واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بازخوانی گفتوگوهای آیین و اندیشه در سال 93
علوم با شتابزدگی و افراط و تفریط اسلامی نمیشوند!
قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم معتقد است که در عرصه علوم انسانی اگر بخواهیم با شتابزدگی به تغییر سرفصلها دست بزنیم، علوم اسلامی نمیشوند. پرداختن به تحقیقات بنیادین بدون توجه به تحقیقات میدانی نیز بیفایده است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، آبان ماه سال گذشته در زمینه تحول علوم انسانی اسلامی و دیگر حوزههای علوم با حجتالاسلام علیرضا پیروزمند قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم به گفت وگو نشستیم. وی معتقد است که در جمع کسانی که قائل به اسلامیسازی علوم انسانی بوده و هستند، طبیعتاً اختلاف نگرشهایی هم نسبت به چیستی علوم انسانی اسلامی و چگونگی اسلامی سازی علوم وجود دارد که در جای خود طبعاً حایز اهمیت است، وقتی به صورت یک الگوی ملی در کشور بخواهیم به سمت اسلامی سازی علوم انسانی برویم قاعدتاً باید به این تفاوتها توجه کرده و تجزیه و تحلیل کرده و به یک الگوی جامع و کامل در این رابطه دست یافته است. مشروح این گفتوگو را از اینجا بخوانیم:
خلاصهای از این گفتوگو را در ادامه میخوانیم: *وضع علوم انسانی و تأثیرگذاری آن در حال و آینده مبدأ این شده که رهبری نسبت به آن اهتمام ویژه بورزند، این موضوع از دو جهت حداقل اهمیت دارد؛ نخست اینکه در طراحی الگوی پیشرفت کشور و برنامهریزیهای پیشرفت خط و مشیها و قانون گذاریها و تحلیلها تأثیرگذار است و دانش به واسطه نخبگانی که به این اطلاعات مجهز هستند و مسلطاند انجام میگیرد و یا تحت تأثیر آنها قرار دارد. نکته دوم فرهنگسازی است که در قدم اول بین نخبگان جامعه و متأثر آنها لایههای بعدی جامعه انجام میپذیرد یعنی آن ارزشها، باورها و معیارهایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این علوم فراگرفته میشود طبیعتاً یک ذهنیتی را برای دانشآموختگان ایجاد میکند که این ذهنیت علاوه بر اینکه خود مخاطبان مستقیم دانشها را متأثر میکند یک جمع دیگری را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد، در مجموعه فرهنگی که به واسطه آن علوم انسانی در جامعه شکل میگیرد نقطه دیگری است که پرداختن به آن علوم را ایجاد میکند. *بنابراین براساس آنچه که تاکنون شاهد آن هستیم در علوم انسانی ما با دو جمع متفاوت در جامعه روبهرو هستیم که شکل گرفته است، یک اقلیتی بعد از موضوع انقلاب فرهنگی که امام (ره) مطرح کردند عمدتاً هم در حوزههای علمیه و البته در برخی از دانشگاهها به صورت انفرادی و یا جمعی موضوع اسلامی سازی علوم انسانی را به مستمراً مورد توجه قرار دادند و تلاشهایی شد که این جمع ولو اندک با حمایتهای کم، اندوخته و ذخیرهای برای کشور شوند تا به صورت انبوهتر و فراگیرتر از این تجربه گذشته علمی استفاده کند و به مسئله اسلامی سازی علوم انسانی سرعت بیشتری بخشد. البته در حاشیه این بحث این نکته هم قابل توجه است که در جمع کسانی که قائل به اسلامیسازی علوم انسانی بوده و هستند، طبیعتاً اختلاف نگرشهایی هم نسبت به چیستی علوم انسانی اسلامی و چگونگی اسلامیسازی علوم وجود دارد که در جای خود حائز اهمیت است، وقتی به صورت یک الگوی ملی در کشور بخواهیم به سمت اسلامی سازی علوم انسانی برویم قاعدتاً باید به این تفاوتها توجه کرده و تجزیه و تحلیل کرده و به یک الگوی جامع و کامل دراین رابطه دست یافته و آن را مبنای حرکت جامعه دانشگاهی به سمت الگوی اسلامی ایرانی قرار بدهیم. *هدفگذاریهای علمی در جامعه علوم انسانی باید متناسب نیازهای حال و آینده کشور انجام بپذیرد و طبعاً وقتی اینها اصلاح شد بازتاب مستقیم در مسئلههای علمی و نظام موضوعات علمی است که در جامعه دانشگاهی به آن پرداخته شده و میشود. در پی این بعد از تغییر صورت مسئلههای دانشمندان ما نوبت میرسد به چگونگی حل مسئله در این امر آنچه بیش از همه تأثیرگذار است، اولاً مبانی و نگرشهای حاکم بر دانشمندان در نگاه به موضوع است و دوم روش پرداختن به مسئله و تجزیه و تحلیل اطلاعات که به آنها امکان نتیجه گیری صحیح و توصیف صحیح ازاین شرایط را فراهم میکند. *عرصه تحول علم به این گستردگی شعاع است و افراط و تفریط هم آسیبزاست، هم اینکه بلافاصله بخواهیم با شتابزدگی به تغییر سرفصلها دست بزنیم و فکر کنیم از این طریق علوم تغییر و اسلامی میشود این به عبارتی جوابگو نخواهد بود، چه اینکه در نقطه مقابل صرفاً تحقیقات بنیادین به این عرصه بپردازیم و هیچ نگاهی به تصمیمات میدانی نداشته باشیم این هم باز باعث میشود که زمان را از دست بدهیم و جامعه تغییر را به راحتی احساس نکند. انتهای پیام/
94/01/14 - 13:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]