پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851489412
حسن زاهدي، صدابردار کلوزآپ
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حسن زاهدي، صدابردار کلوزآپ يک روز، يک خاطره استفاده از صدابرداران مختلف براي انجام اين کار چه دليل داشت؟ شايد دليلش اين بود که فيلمبرداري اين فيلم در چند مرحله و به صورت ناپيوسته انجام مي شد. براي صدابرداري سکانس دادگاه هم از آن جا که آقاي کيارستمي از من و جهانگير ميرشکاري شناخت کافي داشت خواست تا بياييم و صدابرداري صحنه دادگاه را انجام بدهيم. من وميرشکاري زير بام هاي شهر را- که اتفاقاً آن سال موفق به دريافت سيمرغ بلورين صدابرداري شد- با همديگر صدابرداري مي کرديم، ولي براي ضبط صداي آن فصل از کلوزآپ من فقط به عنوان مسئول بوم (بوم من) با ميرشکاري همکاري کردم و صدابرداري با خود او بود ناگفته نماند صدابرداري همان يک صحنه کار بسيار دشواري بود، چون وقايع صحنه به صورت مستند اتفاق مي افتاد، زمان حرف زدن شخصيت ها معلوم نبود و ما مجبور بوديم همه صداها را تنها با سه ميکروفن ضبط کنيم؛ يک ميکروفن، صداي قاضي را ضبط مي کرد و من بايد با دو ميکروفن بعدي صداي ساير شخصيت ها را تحت پوشش قرار ميدادم. آن هم در شرايطي که صحنه با چند دوربين فيلمبرداري هم مي شد و به طور طبيعي بايد مواظب ورود بوم به داخل کادر دوربين هم مي بودم. البته يک ميکروفن هم خارج از کادر بود که گاهي وقت ها آقاي کيارستمي از طريق آن چيزهايي مي گفت يا سوالاتي را مطرح مي کرد. تصور کنيد در چنين فضايي يک دفعه حسين سبزيان شروع مي کرد به حرف زدن! يا مثلاً مادرش دنباله حرف هاي او را مي گرفت و چيزهاي ديگري مي گفت و همين طور زماني که خانم آهنخواه و سايرين به صورت ناگهاني واکنش نشان مي دادند. مي خواهم بگويم حرف زدن آدم ها از پيش تعيين شده نبود و در ضمن زمان حرف زدن آن ها گاهي خيلي طولاني مي شد. يادم نمي رود؛ در بعضي لحظات مجبور بودم يک ربع، بيست دقيقه بوم را به طرف کسي که حرف مي زند بگيرم و به همين خاطر زير چراغ هاي نورپردازي که توسط عليرضا زرين دست طراحي شده بود عرق مي ريختم و کار خودم را ادامه مي دام. به هر حال کار کمي پيچيده بود و در ضمن افتخار من اين بود که براي جهانگير ميرشکاري بوم بگيرم. البته من پيش از اين تجربه، ميکس و صداگذاري فيلم هاي خانه دوست کجاست؟، اجاره نشين ها و باشو غريبه کوچک را انجام داده بودم، اما جهانگير ميرشکاري پاي مرا به دنياي بيرون از کارهاي تلويزيوني باز کرده بود و خوشبختانه کلوزآپ يکي از بهترين تجربه هايي بود که اوايل حضورم در سينما انجام دادم. بعد از گذشت بيست سال نسبت به اين فيلم چه احساسي داريد؟ هنوز هم اين فيلم را دوست دارم. هنوز هم کلوزآپ فيلم نويي است و مثل ساير کارهاي آقاي کيارستمي مشابه ندارد. منبع: صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-