تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس با آبى غسل كند كه پيش‏تر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، كسى را جز خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798167321




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت نعمت احمدی از دستگیری شمس الواعظین در عید دیدنی مرتضوی/ وزارت اطلاعات مرجع تشخیص جاسوس است


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: روایت نعمت احمدی از دستگیری شمس الواعظین در عید دیدنی مرتضوی/ وزارت اطلاعات مرجع تشخیص جاسوس است
بعد از صحبت های آقای یونسی یکی از بدعت های که آقای مرتضوی در زمان خودش گذاشته بود یک بار دیگر تکرار و گفته شد که تشخیص جاسوس از وظایف قوه قضائیه است؛ حال آنکه در بند ب ماده 10 قانون وزارت اطلاعات به صراحت اعلام شده است: « کشف توطئه‌ها و فعالیتهای براندازی، جاسوسی، خرابکاری و اغتشاش علیه استقلال» از شرح وظایف این وزارت خانه است.
آفتاب‌‌نیوز : علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت هفتم و هشتم  به تازگی با بیان حقایقی تازه از پرونده مرگ زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی_ کانادایی یک بار دیگر نام سعید مرتضوی و نقشش در این پرونده را بر سر زبان ها انداخت، علی یونسی گفته بود وزارتخانه تحت امر او تشخیص داده بود زهرا کاظمی جاسوس نیست اما مرتضوی اصرار داشت بر او برچسب جاسوسی بزند.اما در مورد نحوه مرگ زهرا کاظمی محمد سیف زاده  وکیل اولیای دم او درگفت و گویی که در هفته نامه صدا گفته است: گزارش مجلس ششم آقای مرتضوی را قاتل اعلام کرده بودند. در آن گزارش باصراحت، کمیسیون به این نتیجه می‌رسد که قاتل، مرتضوی است. گزارش می‌گفت نصف شب، سه نفر از ماموران، با آقای مرتضوی وارد سلول می‌شوند و آنجا اتفاقی میافتد که خانم کاظمی حالشان بسیار وخیم می‌شود و با سرعت او را به بیمارستان می‌برند.


با توجه به این اظهارات و مطرح شدن مدارک و استناد های جدید سوال اینجاست که آیا امکان به جریان افتادن دوباره این پرونده وجود دارد یا خیر؟ نعمت احمدی در گفت و گو با جماران در مورد این موضوع و ماجرای عید دیدنی با سعید مرتضوی در سال 79 که موجب بازداشت ماشاالله شمس الواعظین می شود، توضیح می دهد: 


با توجه به اظهارات جدید آقای یونسی و سیف زاده در مورد پرونده زهرا کاظمی امکان رسیدگی مجدد به این پرونده وجود دارد؟


 ضمن احترام به آقای یونسی باید به ایشان گفت: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ بعد از صحبت های ایشان یکی از بدعت های که آقای مرتضوی در زمان خودش گذاشته بود یک بار دیگر تکرار و گفته شد که تشخیص جاسوس از وظایف قوه قضائیه است؛ حال آنکه در بند ب ماده 10  قانون وزارت اطلاعات به صراحت اعلام شده است: « کشف توطئه‌ها و فعالیتهای براندازی، جاسوسی، خرابکاری و اغتشاش علیه استقلال» از شرح وظایف این وزارت خانه است. اساساً وزارت اطلاعات برای این مسائل شکل گرفته است در حالی که قوه قضائیه وظیفه اش تطبیق موضوع با قانون است نه این که مرجع تشخیص جاسوسی باشد.


به باور من ما هم از نظر شکلی و هم محتوایی در پرونده خانم زهرا کاظمی درست عمل نکردیم. یعنی هم تشخیص جاسوسی که وظیفه وزارت اطلاعات بود را به دادگستری محول کردیم و هم در نحوه رسیدگی، پرونده را به خود آقای مرتضوی که در این پرونده متهم بود، واگذار کردیم. با توجه به این ایراد ماهیتی و شکلی این پرونده از موجبات اعاده دادرسی است و بالاخره روزی باید تکلیف این پرونده روشن شود.


فردی مقابل درب زندان اوین دستگیر می شود و 4 روز بعد جنازه اش از داخل زندان بیرون می آید. این موضوع با توجه به کانادایی بودن این فرد خسارات زیادی را به کشور ما بار کرد که تکلیف همه این خسارت ها و مرگ این فرد باید روشن شود.


همان سال در گزارشی که مجلس ششم، آقای محسن آرمین و چند نفر دیگر تهیه کردند ساعت ها را تقسیم بندی کرده بودند. یعنی تمام مدت زمانی که خانم کاظمی در اختیار بازجو، دادستانی یا زندان بوده است مشخص شده است و اعمالی که بعدا آقای مرتضوی در مورد سرپوش گذاشتن به این پرونده انجام داد هم مشخص است. مثلا او از آقای خوشوقت که مدیر کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد وقت، خواسته بود که بنویسد زهرا کاظمی جاسوس است که ایشان مقاومت کرد و... البته آقای خوشبخت برادر یکی از عروس های مقام معظم رهبری است که سعید مرتضوی در آن زمان این موضوع را نمی دانست. به هر جهت مرتضوی آن پرونده را در سکوت مختومه کرد اما الان که حقایق برملا شده است کاش دستگاه قضائی برای اعاده حیثیت خودش این مطلب آقای یونسی را به عنوان سندی برای اعاده دادرسی بپذیرند و پرونده را مجدداً رسیدگی کنند که خوشبختانه دادستان محترم روز گذشته گفتند نه به دلیل اظهارات یونسی ولی به اتهام دادستان سابق رسیدگی می شود. هر چند در آن زمان اگر به گزارش کمیسیون اصل  نود مجلس در مورد این پرونده توجه می شد ما به بن بستی به نام زهرا کاظمی روبرو نمی شدیم.


مختومه بودن پرونده مانع این رسیدگی نمی شود؟


مختومه بودن پرونده تا زمانی است که سند جدیدی نباشد. زمانی که اسناد جدیدی در مورد پرونده ای کشف شود مطابق ماده 477 آئین دادرسی کیفری رئیس محترم قوه قضائیه  اگر رأی قطعی صادره از هریک از مراجع قضائی را خلاف شرع بیّن تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضائیه برای این امر تخصیص می‌یابد رسیدگی و رأی قطعی صادر شود» البته در  این پرونده باید شاکی خصوصی هم مجدداً در خواست اعاده دادرسی را مطرح کنند.


آقای شمس الواعظین در مصاحبه با روزنامه همدلی گفته بودند که در سال 79 شما با ایشان تماس گرفتید و گفتید که به دیدن سعید مرتضوی برویم و... و در آخر گفته بودند هنوز این که آن دستگیری از کجا مهندسی شده بود برایم مبهم است.


داستان به این صورت شد که بعد از عید سال 79 که پرونده بدوی آقای شمس الواعظین در شعبه 1014 به ریاست آقای مرتضوی، منجربه محکومیت 2 سال و شش ماه زندان  برای او شده بود. یک روز آقای مرتضوی به من زنگ زد و گفت شما برای عید دیدنی پیش ما نمی آیید؟ فکر می کنم همین زنگ هم به آقای شمس الواعظین زده شد. ما بوی خوشی از دعوت این چنینی احساس نکردیم. چون قبلاً چنین چیزی سابقه نداشت. از آقای سیف زاده که همکار من در این پرونده بود خواستیم که به شعبه 27 تجدید نظر برود و ببیند که پرونده در چه مرحله ای است. ایشان به این شعبه مراجعه کرد و گفت پرونده در نوبت خودش است و هنوز رسیدگی نشده است. ما خیالمان راحت شد که این حکم بدوی قطعی نشده است و از طرف دیگر هم فکر کردیم که اگر پرونده جدیدی طرح شده باشد نمی تواند منجر به بازداشت شود. بنابراین به دفتر مرتضوی در طبقه پنجم  ساختمان شهید بهشتی رفتیم و مرتضوی استقبال گرمی از ما کرد. تازه از یزد برگشته بود و کلی سوغات آورده بود. خیلی گرم و گیرا از ما پذیرایی کرد اما مرتب پشت میز می رفت و با تلفن با جایی صحبت می کرد و می گفت منتظرم و... تاقبل از تماسی  که منتظرش بود ما را نگه داشت و سرانجام تماسی که منتظرش بود گرفته شد و بعد از این تماس ملاقات را تمام و از ما خداحافظی کرد.


ما از دفتر مرتضوی خارج شدیم و از طبقه پنجم تا طبقه همکف و کوچه بیمه آمدیم، همین موقع ماموری آمد و دست من را گرفت و گفت شما بازداشت هستید من را به اتاق آقای تشکری برد. آقای تشکری به مامور گفت ایشان را چرا آوردی؟ مامور گفت آقای شمس الواعظین هستند. یعنی مامور سوژه را نمی شناخت. در همین زمان شمس الواعظین و غفور گرشاسپی هم که در آنجا بود از در خارج شدند و 10 متری هم از در دور شدند؛ من به نوعی اشاره ای به شمس داشتم که بزن به چاک، شمس هم متوجه این مساله شد ولی مامورها بدو رفتند و آقای شمس را آوردند. آقای تشکری گفت که آقای شمس الواعظین بازداشت هستند. گفتم به چه استنادی؟ گفت حکم تجدید نظر دادگاه صادر شده است. گفتیم حکم کجاست؟ جواب داد همین الان فکس شده است. گفتیم این موضوع رویه خودش را دارد باید ابلاغ شود و... گفت این ها دیگر قصه است ایشان بازداشت هستند. گفتیم پس حکم را بدهید، همزمان مرتضوی هم آمد پائین و گفت حکم را به شما بدهیم که بروید پناهندگی بگیرید، یا آبروی دادستانی را ببرید؟ گفتیم اگر حکم درست است چرا باید آبروی دادستانی برود اگر هم غلط است که چرا صادر کردید.


بالاخره این بگو مگو های ما جواب نداد و آقای شمس الواعظین روانه زندان شدند. ماشین و تلفنشان مانده بود که من چون ماشین داشتم آقای گرشاسپی ماشین آقای شمس را برد و گوشی همراهش هم تحویل من شد.


پس خود سعید مرتضوی هم به شما و هم به شمس الواعظین زنگ زد چون آقای شمس الواعظین گفته بودند که شما با ایشان تماس گرفته بودید  و گفتید برای عید دیدنی به دفتر مرتضوی برویم


آقای مرتضوی هر دوی ما را دعوت کرد و به من هم زنگ زد حالا اگر هم به شمس زنگ نزده باشد در تماسی که با من گرفت هردوی ما را دعوت کرد. ولی ما اعتماد نکردیم و قبلش وضعیت پرونده را برسی کردم اما زمانی که ما در دفتر مرتضوی حضور داشتیم در همان زمان کوتاه پرونده از نوبت خارج می شود، حکم تائید و به مرتضوی فکس می شود. یعنی همان زمانی که در دفتر مرتضوی نشسته بودیم و مرتضوی مدام با تلفن صحبت می کرد، داشت حکم شمس را قطعی می کرد.


مرتضوی در سال 72 برای من پرونده درست کرد وثیقه من را نپذیرفت و من را به زندان انداخت. به خانمم گفته بود به احمدی بگو با رادیو صحبت نکند، آزادش کنم. من در همان زمان به مرتضوی گفتم که با همه این اوصاف من آنقدر مردانگی دارم که روزی که تو را محاکمه می کنند مجانی وکالتت را بپذیرم.


منبع: جماران





۱۴ اسفند ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن