محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799244408
حامد بهداد: میرباقری گفت اگر سرصحنه اذیت کنی، میام شل و پلت می کنم!
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: حامد بهداد: میرباقری گفت اگر سرصحنه اذیت کنی، میام شل و پلت می کنم!
اخه تو كجات بازيگره تو زشت و نپخته اى آبروى مارو پيش داوود ميبرى و به ريش ما ميخنديد!
حامد بهداد ستاره سینمای ایران یادداشتی جالبی از برخورد خود با مهدی فخیم زاده و داود میرباقری روایت کرده است که خواندنش خالی از لطف نیست:در جوار دو استاد بزرگوار.قربانِ روزگار.همين استاد حاج مهدى خانِ فخيم زاده را دورانى كه در مدرسه سمندريان بودم و دنبال بازيگرى، پرسيدماقا من زشتم؟- نه بى ريختم؟- نهبد حرف ميزنم؟- نه والاپس چرا هيشكى به ما نقش نميده؟(تو آبدار خونه چاى ميخورد. خنديد)- نگران نباش منم فيلم اول رو بعد از چند سال بازى كردم و طول كشيد تا فيلم بعدى رو كار كردم يواش يواش افتادم رو غلطك . الان هم كه ميبينمت خيلى هم خوبى انشالله موفق ميشى . پيش آقاى سمندريان ادامه بده درست ميشه.يا داستان سيدِ مهربون داوود جانِ هزار بار ميرباقرى .اخوى سيد داوود همكلاس ايام دانشگاه بود. سيد حسن مير باقرى.نازنينى است. زياد سر به سرش ميگذاشتم بس كه شيرين ميخندد. هى ميگفتم حسن ما رو به داوود معرفى كن . حسن هم تو جمع دانشجوها تلافى ميكرد- اخه تو كجات بازيگره تو زشت و نپخته اى آبروى مارو پيش داوود ميبرى و به ريش ما ميخنديد!چند روز پيش گفت: مهرت افتاده تو دل سيد داوود. اذيتش نكنى كه ميام سرصحنه شل و پل ات ميكنم. خنديديم.گفتم چشم نوكرتم ولى حسن تو آخرش مارو به داداشت معرفى نكردى يادت باشه.حالا دركنارشان هستم. التماس دعاتی وی پلاس
جمعه 28 فروردین 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها