پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851928075
پیش به سوی نور
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهی به زندگی و شعر ابوالقاسم شابی بزرگترین شاعر تونسپیش به سوی نورهر گاه ملتی عزم زندگى کند/سرنوشت ناگزیر است خواسته او را اجابت کند/و بر شب است که به صبح انجامد/و بر زنجیرها و قیدهاست که درهم شکسته شوند/و هر آنکه شور و شوق زندگى، او را در بر نمىگیرد/در فضاى زندگى فنا و محو مىشود.
این ابیات، بخشی از معروفترین سروده ابوالقاسم شابی (1934ـ 1909) است، شاعر ملی و ضد استعمار تونس که عمرش کوتاه بود، اما شور و شعوری که داشت، عمر شعرش را جاودان کرد، به طوری که حالا وقتی از ادبیات تونس سخن گفته میشود، بیشک اولین چهرهای که توجه را جلب میکند ابوالقاسم شابی است و شعر او نه تنها مورد استقبال همزبانانش در جهان عرب قرار گرفته، بلکه بیرون از مرزهای کشورهای عربی نیز خواننده دارد.شهرت ابوالقاسم شابی به عوامل مختلفی بازمیگردد، از آن جمله، دیدگاه او درباره شعر است. از نظر شابی، شعر تنها ساختار و اسلوب و مجموعهای از الفاظ نیست، بلکه شعر، روح است، حرکت و گفتوگوی عمیق درونی است، تصاویر زیبا و دلربا است، پاکی و صداقت و ذوق رفیع است و بالاخره شعر، زندگی و تمام هستی است. از این رو سراسر شعر شابی، دارای مفاهیم ژرف و عمیق است و آینه تمامنمای زندگی و هستی که از هیچ دقیقهای در آن فروگذاری نشده است.رمانتیسمبرخی منتقدان ادبی، ابوالقاسم شابی را از پیروان مکتب رمانتیسم میدانند، رمانتیسمی که مهد آن در اروپاست، اما رمانتیسم در اشعار این شاعر بزرگ عرب، صبغه دیگری یافته است، به گونهای که شابی را میتوان شاعری رمانتیک از نوع خود دانست. به عبارت دیگر، شابی شاعری فراتر از یک مکتب است و رمانتیسم شابی ویژه اوست و به خوبی توانسته است رمانتیسمی از گونه خاص خود بنا نهد.با ظهور مدرسه «الدیوان» و گرایش ادبای مهجر نسبت به مکتب رمانتیسم، بستر رشد و نمو آن در جهان عرب گستردهتر شد تا جایی که ادبیات و هنر تونس را تحتالشعاع خود قرار داد. از پیشگامان این مکتب در تونس ابوالقاسم شابی است. او با مطالعه کتابهای رمانتیکی و تاثیرپذیری از ادبای مهجر به مکتب رمانتیسم گرایش پیدا کرد و در آثار منظوم و منثور خود علیه ادبیات کلاسیک که حالتی خشک و صرفا تقلیدی داشت، شورید و به ترویج مفاهیم رمانتیکی که با روحیه تجددگرایانهاش سنخیت داشت، همت گماشت. خلق تحولات جدید در شعر او تنها منحصر به صورتهای شعری یا شکل قصیده نیست، بلکه به نوع تعبیر و تحول در معانی هم مرتبط است.برخی نیز معتقدند که شابی از نظر افکار و مضامین شعری به نحو چشمگیری تحت تاثیر آرا و اندیشههای گوته، شاعر آلمانی قرار داشت.تمامی شاعران رمانتیک، اصلیترین و غنیترین الهامهای خود را از طبیعت گرفتهاند. البته این همهچیز آنها نیست، ولی آنها بدون آن هیچ نیستند، زیرا از خلال آن به لحظاتی ناب و والا دست یافتند و از دیدن و نظر به بینش و بصیرت رسیدند و آن چنان که خود به آن معتقد بودند، به اسرار هستی دست یافتند. شابی نیز از این میان مستثنی نبود، او نیز با طبیعت الفتی خاص داشت. (جنبش ادبی که علیه زبان و شیوههای قدیم شعر در جهان عرب شکل گرفت)اراده انسانشابی منادی اختیار و اراده انسان است. او که در عصر استعمار میزیست، در موضوع آزادیخواهی ابتدا به بیداری مردم توجه داشت و در نظر او ملت از خواب خود بیدار نمیشود مگر زمانی که عزم و اراده زندگی در وجودش بیدار شود. شابی از سکوت عالمان دینی در برابر استعمار انتقاد میکرد و خود را به مانند یک پیشوای اجتماعی موظف میدانست که با زبان شعر مردم را به پیش فرا خواند و ملت را سازنده سرنوشت خویش معرفی کند و اندیشههای قضا و قدری را از مغز آنان بیرون کشد.وی شاعری متعهد بود، از این رو مسأله قضا و قدر و جبر و اختیار در باور او جایگاهی حقیقی داشت. به زعم شابی، انسان در دنیای ما نه آزاد مطلق است، نه گرفتار و مجبور محض، بلکه چیزی است میان این دو.اراده از مهمترین مضامین به کار رفته در قصاید و اشعار ابوالقاسم شابی است که از حیث تقسیمبندی در وطنیات یا شعر ملی یا شعر سیاسی ـ اجتماعی او میگنجد. این شاعر ایمان دارد که زندگی و حیات، اصل است و انسان برای کمال زندگی میکند. وی معتقد است همان گونه که در قرآن آمده: خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نخواهد داد مگر آنکه در وجود خود تغییر ایجاد کند.ارادهاى که ابوالقاسم شابی از آن به آزادى تعبیر مىکند، همان چیزى است که وجود انسان را توجیه مىکند، تمایل به خلود و جاودانگى را در او زنده مىسازد و به وى تحمل و شکیبایى مىبخشد. جالب آن است که بدانیم عصر شابى، عصر حاکمیت افکار منحرف و اشتباهى بود که رنگى از تقدس داشت. بسیارى از علماى دینى که مسوولیت سنگین هدایت اجتماع را داشتند تن به سکوت و خفقانى مرگآور سپرده، در سکر عوالم انزواى خویش غوطهور بودند و برخى هم پا را از این فراتر نهاده، در دامن استعمار سقوط کرده بودند و با آن همکاسه شده، منادى صبر سیاه، سازش و تسلیم به قضا بودند. تا جایى که شابى قصیدهاى بسیار تلخ، نیشدار، سرزنشکننده و در عین حال دلسوزانه را با قلبى بىشائبه که حاوى پیامهاى بزرگى است، با این مطلع مىسراید:اهل علم در خوابى عمیق غوطهورهستند و آنچه را که جهان پیرامونشان، براى آنها بازگو مىکند، نمىشنونداى حامیان دین، شما سکوت پیشه کردهاید، سکوتى زشت و ناخوشایندخفتهاید و چشمانتان را مستى و سکر خواب پر کرده است، در حالى که سیل توفنده سیاهى در راه استشما سکوت کردهاید و چشم به تاریکى و ظلمتى دوختهاید که در لایههاى آن، نشانههاى کفر آشوبزده و گستاخ نهفته استدر پایان همین قصیده است که شاعر با دلآزردگى مىگوید:خداوند آن قومى را لعنت کند که به تیرهاى ستمگران و ظالمانى که به سویش نشانه رفتهاند، اهمیتى نمىدهداز آنجا که جامعه دینى در زمان شاعر، یک جامعه مرده و پر از خرافات و تقلیدهاى کورکورانه بود و عدهاى عالم ناآگاه و یا خیانتپیشه و منافق که منادى تسلیم، خفت، ذلت و صبر سیاه و خواستار تحمل رنجها و مشقات به وسیله مردم براى دریافت اجر اخروى بودند و همگام با استعمار بیرحم بیگانه، بر لوح سرنوشت مردمان رقمى دیگر طرح مىزدند، افرادى چون شابى مجبور شدند با ترسیم این جنبه زشت از حیات ملت خود، عمق فاجعه را بنمایانند.اراده مورد نظر شابى، اراده عرفى است و اراده عرفى در چارچوب اراده تفویض شده از جانب خداوند به انسان مىگنجد و در اموری چون مرگ، حیات، تولد، تغییر نوامیس و قوانین طبیعى در حالت عادى، دخالت ندارد. پس وقتى که شابى از اراده انسانى دفاع مىکند و با حرارت و ایمان از شدت نفوذ و قدرت عملى آن سخن مىگوید به امورى خارج از نیمه جبرى زندگى نظر دارد، زیرا انسان به طور نسبى مختار یا مجبور است و در هیچ یک از این موارد حق تصرف مطلق ندارد.او به قضا و قدر به عنوان ناموس خلقت اعتراف مىکند و حقیقت این است که چنان قضا و قدرى در طول اراده خالق هستى است و اراده انسان متصل به آن است. اگر انسانى ارادهاش بر خیر باشد و عزم کند، خداوند نیز «یهدى من یشاء» است و او را در جهت خیر و صلاح هدایت مىکند و اگر عزم بر کاهلى و سستى و ضعف کند، بر اساس قانون هستى بدان سو سوق داده مىشود. آنچه ملت او در آن زمان برگزید، این راه بود. قدرت جابرانه چنین سرنوشتى تا زمانى است که انسان در برابرش ضعیف و منفعل باشد، ولى اگر انسان عزم زندگى در سر داشت، قدرت سرنوشت و قضا و قدر را به خود منتقل مىکند. شابى مىگوید:«بگذاریم سرنوشت کار خود را انجام دهد. ما نیز باید کار خویش را بکنیم. اگر قلب ما انباشته از نور باشد، دیگر چه ترسى از تاریکى و سیاهیهاست، ما اقیانوسى وسیع با ساحلهایى دور خواهیم شد که سلطه بارانها و طوفانها، تنها بر رونق و حیات و مواج بودن آن خواهد افزود.»عشقعشق از موضوعاتی است که فکر شابی را به خود مشغول کرده. او از نگرش سنتی به عشق انتقاد میکند و معتقد است که این نگرش، نگرشی مادی و جسمی بوده و به جنبههای روحانی و معنوی عشق و زن توجهی نشده است. شابی عشق را از غم، اندوه، وجود، زندگی و عزت خود میداند. مهمترین ثمره زندگی ادبی شابی شعر اوست که در نوجوانی و با سرودن قصیده «الحب» آغاز شد.همچنین شابی که شاعر انقلابی و دردمند است، تنهاترین تنهاییهایش، غم و اندوه اوست و قلبش آکنده از عشق و محبت است. آنچه در وجود او موج میزند دوستی او به مردم است. او بیشتر از آنکه نگران سرنوشت و آینده خویش باشد، قلبش برای آینده ملت و مردمش میتپد. او میخواهد که بر ستمگران بشورد و قلم تنها سلاحی است که در دست دارد. بنابراین خواستههای درونی خویش را با زبان شعر بیان میدارد.جدای از این حس میهنپرستی و وطندوستی، شابی تعاریف بسیار لطیفی از عشق در دیوان خود بر جای گذاشته است. او سایه عشق را بر سر همه مظاهر هستی مشاهده میکند و هرگاه که به درخشش سپیدهدم چشم میدوزد یا آنگاه که به آوای دلنشین پرندهای خوشالحان گوش میدهد یا زمانی که عطر سرمستکننده گلها را حس میکند، عشق را در درونِ همه آنها جاری و ساری مییابد:هرگاه سپیده سرمیزند، نور عشق در آن وجود داردهرگاه پرندهای آواز بخواند، پژواک صدایش در آن استاو عشق را دارای قدرتی خارقالعاده میداند که از آسمان فرود آمده و آن را ودیعهای الهی معرفی میکند که جادویی خارقالعاده و بیمانند دارد. در نگاه شابی، عشق میتواند دارای تاثیرات مختلفی باشد و جلوههای آن در افراد مختلف، به صورت متناقض ظهور کند، به طوریکه در شعر او عشق گاه مایه بدبختی و بیماری و رنج تلقی میشود و گاه مایه عزت و سربلندی:ای عشق، تو راز بلای من و غمها و ترس و سختی منیو راز ضعف من و اشکها و بیماری و سوزش عشق و بدبختی منیای عشق، تو راز وجود من و زندگی من و سربلندی و عزت نفس منی.عشق از نظر شابی، به انسان نیرویی میدهد که او را به تحمل انواع سختیها و غصهها قادر میسازد و به انسان این توانایی را میدهد که با غم و غصههای عالم مبارزه کند و اگر این عشق وجود نداشت، معلوم نبود که آیا انسان میتوانست در برابر این همه درد و رنج دوام بیاورد یا نه:ای عشق، من به وسیله تو بود که غم و اندوه را نوشیدمعشق نهر شرابی است که هر کس از آن بچشد، در دوزخ فرو میرود و از سوختن هراسی ندارد، و اینگونه است که شاعر عشق را نهایت آرزوهای زندگی مینامد و چنین میسراید:عشق نهایت آرزوهای زندگی استپس وقتی که بمیرم از هیچ چیز خوف و هراسی ندارمزندگیدر دنیای ادبیات، شعرایی که میان شعر و زندگی، پیوند و ارتباط برقرار کردهاند و شعر را آینه زندگی قرار دادهاند، بسیارند، اما از این نظر، هیچ یک بر شابی برتری نمییابند، زیرا او در مدت کوتاه عمر خویش توانست بر پایه پیوندی پراحساس با طبیعت و الهام از آن، نغمههای دلنشینی را از زندگی بر تارهای شعرش تصنیف کند و تصاویری بدیع و یکتا از تمامی زوایای مختلف زندگی در دنیای ادبیات، خلق نماید، تصاویری که زندگی ایدهآل را در بازگشت به بساطت و سادگی زندگی طبیعی و روستایی ترسیم میکند و نغمههایی که صدای این شاعر زندگی را از تمامی لحظات زندگی، از لحظههای غم و اندوه و یاس تا لحظههای ناب امید و شوق به زندگی، به گوش میرساند. آری در تاریخ شعر عربی، هرگز جوانی را نمییابیم که این چنین صادقانه از زندگی تعبیر کند.مرگاز مهمترین مسائلی که فکر بشر را از دیرباز به خود معطوف کرده، مساله مرگ است که مکاتب فلسفی، ادبی و هنری معاصر نیز از آن غافل نبودهاند و تلاش کردهاند از زاویه دید خود بدان بپردازند و راز آن را بگشایند.در ادبیات معاصر عرب نیز ابوالقاسم شابی، از جمله کسانی است که در دیوان کم حجم خود بارها به این مساله پرداخته و به تاثیر از انگیزههای مختلفی چون گرایش ادبی، بیماری قلبی، مرگ عزیزان و اعتقادات دینی، اشعاری پیرامون مرگ سروده است.بیشترین بىتابى و طغیانهاى روحى شابی، زمانى است که وى انسان را در مواجهه با مرگ مىبیند. شابى نیز در مواجهه با مرگ، خروش معترضانه نوع انسان را داشت، به خصوص که او با تمام وجود، سایه هولناک و مهیب مرگ را همواره بر خویشتن حس مىکرد و در طول ابتلا به بیمارى قلبی، بارها در برابر مرگ، خیره، چشم در چشمان سرخ او دوخت و در جهنم سوزانى که دردهاى جانکاه برایش ساخته بودند، بارها لهیب سوزان آن را با جان لمس کرد.آثار ابوالقاسم شابیابوالقاسم شابی با آنکه عمر کوتاهی داشت، آثار شعری و نثری زیادی بر جای گذاشته است.بسیاری از مقالات و اشعار شابی در مجلاتی مثل «آپولو»، «الفکر» و هفتهنامهها و ماهنامههای جهان عرب بویژه مصر منتشر میشد.شابی همچنین کتابهای مختلفی را به چاپ رساند که از مهمترین آنها میتوان به مجموعه «اغانی الحیاه» و تحقیقی با عنوان «الخیال الشعری عند العرب» اشاره کرد.او همچنین نامههای خود را با عنوان «رسائل» و همچنین یادداشتهای روزانه خود را با نام «یومیات» منتشر کرد.او همچنین در زمانه استعمار میزیسته است و به همین دلیل در آثار او به وفور مضمون مبارزه به چشم میخورد.امیرحسین بلاغتتهیه و تنظیم: مهسا رضایی – ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
نگاهی به زندگی و شعر ابوالقاسم شابی بزرگترین شاعر تونسپیش به سوی نورهر گاه ملتی عزم زندگى کند/سرنوشت ناگزیر است خواسته او را اجابت کند/و بر شب است ...
اکنون بیش از 250 میلیون نفر در دنیا مبتلا به اعتیاد هستند و این آمار روز به روز در حال ... پیش به سوی نور-نگاهی به زندگی و شعر ابوالقاسم شابی بزرگترین شاعر .
محفل معنوي شمعي به سوي نور در اردبيل برگزار شد-محفل معنوی شمعی به سوی نور در ... وی گفت اگر دولتی همسان با دین مداری پیش رود ارزش واقعی حكومت اسلامی مشخص ...
اندروید پیش به سوی بازی های سه بعدی پر سرعت-merikh_merikh17-03-2010, ... موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آس.
مورینیو: پیش به سوی دو جام دیگر مربی پرتغالی به رای اسپورت گفت:« من مرد ... احادیث و روایات: امام کاظم (ع):از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را ...
پیش به سوی موفقیت...-سازنده ترین کلمه گذشت ... به آن ارج بنه بی رحم ترین کلمه تنفر است ... از بین ببرش سرکش ... آنرا با نور علم روشن کن کشنده ترین کلمه ...
کریستین ساینس مانیتور: ایران و آمریکا محتاطانه به سوی گفت و گو پیش می ... روابط جمهوری اسلامی ایران و بریتانیا:فرود پیوسته و ناهموار-سیاست > چهره ها - نور محمد ...
از سوی مؤسسه فرهنگی انتظار نور پرسمان مهدویت ، مجموعه پرسش و پاسخهایی در مورد مهدویت ... به گزارش خبرگزاری مهر حجت الاسلام معصومی مسئول مؤسسه فرهنگی انتظار نور با اشاره به ... علمای جهان اسلام در برقراری وحدت مسلمین بیش از پیش تلاش كنند ...
در سلسله مطالب بسوی میهمانی با توجه به آموزه های رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه ش. ... پیش از استفاده گسترده از اتومبیل، شرکتکنندگان در میهمانی، به سوی عروس و داماد ... ایام اعتکاف، اهل عبادت را عید حضور است و اهل غفلت را روزنه ای به سوی نور.
راهی به سوی آزادی شعر ششمخمینی و زنان ایران انقلابیشعار انقلاب: «خواهر، حجاب سنگر تو است! ... زنان ایران برای کمک به کشور خودبدون ترس برخاستند، حجاب سنگر آنها شد. ... بن ابی سفیان با عقل شیطانی خود در جهان ساخته اند، راهی به سوی نور بگشاید؟ ... بود من رهسپار قله و او راهی دره تلاقی مان پای اجاقی که هنوزش آتشی از پیش بر تن ...
-