واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت کوتاهی بر یک پرونده عظیم هنری
حاتمیکیا؛ سینماگری که با هیچ فیلمسازی قابل مقایسه نیست
حاتمی کیا از همان اول با تیغ تیز نقد میآید و میبرد و میشکافد اما توجهاش به ارزشها است و به همین دلیل است که تیغ نقد او به سیاه نمایی بدل نمیشود. شاید حالا بهتر بتوانیم ساخت فیلم «گزارش یک جشن» حاتمیکیا را درک کنیم.
خبرگزاری فارس- زهرا قزیلی: ابراهیم حاتمیکیا بچه پامنار است محلهای قدیمی که به وقت جنگ نامش به محله شهید پرور تغییر یافت. فیلمساز «انقلابی» که نگاه دوربینش همیشه در جهت انقلاب بود وقتی فهم دینی به ریشه فرد تبدیل میشود در کار هم بروز و ظهور مییابد. اولین فیلم حاتمیکیا حکایت فردی است که بنا بر تصادف، در جمعی قرار میگیرد که با او همجنس نیستند. تصویر در این فیلم از اهمیت خاصی برخوردار است بیش از آن که کلام داشته باشد تصویر است. بیراه نیست اگر بگویم دومین فیلم کارگردان بهترین فیلم دهه 60 است، «دیده بان» ستایش منتقدان و جشنواره را برانگیخت فیلم به دور از حادثه سازی و هیجان _ که در فیلمهای دفاع مقدسی آن دوره به یکی از ارکانهای فیلم تبدیل شده بود_ به خلوت و تنهایی و عملکرد یک بسیجی میپردازد. در این فیلم هیچ عملیاتی دنبال نمیشود و سوژه اصلی یک بسیجی است که تنها عمل به تکلیف میکند. فیلمساز درست یک سال بعد از ساخت «دیده بان» به سراغ ساخت «مهاجر» میرود. این فیلم درباره هواپیماهای بدون سرنشین است و ماجرای خلبانی را به تصویر می کشد که به خطوط دشمن نفوذ کرده، در حالی که با دشمن درگیر میشود با مهارت عملیات شناسایی را انجام میدهد و هواپیما را در هوا تحویل خلبان دوم میدهد در حالی که خود در آخرین لحظات به شهادت می رسد. مانند همه آثار حاتمی کیا سکانس به یادماندنی فیلم رقص پلاکها سوار بر پرنده آهنین است که هیچگاه از ذهن مخاطب دور نمیشود. «وصل نیکان» را شاید بتوان اولین فیلم حاتمیکیا قلمداد کرد که با ملودرام آغاز میشود و به سینمای دفاع مقدس گره میخورد نکته مهم این است که شاکله درام در صحنههای جنگی نیز از دست نمیرود. «از کرخه تا راین» اثر بعدی فیلمساز با مخالفتهایی همراه شد اما در زمان اکران با فروش بالایی همراه شد و عنوان سومین فیلم پرفروش سال را به خود اختصاص داد. فیلمی درامی است که به سرنوشت قربانیان بمبهای شیمیایی در جنگ ایران و عراق میپردازد و زندگی جانباز شیمیایی به نام سعید است که برای معالجه به آلمان می رود و لیلا خواهر سعید که سال هاست در آلمان با شوهر آلمانی و پسرشان زندگی می کند با دیدن برادر متوجه وضعیت جسمانی او میشود. حاتمیکیا در کرخه تا راین به دنبال جهانی کردن انقلاب اسلامی است. این انقلاب توسط رزمندههایش صورت میگیرد و نه کارمندان و دیپلمات ها. جنگ تمام شده است اما جبههها هنوز پابرجاست و رزمندهها همچنان برای دفاع از انقلاب اسلامی میجنگند. «خاکستر سبز» ششمین اثر ابراهیم حاتمیکیا است شاید بسیار معتقد هستند که این اثر در روایت جنگ بوسنی است که به عقیده نگارنده اشتباه است این فیلم در ستایش عشق است رزمندهای که برای ثبت وقایع بوسنی به بالکان سفر کرده اما گرفتار عشق دختری بوسنایی میشود حاتمیکیا در این اثر تجربه گرایی تکنیکیاش بر روایت صرف داستان غلبه میکند. اگر بگوییم حاتمیکیا فیلمساز منحصر بفردی است که با هیچ فیلمساز دیگری قابل مقایسه نیست بیراه نگفتهایم او در آثارش به جامعه نزدیکتر میشود و آثارش چهره دیگری به خود می گیرد و تیغ تیز انتقاد در آژانس شیشهای به وضوح دیده میشود. حاتمی کیا از همان اول با تیغ تیز نقد می آید و میبرد و می شکافد اما توجهاش به ارزشها است و به همین دلیل است که تیغ نقد او به سیاه نمایی بدل نمیشود. شاید حالا بهتر بتوانیم ساخت فیلم گزارش یک جشن حاتمیکیا را درک کنیم. همه کسانی که در همه این سالها با خاطره آژانس شیشه ای و از کرخه تا راین و روبان قرمز زندگی کرده بودند و هنوز عادت نکرده بودند که حاتمی کیا را در قامت دعوت و گزارش یک جشن ببینید اما این دو فیلم هم در کارنامه این کارگردان وجود دارد. «گزارش یک جشن» همان اندازه می شکافد و مسایل جامعه را رصد میکند که او در آژانس شیشهای این کار را انجام میدهد. پس حاتمیکیا عوض نشده است و به راه خود ادامه میدهد. حاتمیکیا هنرمندی با جسارت است که فیلم به فیلم عمیقتر شد و «چ» هفدهمین فیلم بلند ابراهیم حاتمیکیا است که مانند دیگر آثارش مورد توجه مخاطب قرار گرفت اما از یک جهت میتوان را نخستین فیلم حاتمیکیا دانست که مستقیماً ارجاع تاریخی دارد و مقطعی از زندگی شخصیتی حقیقی را بهتصویر کشیده است. کسی که در تاریخ بعد از انقلاب حضور موثر داشته و تخیلی و داستانی نیست. چمران را فرمانده جنگهای نامنظم چریکی میشناسند، اما نگاه و تفسیر حاتمیکیا از چمران خود را خلق کرده است. «چ» ادای دینی به آرمانخواهی نسلی از فرزندان این سرزمین است که قصه پایمردیهایشان بر زندگی امروز و چشمانداز فردای ما است. حاتمیکیا حالا وارد چهارمین دهه فیلمسازی خود شده است، با همان دغدغهها و نگاه متعهدانه نسبت به جامعه و بدون شک مراسم «ابراهیم؛دیدهبان هنر انقلاب» جای خوبی برای شنیدن برای حرفهای اوست. انتهای پیام/ انتهای پیام/
94/01/17 - 18:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]