واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مرتضي شايسته، تهيه کننده مادر جاي خالي او آشنايي من با پروژه مادر به سال ها پيش از اين فيلم و زمان توليد روز با شکوه شهر کوچک باز مي گردد. در آن دوران هنگام بازگشت از سمنان، خانم گوهر خيرانديش و آقاي علي نصيريان طي گفت وگويي پيشنهاد پذيرفتن تهيه کنندگي يکي از فيلم هاي مرحوم حاتمي يعني مادر را به من دادند. پس از بازگشت، با سعيد اميرسليماني تماس گرفتم و تمايلم را به تهيه کنندگي و اساساً آشنايي با مرحوم حاتمي اعلام کردم. امير سليماني نيز هماهنگي اين ديدار را انجام داد و قرار شد تا تهيه کنندگي مادر برعهده من باشد. آقاي حاتمي در بستن قرارداد نگاه و تفکر جالبي داشت. او پس از بستن قرارداد با يک "يا علي" تا پايان راه، همه جوره با پروژه و گروه و تهيه کنندگانش پيش مي رفت و به خاطر همين در خلال کار کوچک ترين مساله و مشکلي پيش نيامد. متاسفانه درآن دوران در خصوص کارهاي مرحوم حاتمي فضايي غلط به راه افتاده بود که تهيه کنندگان را از همکاري با او باز مي داشت. مي گفتند که آقاي حاتمي با وسواس بالايي کار مي کند و کارهاي ايشان بيش از حد طول مي کشد و با اين دلايل سرمايه گذاري در کارهاي ايشان را براي تهيه کنندگان به صرفه نمي دانستند. اين تفکر را بعضي ارگان هاي دولتي مثل فارابي هم گسترش مي دادند. اين را به جد مي گويم. به هر حال او امروز در ميان ما نيست، اما خدايش در ميان ما حاضر و ناظر است. با وجود اين جريانات و نگرش ها کارمان را آغاز کرديم و خوشبختانه هيچ مشکلي هم رخ نداد. اين فيلم با احتساب پيش توليد، توليد و مراحل بعد از توليد و آماده سازي تا زماني که نسخه صفر به دستم رسيد، براساس زمان بندي پيش رفت و گذشت زمان را حس نکردم. از سوي ديگر اين فيلم بخصوص، به قدري شيرين پيش مي رفت که محو و جذب آن شده بودم. اين ها همه مرهون زحمت هاي دوستان پشت و جلوي صحنه بود. افراد توانايي چون احمد بخشي، محمود کلاري، عبدالله اسکندري، حسن حسندوست، مرحوم روبيک منصوري، مرحوم روح الله امامي را پشت صحنه و بازيگران توانايي مانند اکبر عبدي، محمد علي کشاورز، امين تارخ، حميد جبلي، فريما فرجامي، جمشيد هاشم پور و... را هم در مقابل دوربين داشتيم. اين گروه بسيار هماهنگ با يکديگر عمل مي کردند و همگي گروه، احترام آقاي حاتمي را نگه مي داشتند، زيرا ايشان وجه و ارزش اخلاقي والايي داشتند. مادر در کم تر از دوماه به انجام رسيد و هزينه کلي فيلم نيز حدود هشت ميليون و هشتصد هزار تومان شد. جالب اين جاست زماني که به برخي از دوستان مبلغ تمام شده فيلم را مي گفتم، باور نمي کردند. خوشبختانه فيلم در اکران تهران و شهرستان نيز موفق شد و به لحاظ مالي فروش بسيار خوبي را در پي داشت. فيلمنامه اي که من خواندم و آقاي حاتمي برايم آورد، بي کم و کاست، همين بود. قرار نبود که داستان هريک از فرزندان را در فضاي جداگانه اي بگيريم يا براي ضبط به شهرستان هاي ديگر سفر کنيم. هيچ چيزي نبود که مرحوم حاتمي بخواهد و ما آن را در اختيار ايشان نگذاريم. البته آقاي حاتمي در يک بازنويسي فيلمنامه را به روز و نو کرد، اما اين کار نيز ابتکار خود ايشان بود. خدا رحمت کند خانم چهره آزاد را که به خوبي نقش مادر را ايفا کردند. در واقع قرار بود تا مادر به عنوان يک محور وحدت بخش فرزندانش باشد. مادر مثل يک کشور، همه فرزندانش را از هر قوم و قبيله و تفکر و سليقه مانند يک ملت در داخل منزلش مانند کشورشان جمع کرده است و اين ها همگي در نهايت به وحدت و همدلي مي رسند. ويژگي منحصر به فرد آقاي حاتمي باعث شد که تا پايان عمرشان در کنار هم بمانيم و همکاري داشته باشيم. مادر من را به آقاي حاتمي رساند، سال ها با ايشان ماندم و امروز هم او را رها نمي کنم. چرا که چنان چهره با ارزش و منحصر به فردي بودند که هيچ گاه نمي توان از او گذشت و او را بايد تا پايان عمر در کنار خود نگه داشت. اين فيلم چنان جايگاه والايي دارد که بارها پس از فوت مرحوم حاتمي آن را به عنوان مظهر سينماي ملي شناختند. منتقدان و سينماگران ما اين فيلم را به عنوان نمونه و نشانه اي از سينماي ايراني برشمردند. مادر از معدود فيلم هايي است که اگر بدون تيتراژ هم نشان داده شود، مي توان فهميد که متعلق به سينماي ايران است و تمام نشانه ها و مؤلفه هاي فرهنگي را در خود دارد. نوع فيلمسازي حاتمي نشانه اي براي سينماي ايران محسوب مي شود ايشان عمر و جان و روح و روانش را در خدمت به سينماي ملي اين کشور صرف کرد. مردم نيز جواب هاي زيبايي به سينماي حاتمي مي دادند. اين بايد براي سينماگران ما الگو باشد. که براي مردم فيلم بسازند. اکنون بيست سال است از ساخت مادر مي گذرد، اما مردم همچنان به اين فيلم ابراز علاقه مي کنند، چرا که ساده و روان و به روز ساخته شده است. متاسفانه هر بار فيلمي از مرحوم حاتمي در جشنواره حضور مي يافت، عوامل مختلف آن جايزه مي گرفتند، اما نويسندگي و کارگرداني آن هيچ گاه به جايزه نمي رسيد. اين نشان مي داد که همواره حب و بغض هايي در خصوص کارهاي ايشان وجود داشته است. اما علي حاتمي چون براي مردم کار مي کرد، هيچ گاه به وري خودش نمي آورد. او گذشت فراواني داشت و همواره از اين گونه ماجراها به سادگي مي گذشت. حاتمي براي سينماي ما همچون فردوسي و سعدي و حافظ بود براي ادبيات و شعر ما. در طول اين سال ها کسي چون حاتمي در سينما ظهور نکرد. افسوس بر ما که ديگر سينمايمان حاتمي ندارد. امروز جاي او در ميان ما و در سينماي ما خالي ست. حاتمي زماني که بايد کار مي کرد و فيلم مي ساخت از دنيا رفت. سال ها پيش او فيلمنامه " حضرت محمد(ص)" را آماده کرد و به مرحوم استاد شهيدي (اسلام شناس) نيز نشان داد که ايشان پس از خواندن گفت «من چيزي براي گفتن در خصوص اين فيلمنامه ندارم و نمي توانم به آن اضافه کنم،» چرا که فيلمنامه بسيار کامل و عالي بود. اما عمر کوتاه حاتمي مجال ساخت آن را به او نداد. منبع: صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 701]