واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: خدايا شكر كه مرا گرسنه نگهداشتي
«خدايا تمام وجودم و تمام فكرم در اين است كه هرچه زودتر به تو برسم.
نویسنده : آرمان شريف
«خدايا تمام وجودم و تمام فكرم در اين است كه هرچه زودتر به تو برسم. خدايا بگذار كه با ريخته شدن خونم در راهت تمام كبر و غرور من با خونم شكسته شود و بگذار پروانهوار به دور شمع بسوزم تا از نور خون خود دنياى ظلمت را روشن كنم. خدايا در تنهايى تمام وجودم بر خود مىلرزد و ديگر نمىتوانم در اين دنيا زندگى كنم و مىترسم كه وقت بگذرد و چنين سعادتى نصيبم نشود(شهادت). خدايا به من اجازه بده در راهت قربانى شوم و خدايا قبل از شهادت مرا آزاد كرده و من اين آزادى را به هيچ چيز نخواهم فروخت. خدايا شهادت مرا كه بهتر از همه چيز براى من است تضمين كن. خدايا تو را شكر كه چه نعمتهايى را به من دادى و اما قدر ندانستم. خدايا تو را شكر كه مرا از خانوادهاى مستضعف قراردادى تا درد مستضعفان را بدانم. خدايا تو را شكر كه چه شبها مرا گرسنه نگاه داشتى تا درد گرسنگان را بدانم. خدايا تو را شكر كه دوران زندگى مرا از كودكى تا به حالم را با سختى قرار دادى تا درد آنها را كه سختى مىكشند، احساس كنم. خدايا تو را شكر كه لياقت جبهه آمدن و در جبهه شركت كردن را به من دادى. خدايا تو را شكر...» «19/4/65 ـ بخشي از وصيتنامه شهيد سيدعباس ميرهادي» عمليات كربلاي4 يكي از عملياتهاي مهم و بزرگ تاريخ دفاع مقدس بود كه رزمندگانش در خلال آن با جانفشاني و رشادت مسير پيشرفت در عمليات بعدي كه كربلاي5 بود را هموار كردند. شهيد سيد عباس ميرهادي فرمانده گردان امام رضا (ع) يكي از رزمندگان شركتكننده در اين عمليات بود كه از شهرستان خمين در استان مركزي به جبههها اعزام شده بود. با شروع جنگ شهيد ميرهادي با حضور در جبهههاي جنوبي و غربي به كمك ديگر رزمندگان شتافت و دفاع از كيان نظام و ميهن را در اولويت كارهايش قرار داد. او حضور در جبهه و حالت معنوي آنجا را موهبتي الهي ميدانست كه بايد از آن استفاده كرد. سيدعباس پس از مدتي به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و بهعلت توانايي بسيار به سمت فرمانده عمليات سپاه خمين برگزيده شد. براي مدتي هم مسئوليت واحد آموزش نظامي را بر عهده گرفت. اما پس از چندي مسئوليتهاي پشت جبهه را رها كرد و به جبهه شتافت. بودن در كنار ديگر رزمندگان و نبرد مقابل دشمنان اصليترين خواسته سيد عباس بود. پيش از شروع عمليات والفجر ۸، به دستور فرماندهان بهعنوان فرمانده گردان امام رضا(ع) راهي جبهههاي حق عليه باطل شد و حضوري تأثيرگذار در جبههها داشت. سيد محمد حسيني همرزم شهيد در خاطرهاي حضور سيدعباس در عمليات كربلاي4 را اينگونه نقل ميكند: در آخرين عملياتي كه در خلال آن سيد به شهادت رسيد (عمليات كربلاي 4)، زماني كه خواستيم براي عمليات حركت كنيم و نيروها را تا خط مقدم هدايت كنيم، ايشان گفت شما حركت كنيد من كار كوچكي دارم، انجام بدهم و به شما ملحق ميشوم. در نقطه استقراري، آبي براي غسل نبود و تنها بركههايي بود كه از لحاظ بهداشتي مشكل جسمي ايجاد مينمود. بعد از نيم ساعت تأخير، ديدم برگشت و اين نيم ساعت براي غسل شهادت بود. گويي اين عزيز از پيشگاه خداوند متعال الهام گرفته بود كه ديگر زمان پرواز فرا رسيده و جاي درنگ نيست. بلافاصله در درگيري با دشمنان، خودش جلوي گردان بود، از وضعيت دشمن با آن همه استحكامات خبر داشت و جلو رفتن خودش براي آن بود كه هم وضعيت را ديده و هم اگر شكستن خط، فدايي جان ميخواهد خودش اولين نفر باشد. از طرفي ملاقات با معبود برايش دير شده بود و شتابان به سويش شتافت و بيسيم خبرداد كه عباس به شهادت رسيد. سرانجام اين فرمانده دلير عرصههاي نبرد در تاريخ چهارم ديماه سال ۱۳۶۵ هجري شمسي در عمليات كربلاي ۴، در سن 23 سالگي شلمچه را به خون پاك خويش آراست تا مصداق بارز بيانات مقام معظم رهبري، حضرت آيتالله العظمي خامنهاي گردد كه فرمودهاند:«شهدا، علاوه بر مقامات رفيع معنوي كه زبانها و قلمها از توصيف آن و چشم و دلها از مشاهده آن ناتوانند، مشعلدار پيروزي و استقلال ملتند و حق بزرگ آنان بر گردن ملت، بسي عظيم است...»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]