کننده این سفر خود شهدا و ایثارگران بودند و بعدها نیز اولین طلیعه راهیان نور نیز از بطن خانواده شهدا آغاز شد. چنانچه هنوز جنگ به اتمام نرسیده، با اشتیاق خانواده شهدا و ایثارگران برای بازدید از محل عروج فرزندانشان یا با تازه شدن اشتیاق جانبازان و کهنه رزمندگان برای دیدار از همرزمان و مناطق عملیاتی دفاع مقدس، حرکت راهیان نور آغاز شد و در طی سالیان، این حرکت فرهنگی چونان نسیمی ملایم به طوفانی از سفرهای کاروانیان راهیان نور از اقصی نقاط کشور و بلکه جهان تبدیل شد تا جایی که امروزه از آن به عنوان یکی از تأثیرگذارترین حرکتهای فرهنگی حال حاضر ایران نام برده میشود. فتحالمبین عیدی سال 61 رزمندگانبرنامه سفر طوری تنظیم شده بود که نقطه آغاز بازدید کاروان اصحاب رسانه از منطقه عملیاتی فتحالمبین باشد. عملیاتی که خود سرآغاز تحولی بزرگ در جنگ تحمیلی هشت ساله به شمار میرود و با موفقیت بی نظیری که در آزاد سازی بیش از 2500 کیلومتر از مناطق اشغالی میهنمان به دست آورد، عیدی رزمندگان ملت به ایران در اولین روزهای فروردین سال 1361 بود؛ منطقه ای در ساحل چپ کرخه، چهار کیلومتری شوش دانیال، فتحالمبین با یادمان شهدایش به ما سلام داد. جایی که حدود 29 سال پیش به اجبار پذیرای دو سکوی موشکی ارتش بعث برای بمباران شهرهای اطراف بود و رزمندگان با درک این موضوع در آخرین روزهای سال 60 قدم در شیارهای مرموز این منطقه گذاشتند.فتحالمبین گلستانی است که وقتی در مرکز شیارهایش قرار بگیری، هنوز فریادهای شهیدخضری 16 ساله را در خود دارد، آنگاه که دشمن اسیرش کرد و از او خواست دهان به هتاکی امامش باز کند و او آنقدر با دهان بسته فریاد زد که دشمن برای ساکت کردن این سرباز خمینی، گلویش را بریدرسیدن به این نقطه که ما و کاروان دانشجویان دانشگاه علامه به راحتی طی کرده بودیم، تنها سه دهه پیش مساوی با ریخته شدن خون بیش از 3 هزار رزمنده ایرانی بود. در آنجا شیارهای متعددی دیده میشود که ورود به هر کدام شان جز با وضو میسر نیست! که قدم به قدم این خاک مقدس آغشته به خون شهیدی است و چنانچه سرخه، یکی از رزمندگان حاضر در این عملیات برایمان توصیف کرد، دوشکاهای مسلط به این شیارها، به راحتی تن رزمندگان غالباً جوان و نوجوان ایرانی را به هم میدوختند و این چنین حماسه فتحالمبین را همسایه دیوار به دیوار عاشورای حسینی ساختند.«هر چشمی که به کرخه نگاه کند،دیگر دیده به روی گناه باز نخواهد کرد» این حرف شهید مظفری از رزمندگان فتحالمبین بود که روایتش را سرخه برایمان تعریف کرد. شهید مظفری این حرف را در زمانی زده بود که به خاطر تسلط چندین ماهه ارتش عراق بر ساحل چپ کرخه، هر روز 70 الی 80 رزمنده ایرانی در این رودخانه به شهادت میرسیدند. اما اواخر سال 60 رزمندگان قرارگاههای قدس و نصر و فجر و فتح، زیر نظر قرارگاه مرکزی کربلا، نقشه عملیاتی را با نام فتحالمبین تعقیب کردند که با پس زدن نیروهای خصم به شعاع 2500کیلومتری و هلاکت 25هزار نیروی عراقی، خط پایانی بر روزهای تلخ اوایل جنگ کشید و فتح الفتوح لقب گرفت.
سرخه میگفت: «هر فتحی که در طول تاریخ به دست آمده، جز با پایداری مردان خدا میسر نشده است. جنود حق اینک در شکل و شمایل رزمندگان کم سن و سال ایرانی قدم در شیارهای شیخی و شلیکا و المهدی و شهید ربیعی و شهید ترکی و شهید میرزایی و شهید علی سلطانی گذاشتند تا زیر رگبار دوشکاهای مسط بر شیارها،برای هر قدم پیشروی شهیدی را تقدیم آرمانهایشان کنند» در واقع این شیارها هرکدام قتلگاههایی به شمار میآمدند که در مجموع 9 بوستان (مقتل الشهدا) مملو از گلهای یاس خوشبو را ایجاد کردهاند. «فتحالمبین گلستانی است که وقتی در مرکز شیارهایش قرار بگیری، هنوز فریادهای شهیدخضری 16 ساله را در خود دارد، آنگاه که دشمن اسیرش کرد و از او خواست دهان به هتاکی امامش باز کند و او آنقدر با دهان بسته فریاد زد که دشمن برای ساکت کردن این سرباز خمینی، گلویش را برید. شلمچه؛ قطعهای ازبهشتشلمچه قطعهای از بهشت است. جایی که در آن مرگ معنی ندارد، هرچند که چند صد و بلکه چندین هزار جوان ایرانی برای عبور از موانع هلالی شکل آن جان خود را از دست دادهاند. در این منطقه تضاد را به وضوح میبینی، فراخی فضا و تنگی دل، قتلگاه و زندگی جاوید، آمیختگی خاک و استخوان شهدا. به قول یکی از راویان، در شملچه شاهپر شهادت خشکاندهاند که اگر بادی برخیزد، صدای بال فرشتگان را میشنوی که برای تبرک از این خاک صف کشیدهاند.ما نیز بازدید از شملچه را با یاد و خاطره رزمندگان باز مانده به هم در آمیختیم و وارد آن سرزمین شدیم. در اینجا بیشترین چیزی که به چشم میآید خاطره است که از دل خاک برمی خیزد و تمامی زوار را از خود بهره مند میسازد. راویان شملچه انبوهی از یادها در سینه دارند و هرچه میگویند تمامی ندارد. انگار که جنگ هنوز در شلمچه به اتمام نرسیده است. همانطور که ما برای رسیدن به یادمان این منطقه از بین موانع بازسازی شده هلالی شکل عبور کردیم و ما بین خطوط سیم خاردارهای مرزی، یاد شهدایی را زنده کردیم که اندکی آنطرفتر، نزدیک از ما به کربلا، آرمیدهاند.شلمچه قطعهای از بهشت است. جایی که در آن مرگ معنی ندارد. در این منطقه تضاد را به وضوح میبینی، فراخی فضا و تنگی دل، قتلگاه و زندگی جاوید، آمیختگی خاک و استخوان شهدا. به قول یکی از راویان، در شملچه شاهپرشهادت خشکاندهاند که اگر بادی برخیزد، صدای بال فرشتگان را میشنوی که برای تبرک از این خاک صف کشیدهاندکربلای 5، از مهمترین عملیاتهای دفاع مقدس در این منطقه به وقوع پیوسته است. اسماعیل زمانی، از رزمندگان حاضر در این عملیات، شکسته شدن سختترین موانع نظامی دشمن را در کربلای5 به عنوان یکی از عوامل پذیرش قطعنامه توسط عراق میدانست و در شرح موانع هلالی گفت: «موانع هلالی یا نونی شکل، یکی از پیچیده ترین این موانع نظامی است که خط شکنان را در فرورفتگی خود به دام میاندازد و با توجه به پوشیده شدن تمامی این سطح از موانع مختلف، آتش مدافعان از هر طرف به سوی مهاجمان فرو میریزد و این یعنی شهادت تعداد بسیاری از رزمندگان و باز هم پیشروی، اصابت گلوله بر چشم شهید عبدالله شه روی و باز هم ایستادگی، بارش باران و رجز خواندن شهید خرازی، نفیر گلوله و غریو تکبیر شهید بهبودی و... این همه تمامی آن چیزی است که شلمچه برای زوار خود دارد و در آستانه هر نوروز و تولد دوباره طبیعت، راهیان نور میروند تا از دل خاکهای این منطقه و سراسر مناطق عملیاتی دفاع مقدس، چنین گنجینهای را استخراج کنند؛ در همسایگی بهشت، روی خاک مقدس شلمچه......»ادامه دارد ... بخش فرهنگ پایداری تبیان نویسنده : علیرضا محمدی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 621]