واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مونا زندي حقيقي كارگردان «عصر جمعه» گفت: وزارت ارشاد اعلام كرد ما با فيلم مشكلي نداريم كما اين كه اين فيلم دو سه مرتبهاي در دانشگاهها نمايش داده شده است. بنابراين بحث اين كه سينمادار نميخواهد فيلم را اكران كند، به اين دليل است كه معتقد است فيلم، فروشي ندارد. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست و بررسي فيلم «عصر جمعه» به كارگرداني مونا زندي حقيقي، ديروز پس از نمايش فيلم در باشگاه فيلم تهران در فرهنگسراي هنر با حضور عوامل فيلم و جمعي از علاقمندان سينما و هنر به اجرا در آمد . و حسين معززينيا، منتقد سينما، رويا نونهالي، بازيگر و مهرداد صديقيان بازيگر نشست فيلم را برگزار شد. در ابتداي جلسه حسين معززينيا از كارگردان «عصر جمعه» پرسيد: در حال حاضر اكران اين فيلم در چه وضعيتي است؟ در پاسخ به اين سوال مونا زنديحقيقي گفت: در واقع اين فيلم وارد شبكه سينماي خانگي شد تا از مهرماه وارد شبكه اكران شود و بحث اكران عمومي آن همچنان نامشخص است. يعني نه گفتهاند كه اكران نميشود و نه اين كه ميشود. بنابراين فكر ميكنم بدترين اتفاق ممكن است كه آدم تكليفش را نميداند. به هر حال در سال گذشته دو بار قرار بود كه فيلم يك بار با گروه سينمايي عصر جديد و يك بار با گروه سينمايي آفريقا اكران شود كه هر دو، دوباره به دلايل نامشخصي كه هيچ وقت نه از طرف پخش كننده به ما مشخصا گفته شده كه به چه دليلي بوده و نه از سوي صنفي و سازمان ديگري، به هر حال آن اكران نشد و در حال حاضر وضعيت آن همين است. منتقد سينما گفت: مشكل همان مشكلات صنفي است يعني بين سينمادارها و انجمن توزيع كنندگان ديگر، مشكلي كه از سوي ارشاد نبوده است، اين طور نيست؟ كارگردان «عصر جمعه» در اين باره گفت: هركس يك بهانهاي براي اين ماجرا ميآورد يعني ظاهرا، پخش ميگويد ما با سينمادار هم قرار داد بستيم كما اين كه مثلا با گروه سينمايي آفريقا و عصر جديد يك قراردادي بسته شد و وقتي كه به پروسه ارشاد رسيد ارشاد اجازه اكران بهشكل مشخص نداد. از طرفي ديگر ارشاد اعلام كرد ما با فيلم مشكلي نداريم كما اين كه بههرحال در دانشگاهها دو سه مرتبهاي اين فيلم نمايش داده شده است. بنابراين بحث اين كه سينمادار نميخواهد فيلم را اكران كند، به اين دليل است كه معتقد است فيلم، فروشي ندارد. هيچ وقت هم متأسفانه اين حرفها را - كه حالا نميدانم يك قانون است يا اين كه مربوط به اينجاست- هيچ وقت همه باهم سر يك ميز رودرروي هم نميگويند و معلوم نميشود مشكل از كجاست؟ حسين معززينيا، منتقد سينما در ادامه از كارگردان «عصر جمعه» پرسيد: شرايط ساخت فيلم و پرداخت فيلم چطور بود و ايده از كجا آمد؟ مونا زنديحقيقي خاطر نشان كرد كه آنچه كه ايده فيلم را به وجود آورد در واقع يك تحقيقي بود كه من داشتم براي كار مستندي انجام ميدادم. واقعهاي بود كه در آن دختر يازدهسالهاي مورد تجاوز سه مرد قرار ميگيرد كه آنها او را در داخل يك حفرهاي در لرستان گذاشته و رفته بودند. البته من در شرايطي شروع به تحقيق كردم كه چند سالي از اين اتفاق ميگذشت. بنابراين من دستمايه زيادي در دست نداشتم براي اينكه يك مستند قابل قبولي را بسازم. در همان تحقيقاتي كه داشتم و آن كار را انجام ميدادم و فيلمهايي كه گرفتم و چند باري كه رفتم و آمدم به نظر ميرسيد كه خوب موضوع تجاوز از آن موضوعاتي كه خيلي بغرنج است و خيلي قابل گفتن نيست اصولا به دليل پنهان كاري كه راجع به اين موضوع وجود دارد خيلي آدم راحت درباره آن صحبت نميكنند. وي در اين باره افزود: در زماني كه خانم حكمت داشت فيلم «زندان زنان» فيلم را داشتند ميساختند در واقع قبلش من تحقيقات آن را در زندان داشتم، انجام ميدادم. نكتهاي براي من خيلي جالب بود طبق قانون آن زمان، بچههايي بودند با مادرانشان داشتند دوران محكوميت را ميگذراندند. وي تصريح كرد: من در همان زمان فكر آن بودم كه ديگر فيلم اولم را شروع كنم بنابراين اين دو موضوع را به اضافه بحث تجاوز خانگي را با هم تلفيق كردم و با صحبت با آقاي مصطفوي قصه نوشته شد. مونا زنديحقيقي خاطرنشان كرد كه من از ساخت اين فيلم راضي هستم و نتايج مثبتي از ساخت اين فيلم گرفتم. قصد اصلي من اين بود كه فيلمي بسازم كه براي مخاطب قابل باور باشد. او درباره نام فيلم و علت نام گذاري آن گفت: اتفاقي كه براي سوگند در فيلم افتاده است، در يك روز جمعه عصر به وقوع پيوسته است. روزي كه همه براي انگور چيني به باغ عمو قدير ميروند و به همين دليل، من نام فيلم را «عصر جمعه» گذاشتم. به گزارش فارس، رويا نونهالي در مورد چگونگي مقدمات شكل گيري كار و شرايط بازي گفت: اين كه من چه طور به نقش نزديك شدم اصولا اين سوال از نظر من هيچ وقت پاسخ بسيار مشخصي نميتواند داشته باشد، بههر حال كسي كه بازيگر است يعني حرفهاش بازيگري است، بايد بازيگر باشد تا بعد نقشي به آن پيشنهاد بشود وقتي چيزهايي را از قبل ياد گرفتي كه بايد ياد گرفته باشي، اين ياد گرفتهها يقينا جزء افتخارات يك بازيگر نميتواند باشد چون هر كدام ما در هر كاري كه هستيم. حتما بايد كارمان را بلد باشيم تا يك عنواني به ما اطلاق شود؛ البته بازيگري شغلي دست يافتني است و بههر حال هستند كه بدون اين كه بلد باشند جلوي دوربين قرار ميگيرند و گاهي به يمن اصول كارگردان مجرب، اتفاق خوبي ميافتد. حالا بر ميگرديم به كسي كه بازيگري كه حرفهاش واقعا بازيگري است و فكر ميكند كه اگر بگويند كه شما چه كارهايد، در جواب ميگويد من بازيگرم. در نتيجه اين كه من بگويم وقتي فيلمنامهاي را ميخوانم چطور به نقشي كه به من پيشنهاد ميشود وقتي آن نقش را دوست دارم نزديك ميشوم واقعا آن اتفاق خودش ميافتد شايد بهخاطر اين است كه تو بخاطر اين حرفه، خيلي چيزها را به خاطر سپردي و مجبور بودي به آدمها بيش از اين كه آدمها تصورش را ميكنند، نگاه كني، وقتي با آنها حرف ميزني به آنها دقيق شوي تا رفتارشان در ذهنت ثبت شود و بعد كافي است با نقشي مواجه ميشوي و به يكي از آنها به نزديكترشان مراجعه كني و در تخيل خودت، آنها را بياميزي و اگر بتواني، در بازي خود ظاهر كني. مسلما اين اتفاق بدون حضور كارگردان خوب رخ نميدهد. يعني كارگردان حتما اگر خوب نباشد، بازيگر كارش خوب از آب در نميآيد. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 176]