محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798136442
داعش به جنگجویان خود چقدر حقوق میدهد؟ + عکس
واضح آرشیو وب فارسی:الف: داعش به جنگجویان خود چقدر حقوق میدهد؟ + عکس
تاریخ انتشار : سه شنبه ۷ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۱۰
جوانی آلمانی تونسی هستم.از کودکی در گوشم از سرزمین شام و جهاد و جنگ آخر الزمان و دابق گفته بودند. از وقتی خود را شناختم، یک آرزو داشتم، اینکه خود را به سرزمین شام برسانم و در نبرد آخر الزمان شرکت کنم. «در رقه بودم»، حکایت جوانی آلمانی تونسی تبار است که پس از ظهور گروه تکفیری «داعش» با وعده هایش فریب خورده، راهی سرزمین «شام» می شود. این درحالی است که پیش زمینه پیوستن به این گروه در او وجود داشت، آنجا که می گوید: «از کودکی در گوشم از سرزمین شام و جهاد و جنگ آخر الزمان و دابق گفته بودند»، لذا در جوانی برای تحقق رویایش راه سوریه را پیش می گیرد تا به داعش ملحق شود و زندگی خود را در سرزمین «خلافت اسلامی» مورد ادعای داعش ادامه دهد.» خیلی زود درمی یابد، داعش و سرزمین شام و خلافت اسلامی «سرابی» بیش نیست، لذا تصمیم به جدایی از داعش می گیرد و پس از فرار، دیده های خود طی مدت زمان اقامتش در رقه و شرکت در نبردهای داعش روایت می کند. «هادی یحمد»، نویسنده تونسی و مولف کتاب «در رقه بودم» روایتگر حکایت این جوان آلمانی تونسی است که خود را «ابو زکریا» معرفی می کند و به طور کاملا تصادفی با هم آشنا می شوند.
هادی یحمد انتشار این کتاب در کشورهای عربی با استقبال بسیاری مواجه شد. اهمیت این کتاب در این است که برای اولین روند زندگی در مناطق تحت تصرف داعش، اعتقادات و باورهای این گروه، نحوه تعامل این گروه با عناصر خود، عوامل جذب و دفع جوانان به داعش و نحوه نگرش و تفکر این گروه را به زبانی ساده و مستقیم در قالب داستان بیان می کند. لذا می توان گفت، «در رقه بودم»، اولین کتابی است که به زبان عربی و به طور مستند از زوایای پنهان داعش سخن می گوید. ترجمه این کتاب با اندکی تلخیص را به روح پاک شهدای مدافع حرم از جمله شهید «محسن حججی» تقدیم می کنیم. فصل اول: در تدارک فرار/اواخر ژانویه 2016 میلادی روزی که در «منبج»، از شهرهای شمالی سوریه بودم، را فراموش نمی کنم. هوا سرد و بارانی بود. خانه ای در مرکز شهر کرایه کرده بودم. تعجب می کنم، چرا خانه ای که تا 2 ماه قبل، پیش از خروج از رقه در آن زندگی می کردم، را به یاد نمی آورم. شاید برای این بود که اصلا چیزی برای به خاطر سپردن نداشت، بی روح و سرد. مثل تمام خانه هایی که در شهرها و مناطق تحت تصرف داعش در شمال سوریه، در رقه، الباب و منبج وجود داشتند. بیش از آنکه دوست داشته باشم، زوایای آن خانه را به یاد بیاورم، آرزوی به یاد آوردن چهره صاحبان آنها را داشتم. بارها به ذهنم فشار آورده بودم، اما بی نتیجه بود. ولی اولین بار که چنین خانه ای را کرایه کردم، فراموش نمی کنم. در دنیای دیگری سیر می کردم. خود را به نام «مهاجر»[عناصر خارجی داعش] در صفوف داعش می دیدم. برای رسیدن به سرزمین «خلافت اسلامی» که «ابوبکر البغدادی» تاسیس آن را اعلام کرده بود، سر از پا نمی شناختم. برای همین رنج سفر را به جان خریده بودم تا به زندگی خود در سرزمینی ادامه دهم که در آن «ظلمی روا داشته نمی شد». این جملات مرا به یاد یکی از تولیداتم در دفتر تبلیغات داعش در استان «حلب» می اندازد - چون بخشی از فعالیت هایم در داعش تولید کارهای تبلیغاتی و رسانه ای بود - در بخشی از فیلم تبلیغاتی که ساخته بودم، عینا از این جملات استفاده کرده بودم. به خوبی به یاد می آورم. آن روزها در شهر «الباب» مستقر بودم. به من مسئولیت تولید فیلمی تبلیغاتی برای داعش داده شد. سناریو فیلم این گونه طراحی شده بود که اول فیلم، من داستان مهاجرتم از آلمان به تونس و سپس ترکیه و سوریه را روایت کنم. من هم چنین کردم :«از مهاجرتم به تونس گفتم .. از اینکه آلمانی تبار بودم و سودای زندگی در سرزمین خلافت را در سرمی پروراندم». هدف فیلم انتقاد از مهاجرت مردم سوریه و ترک میهن اشان بود. از قضا تولید این فیلم مصادف شد، با مرگ «آلان»، کودک 3 ساله کُرد سوری در سواحل ترکیه طی ماه سپتامبر 2015 و تصمیم من برای جدایی از داعش. این فیلم را درحالی ساختم که به آنچه در آن می گفتم، دیگر ایمان نداشتم. تنها چیزی را که از من خواسته شده بود، انجام می دادم. سرزمین خلافت اسلامی آنگونه نبود که توصیفش می کردند. من با آن کسی که به محض پای گذاشتن به خاک سوریه و ورود به سرزمین خلافت، سجده شکر به جا آورده بود، تفاوت بسیار داشتم. حالا دیگر، همه چیز در خانه ای که در منبج کرایه کرده بودم، تغییر کرده بود. شاید من اینطور تصور می کردم. نه همه چیز سرجای خود بود، این من بودم که تغییر کرده بودم. الان می دانستم، این خانه صاحبی دارد که حتی اگر از سوریه هم مهاجرت کرده باشد، باز روزی برای تصاحب آن خواهد آمد. همچنین دریافته بودم که اقامتم در سوریه و سرزمین خلافت موقت است. آن روزها شهر در معرض بمباران شدید بود، آمریکایی ها، روس ها، ارتش سوریه، همه شهر را هدف گرفته بودند. نیروهای موسوم به «سوریه دموکراتیک» پس از تصرف جنوب منبج به سمت سد «تشرین» که داعش آن را سد «الفاروق» نامیده بود، درحال پیشروی بودند. پس داعش تنها با جنگ و جنگیدن سروکار نداشت، بلکه می خواست، نماد یک دولت تمام عیار باشد، لذا پس از تصرف هر منطقه نام کوچه ها و محله ها و خیابان ها و سدها را تغییر می داد و به تبعیت از مجاهدین افغان برای عناصرش «لقب» و «کنیه» در نظر می گرفت و کنیه من نیز «ابو زکریا» بود. روز مقرر، ساعت 11 از خواب بیدار شدم. سحرخیزی در میان سوری ها جایی ندارد. آنها روز خود را ساعت 10 صبح آغاز می کنند. پس از صبحانه سوار ماشینی شدم که داعش در اختیارم گذاشته بود. به سمت خانه یکی از برادران راه افتادم. آنها نیز درصدد فرار بودند. گروهی چهار نفره تشکیل داده بودیم. یکی از اعضای گروه همسر و 3 فرزندش را هم به همراه داشت. مقصد همه تونس بود. در آخرین روزها زمزمه هایی درباره وفاداری ما به گروه شنیده می شد و این فرار را بر ما سخت می کرد. مانع اصلی ایست های امنیتی گروه بود، لذا باید هرچه سریع تر به راه می افتادیم. پس از کرایه خانه ای در منبج و خرید اقلام مورد نیاز، در راه بازگشت به خانه به دلیل لغزندگی خیابان ها که یخ زده بودند با یک دکل تصادف کردم. خسارت زیادی به ماشین وارد شده بود. مجبور شدم، بخشی از ملبغی که برای خرج سفر کنار گذاشته بودم، را صرف تعمیر ماشین کنم. ساعت 5 بعداز ظهر از شهر منبج به سمت شهر الباب حرکت کردیم. اما خراب شدن ماشین وسط راه باعث شد، به منبج برگردیم. مجبور شدم، از طریق «واتس آپ» با کسی که قرار بود، امنیت عبور ما از مناطق تحت تصرف گروه های مسلح سوری را تامین کند، تماس گرفتم و قرار خود را یک روز به تعویق انداختیم. ماشین در ورودی منبج رها کردیم و راه خانه یکی از برادران را پیش گرفتیم. خانه های که داعش پس از تصرف منبج آنها را در اختیار عناصر خارجی گروه قرار می داد و منبج از جمله شهرهایی بود که اغلب ساکنان آن پس از تصرف به دست داعش، مهاجرین بودند، لذا به شهر مهاجرین معروف شده بود. در این شهر کوچک مرزی به همه زبان ها از فرانسه و انگلیسی و آلمانی گرفته تا روسی و چینی و به همه لهجه های عربی از مصری و تونسی و مغربی گرفته تا الجزایری و لیبیایی صحبت می کردند. از این شهر خاطره چندانی ندارم، جز تابلوهای سیاه و سفید تبلیغاتی داعش که مرا به یاد تونس و جشن سالروز به قدرت رسیدن «زین العابدین بن علی»، دیکتاتور سرنگونه شده این کشور می انداخت، با این تفاوت که آن تابلوها به رنگ بنفش بودند و اینها سیاه. اولین مشکلی که پس از بازگشت به منبج با آن مواجه شدیم، نحوه تامین هزینه سفر بود. تصمیم گرفتیم، این مشکل را با فروش سلاح هایی که به همراه داشتیم حل کنیم. به دلیل نظارت شدیدی که این اواخر روی این مغازه ها صورت می گرفت، اعضای گروه با این پیشنهاد مخالفت کردند. مغازه های خرید و فروش سلاح یکی از پدیده های رایج در مناطق تحت تصرف گروه های مسلح از جمله داعش در سوریه بود که در این اواخر داعش نظارت بر خرید و فروش این مغازه ها را به دلیل افزایش موارد فرار از گروه و فروش سلاح هایشان برای تامین هزینه سفر تشدید کرده بود. کافی بود، عناصر «حسبه» یا پلیس دینی داعش به یکی از عناصر شک کنند، سلاح هایش را برای فرار فروخته تا مجازات اعدام را در حقش اجرا می کردند. فرودگاه نظامی «کشیش» در نزدیکی شهر «مسکنه»، در حومه شرقی حلب به قربانگاه اعضای فراری داعش تبدیل شده بود. هرکس که طی فرار دستگیر می شد، اینجا اعدام می گردید. روز بعد، از خواب که بیدار شدم، دو سلاح «کلاشینکف»ام را برداشته، راه بازار فروش سلاح را پیش گرفتم. کلاشینکف خودم با ارزش تر از کلاشینکفی بود که یکی از براداران مهاجر پیش از فرار آن را به من هدیه داد. یادم می آید که کلاشینکف ام را پس از تصرف شهر «القائم» عراق از یکی از انبارهای تسلیحاتی این شهر برداشتم. از عجله ای که در فروش سلاح ها داشتم، مغازه دار که متوجه اوضاعم شده بود، از این شرایط نهایت سوء استفاده را کرد و سلاح ها را به پایین ترین قیمت خرید. برای هردوی آنها تنها 2 هزار دلار پرداخت کرد. کلاشینکف ام برایم خیلی عزیز بود، آن را چون یار و همدم خود می دانستم که در بسیاری از نبردها همراهم بود. یادم می آید، یک بار یکی از برادارن از من خواست آن را به قیمتی بسیار بالاتر به او بفروشم، اما قبول نکردم. پس از فروش سلاح ها بار خود را بسته راه گاراژ اتوبوس ها و مینی بوس های منبج را پیش گرفتیم و با یکی از رانندگان توافق کردیم، ما را به روستای «تل بطال» مابین شهرهای «الراعی» و «الباب»، در حومه شمالی حلب ببرد. ماشین به راه افتاد و قرار گذاشتیم، در ایست های بازرسی داعش بگوییم که برای خواستگاری راهی روستای تل بطال هستیم. اگرچه این ایست ها بزرگترین خطر در مسیر فرار ما بودند و هرچه به نقاط مرزی یا خط تماس مناطق اشغالی داعش و دیگر گروه های مسلح یا ارتش سوریه نزدیک می شدیم، تعداد این ایست ها افزایش می یافت، اما حملات هوایی اخیر نیروی هوایی روسیه و سوریه و آمریکا، داعش را وادار به کاستن از تعداد این موانع کرده بودند و این شانسی بزرگ برای ما بود. از سوی دیگر، به تن داشتن لباس نظامی داعش نیز کمک بسیاری به ما کرد تا از شهرهای منبج و الباب بی دردسر خارج شویم. با نزدیک شدن به روستای تل بطال با کسی که قرار بود، ما را به خاک ترکیه منتقل کند، تماس گرفتم و برای خروج هر نفر به جز کودکان هزار دلار به حسابش واریز کردم. در مناطق تحت تصرف داعش، ارزهای مختلفی رد و بدل می شد، اما دلار آمریکا رایج ترین آنها بود. داعش حقوق عناصر خود را به دلار می داد و خرید و فروش ها و معاملات کلان و عمده اش به دلار صورت می گرفت. داعش به جنگجویان خود ماهانه بیش از 50 دلار با شرط تامین خورد و خوراک و مسکن و به هر کودک خانواده ماهانه بیش از 35 دلار پرداخت می کرد که البته این مبلغ بعدها با سقوط برخی شهرها و مناطق در تصرف داعش کاهش یافت. آن شب را در خانه آن مرد سوری که قرار بود، ما را به ترکیه منتقل کند، به صبح رساندیم. لباس های نظامی را با لباس های شخصی تعویض و موها و ریش و سبیل هایمان را کوتاه کردیم. از زمان پیوستن به داعش این اولین بار بود که ریش هایم را کوتاه می کردم. اما به موهای بلندم که به شانه ام می رسید و کلی به آن مباهات می کردم، دست نزدم. قرار بود، خود را لابه لای مردم عوامی که از بیم حملات هوایی به آن سوی مرزها فرار می کردند، جا بزنیم و از مرز عبور کنیم. به همین منظور فردا صبح زود در حالی که آن مرد سوری در جلو و ما پشت سر او در حرکت می کردیم، با جمعی از مردم منطقه به سمت مرز ترکیه به راه افتادیم. قرار شد، طی راه حرفی نزنیم تا کسی به لهجه غیرسوری ما پی نبرد. روستاها، زمین های زراعی و تپه های متعدد و مهم تر از آن از مناطقی که توسط داعش مین گذاری شده بود، عبور کردیم. «دابق»، یکی از روستاهایی بود که از آن عبور کردیم. قبلا دو بار به همراه یکی از فرماندهان میدانی داعش برای ماموریت های نظامی به این روستا آمده بودم. برخلاف آنچه داعش تبلیغ می کند، من هیچ قداستی در این روستا ندیدم. آنچه دیده می شد، روستایی کوچک با خانه ها گِلی و خشتی که اینجا و آنجا پراکنده بودند. آخرین سفرم به دابق با فرمانده گروه تونسی های داعش بود. بعداز ظهر به روستا رسیدیم. این سرکرده داعشی از جمله افرادی بود که معتقد بود، نبرد آخر الزمان بین حق و باطل و خیر و شر در این محل انجام می شود. او هم مثل بقیه نتوانست، چیزی به اطلاعاتم درباره این روستا اضافه کند و من مجبور بودم، به نشانه تایید سخنانش لبخند بزنم و سر تکان دهم. به نظر من دابق سرابی بیش نبود. روستایی که با آنچه از کودکی برایم نقل می شد، تفاوت بسیار داشت. در حالی که دابق، یکی از ارکان اعتقادی ما بود. سرزمینی در شام که هزاران هزار سلفی به نام «جهاد» و مشارکت در نبرد آخر الزمان به قصد آن هجوم آوردند و تحت لوای آن جنگ ها کردند و ادم ها کشتند و خون ها ریختند و حال بعد از یک سال دریافتیم که دابق سرابی بیش نبوده، در حالی که پیش از آن تنها یک رویا را در سر می پروراندیم و آن، «سرزمین شام» بود .. منبع:مشرق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
صفحات پیشنهادی
حقوق ماهیانه اعضای داعش چقدر است؟
حقوق ماهیانه اعضای داعش چقدر است تاریخ انتشار چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۲۲ ۲۷ اسپوتنیک سند منحصربفردی درباره میزان حقوق ماهیانه شبه نظامیان عضو گروه تروریستی موسوم به حکومت اسلامی داعش منتشر کرد به گزارش آریا پلیس فدرال عراق این اوراق حسابداری را در بخش غربی شهر موصل عخودروهای عجیب داعشیها+ تصاویر
خودروهای عجیب داعشیها تصاویرتاریخ انتشار پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ساعت ۲۲ ۲۴ از زمان شدت گرفتن فعالیت گروههای تروریستی در منطقه خاورمیانه شاید کمتر روزی باشد که در پهنهای به گستردگی افغانستان و پاکستان تا عراق و شام خیابانی از یک شهر شاهد صدای انفجار تروریستی و انتحاربایدها و نبایدهای پیش فروش خودرو؛ حقوق مصرفکنندگان خودرو چقدر رعایت میشود؟
بایدها و نبایدهای پیش فروش خودرو حقوق مصرفکنندگان خودرو چقدر رعایت میشود تاریخ انتشار شنبه ۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۶ ۳۷ الزاماتی که به هنگام پیش فروش خودروهای داخلی و وارداتی باید مدنظر قرار گیرد اما در نهایت برخی از مفاد پیش بینی شده در این آیین نامه نادیده گرفته می شود روحسادتهای بعد از رقابتهای انتخاباتی معنا ندارد/ هر کاری دولت انجام میدهد در واقع به پشتوانه مردم و با اجازه
حسادتهای بعد از رقابتهای انتخاباتی معنا ندارد هر کاری دولت انجام میدهد در واقع به پشتوانه مردم و با اجازه و نظر مردم است شبیه جلادهای داعش را در سالهای 59 و 60 در ایران مشاهده کردیمبخش خبری الف 21 تیر 96تاریخ انتشار چهارشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۳ ۳۲ رییس جمهور خشونت و افراطزوج کویتی نام دختر خود را «قطر» گذاشتند+ عکس
زوج کویتی نام دختر خود را قطر گذاشتند عکستاریخ انتشار شنبه ۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۶ ۴۸ یک زوج کویتی برای ابراز همبستگی با قطر در برابر کشوررهای تحریم کننده آن تصمیم گرفتند نام این کشور را بر دختر خود بگذارند به گزارش شفقنا به نقل از پایگاه خبری «زمن پرس» فلسطین شهروفرمانده ارتش لیبی 20 داعشی را به سبک خودشان اعدام کرد (+عکس)
فرمانده ارتش لیبی 20 داعشی را به سبک خودشان اعدام کرد عکس سروان محمود الورفلی فرمانده نیروهای ویژه ارتش لیبی چند روز پیش اقدام به اعدام شماری از اعضای گروه داعش کرد روشی که در این اعدام به کار رفت برای بسیاری یادآور همان روشی بود که داعش دو سال پیش با استفاده از آن شماری اکاخ سفید: ممکن است روسیه و آمریکا به همکاری های خود علیه داعش در سوریه پایبند بمانند
کاخ سفید ممکن است روسیه و آمریکا به همکاری های خود علیه داعش در سوریه پایبند بمانند تهران – ایرنا – کاخ سفید شامگاه جمعه در پی حمله آمریکا به سوریه و تهدید روسیه به قطع همکاری ها میان مسکو و واشنگتن در سوریه گفت ممکن است که آمریکا و روسیه در خصوص همکاری های خود برای نابودی داعفیش حقوقی یک نامزد ریاست جمهوری منتشر شد+ عکس
جام جم آنلاین سیدمصطفی آقا میرسلیم به عنوان کاندیدای حزب موتلفه اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری فیش حقوقی خود را منتشر کرد شنبه 9 اردیبهشت 1396 ساعت 11 37فرمانده ارتش لیبی ۲۰ داعشی را به سبک خودشان اعدام کرد/ عکس
فرمانده ارتش لیبی ۲۰ داعشی را به سبک خودشان اعدام کرد عکستاریخ انتشار چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴ ۲۹ العربیه نوشت سروان محمود الورفلی فرمانده نیروهای ویژه ارتش لیبی چند روز پیش اقدام به اعدام شماری از اعضای گروه داعش کرد روشی که در این اعدام به کار رفت برای بسیارفرمانده ارتش لیبی 20 داعشی را به سبک خودشان اعدام کرد +عکس
فرمانده ارتش لیبی 20 داعشی را به سبک خودشان اعدام کرد عکس سروان محمود الورفلی فرمانده نیروهای ویژه ارتش لیبی چند روز پیش اقدام به اعدام شماری از اعضای گروه داعش کرد آفتابنیوز روشی که در این اعدام به کار رفت برای بسیاری یادآور همان روشی بود که داعش دو سال پیش با استفاده ا-
سیاسی
پربازدیدترینها