تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 16 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814284489




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مبارزه با شمشير دامو کلس


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مبارزه با شمشير دامو کلس
مبارزه با شمشير دامو کلس   نويسنده: ونداد الوندي پور   نگاهي به فيلمنامه « رودخانه يخ زده»   1) فيلمنامه نويسان هاليوودي و شبه هاليوودي معمولاً اصرار دارند با افزودن صحنه هاي دراماتيک اضافي و خلق سوپر قهرمان هاي به شدت« خوب» و شکست ناپذير که معادلي در زندگي واقعي ندارند و خطوط داستاني فرعي تحميلي و افزودن هيجان و اوج و فرودهاي غير ضروري و در بعضي موارد سر کاري و نيز بهره بردن از عناصري نظير خشونت و برهنگي، داستان هاي اغلب ساده شان را براي مخاطب جذاب و پر هيجان کنند. رودخانه يخ زده از اين موارد بري است؛ يک فيلم آمريکايي مستقل که خارج از هاليوود و قواعد آن ساخته شده. فيلمنامه نويس رودخانه يخ زده با اين که داستانش از نظر موضوعي ظرفيت تبديل شدن به يک اثر حادثه اي را دارد، بيخود هيجان به فيلمنامه تزريق نمي کند و همان چيزي را تعريف مي کند که هست؛ تقريباً بي هيچ چيز اضافي. شخصيت هايش واقعي اند و قهرمانانه بودن اعمالشان- اگر بشود قهرمانانه شان ناميد- منطقي و در محدوده زندگي واقعي است، و از اين رو باورپذير. چيزي به نام آدم هاي خوب و آدم هاي بد در داستان نيست و کشمکش اصلي هم بين آدم خوب ها و آدم بدها نيست، بين انسان ها و شرايط است. داستان فاقد جذابيت هاي تحميلي و تصنعي و اغراق هاي تماشاگر پسند است. دچار تشتت و تکثر موضوعي نمي شود و خطوط داستاني فرعي معدودش، از نظر تماتيک کاملاً با خط اصلي مرتبط و بسط دهنده مفاهيم ارائه شده در آن هستند. خلاصه اين که رودخانه يخ زده، برشي واقعي است از يک زندگي واقعي، با همه داشته ها و نداشته هايش، و تصويري از انسان هايي واقعي، با همه نقاط قوت و ضعفشان. البته اين موارد شايد باعث شود تماشاگراني که از سينما فقط هيجان و کشمکش هاي ظاهري را انتظار دارند، فيلم را کسل کننده و يکنواخت بدانند. البته تنها صحنه اي که فکر مي کنم بهتر بود در فيلم نمي بود، صحنه هفت تيرکشي ري براي مرد قاچاقچي( برونو) است. اين صحنه اغراق آميز و اضافه به نظر مي رسد. اين که زني مثل ري، به خاطر ششصد دلار، اسلحه بکشد وبا يک مرد خلافکار حرفه اي درگير شود، غير منطقي است. 2) رودخانه يخ زده فيلمي است در ستايش قدرت و شجاعت زنان؛ البته نمي توان آن را يک فيلم فمينيستي دانست. رودخانه يخ زده ضد مرد نيست، از « خانواده» دفاع مي کند و بر نقش زنان به عنوان مادر تأکيد و آن را تحسين مي کند. در حالي که فيلم هايي که به نام آثار فمينيستي ساخته مي شوند، کم و بيش اين مفاهيم را قبول ندارند. آنها خانواده( ازدواج) و مادر بودن را، ابزارهايي در خدمت استثمار و در قفس کردن زنان بر مي شمارند. رودخانه يخ زده بر عکس چنين فيلم هايي، يک طرفه و شعار زده نيست و زنان را قربانياني مظلوم که در چنگال مردان هيولا صفت عذاب مي کشند، نشان نمي دهد و بي آن که اغراق کند و به آگرانديسمان موضوع « مظلوميت زن در جامعه» بپردازد، تلاش و مبارزه دو زن را براي سر پا ماندن و مغلوب نشدن نشان مي دهد. تصويري که فيلم از جامعه و انسان ها، چه مرد و چه زن، نشان مي دهد، يک تصوير واقعي است. کافي است اين فيلم را با فيلم معروف تلما و لوييز مقايسه کنيد؛ فيلمي تحسين شده اما شعاري که اکثر مردان را پست نشان مي دهد و پيروزي زنان را در مرگشان مي بيند. رودخانه يخ زده به مردان، به عنوان يک کل، نگاه بد و محکوم کننده اي ندارد و زنان را هم فرشتگاني با بال هاي بسته معرفي نمي کند. در عين حال، تلاش و مبارزه زنان را تحسين و بر توانايي هاي آنها تأکيد مي کند. فيلم در عين اين که اعتماد به نفس زنان را تحسين مي کند، با نشان دادن دو دختر مهاجر چيني، که مظلوم ترين شخصيت هاي داستان هستند، يادآور مي شود که همه زن ها، مثل ري، اهل مبارزه و تلاش نيستند. برخي نيز تسليم مي شوند و براي بقا تن به خفت مي دهند. ( دخترهاي چيني براي استخدام در کلوب هاي« استريپ تيز» به آمريکا آمده اند.) نگاه فيلم، با توجه به پايان بندي داستان، برخلاف تلما و لوييز، اميدوارانه و خوشبينانه است. 3) « فقر» مهم ترين موضوع مطرح شده در فيلم است. ري با اين که شاغل است، حتي پول کافي براي فراهم کردن غذاي خانواده اش را هم ندارد و براي جور کردن پول خريد يک خانه پيش ساخته( که نسبت به خانه هاي واقعي، بسيار ارزان تر است) مجبور مي شود وارد کار خلاف شود. فيلم در کنار اين موضوع، به موضوعاتي نظير مهاجرت غير قانوني، بي کاري، وضعيت سرخ پوستان در آمريکا و نژادپرستي هم مي پردازد. فيلم مسئله مهاجرت غير قانوني و کمي از مصائب مهاجران را منعکس مي کند. آسيايي تبارها تن به هر ذلتي مي دهند تا به آمريکا بروند. مردهاي مهاجر بايد براي پس دادن پولي که « کله ماري ها» براي عبور غير قانوني شان پرداخت کرده اند، سال ها براي آنها کار کنند و زن ها، مورد استثمار جنسي قرار مي گيرند. ري در جايي از فيلم با تعجب مي گويد:« اونها اين همه بدبختي رو تحمل مي کنن که بيان اينجا!» بديهي است که آمريکا، از نظر او که در فقر و گرفتاري زندگي مي کند، جاي مطلوبي نيست. فيلم درباره « بي کاري» هم هست. علت اصلي کشيده شدن سرخ پوست ها و ري به کار خلاف قاچاق انسان، نبودن کار مناسب در منطقه است. فيلم به مسئله سرخ پوستان و وضعيت نامطلوبشان نيز مي پردازد. سرخ پوستان هنوز به عنوان مردمي درجه دوم در آمريکا شناخته مي شوند و فيلم اين را به خوبي نشان مي دهد. سفيدپوست ها و سرخ پوست ها، هر دو به هم نگاهي نژادپرستانه و نسبتاً نفرت آلود دارند. ليلا مرتباً سفيدپوست بودن ري را به رخش مي کشد و برخورد تبعيض آميز پليس با سرخ پوستان را يادآوري مي کند. متصدي فروش بليت در کازينوي سرخ پوست ها، به ري اجازه ورود به آنجا را نمي دهد. سفيدپوست ها هم متقابلاً نگاه خوبي به سرخپوست ها ندارند. اين هم در رفتار ري مستتر است و هم در صحبت هاي پسرش تي.جي و هم در برخورد پليس.( البته برخلاف معمول، در اين فيلم چهره بدي از پليس نمي بينيم.) برخورد قاچاقچي ها با آسيايي تبارها هم نژادپرستانه است. موضوع تروريست انگاشتن افرادي نظير پاکستاني ها، که بعد از حادثه يازده سپتامبر به شدت در آمريکا رايج شد، در فيلم نمود دارد. ري نمي داند پاکستان کجاست، اما از چيزهايي که در اخبار شنيده، فکر مي کند پاکستاني ها تروريست هستند. 4) غالب مردم تصور مي کنند همه مردم آمريکا در رفاه و خوشبختي زندگي مي کنند. رودخانه يخ زده خلاف چنين چيزي را نشان مي دهد. خود رودخانه يخ زده در اين فيلم مي تواند استعاره اي باشد از وضعيت متزلزل زندگي افرادي نظير ري و ليلا؛ افراد طبقه فقير جامعه آمريکا. رودخانه يخ مي بندد و تبديل مي شود به معبري براي فرار از قانون؛ به وسيله اي براي امرار معاش. اما يخ هاي رودخانه هر آن احتمال دارد بشکنند و عابران را به کام مرگ بفرستند. در واقع شمشير داموکلس بدبختي، هميشه بالاي سر افرادي نظير ري و ليلا؛ افراد طبقه فقير جامعه آمريکا. رودخانه يخ مي بندد و تبديل مي شود به معبري براي فرار از قانون؛ به وسيله اي براي امرار معاش. اما يخ هاي رودخانه هر آن احتمال دارد بشکنند و عابران را به کام مرگ بفرستند. در واقع شمشير داموکلس بدبختي، هميشه بالاي سر افرادي نظير ري و ليلا هست. خانه ري در يک منطقه شبه بياباني، در حومه شهر قرار دارد؛ بي هيچ خانه اي دور و برش. وضعيت اين خانه کانتينري کوچک و محقر، مثل وضعيت خود ري و خانواده اش است؛ تنها، ترک شده و حاشيه نشين. مکاني که داستان در آن مي گذرد، در ايالت نيويورک واقع است، اما در فيلم هيچ اثري از شهر و زرق و برق هاي آن نمي بينيم. خانه و محل زندگي ري و ليلا، با وضعيت اقتصادي و اجتماعي آنها همسان است؛ آدم هاي حاشيه اي در منطقه اي حاشيه اي. سرمايي هم که در کل داستان وجود دارد، با سردي زندگي ري و ليلا و سردي رفتار آنها همسان است. در واقع سرماي واقعي، تقويت کننده سرماي انتزاعي موجود در فضاي زندگي اين افراد شده است. 5) شخصيت هاي رودخانه يخ زده، روابط گرمي با هم نداشته و ندارند. صميميت و اعتماد متقابل بين آدم هاي قصه تقريباً وجود ندارد. گويي هرکس در چنين جامعه اي، فقط به فکرخود و در آوردن گليم خود از آب است. رابطه ري با شوهرش، صميمي نبوده. حتي رابطه او با پسر بزرگش هم چندان گرم نيست و هميشه بين آنها مشاجره در مي گيرد. ليلا از سوي قبيله اش تقريباً طرد شده. سرخ پوست ها و سفيد پوست ها از هم خوششان نمي آيد. قاچاقچي ها آسيايي تبارها را تحقير مي کنند. فروشنده خانه هاي سيار از ري خوشش نمي آيد و مادر شوهر ليلا از ليلا و ... ري و ليلا هم صرفاً از روي اجبار با هم کار مي کنند؛ هيچ نوع کشش عاطفي و اعتماد متقابلي بين آنها وجود ندارد. اما داستان زندگي آن دو شبيه به هم است و همين، باعث مي شود نوعي حس همذات پنداري بين اين دو مادر به وجود آيد. دوستي اي هم که در آخر داستان بين آن دو شکل مي گيرد، بيشتر ناشي از حس مسئوليت و نيز احتياج است تا علاقه و فداکاري شخصي. ( ري به ليلا اصرار کرده بود که کار قاچاق را ادامه دهد.) در جايي که اختلاف ها و تفاوت ها ( اقتصادي، نژادي، خانوادگي، مليتي...( حکمراني مي کند، حس و حالي براي صميميت باقي نمي ماند. گويي سردي زندگي افراد نظير ري، بر رفتارشان با ديگران اثر گذاشته. تصويري که فيلم از روابط آدم ها ارائه مي دهد، تلخ و سرد اما واقعي است. رودخانه يخ زده يک فيلم مستقل و کم خرج است. تصور کنيد اين فيلم را يکي از استوديوهاي هاليوود ساخته بود. آن وقت با اثري رو به رو بوديم پر از خشونت و زد و خورد و پر از هيجان، و کاملاً غير واقعي. در واقع کم خرج بودن اين فيلم، به سازنده اش اجازه داد داستاني واقعي را به تصوير بکشد. داستاني از افرادي که با وجود مصائب و سختي ها، تسليم نمي شوند. منبع:نشريه فيلم نگار، شماره 92 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن