واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جهان اسلام به موج هنري بزرگ نياز دارد
يكي از معضلاتي كه در خصوص معرفي اهلبيت(ع) و ارزشهاي ناب اسلامي وجود دارد، نبود تصويرسازي است
نویسنده : معصومه طاهري
يكي از معضلاتي كه در خصوص معرفي اهلبيت(ع) و ارزشهاي ناب اسلامي وجود دارد، نبود تصويرسازي است. قبلاً درباره اينكه نمادسازي در مسئله فرهنگي نداريم و يا كم داريم سخن بسيار گفته شده است البته بعضاً تصويرسازهايي صورت گرفته كه به نحوه خوبي انجام شده است اما متأسفانه عزم جدي از سوي برخي مسئولان براي گسترش نمودسازيهاي اسلامي نديديم. اغلب آقايان تنها وظيفه خود را در اين عرصه محدود به سخنراني و ميتينگ و پز دغدغهمندي هنري ميدانند و بس.
براي همين بعد از اين همه مدت كه به ساحت امام اهانت شد هنوز هيچ نماد شاخصي يا تابلو يا تصوير زيباي ماندگاري در رابطه با آن امام همام ارائه نشده است؛ البته در فضاي مجازي همان زمان از سوي گروههاي خودجوش غيردولتي تحركات مثبتي صورت گرفت ولي مقطعي بود يا حالا كه جهان كفر دوباره شمشير را از رو بسته و به ساحت پيامبر اعظم (ص) اهانت كرده است انتظار ميرود تصويرسازيهاي ماندگاري طراحي و توليد شود تا نه فقط محدود به اين زمان، بلكه براي هميشه جاودان و اثرگذار باشد.
و اي كاش قبل از زمينهسازي توهينها و اهانتها ذهنيت مردم را بيشتر با پيامبر اعظم (ص) و اهل بيت (ع) آشنا كنيم. در نمايشگاهها مردم براي ديدن اصل كار ميروند در حالي كه بايد چنين نمادهايي همراه با كيفيت مطلوب در فضاي مجازي و حقيقي به صورت بنر، سيلك و... منتشر شود تا در دسترس همه قرار بگيرد اما گاهي نگاه انحصارطلب برخي مسئولان و تنگ نظريها در حمايت از هنرمندان واقعي كه هنرشان معرفي اسلام ناب محمدي است، باعث شده آثار موجود در انبارها خاك بخورد يا سالي يكبار آن هم به زحمت در يك گالري بهنمايش گذاشته شود.
چند وقت پيش با يكي از هنرمندان مينياتور گفتوگو داشتم، آثار اين هنرمند به قدري زيبا و اثرگذار بود كه چشم هر بينندهاي را خيره ميكرد؛ آه از نهادم برخاست كه چرا اين آثار چنين مهجور مانده و تنها در چند گالري ارائه ميشود درحالي كه غرب با انتشار آثاري چون جيغ، لبخند موناليزا و... فرهنگ و هنر خود را به جهان انتشار ميدهد تا آنجا كه امروز اگر نقاشي و روشنفكري نام نقاشان غربي را نداند نشان از كم سوادي اوست اما با اين وجود تنها نقاشاني كه ما در پي فرهنگسازي مسئولان فرهنگي كشور ميشناسيم به صورت عمومي كمالالملك، بهزاد، فرشچيان و... هستند كه آنهم هميشه روي كتابهاي درسي اسم و نقاشيهايشان بوده است.
اما فرشچيان چرا فرشچيان شد؟ شايد يكي از دلايل آن بعد از خلق آثاري چون عصر عاشورا بود كه بهعنوان اثر شاخص اسلامي در فضاي حقيقي و مجازي منتشر شد و سپس در هيئتهاي مذهبي به صورت تابلو و بنر از آن استفاده كردند، لذا وقتي هنري بين مردم بيايد و ديده شود آن را ميشناسند و از مهجوري بيرون ميرود هنرمند هم كه به دليل خاصيت كار هنري، اميد به تشويق و ديده شدن دارد، انگيزه بيشتري ميگيرد با همه اين وجود متأسفانه آنچه تاكنون بوده و هست، فقر فرهنگي و عدم شناخت برخي مجريان و مسئولان فرهنگي است كه خريد و ستايش تابلويي را تنها منحصر به بنياد و نهاد خود ميكنند؛ نهادهايي كه دولتي هستند و جز از پول بيتالمال در نميآورند كه صرف اين امور نمايند.
سؤال اينجاست چرا مردم كه خود پول اين آثار هنري را دادهاند از ديدن چنين آثار شاخصي محروم هستند؟ اگر همين الان آقايان مسئول را مجبوركنند آثار هنري كه درباره پيامبر اعظم(ص) است از انبارها و آرشيوهاي خاك خورده بيرون بياورند، قطعاً جهان اسلام با موج هنري بزرگي مواجه خواهد شد و افكار عمومي فارغ از سياهنمايي رسانهها و هتاكان خودشان سره را از ناسره تشخيص ميدهند؛ يعني با زبان هنر جواب هتاكان را خواهيم داد. اما افسوس كه اين بخلورزيها سالهاست مانند بغضي گلوي دلسوزان عرصه فرهنگ و هنر را گرفته است. نميدانم اگر سيامك عزمي طرح تنهايي امام علي (ع) را در فضاي مجازي منتشر نميكرد يا استاد فرشچيان آثارش را به نمايش عمومي نميگذاشت مديران فرهنگي براي به تصوير كشيدن و معرفي اهل بيت (ع) چه چيزي در چنته داشتند.
به نظر ميرسد در فضايي كه گروهكهاي داعشي يا وهابي به نام اسلام و قرآن از هرگونه ظلم و تعدي به مردم كوتاهي نكردهاند و مانند لكه سياهي بر پيكره اسلام افتادهاند و زمانيكه عدهاي هنرمندنماي غربي براي مطرح شدن و فروش بيشتر به توهين به مقدسات اسلامي روي آوردهاند، بايد در عرصه نمادسازيهاي اسلامي بيش از پيش فعاليت داشت و مردم را با نمايههاي اصيل ديني و اهل بيت آشنا كنيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]