واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نور به نشانه زندگي نويسنده: فواد نجف زاده تحليل فيلمبرداري فيلم مركز تجارت جهاني ساخته اليور استون، 2008 2749 نفر شامل شهرونداني از 87 كشور در مركز تجارت جهاني (در واقعه يازدهم سپتامبر) مُردند و صرفاً بيست نفر از ميان آوارها زنده بيرون كشيده شدند. جان مك لاگلن و ويل جيمنو (شخصيت هاي اصلي اين فيلم) نفرات هجدهم و نوزدهم بودند. ويل طول سي روز هشت بار جراحي شد و جان به كمايي پزشكي برده شد تا طي شش هفته 27 بار جراحي شود. آن ها اينك بازنشسته شده اند و با خانواده هايشان در نيويورك و نيوجرسي زندگي مي كنند. فيلم در فضاي نيمه تاريك شب با موضوع تدريجي اعداد ديجيتالي كه ساعت 3 و 29 دقيقه را نشان مي دهد و بيداري و تشخيص تدريجي شخصيت اصلي فيلم جان مك لاگلن (نيكلاس كيج) آغاز مي شود . توزيع كنترل شده روشني و تاريكي كه از نماي درشت ساعت شروع مي شود در نماهاي مختلفي كه سركشي جان به اتاق هاي فرزندانش را تا خروج او از خانه نشان مي دهد ادامه مي يابد و حركت هاي دوربين در اين صحنه هاي آغازين نرم و آرام است . نماهاي حاوي جان كه او را در دل شب به سوي محل خدمتش دنبال مي كند گاهي به نماهاي عمومي لاجوردي ساعت گرگ و ميش منتهي مي شوند و ريتم دروني نما و تقطيع ها كماكان نسبتاً كند است. معرفي جيمنو(مايکل پنا) با نماي سربالا از پايين آمدن او از پله هاي خانه اش در فضاي لاجوردي آغاز و به نماي عمومي خيابان صبحگاهي برش مي شود. ريتم در نماهاي معرف متفاوت كه پيدايش تدريجي آفتاب در لابه لاي تصاويري از خيابان ها ، پل ها، ايستگاه مترو و... نشان مي دهند همچنان نسبتا كند است . با چرخش افقي دوربين كه حركت جوان روزنامه به دست را بر عرشه كشتي تعقيب مي كند، افزايش تدريجي سرعت آغاز مي شود، در نماهاي عمومي سربالاي بعدي كه اينك تابش آفتاب را دست كم بر يك سوم از بدنه ساختمان ها نشان مي دهند حركت سريع تر اتومبيل را و در نتيجه افزايش سرعت در ريتم دروني نماها را مي بينيم. چرخش افقي سريع دوربيني كه در تعقيب يك تريلي كه به سرعت مي گذرد به نماي درشت جيمنوي در حال رانندگي مي رسد سرعت را جايگزين كندي و رخوت سپيده دم نيويورك لاجوردي مي كند. ترانه اي كه از راديوي اتومبيل جيمنو پخش مي شود، مي گويد:«آفتاب بر فراز شهر نيويورك مي درخشد» ما تابش آفتاب را بر چهره او مي بينيم. حركت كرين از نماي اندكي بازتر جيمنو در اتومبيلش به نماي عمومي برج هاي دوقلو در فاصله نسبتا دور منتهي مي شود و يازدهم سپتامبر 2001 بر فضاي وسط نما حك مي شود . اين افزايش سرعت در ريتم به كمك حركت مواج استدي كم در مركز پليس كه جابه جايي متقاطع افراد را تعقيب مي كند، ادامه مي يابد و دوربين اينك بر روي مك لاگلن در يونيفرم پليس ثابت مي ماند. شوخي ويل جيمنو و پزولو با قطع هاي سريع كه نام پليس هاي مختلف را بر روي در كمدهايشان نشان مي دهد، ادامه مي يابد و رودريگز(آخرين اسمي كه مي بينيم) با حركت سريع رو به جلوي دروبين در معبري باريك به اجتماع پليس ها ختم مي شود. با ورود مك لاگلن از سمت راست نما، ميزانسن و تغييرات آن نيز به كمك افزايش سرعت در ريتم دروني نماها مي آيد. پس از مركز پليس ، در حركت روبه پايين دوربين كه به پشت سر دو پليس منتهي مي شود هم ابعاد گسترده بنا را مي بينيم هم افزايش سرعت و جنب و جوش افراد را. روز ديگري در يكي از پرجنب و جوش ترين شهرهاي جهان شروع شده و زندگي در معابر و ساختمان ها به جريان افتاده است . نگاه هاي كنجكاو، وظيفه شناسانه و جست و جوگر جيمنو با گذر سايه اي مبهم و غيرمنتظره از روي او و ديگران باعث واكنش و گردش سريع سرش به سمت چپ مي شود . اين نما به نماي عمومي ساختمان ها قطع مي شود و اينك بيننده گذر سايه عظيم هواپيماي غول پيكر را بر روي بدنه ساختمان مي بيند. پس از نمايش اثر ضربه تكان دهنده برخورد هواپيما با برج اول در فضاي داخلي يك از طبقات و واكنش افراد حيرت زده تا لحظه فروريختن آوار بر بدن مك لاگلن و دو پليس همراهش ، ريتم دروني نماها، جنب و جوش افراد و پويش هاي همه جانبه دوربين به حداكثر سرعت ممكن مي رسد و اين همه به بهترين نحو آشفتگي و سردرگمي مراكز كنترل را در برابر واقعه اي غيرمنتظره نشان مي دهند. در فصول نسبتا طولاني بعدي كه حاوي گرفتار شدن مك لاگلن و جيمنو زيرآوارها است، سكون و تاريكي به عنوان حاملان مرگ و تابش هاي اندك نور به عنوان روزنه هاي اميد به ادامه زندگي به كار مي روند. در نماهاي بازگشت به گذشته از ديد دو شخصيت زنده باقي مانده اختلاف شديد كنتراست ،انتخاب رنگ هاي روشن و اشباع شده ، غلبه روشني بر تاريكي در نماهاي گذشته و غلبه تاريكي بر روشني در نماهاي زمان حال فضاي سنگيني و جدال طولاني شخصيت ها را براي زنده ماندن بر ذهن بيننده مي نشانند وهمراه با جلوه هاي بصري موثر جان شيل ، موسيقي حزن انگيز و در عين حال اميداركننده كريك آرمسترانگ ، حركت هاي دوربين سيموس مگ گاروي و شاخص ترين شان حركت كرين طولاني تعقيب كننده خروج مك لاگلن و جيمنو از اعماق تاريكي به فضاي روشن بيرون، پيروزي زندگي را بر مرگ(دست كم در مورد دو شخصيت اصلي فيلم) به نمايش در مي آورند . يك بار ديگر اصول و شيوه هاي روايت داستان در شكلي كاملاً سامان يافته داستاني واقعي را به شكل موثري نمايشي مي كند و در اين ميان سهم فيلمبرداري كم تر از ديگران نيست. منبع: نشريه صنعت سينما شماره84 /س
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]