واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مجيد مدرسي، تهيه کننده دندان مار بي مهري هاي آن زمان دندان مار اولين فيلمي است که تهيه کرده ايد. قصه فيلم براي شما از چه زماني شروع شد؟ من، محمد مهدي دادگو، ايرج طهماسب و حميد مدرسي در آن مقطع "کادر فيلم" را تأسيس کرده بوديم و قصد داشتيم آثاري متفاوت در سينماي ايران توليد کنيم. آقاي مسعود کيميايي هم يکي از عزيزاني بود که در دفترما رفت و آمد داشت و همه ما دوست داشتيم با او همکاري کنيم. دادگو روزي از کيميايي خواست اگر فيلمنامه اي دارد، براي توليد آن در دفتر ما اقدام کند. او پانزده دقيقه از قصه دندان مار را براي ما تعريف کرد و ما استقبال کرديم. اين آغاز پروژه دندان مار بود. پيش تر به سينماي کيميايي علاقه داشتيد؟ بله. از سال هاي جواني به سينما علاقمند بودم. مرحوم علي حاتمي هم يکي از فيلمسازاني بود که آثارش را دوست داشتم و با هم آشنايي و ارتباط خانوادگي داشتيم. قيصر و گوزن ها از فيلم هاي محبوب جواني ام بودند. در آن مقطع که در اول راه تهيه کنندگي در سينما بودم. البته هنوز هم خود را هنرجوي سينما و در اول راه مي دانم- همکاري با کيميايي برايم افتخار بود. چه بخشي از آن قصه پانزده دقيقه اي که کيميايي تعريف کرد. برايتان جذاب بود؟ آن سال ها جنگ و پيامدهاي آن موضوع روز جامعه بود. مساله مهاجرت و آوارگان در رسانه ها بازتاب فراوان داشت و در تهران آن روزها مي شد حضور پررنگ آوارگان را ديد. مسعود کيميايي در دندان مار از زاويه اي تازه به اين معضل پرداخته، به آدم ها نزديک شده و بخش هاي مختلف اين ماجرا را ديده بود. هزينه توليد فيلم چقدر شد؟ چهار ميليون و سيصد هزار تومان. مسعود کيميايي برخوردي حرفه اي با کار داشت و در 34 جلسه فيلمبرداري را تمام کرد که براي چنين فيلمي زمان مناسبي بود. در آن سالها خريد نگاتيو سخت بود و بايد از خارج وارد مي شد. تمرين هاي دندان مار با دوربين خاموش انجام مي شد تا در نگاتيو صرفه جويي شود. احساس مسئوليت کيميايي باعث شد توليد خوبي داشته باشيم. از ابتدا مي دانستيد فيلم به دليل فضاي تلخش نمي تواند با مخاطب عام ارتباط برقرار کند؟ هدف ما در"کادر فيلم"، توليد فيلم هاي ويژه و متفاوت بود. ادعايي براي فرهنگ سازي نداشتيم. اما دوست داشتيم جرياني تازه در سينماي آن سال ها به وجود بياوريم. آن مقطع فيلم هاي اکشن و کمدي هاي سخيف ساخته مي شد. سينما به هواي تازه نياز داشت. محمدمهدي حيدريان و سيدمحمد بهشتي قدم هايي برداشته بودند تا از سينماي متفاوت حمايت کنيم و ما در اين فضا، به سينما نگاهي ديگر داشتيم. دندان مار با اين هدف توليد شد و مي دانستيم فيلمي نيست که با استقبال مخاطب انبوه مواجه شود، اما فيلمي است که در تاريخ سينماي ايران و حافظه تاريخي سينما دوستان مي ماند که خوشبختانه اين اتفاق افتاد. دندان مار در حوزه سينماي دفاع مقدس فيلم مهمي است و به موضوع تازه اي مي پردازد و معضل هايي را به تصوير مي کشد که در اين سال ها ديده نمي شد. هرچند با فيلم برخورد محبت آميزي نشد، اما زمان نشان داد که دندان مار به اثري ماندگار تبديل شده است. البته بيشتر منتقدان از فيلم دفاع کردند. فضاي غالب در مطبوعات در حمايت از فيلم نبود، در جشنواره فيلم فجر هم به فيلم و ارزش هاي آن بي مهري شد. طبيعي بود که به دليل فضاي تلخ فيلم و نوع نگاه آن به مسائل اجتماعي، با فيلم برخورد مناسب نشود. خوشبختانه با وجود فضاي منفي، فيلم اکران عمومي شد. براي اکران يکي از نهادها از من خواست بخش هايي از فيلم را قيچي بزنم که اتفاق دردناکي بود. زماني که اين کار را کردم، مي خواستم نسخه قطع شده را ببينم. اما نتوانستم و همه صحنه ها را برگرداندم. پس فيلم بدون مميزي اکران شد؟ مميزي کمي اتفاق افتاد و در دو نسخه اکران شد. نسخه ايراني با مميزي همراه بود و نسخه اي که خارج از ايران روي پرده رفت، مميزي نشد. حساسيت ها روي چه بخش هايي بود؟ دندان مار فيلمي واقع گراست و اين توجه به واقع گرايي را در اجزاي آن مي شود ديد. ديالوگ ها متأثر از اين فضا نوشته شده است. روي ديالوگ ها مخصوصا ديالوگ هاي فاطمه(فريبا کوثري) حساسيت وجود داشت. اين ديالوگ ها تلخي اتفاق ها و رويدادهايي که براي آوارگان جنگ رخ مي داد را نشان مي دادند. بخش هايي از ديالوگ هاي فاطمه حذف شد. در انتخاب بازيگرها شما هم سهم داشتيد؟ سابقه، اعتبار و تبحر مسعود کيميايي آن قدر بود که همه ما به او و انتخاب هايش اعتماد کنيم. البته من و دادگو جلسه هايي با عوامل داشتيم و با آنها صحبت مي کرديم. احمد نجفي در اين فيلم براي اولين بار مقابل دوربين رفته است. او را چطور انتخاب کرديد؟ احمد نجفي درآن زمان به تازگي از آمريکا برگشته بود. جواني تحصيلکرده و عاشق سينما بود که دوست داشت مديرتوليد بشود. نجفي قرار بود مديرتوليد دندان مار باشد قصه و فضاي فيلم را دوست داشت و خاطره هاي خرمشهر، زادگاهش را زنده مي کرد. او عاشق فيلمنامه بود و مي خواست سهمي در اين فيلم داشته باشد. خودش پيشنهاد داد در فيلم بازي کند و کيميايي او را مناسب نقش احمد دانست. يادم هست که دندان مار در جشنواره برلين نيز تحسين شد. دندان مار يکي از موفق ترين فيلم هاي سينماي ايران در جشنواره هاي خارجي بود. فيلم در جشنواره برلين تحسين شد و مطبوعات نقدهاي مثبتي برآن نوشتند. نگاه متفاوت به موضوع جنگ براي مخاطب خارجي جالب بود."ورايتي" هم در مقاله اي دندان مار را ستايش کرد. شبکه ZDF آلمان با بالاترين قيمت براي يک فيلم ايراني، يعني 180 هزار مارک اين فيلم را خريد که البته هم اين پول به ما پرداخت نشد و نيمي از آن به ما رسيد! اما اين موفقيت جهاني بود که خستگي همه گروه را درآورد و بي مهري هايي که محافل داخلي به دندان مار کردند، جبران شد. اين فيلم در جشنواره تورنتو و جشنواره هاي خارجي ديگر هم اکران و ستايش شد. دندان مار در ايران چقدر فروش کرد؟ حدود شش ميليون وپانصد هزارتومان.آن زمان من بي تجربه بودم و تيزرهاي تلويزيوني زياي براي فيلم سفارش داديم که هزينه تبليغات را بالا برد. پخش فيلم را "هدايت فيلم" انجام داد. آقاي مصطفي شايسته به من يادآوري مي کرد که با اين تيزرها هزينه تبليغات زياد مي شود. اما من اين موضوع را زماني فهميدم که فاکتور تيزرها را ديدم! چرا بعد از دندان مار با کيميايي همکاري نکرديد؟ فرصت پيش نيامد. بعد از دندان مار ما مرتباً فيلم تهيه کرديم و درگير پروژه هاي مختلف شديم. پرده آخر، بانو، يک بار براي هميشه، روسري آبي، رقص خاک، بوي پيراهن يوسف و برج مينو. دلمان مي خواست با ايشان هم صحبت کنيم، اما کيميايي درگير پروژه هاي ديگري بود. زماني که ما گرفتار پروژه اي نبوديم و درخواست مان را مطرح کرديم، مثلاً او تجارت را ساخت. "کادر فيلم" در آن مقطع با کارگردان هاي خوبي همکاري کرد و فيلم هاي قابل دفاع و ارزشمندي در اين دفتر ساخته شد. چرا اين جريان ادامه پيدا نکرد. در "صحرا فيلم،" فيلم هايي ساختيد که بيشتر براي مخاطب عام جذاب بودند؟ ما در "کادر فيلم"با انگيزه، سرعت و قدرت کار مي کرديم. کارنامه خوبي هم داشتيم، اما مشکلاتي براي فيلم ها به وجود آمد. پرده آخر در شش ماه و با 260 حلقه نگاتيو و با هزينه زياد ساخته شد. بانو توقيف شد. و رقص خاک هم سرنوشت خوبي پيدا نکرد. بوي پيراهن يوسف سياهي لشکر بالايي داشت و توليدي پرهزينه بود. مصائب عاشق فقير با وجود هزينه ها و دشواري هاي توليد ديده نشد. اين ها براي يک دفتر خصوصي سخت بود. آقاي خاکبازان دفتر ما را شش ماه پلمپ کرد و گفت اين ها مشکوک ساز هستند. ادامه اين جريان با توجه به نبود سرمايه و موانع بسيار که ايجاد شد، سخت بود. در "صحرا فيلم" هم فيلم هاي بدي توليد نکرده ايم. خوابگاه دختران و خواب سفيد فيلم هاي باارزشي هستند ما بين تعطيل شدن و فعاليت کردن در مسير ديگر، دومي را انتخاب کرديم و تلاش کرديم همچنان به استانداردها و هدف هايمان وفادار باشيم. ايرج صادق پور فيلمبردار دندان مار پس از سال هاي دوري با اين فيلم به سينما برگشت. او را شما انتخاب کرديد؟ مرحوم صادق پور انساني شريف بود و افسوس که از ميان ما رفت. درگذشت او تلخ ترين خاطره اي ست که از دندان مار دارم. ما دوست داشتيم با عوامل حرفه اي همکاري کنيم، عواملي که حاصل کارشان قابل توجه باشد. صادق پور با نظر مثبت کيميايي و من انتخاب شد و نتيجه کارش در اين فيلم ديدني است. همسر مرحوم صادق پور با لباس سياه عزا براي دريافت آخرين قسط دستمزد او که 150 هزارتومان بود به دفتر ما آمد. درگذشت او همه ما را متأثر کرد. دندان مار از فيلم هايي است که دوستش داريد؟ اين فيلم از فيلم هاي ماندگار سينماي ايران و از آثار درخشان کارنامه تهيه کنندگي من است. در آن شرايط و با توجه به محدوديت ها، دندان مار اتفاق خوبي در سينماي ايران محسوب مي شد. البته مي شد کار بهتر باشد، اما محدوديت ها مانع مي شد. در آن سال ها دندان مار اثري متفاوت و شاخص بود که پس از گذشت زمان ارزش هايش ديده شده است. مسعود کيميايي در گفت و گوهاي مختلف از اين فيلم به نيکي ياد کرده و آن را دوست داشته. خوشحالم که اين اتفاق افتاده است و در توليد اين اثر همکاري کرده ام. از دوستانم که در توليد اين فيلم سهم داشتند، هميشه سپاسگزاري مي کنم. بهترين خاطره شما از "کادر فيلم" چيست؟ همکاري با مسعود کيميايي، رخشان بني اعتماد، واروژ کريم مسيحي، داريوش مهرجويي، سيروس الوند و توليد فيلم هايي که در تاريخ سينماي ايران باقي ماندند. آن سال ها به خاطر ساخت همه آن فيلم هاي ارزشمند برايم عزيز است. به نظر مي رسد مدتي است با رسانه ها قهر کرده ايد. ترجيح دادم از فضاي رسانه اي دور و در محيط آرام تري باشم. احساس کردم اين فضا آزارم مي دهد و نور پروژکتورها چشم هايم را مي زند. از اين فضا دور شدم تا به ادبيات و شعر بپردازم که از دغدغه هاي هميشگي ام بوده. در اين خلوت خودخواسته بيشتر کتاب مي خوانم، شعر مي خوانم و از ادبيات لذت مي برم. منبع:صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]