تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 24 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):حق، سنگين و تلخ است و باطل، سبك و شيرين و بسا خواهش و هوا و هوسى كه لحظه اى بيش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1852662286




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جشنواره ای که مردمی نیست / نشست نقد و بررسی جشنواره تئاتر فجر در خبرآنلاین


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


جشنواره ای که مردمی نیست / نشست نقد و بررسی جشنواره تئاتر فجر در خبرآنلاین فرهنگ > تئاتر - حمید مظفری، سهراب سلیمی و مهرداد رایانی مخصوص با حضور در خبرآنلاین برپایی سی و سومین جشنواه بین المللی تئاتر فجر را نقد و بررسی کردند.

رضا آشفته- ناهید صباغ: سی و سومین جشنوارۀ بین المللی تئاتر فجر نیز امسال از یکم تا دوازدهم بهمن ماه فقط در تهران برگزار شد. چند سالی بود که علاوه بر تهران دستکم پنج استان دیگر نیز شاهد برگزاری بخش کوچکی از اجراها در مراکز خودشان بودند اما امسال کمبود بودجه از طویل شدن جشنواره در چهار گوشۀ کشور جلوگیری کرد. امسال 117 اثر ایرانی از مناطق مختلف کشور در کنار چند اثر خارجی اجرا شدند. سه بخش رقابتی مرور تئاتر ایران، تازه های تئاتر ایران و بین الملل از جمله بخش هایی بود که ببیشتر از دیگر بخش ها با مخاطبان انبوه مواجه شد. به اعتباری فقط می توان به حضور شهرستان ها اشاره کرد که پر بارتر از همیشه در جشنوارۀ فجر حضور یافتند و این مقدمه ای است برای آنکه از سالهای آتی شاهد قطب شدن برخی از نقاط کشور باشیم. اگر امکانات و آموزش و بودجه نیز برای تئاتر شهرسانها در نظر گرفته شود، به زودی خواهیم دید که تئاتر در دیگر نقاط ایران نیز همگانی شده است. فرصتی دست داد که در خصوص شرایط برگزاری و آسیب شناسی این دوره جشنواره تئاتر فجر با آقایان سهراب سلیمی (کارگردان و بازیگر)، حمید مظفری (کارگردان و بازیگر)، و مهرداد رایانی مخصوص (منتقد و نمایشنامه­نویس) گفتگویی داشته باشیم. سی و سه دوره جشنواره تئاتر فجر را پیش روی داشته ایم که در آن افت و خیزهای بسیاری بوده است. شاید این دوره به دلیل کمبود بودجه و تشدید تحریم ها مانع از دعوت گروهها و شخصیت های به نام خارجی شده باشد و همچنین از سوی دیگر نبودن بودجۀ حمایتی مانع از حضور پیشکسوتان و افراد سرشناس -به جزء تعداد انگشت شمار- در جدول جشنوارۀ سی و سوم شده است. بنابراین نقد و آسیب شناسی این دوره می تواند از حساسیت ویژه ای برخوردار باشد، اما پیش از ورود به مبحث جشنوارۀ امسال دلمان می خواهد بدانیم که از نظر شما اهمیت جشنواره تئاتر بین المللی فجر در چیست؟ حمید مظفری: من شخصا با برگزاری جشنواره ی تئاتر فجر موافق نیستم، زیرا به نظر من به فجر توهین می شود. البته به تئاتر سال هاست که توهین شده. اما به فجر هم با این جشنواره توهین می شود. اگر قصد ما برگزاری جشنواره ی تئاتر است می توانیم فصل بهترو خوش آب و هواتری را در نظر بگیریم. مثل اول بهار و فروردین، اما اگر برای فجر است، در شکل برگزاری تئاترها، به فجر توهین می شود. در واقع تئاتر به جای اینکه ابزاری برای تزئین فجر باشد، موجب توهین به فجر می شود.در مورد سینما چون اهمیت آن برای مسئولین بیشتر است، شرایط بهتر است، ولی درباره تئاتر شرایط برگزاری متاسفانه در حد نام فجر نیست. برای مثال بعد از انقلاب برای سینما معاونت تعیین کردند؛ اما این کار برای تئاتر صورت نگرفت؛ که معنی اش می شود: (تئاتر برای مسوولین اهمیتی نداشته و ندارد). وقتی جشنواره ها رسانه های هنری مثل سینما، تئاتر و موسیقی را در فجر برگزار می کنند در واقع با کمک این رسانه ها فجر را جشن می گیرند. اما آیا عظمت فجر در حد همین حقارتی است که برای جشنواره تئاتر دیده می شود؟ آخر می بینیم تئاتر با تحقیر برگزار می شود. سی و سه سال است از عمر این جشنواره می گذرد، ولی هنوز آیین نامه ای برای آن نوشته نشده.  آیا جشنواره فجر باید در این سطح پایین برگزار شود. جشنواره تئاتر فجر باید به صورت (نهاد) درآمده باشد و ستادی برای برگزاریش داشته باشد با بودجه ای مستقل از هر بودجۀ دیگر مرتبط با تئاتر. گروه ها باید مکانی برای کار و تمرین داشته باشند چون همین امکانات فقیرانه ای هم که برای تئاتر در طول سال لازم است از تاریخ هاییی به بعد فقط مختص تمرینهای مربوط به جشنواره می شود. و این عملا یعنی اینکه تئاتر فقط برای جشنواره ها اما با عدم امکانات، باتوی دست و پای هم رفتن. جشنوارۀ فجر ظرف این سی و سه سال باید به خودی خود امکانات گستردۀ مالی و مادی و معنوی فراوانی فراهم کرده باشد. ضمن اینکه مهمان هایی که به عنوان بزرگداشت فجر دعوت می شوند پذیرایی خوبی از آن ها نمی شود. میهمانان فجر باید در هتل­های خوبی باشند، اما عملا حتی نمی توانند تا پایان جشنواره بمانند و باید بعد از برگزاری تئاتر خودشان، به شهرهای خود برگردند و این در شان میزبانی فجر که سالگرد پیروزی انقلاب است نیست. به عبارتی مراسم در خور تئاتر و فجر برگزار نمی شود. باید آیین هایی که به خود مردم مربوط است را یک بار بگذاریم خود مردم برگزار کنند؛ مگر سابقا بودجۀ برگزاری آیین ها سوگواری تعزیه یا جشن نیمۀ شعبان را دولتها می پرداختند؟ خیر، خود مردم بودند که با جان و دل از جیب می دادند. سهراب سلیمی: اگر به عنوان تئاتر بین المللی فجر بپردازیم در می یابیم بار سنگینی دارد. این بار سنگین برمی گردد به شاخصه ها ی بسیار ارزشمند برگزار کننده جشنواره فجر، که از این طریق دو مسیر را مشخص می کند. یک اینکه تئاتر دستاوردها ی ارزشمند تولیداتش را ارائه دهد، و دو تاثیرات اجتماعی، سیاسی و برون مرزی... البته این تعریفی است که من از آن دارم. وقتی جشنواره هایی مثل کن، ونیز و... برگزار می شود، که اگر مستقیم حضور نداشتم، ولی اطلاعات و اخبار آن را دریافت کرده ام و بی اطلاع از آن ها نیستم، می بینیم که از تمام نقاط دنیا در آن مدت زمان مشخص غیر از  گروه های داخلی و مهمان هایی، گروه هایی هم از سراسر دنیا، که می خواهند از امکانات و تحولات آن جشنواره دیدار بکنند، حضور پیدا می کنند، که هم جنبه اقتصادی دارد، و هم جنبه تبلیغات سیاسی خود را دارا می باشد، و هم موقعیت تثبیت  جریان سیاسی حاکم و دستاوردهای آن را نشان می دهد. برای مثال در ترکیه  جریان فستیوال مولوی را با امکاناتی که در اختیار مهمان ها قرار می دهند، وبرنامه ریزی و جریان های مدون از آن خود کرده اند. از تمام دنیا برای بزرگداشت مولانا، در ترکیه جمع می شوند. همینطور در مراکش، هر سال در یک کارونسرای بزرگ باز سازی شده جمع می شوند، و آن را تبدیل می کنند به یک مرکز فرهنگی بزرگ و نمونه در دنیا، که بسیاری از افراد معتبر فرهنگی و هنری در دنیا برای برنامه ای  تحت عنوان جشنواره موسیقی به آن جا می روند. این ها اطلاعات ذی قیمتی است که بدست من رسیده. اما درباره خودمان، من همیشه در بطن و در جریان وقایع جشنواره ی بین المللی فجر چه در تهران و چه در شهرستان ها بوده ام. با توجه به امکانات و خروجی هایی که جشنواره داشته، ما شاهد کارهای ارزشمندی بودیم. ما حضور گروه هایی را که در تئاتر بین المللی حرف اول را می زنند داشتیم. ما حضور مرحوم سمندریان را داشتیم، که در سرمای بیست درجه زیر صفر در پارکینگ تالار وحدت، ما شاهد «قلعه حیوانات» از لهستان بودیم، «مکبث» از لهستان، و گروهی از لهستان هفده سال پیش نمایشی؟ که در چهار سو برگزار کرد. «در انتظار گودو اسلوونی» و یا «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» از ایتالیا که برای من مثل کلاس درس بود. آخرین کارهایی که از آلمان می امد برای ما مثل درس بود. ما شاهد «ننه دلاور» و« باغ آلبالو» بودیم.حالا اگر بخواهیم تفکیک کنیم این ها بخش آموزشی کار بود که سال هاست شاهد آن نیستیم. این آموخته ها برای من، یک هنرمند تئاتر که امکانات برون مرزی ندارد گرفته شده، و تبدیل شده به گروه هایی بسیار بسیار پایین که حتی در درجه بندی هم قرار نمی گیرند ، و انگار فقط برای یک سفر به ایران در جشنواره حضور یافته اند. هیچ چیز با خود نیاورده اند، و به اسم آلمان، فرانسه، روسیه، که هرکدام سرآمد تئاتر در دنیا هستند حضور داشته اند.این نشانه ی بی اهمیتی، بی نظمی و نبود مدیریت است، که یامستقیم به آن ها تحمیل می شود، و یا می خواهند کارها در سطح باقی بمانند. اما در داخل قضیه آن چه در انتظار می رود. ما شاهد کارها و گروه هایی بودیم که به نظرمی آید دارد تحولی صورت می گیرد، تحول به صورت ایجاد دگرگونی در آثار بزرگ، به زعم نا آگاهی من از یک دراماتورژی، ولی در واقع در آن هیچ نشانه ای از یک دراماتوروژی در یک اثر بزرگ نیست. البته نام نمی برم، ولی عنوان ها را شاهد هستید. به نظر من در جریان تئاتر متاسفانه مسئله ای را که آقای مظفری مطرح کردند را، ما نیز بی اطلاع نبودیم. سال گذشته و پیش از آن هم از آن صحبت شده. از بودجه ... چرا؟! وقتی ستاد مدون تئاتر وجود داشته باشد بودجه آن هم مشخص است. و بر اساس روند و تغییرات رو به جلو در بودجه تغییرات بوجود می آید و برعکس آن عمل نمی شود. از لحاظ کمی گروه های تئاتری بسیار زیاد ولی از لحاظ کیفی بسیار پایین. و سیر بودجه با سیری رو به نزول از نوع تحقیر آمیز... مسئله ی دیگر هم هست که باید به ظرافت به آن نگاه کرد. چرا باید گروه های شهرستانی بروند؟ گروه شهرستانی می آید تا از  دستاوردهای تولیدات گروه های هم کار خود از خرد تا کلان استفاده کند. همانطور که من می خواهم از امکانان تئاتر خارجی بهره ببرم آن گروه هم می خواهد از امکانات پایتخت بهره  ببرد. شرح وظیفه این است که یک شب بیایید و اجرا کنید و همان شب هم سوار اتوبوس هایتان بشوید و برگردید. اگر پول نداشته باشند می روند. اخیرا برای اینکه بتوانند این را هم به نوعی از آن سوئ استفاده خبری بکنند می گویند یک نفر از گروه بماند. فرضا مسئول انجمن نمایشی که من اطلاع دارم ایشان کت شلوار فروش هستند، و با آمدن به انجمن نمایش ماندگار شد. خب این شخص چگونه می تواند دستاوردهای دوستان مرا به شهر خود و گروه خود منتقل کند. این کار مثل یک کلاه پاره است که بر سر کسی بگذاریم. من با خودم فکر می کنم آیا این قضایا عامدانه و یا ناخوداگاه است، و یا به عنوان یک برنامه در یک لحظه تصمیماتی گرفته می شود که هیچ مطالعه ریشه ای ندارد. برای مثال تئاتر شهر چرا باید الان تعمیر شود. در اوج جریان اجرای جشنواره که هر گروهی به فضا نیاز دارد. این عدم برنامه ریزی و ضغف مدیریت است. گفتند در آخرین لحظه به ما گفتند و ما سعی کردیم کار را جمع کنیم. اما اگر یک ستاد معین برای این جشنواره باشد دبیر آن می تواند یک سال یا حتی تا ده سال حضور داشته باشد .اگر یک مدیرلایق باشد خیلی هم خوب است اگر که با جریان کار خانواده تئاتر آشنا باشد، حتی اگر خودش تئاتری نباشد.شما عنوان ها را ببینید. «تازه ها» «بخش بین الملل» «مرور» «نسل نو» «مناطق» پنج عنوان بود. مثال آن سفره ایست که پهن شده، بشقاب ها چیده شده،اما فقط یک دیس غذا هست. مهرداد رایانی مخصوص: امروز اگر گروه هایی در جریان بزرگداشت یک واقعه قرار می گیرند بهتر است همه گیر تر شود، مردمی تر شود. من معتقدم در بخش تئاتر بخش هایی توانسته است جلو برود ولی بخش هایی نتوانسته است. قدر مسلم بودن این جشنواره حسن است. اگر حذف شود هیچ کسی آخ هم نمی گوید. و هیچ اتفاقی هم نمی افتد حتی اگر خود تئاتر را هم حذف کنید، هیچ اتفاقی نمی افتد. ولی شما اگر یک شب زباله ها از درب خانه ها جمع نشود می بینید چه اتفاقی که نمی افتد! ضرورت آن هنوز ایجاد نشده، که بخشی از آن به جریانات حاکم مربوط است و بخشی از آن به هنرمندان. وجود جشنواره ی تئاتر فجر ضروری است. یک برند است که ما ایجادش کردیم، و نباید آن را تخریب کنیم. باید آن را ارتقا بدهیم. ضعف هایی که می فرمایید همگی کاملا درست است. بنده از اولین جشنواره بودم  و تا اکنون نیز به انواع مختلف حضور داشتم و سیر تحول آن را می بینم. در رشد آن تردید ندارم ولی فراز و نشیب های بسیاری داشته. این فراز و نشیب ها به جریان ها و فرایند های مدیریت فرهنگی مربوط است. مدیری که نه ماه می آید و بعد به هر دلیلی می رود، همه چیز را نابسامان می کند. مسئول جشنواره می گوید دوماه قبل از جشنواره به او اجازه داده اند استارت کار را بزند. جشنواره ای که بر مبنای یک دو سه و... الویتی ندارد ، مسلم است هر کسی چیزی می گوید و انتظاری دارد. ولی اگر در نقطه ی آغاز اهداف مشخص شود، مثلا بگویند هدف ما این است گروه های شهرستانی بیایند و تا پایان اسکان داده شوند، یا هدف ما آموزش نیست، یا هدف ما آموزش هست. وقتی شفاف هدف گذاری و اعلام نمی شود، هر کسی انتظاری دارد، ما هم انتظاری داریم و آن را می گوییم. هرگز یک جشنواره نمی تواند همه را راضی نگه دارد و جوابگوی همه اعضا خانه تئاتر باشد. برنامه ریز باید همه ی اهداف را رصد کند و الویت هایی را که مد نظر وی است و همه گیرتر هم هست اجرایی کند، و این زمانی اتفاق می افتد که مدیریت پایدار داشته باشیم. مدیری که رصد کند و افق های آینده اش را ترسیم کند، وبا توجه به طرح دراز مدت الویت ها را بگوید. این که در هر جشنواره هر سال کدام اولویت در نظر است اجرا شود. وقتی نیست همین می شود که با آن مواجه شدیم. با مشکلات و ایرادهایی که دیدید.  به نظر شما در طی دوره های گذشته، تاکنون که سی و سومین دوره جشنواره تئاتر فجر برگزار شد، آیا سیر آن رو به فراز بوده، یا رو به نشیب؟ مظفری: مگر تا به حال برای همۀ جشنواره ها بیانیه صادر نشده است، اگر اینها جایی گردآوری شود آن وقت خواهیم فهمید که چرا نباید خواسته های تئاتری ها اجرا بشود که وضعیت بهتری حاکم شود. بنابراین مطالعۀ همین بیانیه ها به زیبایی فراز و نشیب تئاتر ما را نشان خواهد داد. رایانی مخصوص: بله، همۀ این بیانیه ها در کتابی به دست منوچهر اکبرلو گردآوری شده است. سلیمی: می دانیم که تمام بیانیه ها در یک کتاب چاپ شده. آیا چاپ شدن این بیانیه ها برای آگاه کردن مثلا یکی مثل من بوده؟ وقتی تعاریف در بیانیه وجود داشته باشد من که کم تجربه هستم به اطلاعات مدیریت قبلی تکیه می زنم اما می بینیم برای مثال، تئاتر شهر در سال های اخیر شش بار مدیر کل عوض کرده. چه اتفاقی دارد می افتد؟ می بینیم که این موج گاهی اوج گرفته و گاهی با سرعت زمین خورده، که این بسیار خطرناک است. ای کاش سی و سومین دوره این گونه نبود، که با توهین و اهانت همکاران روبرو شویم. در این مدت پس از پایان جشنواره، بارها با بنده تماس گرفته اند و انواع اهانت را کرده اند که فامیل بازی کرده اید، شما نمی توانید تحلیل های ما را ببینید. فقط می گویم برای مثال موج نو این بود که آقای رفیعی با گروهی از هنرجویانش کاری کارستان کرد با نام «عروسی خون». شما شاهد بودید که بدون ستاره ها و هنرمندان به نام، اما با درایت و دقت کار ارزشمند و در خور توجه ارائه داد. مانند آقای رفیعی دراین مملکت کم نیستند. من معتقدم که تا زمانی که جریان سانسور به صورت قانونمند در تئاترمدون نشود و بودجه رسمی به آن تعلق نگیرد، اوضاع و شرایط را رو به تکامل نمی بینم. لحظاتی هم هست که هنرمندی می آید جدای از مسئله آموزش کاری  بسیار عالی ارائه می دهد. مظفری: خواهش می کنم نگویید سانسور را مدون کنید. سانسور را نمی توان مدون کرد. اگر قرار بر سانسور باشد که هست، در صورت لزوم چه مدون و چه غیر مدون، حتا نوع راه رفتن هم می شود ایراد گرفت. رایانی مخصوص: درباره جشنواره تئاتر فجر آیا یک خواست ثابت وجود دارد؟ بنده می گویم؛ خیر، و برای همین است که هر کسی مطالبات خودش را دنبال می کند. اما وقتی منشور و اهداف خود را بنویسید به همه می گویید اهداف ما این است و کار دیگری هم ندارم. سلیمی: سانسور در تمام دنیا وجود دارد. اما مدون شده و تعریف شده است، و بر اساس آن برخورد می شود یا نمی شود. بودجه هم تعیین کننده است. تا زمانی که تئاتر در کشور ما دولتی است، من نیازمند کمک های دولت هستم. زیرا تعریفی از تئاتر خصوصی و امکانات آن بوجود نیامده، و جریان تئاتر فجر هم که یک جریان دولتی است تا زمانی که تئاتر خصوصی هم نداشته باشیم، هرلحظه از این دنده به آن دنده در حال نوسان خواهد بود، و راه قانونمند خود را طی نخواهد کرد. گاه اوج می گیرد و گاه از هم می پاشد. آخرین حرف من هم این است که خیلی سخت است سی و سه  سال بگذرد و من بخواهم انتظارات خودم را از اولین، دومین،... دهمین جشنواره، تا امروز استناد کنم، اما متاسفانه می بینیم که مرتب به گذشته رجعت می کنیم. اگر هم نخواهیم خود بخود به سمت گذشته می رویم. زیرا انتظارات در سی سومین جشنواره تئاتر فجر براورده نشد. نه در بودجه و برنامه ریزی، و چه از لحاظ کمی و کیفی، و یا جریانات داخلی یا خارجی آن، جشنواره در حد انتظارت نبود. برای مثال همیشه از کمبود سالن می گوییم. سالن ها هم افزوده شدند، اما آیا مدیریت این سالن ها همان چیزی است که امروز  یک سالن ناامن که نام نمی برم را، جزو سالن ها محسوب کنیم. جایی که تعدادی جوان در آن به کار آموزش و تولید می پردازند. رایانی مخصوص: من بیست و دو نمایش را دیدم و حدودا هشت کار خارجی را هم دیدم، به دریافتی رسیدم که به شک افتادم؛ آیا به لحاظ تکنیکی در حال پوست انداختن هستیم و یا داریم به سمت یک جریان انحرافی می رویم؟ این را هم بگویم که نسل میانه و پیشکسوت ما در این جشنواره دیده نشدند. آفت این نبودن چیست؟ این است که چیزهایی هست که نفس به نفس جلو می آید، نه با کتاب و نوشته، وقتی آنها نباشند تئاتری که ما بدنبال آن هستیم به عنوان یک جریان فرهیخته، جریان پیدا نمی کند. سهم میانه ها و پیشکسوتان ادا نشد. به نظر ما باید جشنواره هایی مثل جشنواره فجر بیشتر باید در دست پیشکسوتان باشد، تا جوانان... آن ها هم می توانند باشند، اما برگزیده ها و پخته ها حضور ندارند. رایانی مخصوص: در این بیست و دو نمایش، یک سری نمایش ها اتفاق افتاده که به نوعی ضد قصه است. نمی دانی کی شروع شد، کی تمام شد. انگار نوعی برش است. دری باز شود عده ای مارا ببینند و بروند. یک چنین جریانی در حوزه ادبیت نمایشی ما دارد اتفاق می افتد.مثل کارهای آقای کاهانی. مثل «به اتفاق خانواده» و« پذیرایی»... رایانی مخصوص: به نظر من این اتفاقی است که باید به آن پرداخت، که یا طرد شود، یا تایید شود و رشد بکند. مظفری: کارهای آقای کاهانی و یا به اتفاق خانواده را ندیدم. در جشنواره امسال به دلیل جدول بندی نامناسب نتوانستیم همه کارها را ببینیم. زیرا کارها تکرار نمی شدند. فقط دو اجرا پشت سرهم در یک روز به اجرادر می آمد. اگر آن روز فرصت نمی شد دیگر امکان دیدن آن نمایش های دیگر وجود نداشت، زیرا قصد این بود که تا می توان تعداد بیشتر و بیشتری در جدول گنجاند. کمیت بالا، اما دسترسی بسیار اندک. رایانی مخصوص: بخش طراحی صحنه هم می بینیم که فقیر شده. نمی دانم بدلایل مالی است، یا نیاز استاتیکی بازیگر، زیرا می بینیم طراحی های صحنه فقیر شده. در برخی از کارها خلاقیتی نهفته است اما در برخی خلاقیت هم دیده نمی شود. در بخش کارگردانی هم بیش از آن که به لحظات مختلف دراماتیک، به معنای تعمق، و ایجاد حس همذات پنداری برای مخاطب، در آوردن لحظات، شتاب گذرایی را شاهد هستیم. شتاب در پردازش نور، صدا... صحنه های مختلف، دیالوگ های مختلف، پاس کاری، مثل چت روم های گروهی! در میزانس کردن به معنای تمام اعضای اجرایی این را می بینیم. این سه اتفاق واقعا جهت درست را می روند؟ یا یک جریانی انحرافی است. ولی قطعا تحت تاثیر یک سری فَکت به این صورت عمل می شود. دریافت من این است که بخشی از آن درست است. برگرفته از جریان اجتماعی امروز است. یکنوع تئاتر آپارتمانی امروزی با یک موکت و یک مبل...هم بوفور در این جشنواره آمد، و توقعات تئاتریکال مارا تنزل میدهد. این حتی در متون خارجی هم دیده می شد. یک کار سهل الوصولِ بزن و برو... یاد ما باشد که این کارها سال های دیگر هم قرار است اجرا شوند.این مسئله باید موشکافی شود. مظفری: در تازه های تئاتر ایران نظر شما درباره شما نمایش بوقلمون چیست؟ سلیمی: خوشبختانه بوقلمون جزو یکی از کارهای خوب که به معنای واقعی از تازه های تئاتر ایران بود. اگر فکر اصلی در کار نمایش، همراه دانش و تجربه باشد با همان امکانات کم هم جادوی صحنه اتفاق می افتد.حالا باید بنشینیم با هم بحث گفتگو کنیم که این پازل های کنار هم چرا نتیجه نمی دهد. رایانی مخصوص: من معتقدم باید بحث شود. در بحث نسل جوان، که من تایید می کنم، بواسطه این است که اگر سلسه مراتب رعایت بشوند، هم جوان خود را بهتر می شناسد، که اگر درست نشناسد همان ذره ای استعداد هم به انحراف کشیده می شود. بواسطه ی نبودن بودجه و مدیریت شکافی ایجاد شده. رایانی مخصوص: این به صنف تئاتر مربوط می شود. مظفری: آقای آشفته من متن شمارا خواندم که اشاره کرده بودی. و بخش هایی از آن را هم خط کشیدم،  شما حرف خود را در رسانه زده اید، به ما بیشتر فرصت بدهید. آقای رایانی صنف تئاتر هیچ کاری نمی تواند بکند. رایانی مخصوص: پس چرا هست؟ چرا خانه تئاتر هست؟ مظفری: خانه تئاتر در غیاب یک تشکل منسجم و یک اتحادیۀ مستقل بصورت مجازی دارد بخشی از امور صنف را انجام می دهد. اگر هر زمان خانه تئاتر به اعضای صنف فرمان دهد که مثلا هیچ عضوی از صنوف مختلف برای صحنه کاری نکند و اعضا این فرمان را اجرا کردند، شما می توانید بگویید که صنفی وجود دارد. خانۀ تئاتر کوتاهی نمی کند ولی وقتی چنین کاری نمی کند چون اگر تصمیمی جدی بگیرد با واکنش منفی مواجه می شود و  اولین کسانی که بر خلاف خواسته ی او رفتار کند همان اعضای آن خانه هستند. در بحث جوان گرایی هم همان زمانی که اعلام کردند هفتصد نویسنده و متن داریم از همان زمان هم شکاف بین نسلها هم به نوعی ایجاد شد. 5757

کلید واژه ها: جشنواره تئاتر فجر - تئاتر -




شنبه 25 بهمن 1393 - 14:36:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن