تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815548370




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اصغر پورهاجريان، مسئول جلوه هاي ويژه مهاجر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اصغر پورهاجريان، مسئول جلوه هاي ويژه مهاجر
اصغر پورهاجريان، مسئول جلوه هاي ويژه مهاجر     حس يک مهاجر   مهاجر را از بين فيلم هايي که کار کرده ام بسيار دوست مي دارم. به نظرم يک فيلم کامل است. فيلمي که هم از نظر فني و هم از نظر محتوايي حرف هاي بسيار براي گفتن دارد. از طرفي يکي ديگر از ويژگي هاي مهم اين اثر، حرکت تکنيک و محتوا دوشادوش يکديگر است. به نوعي که هيچ گاه يکي از ديگري پيش نمي افتد. مهاجر در مقطعي ساخته شد که زمان زيادي از پايان جنگ نمي گذشت. بچه هاي سينماي جنگ هم کماکان در همان حال و هوا بودند تعلقات شان براي پرداختن به جنگ رهايشان کرده بود. بچه هايي که در مهاجر کار کردند هم همگي به نوعي در جبهه حضور فيزيکي داشتند. به جرأت بگويم همکاران من در مهاجر يک جور نفس شان حق بود و با اعتقاد و ايمان و هدف خاصي همه دست به دست هم دادند و يا علي گفتند و کار را به انجام رساندند. هيچ وقت يادم نمي رود که شهيد ابراهيم اصغر زاده با چه صداقت و عشق و علاقه و شوري در مهاجر کار مي کرد. خود ابراهيم حاتمي کيا بيش از همه زبانزد بود. نمي خواهم نام همه را در اين نوشتار ذکر کنم، فقط مي خواهم بگويم حال و هوا و احساس غريبي وجود داشت که به همه ما دست مي داد. اکنون که به مهاجر نگاه مي کنم، تصور مي کنم صداقت و لطافتي که در آن بود، امروز حتي پس از گذشت بيست سال در آن وجود دارد و احساس مي شود و کاملاً زنده و با طراوت است. مهاجر پس از بيست سال حرف هاي زيادي براي گفتن دارد. حرف هايي که شايد در مقطع اکران خيلي ها متوجهش نشدند. لازم است اين نکته را هم پس از بيست سال بنويسم که يکي از شاخصه هاي ابراهيم حاتمي کيا يافتن عواملي بود که واقعاً با دفاع مقدس مأنوس بودند و به پيرامون شان و وقايعي که در جنگ برايشان اتفاق افتاده بود از دريچه خاصي مي نگريستند به نظرم مهاجر به همين دليل بردل مي نشيند و اثري برجسته در کارنامه حاتمي کيا مي شود. يادم است در آن مقطع، مهاجر با بودجه اي کم تر از هشت ميليون تومان ساخته شد.اثري که نزديک به دوماه و نيم فيلمبرداري اش طول کشيد و طاقت فرسا با هواپيماهاي مدل و دشواري هاي آن در شرايط جوي نامساعد و... با وجود اين، همه با جان و دل و بدون چشمداشت مالي و دغدغه معيشتي فعاليت مي کردند. گويا با انجام اين کار عشق مي کردند يک جور اداي دين و احساس تکليف مي کردند. اين بود که من هم دوست داشتم. در مهاجر از تمام توانم استفاده کنم، تمام دانسته ها و چيزهايي که حتي نمي دانستم و تجربه نکرده بودم را تجربه کنم و عملي سازم. همين انگيزه باعث شد که چند ماه قبل از آغاز فيلمبرداري، شروع به انجام کارهاي گسترده تحقيقاتي و آزمايش هايي پيرامون هواپيماهاي مدل مختلف از جمله شليک هواپيما، کمانه کردن موشک هايي آر پي جي، بررسي وسعت مه که هنوز در سينماي ما جا نيفتاده بود، پرواز هواپيماهاي مدل و انفجارهايي که روي آن ها صورت مي گرفت و سکانس پاياني که در نيزارها اتفاق مي افتاد، همگي جزو اين آزمايشات و تحقيقات بود که بعد در فيلم عملي شد و در زمان فيلمبرداري هم ادامه پيدا کرد. جلوه هاي ويژه مهاجر جلوه هاي خاصي است که بعدها هم در سينماي جنگ کم تر اتفاق افتاد.در حال حاضر و پس از گذشت بيست سال از توليد مهاجر اگر جلوه هاي ويژه اش با فيلمهاي فعلي هم قياس شود، باز به اين نتيجه مي رسيم که مؤلفه هاي نويي داشت که حتي تاکنون (حتي توسط خود من) از آن استفاده نشده است: از جمله کمانه کردن موشک هاي آر پي جي در زمان برخورد با پايه هاي دکل، شليک از هواپيماهاي مدل و اصابت حجم زيادي ترکش در سطح آب و اصابت خمپاره هاي زماني در هوا، که در هيچ فيلمي در سينماي ايران تکرار نشد (در سکانس معروفي که يکي از رزمنده ها به اصغر زاده مي گويد: «آقا محمود. اين خمپاره زماني است که مي زند»، اشاره مستقيمي به اين موضوع دارد). آن زمان جلوه هاي بصري امروزين با کامپيوتر وجود نداشت و با ترفندهاي ابتدايي و ساده و به همان اندازه سخت، انفجارهايي در هوا ايجاد کرديم و اين اتفاق کوچکي نبود. از همه مهمتر اين که هيچ گاه در طول فيلم اين همه تکنيک جديد خودنمايي نکردند، بلکه همه بودند تا فيلم ديده شود. جلوه هاي ويژه مهاجر کاملاً در خدمت داستان بود. در حال حاضر نزديک به صدوسي، چهل فيلم در کارنامه ام ثبت شده، اما وقتي به مهاجر نگاه مي کنم يا نامش را مي شنوم، حس غريبي به من دست مي دهد که وصف ناشدني است. هميشه وقتي مي خواهم در مورد آن حرفي بزنم يا چيزي بنويسم، دستپاچه مي شوم، پراکنده مي نويسنم و هيچ گاه نمي توانم آن چه در وجودم مي گذرد را با واژه ها توصيف کنم. فقط خودم مي توانم بفهمم چه حس و حالي است، درست مانند يک مهاجر...! منبع:صنعت سينما- 91  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن