تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تی‌وی وال: ایده‌ای نوین برای دکوراسیون داخلی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1812933431
عامه پسند و كم رمق
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عامه پسند و كم رمق نويسنده: حسين آرياني نقدي بر «خروس جنگي» ساخته مسعود اطيابي آغاز فيلم با لطيفه هايي كه رضا عطاران عليه زنان مي گويد پيش درآمدي اثري است كه در آن شاهد تقابل مردها و زن ها هستيم. شروع داستان هم همين مساله يعني اختلاف زن و شوهر را تأييد مي كند. اختلاف آن ها هم به دليل كار زياد مرد و بي توجهي او به خانه و خانواده است.در نهايت اختلاف زن و شوهر به جايي مي رسد كه آن ها جايشان را با هم عوض مي كنند. زن كارهاي سالن پذيرايي را برعهده مي گيرد و مرد كارهاي خانه را تا هر كدام كاري ديگري را بي اهميت جلوه دهند. اما نتيجه اين تقابل روندي معكوس دارد و بدل به نوعي نقص غرض مي شود. وقتي زن(مريلا زارعي) به سالن پذيرايي مي رود و در دفاع از حقوق زنان شعار مي دهد، حدس مي زنيم كه فيلسماز مي خواهد به قابليت هاي ارزشمند خانم ها در مشاغل مختلف اشاره كند، ولي هرگز چنين نمي شود. كاري كه در نهايت شخصيت زن انجام مي دهد، تغيير دكوراسيون تالار و بلندپروازي با پول پدرش است. اين جا هم به جاي آن كه به قابليت هاي خود زن تأكيد شود، پول پدر كه در نهايت خود او هم يك مرد است راهگشا مي شود. در نهايت اختلاف زن و شوهر با يك درس اخلاقي سطحي كه حاصل قياس زندگي آن ها با ازدواج يك مرد مذهبي متعصب با يك زن آلامد و امروزي در سالن كم رنگ مي شود، بدون آن كه اصل قضيه و اختلاف حل و فصل شود و در نهايت هم گره ديگر درام يعني بدهكاري به مرد لمپن (كيانوش گرامي) به دم دستي ترين شيوه باز مي شود و درام با يك برخورد فيزيكي لمپن گونه به نتيجه اي درخور نمي رسد و در سطح باقي مي ماند. صحنه اي كه عطاران در رؤيا نتايج اعمال سخت گيرانه گذشته اش را مي بيند هم يك نوع نتيجه گيري اخلاقي مستقيم و سطحي را القا مي كند، در حالي كه در طول فيلم نتايج اعمال نادرست او را ديده ايم. اين نوع شيرفهم كردن تماشاگر روش بسيار ابتدايي دست كم گرفتن فهم مخاطب است. بسياري از شوخي هاي فيلم تحميلي و دم دستي هستند، مثل صحنه هايي كه دست عطاران سهواً به سرِ پسرش برخورد مي كند و متأسفانه چنين شوخي هاي بي مزه و غيركميكي بارها در فيلم تكرار شده اند. زدن كيك خامه اي به صورت عطاران هم از جمله همين شوخي ها است. اگر در دوران سينماي صامت تنها زدن كيك خامه اي به صورت خنده دار بود، الان ديگر اين شيوه جواب نمي دهد و به تنهايي كافي نيست، بلكه بايد زمينه سازي كميك درستي داشته باشد؛ مساله اي كه در فيلم به درستي رعايت نشده و در نتيجه پرتاب كيك خامه اي به عملي بي اثر و غيركميك بدل شده است. عنصر ديگري كه در فيلم به نحوي كليشه اي و غير خلاقانه به كار گرفته شده ، اغراق است . فيلم مي خواهد با استفاده از عناصر اغراق آميز و مجرد و بي ربط با درام اصلي به هر نحوي از تماشاگر خنده بگيرد. از جمله اين عناصر اغراق آميز افكت هاي تحميلي هستند كه به تصاوير افزوده شده اند. مثلاً افكت بلند قورت دادن آب دهان يا صداي غرش تمساح عروسكي كه نه تنها خنده دار نيستند ، بلكه حتي عناصري زائد و آزاردهنده به شمار مي آيند. معدودي از صحنه هاي كميك فيلم پرداخت بهتري دارند. مثل صحنه اي كه عطاران از خدا كمك مي خواهد و بعد با روشن كردن كبريت ، گاز منفجر مي شود و او به گوشه اي پرتاب شده ، ولي از خدا تشكر مي كند. در اين صحنه موقعيت كميك به خوبي با شيوه بازي راحت و بداهه پردازانه عطاران تركيب شده است. كارگردان سعي كرده با برخي تمهيدات سينمايي به فضاي كسل كننده و شوخي هاي كم رمق آن نيرويي مضاعف ببخشد . مثلاً مي توانيم به تدوين موازي بين درگيري در كارخانه و بازي عطاران و بچه با پلي استيشن اشاره كنيم كه بدين ترتيب كارگردان خواسته به فصل درگيري در كارخانه با تدوين موازي هيجان بيشتري ببخشد و دست به يك قياس تصويري براي القاي تنش بزند و به عبارت ديگر دعوا در كارخانه را با بازي كامپيوتريِ اكشن نوعي معادل سازي تصويري كند. جامپ كارت هايي روي تصاوير كار كردن عطاران در خانه يا موقع پخش برنامه آشپزي هم تمهيدي است كه نمي تواند براي نجات لحظات كميك ناموفق فيلم موثر باشد و به فيلم جاني تازه ببخشد. بسياري از شخصيت هايي كه در فيلم مي بينيم شخصيت هاي تكراري ساير فيلم هاي عامه پسند هستند. مثلاً به نقش هاي احمدپورمخبر و كيانوش گرامي در فيلم نگاه كنيد كه عيناً شخصيت هايي كه در گذشته بازي كرده اند را تكرار مي كنند. پورمخبر همان شخصيت پيرمرد شوخ و شنگ را دارد كه مشغول حركات موزون است و گرامي هم همان لمپن قلدر هميشگي است كه از فيلم فارسي هاي سابق تا به امروز حضور داشته و دارد. در مجموع خروس جنگي يك فيلم عامه پسند معمولي است كه قصد دارد مخاطب را سرگرم كند. البته شايد در هدف خود هم موفق شود، اما اگر بخواهيم با ديدن جدي و سينمايي از لحاظ قواعد ژانر كمدي و خلق موقعيت هاي خلاقانه به فيلم نگاه كنيم، يكي از بي شمار كمدي هاي عامه پسندي است كه سال هاست كارگردان هاي اين نوع سينما از روي دست هم كپي كرده و روانه پرده مي كنند. منبع:نشريه صنعت سينما شماره84 /خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها