تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816304394
خاطره استاندار ایلام از 22بهمن 1357
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۲
استاندار ایلام وقایع مربوط به سال 1357 در ایلام را در قالب خاطره‌ای بیان کرد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه ایلام، محمدرضا مروارید در نشست خبری با خبرنگاران در پاسخ به این سوال که در 22 بهمن سال 1357 کجا بوده است، اظهارکرد: در ابتدا قرار بود که امام‌خمینی(ره) پنجم بهمن تشریف بیاورند به همین دلیل به اتفاق تعدادی از همشهریان و دوستان با اتوبوس به تهران رفتیم و به دلیل اینکه می‌گفتند دولت بختیار فرودگاه را بسته، مرحوم پدرم (آیت‌الله مروارید) گفت اگر دولت بخواهد فرودگاه را ببندد عشایر ایلام را می‌آوریم و فرودگاه را باز می‌کنیم و چون امام نیامد ما بازگشتیم در راه بازگشت با گروهی که توسط رژیم در مسیر قرارگرفته بودند درگیر شدیم و پس از درگیری با آن‌ها موفق شدیم به ایلام برگردیم. وی ادامه‌داد: در 12بهمن به دو سه اتوبوس به تهران رفتیم و در جای مناسبی از میدان آزادی مستقر شدیم در روز استقبال حضور داشتیم و برگشتیم و در روزهای 18 و 19 که درگیرهای شدید شد در منزل آیت‌الله حیدری که به‌صورت ستاد درآمده بود، مستقر شدیم. استاندار ایلام ادامه‌داد: دو روز مانده به 22 بهمن سرهنگ لکی فرمانده ژاندارمری تسلیم شد. آجودان سرهنگ لکی سربازی بود به نام حسن باقری که بعداً یکی از فرماندهان جنگ شد. این سرباز روی سرهنگ لکی کار کرده بود و خود باقری به مسجد جامع می‌آمد و برای جوانان سخنرانی می‌کرد اما شهربانی مقاومت کرد در روز 22 بهمن شهربانی هم تسلیم شد و ما در شهربانی مستقر شدیم و مردم درهای شهربانی را شکستند و اسلحه را بردند و ما هم که یک تیربار از قبل داشتیم، آن را روی مسافرخانه فردوسی مستقر کردیم و یک رگبار شلیک کردیم تا مردم شهربانی را تخلیه کردند و بیشتر اسلحه‌ها را به ستاد امنیت تحویل دادند. مروارید ادامه‌داد: از روز 23 بهمن جلسه با ادارات شروع شد و مدیران دستگاه‌ها را منصوب کردیم و من هم جزء کسانی بودم که امور را رتق‌وفتق می‌کردیم تا استاندار آمد و مستقر شد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]
-
گوناگون
پربازدیدترینها