واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: با اعلام اسامی نامزدهای بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره بیست و ششم فیلم فجر، تحلیل این فهرست در آستانه مراسم اختتامیه و اعلام نام برگزیدگان صرفا نگاهی جزئینگرانهتر به انتخابهای هیئت داوران است. به گزارش خبرنگار مهر، با اعلام نامزدهای بخش سودای سیمرغ: مسابقه سینمای ایران از همین حالا تحلیل و تفسیرها آغاز شده است. جشنوارهای که با حاشیهها شروع شد، با جنجال ادامه پیدا کرد و فهرست کاندیداهای آن علامت سئوالهای متعدد دارد. در فهرست نامزدهای برگزیده جشنواره فجر به ترتیب این فیلمها رکورددار هستند: "آواز گنجشک ها" با یازده نامزد، "به همین سادگی" با 10، "فرزند خاک" با هفت، "باد در علفزار می پیچد" و "دیوار" با شش، "آتش سبز" با پنج، "همیشه پای یک زن در میان است" و "هامون و دریا" با چهار، "استشهادی برای خدا" و "کنعان" با سه، "شب"، "محیا" و "پرچمهای قلعه کاوه" با دو، و "سبز کوچک" و "حس پنهان" با یک نامزد. رضایی و فراهانی نامزدهای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرور و تحلیلی بر جزئیات این انتخابها یک روز قبل از اعلام برگزیدگان بیست و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر میتواند اهمیتی خاص داشته باشد. نگاه ملی در این بخش فیلم های "آتش سبز"، "آواز گنجشک ها"، "به همین سادگی"، "فرزند خاک" و "هامون و دریا" نامزد دریافت سیمرغ بلورین هستند. "آتش سبز" هر چند در حد انتظارات و سابقه محمدرضا اصلانی در سینمای ایران ظاهر نشد، ولی از همان ابتدا پرداختن به فرهنگ ایران کهن و مولفههای ملی، این فیلم را به عنوان اولین گزینه برای دریافت جایزه نگاه ملی مطرح کرد که البته میتواند به نوعی ارزشگذاری بر سابقه حرفهای اصلانی هم محسوب شود نه لزوماً خود فیلم. "آواز گنجشکها" مجید مجیدی هم با وامداری به زندگی یک خانواده حاشیهنشین و پرداختن به مناسبات و باورهای خاص آنها، "به همین سادگی" به جهت نمایش برشی جزئینگرانه از حضور زن سنتی در خانواده و اجتماع و "هامون و دریا" به دلیل پرداختن به جایگاه موسیقی نواحی خراسان در مناسبات زندگی مردم این خطه از کشور به نظر گزینههایی مناسب برای قرار گرفتن در این فهرست هستند. بهترین فیلم در این بخش فیلمهای "آواز گنجشکها"، "باد در علفزار میپیچد" و "به همین سادگی" نامزد دریافت سیمرغ بلورین هستند. هر چند برخی از همین حالا مورد توجه قرار گرفتن فیلم مجیدی در جشنواره را متأثر از حضور آن در جشنواره برلین میدانند، ولی واقعیت این است که فیلم در راستای تکامل مجیدی میتواند فراتر از این حاشیهها جای پای خود را در فهرست بهترین فیلم محکم کند. هر چند قرار گرفتن "باد در علفزار میپیچد" که حتی در سهگانه معصومی هم بهترین فیلم نیست، این فهرست را سئوالبرانگیز می کند. فیلم سیدرضا میرکریمی هم با توجه به استقبالی که منتقدان مختلف از آن نشان دادند و البته موفقیت در بخش بینالملل عضو بحق این فهرست است. بهترین کارگردانی در این بخش محمدعلی طالبی با "دیوار"، مجیدی با "آواز گنجشکها"، معصومی با "باد در علفزار میپیچد" و میرکریمی با "به همین سادگی" نامزد دریافت سیمرغ بلورین شدهاند. درباره فیلمهای مجیدی، معصومی و میرکریمی که مطابق فهرست بهترین فیلم هستند، شاید همان تحلیلها را بتوان در بخش بهترین کارگردانی هم مطرح کرد. هر چند کارگردانی "آواز گنجشکها" به جهت محدود نماندن در پرداخت ساده یک قصه ساده، "به همین سادگی" به دلیل تأثیر پرداخت جزئینگرانه و زنانه فیلمنامه به کارگردانی جزو بهترین انتخابها هستند. معصومی هم در کارگردانی "باد در علفزار میپیچد" کمتر دچار نقصان شده و توانسته از طبیعت بکر شمال در قصه استفاده کند. در این فهرست طالبی تازهواردی است که میتوان کارگردانی او را در سکانسهای موتورسواری مورد توجه قرار داد که ظاهرا نخستین گزینه برای نامزد شدن بوده است. بهترین فیلمنامه در این بخش علیرضا امینی و محسن طنابنده برای "استشهادی برای خدا"، غلامرضا رمضانی برای "سبز کوچک"، مجیدی و مهران کاشانی برای "آواز گنجشکها"، معصومی برای "باد در علفزار میپیچد" و میرکریمی و شادمهر راستین برای "به همین سادگی" نامزد دریافت سیمرغ بلورین هستند. امینی و طنابنده در فیلمنامهنویسی توانستهاند کاری ویژه انجام دهند و مسیر پرفراز و نشیب یک مرد برای حلالیت گرفتن از همسرش را با پرداختی هنرمندانه و طراحی شخصیتها و قصههای فرعی جذاب برجسته کنند. خلق یک اجتماع کوچک و باورپذیر در روستایی دورافتاده و کوچک با روابطی گرم از نقاط قوت فیلمنامه محسوب میشود. فیلمنامه مجیدی و کاشانی هم از نقاط قوت سینمای مجیدی و جشنواره امسال است. قصهای به ظاهر سهل و ممتنع که پیچیدگیهای خاصی در اعماق خود دارد و توانسته مفاهیم معنایی خود را در زیرلایه اثر تعمیق بخشد. حضور "باد در علفزار" در این فهرست از نقاط ضعف کار است، فیلمی که به خصوص از نقطه نظر قصه، پرداخت، طراحی پایانی و شخصیتپردازی لطمه دیده است. فیلمنامه میرکریمی و راستین هم که سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش جلوهگاه شرق: مسابقه سینمای آسیا را به دست آورد، از بختهای مسلم و البته بحق فیلمنامهنویسی است. فیلمنامهای که در بازنویسیهای مکرر، مشاوره با نویسندگان زن، روانپزشکان و ... به قوامی رسید که شاید کمتر لحظه ناکارآمدی در کلیت کار به چشم میخورد. بهترین بازیگر نقش اول زن در این بخش الناز شاکردوست با "باد در علفزار میپیچد"، گلشیفته فراهانی با "دیوار" و "همیشه پای یک زن در میان است" و هنگامه قاضیانی با "به همین سادگی" برای دریافت سیمرغ بلورین با یکدیگر رقابت میکنند. قاضیانی را باید لایقترین عضو این فهرست نامید. بازیگری که برای نزدیک شدن به این نقش و گرفتن ته لهجه آذری، مدتها وقت گذاشت و حاصل تلاش او بر پرده تصویری بینقص از زنی سنتی در آستانه کشفی بزرگ است. حضور شاکردوست که برای بازی در نقش یک دختر شمالی بیمادر و محکوم به ازدواج اجباری هم از نقاط ضعف این فهرست است. تلاش شاکردوست برای ایفای این نقش محدود به پیادهرویهای طولانی در برف و سرما آن هم در جنگلهای شمال شده، ولی در این میان از همدلی او با چنین نقشی پیچیده، گرفتن تهلهجه، ظرافت در بروز کنش و واکنشها و ... خبری نیست. فراهانی هم هر چند بازیگر محبوب نسل جوان و تصویری خاص از بازیگری امروزی است، ولی در هر دو فیلم خود نتوانسته از کلیشه تثبیت شده خود فاصله بگیرد. فراهانی اگر در شیوهها و زوایای بازیگری خود تجدید نظر نکند، بدل میشود به تکرار خود نه خلق کاراکترهای جدید. اتفاقی که در هر دو فیلم او افتاده و هر کدام یادآور حضور موفق او در فیلمی دیگر است. فراهانی بازیگری مستعد است که باید از خودش توقع بیشتری داشته باشد. بهترین بازیگر نقش اول مرد در این بخش شهاب حسینی برای "محیا"، امین حیایی برای "شب"، حبیب رضایی برای "همیشه پای یک زن در میان است"، محمدرضا فروتن برای "کنعان" و رضا ناجی برای "آوازگنجشکها" نامزد دریافت سیمرغ بلورین هستند. ناجی و فروتن را باید محقترین نامزدهای این فهرست دانست؛ هر چند فیلم "شب" امشب در سینمای مطبوعات به نمایش درمیآید و نمیتوان درباره بازی حیایی قضاوت کرد. ناجی در فیلم مجیدی نقطه اوجی در کارنامه خود تجربه میکند و اغراق نیست اگر حضور او را برای فیلم و مجیدی نعمت بدانیم. بازیگری که با چهره بدوی توانست برچسب نابازیگر را از روی خود بردارد و نقشآفرینی زیبایی کند. فروتن هر چند در سالهایی متهم به تکرار خود میشود، ولی در "کنعان" میتوانیم او را در نقش مرتضی متفاوت از همیشه ببینیم. مردی که عاشق است و نزدیکیهایی به نقش او در "شب یلدا" دارد، ولی این بازیگر سرخوردگیهای یک مرد عاشق را با غرور فروخورده در هم میآمیزد و چهرهای بیادماندنی از خود باقی میگذارد. حضور حسینی را در "محیا" باید به یک شوخی تعبیر کرد. بازی در نقش جوانی عاشق که از مرده میترسد و وارد ماجراهایی به شدت تصنعی میشود. واقعاً حسینی چیزی فراتر از بازی در فیلمها و مجموعههای ضعیف قبلی خود بوده است؟ رضایی هم دیگر عضو این فهرست است که همه حضور ضعیف او را در فیلم "همیشه پای یک زن" به تحمیلی بودن تعبیر کردند. رضایی در نقش مردی که درگیر جدایی از همسر و مشکلات دفتر انتشاراتی خود است، حرفی برای گفتن ندارد و گریم سنگین و ناملموس بودن او در نقش بیشتر این وجه را تأیید میکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2653]