تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834707903
خاطره شیرین افسانه بایگان از گریه پسر 32 سالهاش
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
خاطره شیرین افسانه بایگان از گریه پسر 32 سالهاش
تاریخ انتشار : دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 07:02 | شماره خبر : 1842754430116055662 تعداد بازدید: 12
پ پ
افسانه بایگان در یک گفتگوی خواندنی به روزگاری اشاره کرده که چند سال از سینما فاصله گرفته چون حتی فراموش شدن برای او بهتر از ماندن به هر قیمتی بوده است.
برنامه «رادیو هفت» شبکه آموزش سیما در پی گفتگوهای شبانه با هنرمندان این بار با افسانه بایگان بازیگر سینما و تلویزیون گفتگو کرده است. مشروح این گفتگوی منصور ضابطیان را میخوانیم. *به عنوان اولین سوال بفرمائید چند فیلم بازی کردید؟ - حقیقتاً تعداد آنها در خاطرم نیست. بالای هفتاد فیلم احتمالا بازی کردهام. *این خوب است یا بد؟ - حتما خوب بوده که چنین شده است. آنچه در گذر زمان بر انسان میگذرد، حتما خوب است. البته فرود و فراز زیاد وجود داشته است. *اگر من در ابتدای گفتگویمان بگویم که شما در سال 1340 به دنیا آمدهاید، کار بدی کردهام یا خیر؟ - نه کار بدی نیست. خوشبختانه چون مردم با بنده ارتباط دارند این موضوع را خوب میدانند. من در 26 دی ماه سال 1340 و در خیابان فرانسه تهران به دنیا آمدم. *چه خاطرهای از دوران کودکی دارید؟ - خیابان سهروردی جنوبی که با پدر و مادرم سپری کردم خیلی خوب یادم است. من از هشت یا نه ماهگیام نیز خاطرهای در ذهن دارم! در آن سن در بغل دایهام بودم و مادرم میخواست به خیاطی برود و از اینکه میخواستند من را تنها بگذارند ناراحت بودم. همچنین دوران مدرسه و دورانی که وارد اجتماع میشود نیز خاطرات خوبی را در ذهنم ایجاد میکند. *آخرین باری که به خاطراتتان فکر کرده بودید، چه زمانی بود؟ - گاهی لحظاتی از گذشته و خاطرات انسان برایش زنده میشود ولی اینکه به طور مداوم به آنها فکر کند، چنین نیست. -*دبیرستان را تمام کردید چرا وارد دانشگاه نشدید؟ - یکی از دلایل نرفتن به دانشگاه این بود که آن سالها انقلاب فرهنگی شد. زمانی که میخواستم ادامه تحصیل دهم، انقلاب فرهنگی در دانشگاهها رخ داد و البته خوشبختانه کار ««سربداران»» در مسیر زندگیام قرار گرفت و من هم چون تحصیلات آکادمیک را دوست نداشتم، این کار را با علاقه قبول کردم.
*چطور به پروژه ««سربداران»» پیوستید؟ گروه تولید این سریال یک سال و نیم پیش تولید داشتند و آدمهای مختلفی برای نقش بنده انتخاب شده بودند و هر کدام به دلیلی نتوانسته بودند با گروه کار کنند و چند روز به حرکت گروه به سمت لوکیشن ابیانه باقی مانده بود که من تست بازیگری دادم. وقتی آقای اکبر عالمی نام من را پرسیدند، بلافاصله جواب دادم؛ افسانه بایگان و «تهکام بانو» هستم. *چطور از آگهی این سریال خبردار شده بودید؟ - آقای چنگیز وثوقی که نسبت دوری با ما داشتند، به بنده خبر دادند.
*از کار نمیترسیدید؟ - پیش از اینکه به بازیگری علاقه داشته باشم به ماجراجویی علاقه داشتم. روزهایی وجود داشت که از نظر روحی سرگشتگی زیادی داشتم. قبل از «سربداران» صبحهای زود از خانهمان تا دربند میدویدم. در آنجا پیش یک آقایی که قهوهخانه داشتند، میرفتم، زیرا برای من ایشان خیلی جالب بودند و به همین دلیل هر روز یک قسمت از ماجرای زندگیشان را که از زبان خودشان تعریف میشد ضبط میکردم و در خانه پیاده میکردم ولی باز هم به خودم میگفتم این، آن ماجراجویی که به دنبالش بودم نیست. وقتی ««سربداران»» را کار کردم بسیاری از لحظات فیلمبرداری آن برای من یک ماجرا بود و با آن فال میگرفتم! *یکی از لحظات فیلمبرداری را که برایتان ماجرا بود برای ما تعریف میکنید؟ یکی از آن صحنهها که بسیار هم ترسناک بود مربوط میشود به بازی با اولین پارتنرم، آقای نصیریان! فکر آن هم سخت است؛ من در حالی که فقط 19 سال سن دارم باید در مقابل علی نصیریان بازی میکردم و به ایشان دستور هم میدادم! ما آن صحنه را در یک برداشت گرفتیم و بعد از پلان من با یک فاصلهای از زمین راه میرفتم. دیالوگ من هم این بود: «رای شاهزاده، رای شاه است؛ پس شما ای قاضی! اکنون رای شاه را شنیدید!» *این یک موقعیتی خیلی بزرگتر از سن و ظرفیت شما در آن سالها بود. - دقیقاً همینطور است. *چگونه توانستید از پس آن بربیایید تا بعد از آن خودتان را نگیرید و فقط همان آدمیکه قبلا بودید، بمانید؟ - واقعا نمیدانم! شاید باید بگویم این موضوع لطف خدا بود. *همان آدم سابق ماندید؟ - فکر میکنم، افتاده تر شدم! چون درست است که نقش من یک شاه نقش بود و این موضوع میتوانست حال و هوای خاصی برای من داشته باشد اما موضوعات دیگری ذهن من را بیشتر به خود جلب کرده بود. *آن موضوعات چه بودند؟ - اینکه هنر چیست؟! *آن سالها واقعا به این موضوع فکر میکردید؟ - خیلی بیشتر از الان به آن فکر میکردم. مرحوم کیهان رهگذار و آقای نجفی خیلی در این زمینه با من سر و کله میزدند که چه کتابی میتوانم بخوانم و چه کتابی نباید بخوانم و یا چه موسیقی گوش دهم و چه موسیقی گوش ندهم که این موارد ریشه خانوادگی دارد زیرا خانواده پدرم نیز در کار تئاتر بودند و خود پدرم به موسیقی علاقه داشتند و به مرحوم بنان نزدیک بودند. بنابراین آن حال و هوا از من دور نبود. *آقای نجفی چه کتابهایی را به شما پیشنهاد کردند که نخوانید؟ - من به یکسری رمان علاقه داشتم که بعضی از آنها سطحی هم بودند که علاقه ندارم اسم آنها را ببرم. بیشتر با کتابهای «دل کور»، «همسایهها» و بعد دکتر علی شریعتی به من خط فکری میدادند؛ حالا بحث هنر برای موعود پیش میآمد، بحث اینکه فاطمه فاطمه است پیش میآمد. این موارد بیشتر از نقشم توانست به من کمک کند. *این موضوع با آنچه در خانه میگذشت همخوانی داشت؟ - دور نبود. زیرا مقولاتی که دنبال میکردم خیلی ریشهای بود و واقعا موضوع تعالی و تناسبات هنر یک موضوعی بود که در چیدمان خانهمان نیز میدیدیم. *به مرحوم بنان اشاره کردید. شما او را از نزدیک دیده بودید؟ - بله! خیلی زیاد! آوازشان را هم شنیده بودم. *««سربداران»» تمام شد و افسانه بایگان باقی ماند و پیشنهادهای جدید به شما داده میشد. آیا این پیشنهادها در حد نقش «سربداران» بود؟ - وقتی «سربداران» تمام شد، از چند ماه بعد، یک یا دو کار به من پیشنهاد شد. البته آن دوران یک دوران خاص بود زیرا ما به موضوعات جدید که در سینما و به وسیله سینما باید مطرح شود مانند نقش زن در سینما نرسیده بودیم. *«سربدارن» در چه سالی به اتمام رسید؟ - «سربداران» در 26 دی ماه 1362 یعنی درست در شب تولد من روی آنتن رفت. *این اتفاقی بود؟ - بله! کاملا اتفاقی بود. *در مورد آن سالها توضیح دهید. - سالهای خاصی بود زیرا ما هنوز به تعریف جدید سینمای فرهنگی بعد از انقلاب نرسیده بودیم. چه ارزشهایی باید در این سینما جایگزین شود؟ حضور زنان چگونه باید باشد؟ به همین دلیل از نظر تعداد، کارهای کمی ساخته میشد و هم اینکه از کیفیت بالایی برخوردار نبودند. «سربداران» سطح توقع من را بالا برده بود، زیرا این سریال یک پروداکشن عظیم با بهرهگیری از یکسری نیروی متخصص بهره میجست، ضمن اینکه بافت دراماتیک فیلمنامه به علاوه نورپردازی و فیلمبرداری مناسب کار را خیلی ویژه میکرد به همین جهت توقع من را بالا برد و پیشنهادهای بعدی من را از نظر روحی دچار یک صدمه میکردند، زیرا فکر میکردم همه سینما یعنی «سربداران»! در همان دوران دو بیماری بسیار شدید که ریشه عصبی داشت را از سر گذراندم؛ یکی «شبه حسبه» بود و دیگری «شبه مننژیت» بود. *دورهای هم در رادیو بودید. آنجا چه میکردید؟ - برای مجری گری دورهای را دیدیم ولی هیچوقت اجرایی را به صورت حرفهای در رادیو انجام ندادم. این مربوط به دو سال پس از سریال «سربداران» بود. پس از مدتی نیز با کار «گمشده» ساخته آقای صباغ زاده و در سال 64 به دنیای دوربین برگشتم و با آقای مشایخی و آقای غریبیان همبازی شدم و به این شکل اولین تجربه سینمایی ام شکل گرفت. *چرا اسم شما را افسانه گذاشتند؟ - پدرم اسم افسانه را انتخاب کرد. مادرم با این کار مخالف بود زیرا معتقد بود، ممکن است مانند یک قصه زندگیاش پرماجرا میشود ولی پدرم گفته بود که اگر اینگونه هم شود چه اشکالی دارد؟ بالاخره هم پدرم برنده شد و من هم اسم خودم را خیلی دوست دارم زیرا قصهها را خیلی دوست دارم. *در دهه شصت شما و آقای مجید مظفری با فیلمهایی مانند «تشکیلات» و «گل مریم» و بعد «فانی» داشتید به اولین زوجهای هنری پس از انقلاب تبدیل میشدید. چرا این روند ادامه پیدا نکرد؟ - شاید به این دلیل بود که خیلی علاقهای به زوجهای هنری نداشتند. شاید هم پس از فروش خیلی خوبی که فیلم «تشکیلات» داشت، دو فیلم بعدی فروش خیلی بالایی نداشتند و به همین جهت فکر کردند که این زوج هنری در گیشه جواب نمیدهد. *شاخص ترین فیلمتان در آن سالها چه بود؟ - به دلیل اقبال عمومی فیلم «بگذار زندگی کنم» را انتخاب میکنم. «تشکیلات» هم یک سوژه خیلی خاص داشت و نقشی هم که بنده بازی میکردم در آن سالها کسی آن را بازی نکرده بود؛ من نقش یک جاسوس را بازی میکردم که خودش فرار از کلیشه محسوب میشد. *چرا در هیچ کدام از مصاحبههایتان به فیلم «دبیرستان» اشاره نمیکنید؟ - نمیدانم! دبیرستان برای خیلیها دوست داشتنی و خاطره انگیز بود. آن نقش هم خیلی خاص بود. *فیلمهایتان را الان هم میبینید؟ - بعضی وقتها دوباره فیلمهایم را به مناسبتهایی میبینیم. ممکن است پسرم دوست داشته باشد دور هم یک فیلم قدیمی را ببینیم که در آن صورت، دوباره فیلمهایم را یک نگاهی میاندازم. در دهه شصت «حریم مهرورزی» هم یک اثر ماندگار و خاطره انگیز بود. وقتی برای کار در هتل اسکان یافتیم، اطراف را یک نگاهی انداختم و حالم خیلی دگرگون شد وقتی آدمهایی را میدیدم که از خانههایشان دور افتاده بودند و زندگی و شرایط سختی که زندگی میکردند برای ما غم انگیز بود و من بعد از آن کار تا دو ماه بیمار بودم. *تصور میکنم افسانه بایگان در دهه هفتاد، درخششی که در دهه شصت داشت را از دست داده بود. چرا؟ - در دهه شصت این اقبال را داشتم که تک ستاره جوان سینما باشم ولی بعد از گذشت چند سال بازیگران دیگر وارد سینما شده بودند و در بعضی از زمینهها با درخششهایی هم مواجه میشدند که مورد استقبال مردم نیز قرار گرفت. *این برای شما ناراحت کننده بود؟ - نه! آن زمان هم دوران خاصی بود و گذر از هر دورانی حال و هوای خودش را داشت و فقط اواخر دهه هفتاد حس کردم که موقعیت من دارد تضعیف میشود. در گذر زمان کم کم کار کردن از روح آماتور و زنده هنری من را خارج کرده بود، یعنی درست مثل این بود که صبح یک قرص میخوردم تا گریه و خنده و لحظات مختلف را بازی و اجرا کنم و خلاقیتی انجام نگرفته بود. این بی رنگ شدن و تکرار در کارهایم را میدیدم. نتیجه آن شد که رفتم و برای دو سال تنها ماندم! *از این نمیترسیدید که دو سال به تنهایی پناه ببرید و فراموش شوید؟ - فراموش شدن برای من بهتر از این بود که به هر شکلی باشم. *اما فراموش هم نشدید. چرا؟ - این لطف مردم بود که با «کافه ستاره» برگشتم. زنی که یک کافه و قهوه خانه و یک سالن بیلیارد را اداره میکند و ماجراهای خودش را دارد. با این که کار خیلی غیرمتعارف بود فروش خیلی خوبی داشت. *غم انگیز ترین قصه زندگی شما چه بوده است؟ - مادر من هفت سال سرطان داشتند و جز خودشان کسی تا اواخر نمیدانست. یک روز صبح برای صحنه خاصی از «سربداران» داشتم تمرین میکردم. مادرم گفت برای من چیزی را بیاور و وقتی داشتم بر میگشتم شنیدم که مادرم از خدا میخواست که من دیگر از پا افتادم و نمیتوانم از رخت خواب بیرون بیایم؛ من را ببر! سر کار رفتم و صحنهای میگرفتیم که در آن تهکام بانو بسیار پریشان حال بود و راجع به مرگ صحبت میکرد. وقتی کار تمام شد به سر کوچه خانه که رسیدم ناگهان یک باد بهاری شروع به وزیدم گرفت و دل من ریخت! به سمت خانه دویدم و پلهها را بالا رفتم و وقتی به اتاق رسیدم، دیدم که همه جمع هستند و مادرم یک ربع قبل از اینکه من بیایم از دنیا رفته بود. *در تمام آن هفت سال نمیدانستید که مادرتان سرطان دارد؟ - نه! آن اواخر تا حدودی بعضیها متوجه شده بودند. اصلا من تصور نمیکردم که چنین اتفاقی بیافتد و آن را هیچ وقت باور نمیکردم. *شادترین لحظه رندگیتان چه بود؟ - چند روز پیش پسرم داشت از ایران میرفت و مانند یک کودک گریه میکرد و من هم گریه کردم و اشک ریختم. این همه صداقت در این مرد بزرگ که 32 سالش است برای من بسیار شادی بخش بود. زیرا دیدم فرزند من در گیر و دار زندگی هنوز با صفا است و مانند یک کودک دو ساله راحت گریه میکند. (خبرگزاری مهر)
تاریخ انتشار : دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 07:02 | شماره خبر : 1842754430116055662 تعداد بازدید: 12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]
صفحات پیشنهادی
درخت چنار بلند قامتی که به دوران ساسانی و افسانه شیرین و فرهاد نسبت میشود
کرمانشاه درخت چنار بلند قامتی که به دوران ساسانی و افسانه شیرین و فرهاد نسبت میشود در کنار محوطه تاریخی تاقبستان درخت چناری واقع شده که رحمت نام دارد این درخت چنار بلند قامت در ادبیات عامه به دوران ساسانی و افسانه شیرین و فرهاد نسبت داده میشود در گذشته درخت گاهی در باور هایراز پدر سنگدل تهرانی که گلوی فرزند 8 سالهاش را با چاقو برید + تصاویر پدر و پسر
راز پدر سنگدل تهرانی که گلوی فرزند 8 سالهاش را با چاقو برید تصاویر پدر و پسر پدر سنگدلی که گلوی فرزند 8 سالهاش را با چاقو برید و سپس او را تنها گذاشت تا بمیرد آخرین رازهایش را فاش کرد در نگاهش احساس پشیمانی نبود حتی وقتی که به جنایتش اعتراف کرده بود یک قطره برای از دستعکس های جدید افسانه بایگان در روزهای دوری از بازیگری
عکس های جدید افسانه بایگان در روزهای دوری از بازیگری عکس های جدید افسانه بایگان عکس های جدید افسانه بایگان عکس های جدید افسانه بایگان عکس های جدید افسانه بایگان سه شنبه 28 بهمن 1393خودکشی پسر عاشق در دبیرستان دخترانه
پرونده هنوز در حال بررسی است خودکشی پسر عاشق در دبیرستان دخترانه پلیس معتقد است نوجوانی به نام رضا که جسدش صبح بیست و سوم بهمن ماه سال 1392 در حیاط دبیرستانی دخترانه در شهر سوق در استان کهگیلویه و بویراحمد به تیرهای دروازه حلق آویز پیدا شده دست به خودکشی زده است به گزارش سخاطره استاندار ایلام از 22بهمن 1357
پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶ ۱۲ استاندار ایلام وقایع مربوط به سال 1357 در ایلام را در قالب خاطرهای بیان کرد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه ایلام محمدرضا مروارید در نشست خبری با خبرنگاران در پاسخ به این سوال که در 22 بهمن سال 1357 کجا بوده است اظهارکرد درپسر خردسال عضو باند سرقت پدر و مادرش
فرمانده انتظامی شهر تبریزگزارش داد پسر خردسال عضو باند سرقت پدر و مادرش با تلاش ماموران کلانتری 24 تبریز زن و شوهری که با شگرد سوءاستفاده از یک بچه خردسال اقدام به سرقت خودرو میکردند گرفتار شدند به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه سرهنگ فرهنگ نوروزی پیش از ظهر اپسر کوچولوی بازیگوش +تصویر
اختلاف تصاویر پسر کوچولوی بازیگوش تصویر به گزارش سرویس کودک جام نیوز تفاوت ها رو پیدا کن 2016 «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید» ۲۳ ۱۱ ۱۳۹۳ - ۱۹ ۰۷- بهره برداری از آب شیرینکن یک هزارو 200 مترمکعبی در بندرلنگه
بهره برداری از آب شیرینکن یک هزارو 200 مترمکعبی در بندرلنگه بندرعباس- ایرنا- معاون طرح و توسعه شرکت آب و فاضلاب روستایی هرمزگان گفت به منظور ارایه خدمات بهتر به روستاییان بندرلنگه آب شیرینکن یک هزارو 200 مترمکعبی مجتمع پدل این شهرستان به بهره برداری رسید به گزارش خبرنگار ایرنابیماری شوهر بهانه رابطه نامشروع زن با پسر 16 ساله
در انگلیس رخ داد بیماری شوهر بهانه رابطه نامشروع زن با پسر 16 ساله دادگاه محلی اعلام کرد ژاکلین مارکس ۳۳ ساله چندین بار با یکی از دانش آموزان پسر ۱۶ ساله کلاسش رابطه جنسی داشته است او این تخلف ها را در خانه یا داخل خورویش مرتکب شده بود به گزارش سرویس حوادث جام نیوزبه نقل از شضعیف بودن فرآوری سنگ گچ در گیلانغرب و قصرشیرین
پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶ ۱۲ رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت استان کرمانشاه معتقد است با وجود آنکه بخش قابل توجهی از معادن سنگ گچ کرمانشاه در گیلانغرب و قصرشیرین واقع شده اما متاسفانه در این مناطق کار زیادی برای فرآوری انجام نشده است رضا رحیمی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشگریه های محمود احمدی نژاد در تشییع و خاکسپاری مادرش + تصاویر
گریه های محمود احمدی نژاد در تشییع و خاکسپاری مادرش تصاویر مراسم تشییع و خاکسپاری مادر احمدی نژاد رئیسجمهور سابق کشورمان صبح امروز پنجشنبه در شهرک محلاتی تهران برگزار شد مراسم تشییع مادر احمدی نژاد رئیسجمهور سابق کشورمان صبح امروز پنجشنبه در شهرک محلاتی تهران برگزجذب بیش از 80 درصد دانشجویان دانشکده فنی پسران خرمآباد به بازار کار
پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳ ۴۹ رئیس دانشکده فنی پسران خرمآباد از پذیرش 400 دانشجو در این دانشکده خبر داد ناصر طرهانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا -منطقه لرستان افزود مهر و بهمنماه هر سال 800 دانشجو در این دانشکده پذیرش میشوند وی با بیان اینکه بهمن امشبکههای فارسیزبان سعی در شکستن قبح رابطه نامشروع دختر و پسر دارند
شبکههای فارسیزبان سعی در شکستن قبح رابطه نامشروع دختر و پسر دارند مسئول نمایندگی ولیفقیه در ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان دامغان گفت شبکههای فارسیزبان ماهوارهای سعی در شکستن قبح رابطه نامشروع دختر و پسر دارند به گزارش نامه نیوز حجتالاسلام والمسلمین سیدمجتبی قادری ظهرشیرینی کره ای
شیرینی خوشمزه شیرینی کره ای کره را به همراه پودر قند و وانیل با همزن برقی 5تا 6 دقیقه بزنید تا کاملا روشن سبک و پوک شود آرد سفید و نشاسته ذرت را با هم مخلوط و الک کرده کم کم به مواد اضافه کرده و هم بزنید تا مواد یکدست شود امام باقر علیه السلام گرامى ترين شما نزد خدا كسىهوس شيرينی میكنيد؟ این میوه را بخورید
مطالعات جديد دانشمندان نشان می دهد هوس شيرينی میكنيد این میوه را بخورید مطالعات جديد دانشمندان نشان مي دهد هويج ميل به مواد شيرين را در بدن كم مي كند به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران وقتی فردی یک ماده غذایی شیرین بهخصوص با اندیسگلایسمی بالاصحبت پور افشار به عنوان شهردار جدید قصرشیرین معرفی شد
پس از گذشت ۵ ماه از استعفای نجفی مهر صحبت پور افشار به عنوان شهردار جدید قصرشیرین معرفی شد شناسهٔ خبر 2494208 پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴ ۴۱ استانها > کرمانشاه کرمانشاه- از سوی شورای شهر قصرشیرین صحبت پور افشار به عنوان شهردار جدید این شهر معرفی شد به گزارش خبرنگار مهر فر۲۱ توصیه تربیتی درباره طرز رفتار با پسران نوجوان
راهنمای والدین ۲۱ توصیه تربیتی درباره طرز رفتار با پسران نوجوان جام جم سرا شاید بتوان یکی از مهمترین مسئولیتها و وظایف والدین در مقابل نوجوانان خود را وظیفه تربیتی آنها دانست وظیفهای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند نتیجهاش آیندهای درخشان و مطمئن برای فرزندانشان است-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها