واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رابطه ي ابليس و معاويه در داستاني از مثنوي مولوي (2) نويسنده:پروانه سيد الماسي با توجه به اشعار سنايي ،عطار و مولانا در مي يابيم که سنايي شجاعانه و بي هيچ ابايي ،از معاويه که عامل شهادت حضرت علي (ع)و دسيسه چنين ماجراي شهادت امام حسين (ع) پا کننده ي جنگ صفن است ،و از يزيد که قاتل امام حسين (ع) است به صراحت سخن مي گويد و آنها را به باد نفرين و دشنام مي گيرد .ولي عطار و مولانا در پرده و در لفافه و در چند بيت از قاتلان و دشمنان خاندان رسول سخن مي گويند و اشارت آنها ،صراحت ،و تندي بيان سنايي را ندارد .شايد علت اين احتياط در آوردن نام معاويه و يزيد و خصوصاً معاويه ،آگاهي از بلا و مصيبتي است که سنايي در اثر نکوهش معاويه گرفتارش شد ،چنانکه خود سنايي در پايان حديقه بر آن اشاره دارد .(*) شادروان مدرس رضوي در مقدمه ي حديقه مي نويسد : «سنايي پس از نظم کتاب حديقه و انتشار آن با مخالفت شديد جمعي از علماي ظاهر و فقهاي غزنه مواجه گشت چه در اين کتاب در ضمن بيان عقايد خويش علاوه بر غلوي که در دوستي آل علي (ع)نموده دشمني با آل بو سفيان و تبري از عالمين براي و قياس را که مخالف آراء و عقايد مردم آن زمان بود اظهار کرده و به اين سبب علماي ظاهر با او از در مخالفت در آمده و او را تکفير کردند و مکاتب او را کتاب ضلال شمردند و مخالفت و ايستادگي را در اين امر به جاي رساندند که بهرام شاه با آن همه اراداتي که به حکيم داشت از بيم آشوب علماءو فتنه ي مردم او را از نظربيانداخت ...و به گفته ي عبدالقادر بدواني در کتاب منتخب التواريخ ،حکيم را محبوس ساخت . سنايي باي برائت خويش و اينکه معتقدات او موافق با عقيده ي اهل سنت و جماعت است نسخه اي از کتاب حديقه را مصحوب نامه اي به نز برهان الدين علي بن الحسين الغزنوي معروف به بريان گر به حضرت بغداد فرستاد تا او از محضر خليفه و فقهاء و علماء دارالخلافه محضري در صحت مطالب اين کتاب و درستي عقيده ي سنايي گرفته و به غزنه فرستاد و بدين وسيله از دشمني و مخالفت علماء آسوده گرديد و ظاهراً هنوز محضر بغداد به غزنه نرسيده و حکيم از دشمني فقها آسوده نگشته بود که بدرود زندگاني گفت .»(*) و اين حزم انديشي خود دليل ديگري است که نام معاويه در کل آثار عطار دو بار آنهم در تذکره اولياء (*)آمده باشد .و در آثار مولانا فقط يک بار در ماجراي تلبيس ابليس با معاويه ،و در آنجاست که مولانا چهره ي منفور و ابليس صفت معاويه را مناسب داستان ديده است ولي در پرده ي ابهام ،نه بصراحت ! از طرفي با رجوع به کتاب «احاديث مثنوي «در مي يابيم که مضمون ابيات متعددي از مثنوي برگرفته از سخنان حضرت علي (ع)است پس با توجه به آگاهي مولانا از فرمايشات علي (ع)به احتمال قوي از نامه هايي که در نکوهش معاويه است نيز مطلع بوده و در بيان داستان به آن توجه داشته است .حضرت علي (ع)در نامه اي در نکوهش معاويه مي فرمايد : «...درباره ي خود از خدا بترس و با شيطان ايستادگي کرده مهارت را از چنگش بيرون کن و رو به آخرت آور ...»(*) و در نامه ي ديگر مي فرمايد : «...و بدان که ترا شيطان باز داشته از اينکه به کارهاي نيکويت باز گردي . به گفتار پند دهنده ات گوش دهي .»(*) که حضرت علي (ع)در اين دو نامه از تسلط شيطان بر معاويه سخن مي گويد : علاوه ب مواردي که ذکر شد ،مولانا همچنين عطار و سنايي ،انسان را چون سکه ي دو رويي مي دانند که داراي دو بعد شيطاني و رحماني است .در واقع نفس و شيطان يکي است سنايي گويد : در تو حيواني و شيطاني و رحماني درست از شمار هر که باش آن بوي روز شمار (*) عطار فرمايد : گفت تا پيش توست اين نفس سگ از برت ابليس نگريزد به تک عشوه ي ابليس از تلبيس تست در تو يک يک آرزو ابليس تست (*) مولانا فرمايند : نفس و شيطان بوده ز اول واحدي بوده آدم را عدو و حاسدي(*) نفس و شيطان هر دو يک تن بوده اند در دو صورت خويش را بنموده اند(*) و از قول ابليس به معاويه مي گويد : تو زمن به حق چه نالي اي لئيم تو بنال از شر آن نفس لئيم (*) مولانا معاويه را برگزيده چون او را نمونه ي افرادي مي داند که جنبه ي شيطاني او ب جنبه ي روحانيش غلبه کرد و تمام وجودش را به تصرف خود در آورده بناباين آيا مي توانست در اين احوال نفسي خبيث تر و شايسته تر از معاويه ب اغوا و فريب بيابد ؟! مولانا پس از معرفي معاويه بعنوان کسي که شيطان مصاحب اوست ،بلکه بالاتر از آن ،شيطان در تار و پود وجود اوست ،به ارائه معاني عالي عرفاني مي پردازد و در اثناي سخناني سرشار از مفاهيم عرفاني که ظاهراً بين معاويه و شيطان رد و بدل مي شود ،مي بينيم که معاويه فراموش مي شود و اين جنبه ي روحاني آدمي است که در مقابل جنبه ي شيطاني او ظاهر مي شود . پی نوشت ها : 1-احاديث و قصص مثنوي ،صفحات 221و222. 2-مثنوي استعلامي ريالدفتر دوم ،ص295. 3-شرح جامع مثنوي کريم زماني ،دفتر دوم ،ص646. 4-مجالس سيعه ،ص20ورک :صفحات 113،108،98،87،75،61 5-براي اطلاع بيشتر در خصوص اين حديث رک :تعليقات حديقه صفحات 346،345،344،343، 6-کليات ديوان شمس تبريزي ،ص292. 7-همان ،ص32. 8-مجالس سبعه ،ص63 9-حديق ،ص236. 10-همان ،ص249. 11-همان ،ص233. 12-مقدمه ي حديقه ريالکد 13-مناقب العارفين ص458و رک :ص220. 14-حديقه ،ص259. 15-همان ،ص261. 16-همان ،ص272و رک :255الي 488،432،269،268،261و رک :مثنويهاي حکيم سنايي ،ص158. 17-ديوان سنايي ،ص784. 18-مصيبت نامه ،ص36 19-همان ،ص37و رک :اسرار نامه ،ص27و مختارنامه ،ص21. 20-مثنوي معنوي ،جلد اول ،دفتر دوم ،ص368. 21-کليات ديوان شمس تبريزي ،ص94. 22-همان فص377. 23-همان ،ص356و رک :مثنوي معنوي ،جلد سوم ،دفتر ششم ص481و جلد اول ،دفتر اول ،ص140. 24-حديقه ،صفحات 744الي 747و رک »مکاتب سنايي ص119و ص234. 25-مقدمه ي حديقه کط -ل 26-تذکره اولياء صفحات 49و565. 27-شرح و ترجمه ي نهج البلاغه ،نامه ي 55. 28-همان ،نامه ي 73. 29-ديوان سنايي ،ص9. 30-منطق الطير ،ص113. 31-مثنوي معنوي ،جلددوم ،دفتر سوم ،ص182. 32-همان ،ص231. 33-همان ،دفتر دوم ،ص379. منابع : -احاديث و قصص مثنوي (تلفيقي از دو کتاب احاديث مثنوي و مآخذ قصص و تمثيلات مثنوي ).بديع الزمان فروزانفر ،با ترجمه ي کامل و تنظيم مجدد حسين داوري ،امير کبير ،تهران 76. -اسرار نامه فريد الدين عطار ،به تصحيح سيد صادق گوهرين ،انتشارات صفي عليشاه . -تذکره اولياءفريد الدين عطار ،به تصحيح محمد استعلامي ،چاپ دهم ،انتشارات زوار ،تهران 78. -حديقه الحقيقه و شريعه الطريقه ،ابوالمجد آدم سنايي ،به اهتمام مدرس رضوي ،به سرمايه شرکت طبع کتاب ،تهران 20. - شرح جامع مثنوي معنوي ،کريم زماني ،چاپ هشتم ،انتشارات اطلاعات ،تهران80. -شرح و ترجمه ي نهج البلاغه ،فيض الاسلام -کليات ديوان شمس ،با مقدمه و تصحيح محمد عباس ،نثر طلوع . -مثنوي ،جلال الدين بلخي ،به تصحيح محمد استعلامي ،چاپ چهارم ،کتابفروشي زوار ،تهران 72. -مثنوي معنيو ،جلال الدين بلخي ،به تصحيح رنيولد نيکلسون .به اهتمام نصر...پور جوادي ،چاپ دوم انتشارات امير کبير ،تهران73. -مثنويهاي حکيم سنايي .ابوالمجد آدمي سنايي ،به تصحيح مدرس رضوي ،چاپ دوم ،انتشارات بابک ،تهران60. -مجالس سبعه ،جلال الدين بلخي ،به تصحيح توفيق و سبحاني چاپ سوم ،انتشارات کيهان ،تهران79. -مختارنامه ،فريد الدين عطار ،به تصحيح محمد رضا شفيعي کرکني ،انتشارات توس ،تهران58. -مصيبت نامه ،فريد الدين عطار ،به تصحيح و اهتمام نوراني وصال ،چاپ پنجم ،انتشارات زوار ،تهران80. مکاتب سنايي ،ابوالمجد آدم سنايي ،به اهتمام و تصحيح نذير احمد ،چاپ اول ،انتشارات فرزان ،تهران62. - مناقب العارفين ،احمد افلاکي ،به تصحيح تحسين يازيجي ،از انتشارات انجمن تاريخ ترک ،2جلد ،آنکارا 1959. -منطق الطير ،فريد الدين عطار ،به اهتمام و تصحيح سيد صادق گوهرين ،چاپ هفتم ،شرکت انتشارت علمي و فرهنگي ،تهران70. پايگاه نور شماره 9
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2706]