تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى على هر كس حلال بخورد، دينش صفا مى يابد، رقّت قلب پيدا مى كند، چشمانش از ترس خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798002990




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی در میان گورها؛ تنفس در هوای مرگ/ ترس من از مردگان نیست


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مهر گزارش می‌دهد؛
زندگی در میان گورها؛ تنفس در هوای مرگ/ ترس من از مردگان نیست

گورستان ارامنه


شناسهٔ خبر: 3962203 - چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۴
جامعه > جوان و خانواده

.jwplayer{ display: inline-block; } گورستان قدیمی ارامنه در شرق تهران سالهاست که متروکه مانده و کسی در آنجا دفن نمی‌شود اما سرایدار پیر این گورستان همچنان در میان قبرها و کنار مردگان زندگی مشقت‌باری را سپری می‌کند. خبرگزاری مهر، گروه جامعه-ناصر جعفرزاده: ۲ اتاق تو در تو در گوشه ای از گورستان و در فاصله چند متری از آخرین سنگ قبر گورستانی که گذر زمان همانند خود پیرزن گرد فرسودگی بر آن پاشیده است. دیوارهای خانه کثیف است و صدای وزوز رژه مگسها همانند ارکستری همیشگی پس از چند دقیقه کاملا عادی می شود. سیاهی در و دیوار و کهنه فرش پهن شده با بوی نای اتاق در هم پیچیده و همه چیز آدم را یاد یک مرگ تدریجی می اندازد که اینجا همه چیز با مرگ در آمیخته است. بیداری با مرگ، خورد و خوراک با مرگ، تنفس در هوای مرگ و در نهایت خوابیدن در کنار مردگان. سالهاست اهالی محله سرآسیاب و رهگذرانی که از کنار گورستان ارامنه عبور می کنند، صبح به صبح پیرزن نحیفی را می بینند که با مشقت درب بزرگ گورستان را باز می کند و برای خرید یک تکه نان از آنجا خارج می شود.

صغری که حالا در دهه ۷۰ زندگی خود به سر می برد تنها یادگار روزهایی است که این گورستان رونقی داشت و برو بیایی در آن برپا بود. شهرداری که جلوی دفن مردگان در این منطقه را گرفت، رفت و آمدها هم کم و کمتر شد. متوفیان به خاوران منتقل شدند و بازماندگان هم آرام آرام فراموش کردند که زنی اینجا در کنار مردگانشان زندگی میکرده و رتق و فتق امور گورستان را انجام میداده است. گورستان ارامنه کاتولیک جایی در شرق تهران سالهاست که متروکه شده و هیچ مهمان جدیدی را در خاک خود دفن نکرده است. از آخرین باری که نجوای دعا و نیایش در کلیسای کوچک این گورستان شنیده شده است ۱۰ سالی می گذرد و پس از آن ارامنه کاتولیک تهران مردگان خود را به گورستان خاوران منتقل کردند. با این حال صغری هر روز طبق عادت گذشته صبح به صبح سنگ قبرها را می شوید و محوطه گورستان را آب و جارو می کند تا به قول خودش حرمت خفتگان در خاک حفظ شود. مردگانی که برخی از آنها را خوب می‌شناسد و از زبان این و آن شنیده است که افرادی چون اوانس اوگانیانس، اولین کارگردان سینمای ایران و همچنین بانی اولین مدرسه بازیگری در ایران یا کنت دمونت فورت که به نوعی نخستین رئیس پلیس ایران در زمان ناصرالدین شاه محسوب می شود در همین گورستان خفته اند. صغری متولد سبزوار است و ۴۰ سال پیش به تهران مهاجرت کرد تا کار و زندگی خود را در پایتخت شکل دهد. مدتی را در مشاغل مختلف کارگری کرد. در منطقه دولاب و سرآسیاب سبزی کاری میکرد تا اینکه با سرایدار گورستان ارامنه آشنا شد و پس از تشکیل خانواده به این خانه در گوشه قبرستان نقل مکان کرد. وقتی جهیزیه ناچیزش را به اینجا آورد هرگز گمان نمیکرد مجبور است تا پایان عمر در کنار مردگان زندگی کند. همیشه فکر میکرد پس از مدتی وضعشان خوب می شود و می توانند خانه ای اجاره کنند و به میان مردم بر گردند اما سرنوشت برای او جور دیگری رقم خود. فرزند اول و دوم و سوم در همین گورستان پا به دنیا گذاشتند تا اینکه پس از چند سال همسرش را از دست داد.

با مرگ همسر تمام بار زندگی بر دوش صغری افتاد و اگر تا دیروز تنها به امور خانه می پرداخت حالا باید کارهای گورستان را هم انجام میداد و بچه ها در میان قبرها بزرگ شدند. حالا ۲ پسر صغری ازدواج کرده و رفته اند و او مانده با دختری که از همسرش جدا شده و مهمان جدید گورستان شده است. پیرزن از زندگی سخت خود می گوید اما گلایه ای اگر هست متوجه نوه اش است. می گوید: نوه ام دم بخت است امسال کنکور دارد اما همیشه افسرده است و رمقی برای درس خواندن ندارد. از سوی دیگر  تا وقتی در قبرستان زندگی میکنیم امیدی نیست که کسی برای خواستگاری او بیاید. یکی دو بار هم که خواستگارانی داشته وقتی متوجه شدند ما در قبرستان زندگی میکنیم از ازدواج با نوه من منصرف شدند. تمام درآمد صغری مستمری ای است که از کمیته امداد دریافت می کند و این ۵۰ هزار تومان تنها کفاف خرید نان را می دهد. تا زمانی که اینجا مردگانی دفن می شدند، حقوقی هم ماه به ماه از سوی ارامنه به او پرداخت می شده  اما حالا که مردگان گورستان ارامنه به خاوران منتقل شده اند، حقوق ماهیانه و بیمه صغری هم قطع شده است. حتی مدتی است که متولیان اصلی گورستان هزینه آب و برق اینجا را هم نمی دهند و تاکنون چندین بار اخطار قطع آب و برق آمده که هر بار با کمک خیرین مانع قطع شده اند. اگرچه  صغری دیگر حقوقی بابت نگهداری گورستان دریافت نمی کند اما دلش برای درختها می سوزد و می گوید نگرانم اگر روزی من نباشم یا مرده باشم چه بر سر این درختها می آید. چند بار تلاش کرده با متولیان گورستان ارامنه ارتباط بگیرد اما موفق نشده است و این گورستان خودش هم دارد کم کم می میرد.

این روزها بیماری امان از صغری بریده است. پرونده های پزشکی اش را که نشان می دهد یک مورد سکته هم در آن دیده می شود. علاوه بر آن پیرزن از دیابت و چربی خون هم رنج می برد اما هیچ پولی برای درمان ندارد. می گوید اوایل از قبرستان، از روح و از مرده ها می ترسیدم اما حالا می فهمم که مرده ها هیچ ترسی ندارند بلکه باید از زنده ها ترسید. مرده‌ها آرام در گورهایشان خوابیده اند و در طول این۴۰ سال مزاحمتی برای من نداشته اند اما ای کاش زنده ها هم کمی حواسشان به دور و برشان باشد. من گناهی نکرده ام که مجبور باشم تا پایان عمر در گورستان زندگی کنم. همیشه گفته اند زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و با لباس سفید خارج می شود اما فاصله خانه بخت تا گورستان برای من چند قدم بیشتر نیست. دلم حتی پس از مرگ هم پیش دختر و نوه ام است و امیدوارم آنها بتوانند خودشان را از دیوارهای این گورستان بالا بکشند و یک زندگی عادی در کنار دیگر مردمان داشته باشند.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن