تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است و به دنبال حق مى‏گردد و چون به آن رسيد، آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803671494




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-دولت یازدهم و واقعیت‌های پیش‌رو!


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح سه شنبه دولت یازدهم و واقعیت‌های پیش‌رو! روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «کم‌خاصیت اما تکان‌دهنده!»،«تحقیقات پزشکی در خدمت شکنجه در آمریکا»،«بازخوانی منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید»،«سوریه و طرح آتش بس جدید»،«دولت یازدهم و واقعیت‌های پیش‌رو!»،«جاسوسی ژنتیکی»،«کدام مسکن، کدام مهر؟»،«تناقض تحریم‌ها با ادعاهای حقوق بشری»،«تکرار سریال ارزی در اقتصاد ایران؟»،«بررسی بودجه94»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.
 

کیهان:کم خاصیت اما تکان دهنده! «کم خاصیت اما تکان دهنده!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که در آن می خوانید؛ طی دو ماه گذشته (آبان و آذر ماه)، دو حادثه بسیار مهم در آمریکا رسانه ای شد که هر یک به تنهایی برای بر باد دادن حیثیت یک دولت کافی است. یکی قتل های سریالی سیاهپوستان و تبرئه های سریالی قاتلان و دیگری انتشار گزارش به شدت سانسور شده سیا درباره شکنجه آنچه آمریکایی ها «مظنونین به فعالیت های تروریستی» می نامند. سرکوب وحشیانه اعتراض ها و دفاع تمام قد از شکنجه های سیا نیز، واکنش های رسمی آمریکا نسبت به این دو جنایت بود! در این باره گفتنی هایی هست؛ 1- باراک اوباما، بخش قابل توجهی از آرای انتخاباتی خود را در هر دو دوره ریاست جمهوری، مرهون جمعیت 40 میلیونی سیاهان آمریکا است. همان هایی که پلیس این کشور این روزها بدون کوچکترین نگرانی از بابت «دستگاه های قضایی» و «دادگاه های کذایی» به طرق مختلف می کشد؛ یکی را در روز روشن خفه می کند، یکی را در نیمه های شب به ضرب 12 گلوله می کشد و دیگری را به جرم حمل یک اسلحه اسباب بازی سوراخ سوراخ می کند؛ تفاوتی هم نمی کند هدف، کودک 12 ساله باشد یا مردی 43 ساله، فقط کافی است رنگ پوستش سیاه باشد. جامعه سیاهان آمریکا امید زیادی به اوباما داشتند، زیرا گمان می کردند، نخستین رئیس جمهور سیاهپوست تاریخ کشورشان به آنها تعلق دارد. این را می توان با مراجعه به آرشیو گزارش ها و مصاحبه هایی که پیش و پس از انتخابات 2008 ریاست جمهوری آمریکا تهیه شده، مشاهده کرد. اما این توهم زیاد دوام نیاورد. سیاهپوستان آمریکا با مشاهده بی تفاوتی اوباما به این نتیجه قطعی رسیده اند که وی قصد ندارد، شاید به خاطر برخی مصلحت های سیاسی، بیش از این با جمهوری خواهان در بیافتد. لذا این سوءاستفاده بزرگ را بی پاسخ نگذاشتند... سیاهان جدی ترین پاسخ این سوء استفاده بزرگ را در انتخابات اخیر کنگره دادند! کسی نمی تواند منکر این حقیقت بشود که، یکی از مهمترین دلایل شکست تاریخی اوباما در انتخابات 13 آبان کنگره، همین سیاهپوستان بودند. شکست سنگین جمهوری خواهان در این انتخابات نشان داد، این قشر از جامعه آمریکا به همان میزان که توانستند در روی کار آمدن اوباما موثر واقع شوند، می توانند در شکست وی نیز موثر باشند. به قول نویسنده اشپیگل، «سیاهان آمریکا اگر در سال 2008 و 2012 پای صندوق های رای رفتند، به این دلیل بود که احساس می کردند، نقطه عطفی در شرف وقوع است. این را می توان در شمار سیاهپوستانی که در انتخابات دو دوره قبل (ریاست جمهوری) شرکت کردند به خوبی مشاهده کرد. اوباما برای پیروزی در انتخابات اینگونه القا کرده بود که در دوران وی، نژادپرستی فروکش کرده و او همان کسی است که می تواند مردم آمریکا را متحد کند.» 2- بیش از 70 درصد جمعیت شهر فرگوسن (واقع در ایالت میسوری آمریکا) را سیاهپوستان تشکیل می دهند اما تنها 3 نفر از نیروهای پلیس این شهر سیاهپوست هستند. آیا ساده لوحی نیست اگر باور کنیم سپردن امور شهری با این ترکیب جمعیتی به افسران سفیدپوست، آن هم از نوع نژادپرست آن، اقدامی حساب شده و برخاسته از کینه های عمیق نژادپرستی نیست؟ شلیک 12 گلوله به سر و صورت یک نوجوان 17 ساله سیاهپوست، آن هم به اتهام مضحک دزدی یک جعبه سیگار، اگر از روی نفرت و برای تخلیه خشم حاصل از کینه های نژادپرستانه نیست، پس از روی چیست؟ به ویژه اینکه بعدها مشخص شود، اتهام دزدی سیگار نیز از اساس دروغ بوده است! نژادپرستی نه محدود به شهر فرگوسن یا ایالت میسوری است و نه مربوط به یکی دو سال گذشته؛ بلکه به قول نوام چامسکی، بیماری است که در جامعه آمریکا نهادینه شده که اگر غیرآن بود، با رنگین پوست ها مثل برده رفتار نمی شد. طبق آمارهای رسمی، 40 درصد از کل زندانیان آمریکایی سیاهپوست هستند، این در حالی است که، حداکثر 14 درصد مردم این کشور را سیاهپوستان تشکیل می دهند! گزارش رسمی اف.بی.آی اما، شمار شهروندانی را که بین سال های 2007 تا 2012 در آمریکا از سوی پلیس این کشور به اشتباه! به قتل رسیده اند بالغ بر 2000 نفر اعلام کرده است. با توجه به اینکه این رقم بر مبنای گزارش 750 سازمان از 117 هزار اداره پلیس محلی آمریکا تهیه شده، می توان به این نتیجه قطعی رسید که، آمار واقعی «قتل های زنجیره ای» در آمریکا، بسیار فراتر از رقم اعلامی است. برای اینکه سیستماتیک بودن این قتل ها را باور کنیم، کافی است بدانیم، تعداد سیاهپوستانی که به دست پلیس آمریکا به قتل می رسند (سوای از اینکه مجرم هستند یا نیستند) 21 بار بیشتر از تعداد سفید پوستان است! خبرگزاری آسوشیتدپرس اما چند روز بعد، همین گزارش را به شکلی دیگر منتشر و این گونه کامل کرد که؛ پلیس آمریکا سالانه دست کم 400 شهروند را در کوچه و خیابان های شهرها می کشد... نکته غم انگیزتر این که، شمار قاتلینی که کارشان به صدور کیفر خواست از سوی دادگاه و اعلام جرم منتهی می شود، کمتر از انگشتان دو دست هستند! 3- «بی اعتمادی» شاید، یکی از مهمترین نتایج قتل ها و تبرئه های سریالی در آمریکا باشد. بی اعتمادی مردم به نظام پلیسی حاکم بر آمریکا. واقعیتی که رئیس جمهور آمریکا از آن به عنوان یک «مشکل ملی» یاد می کند. اوباما طی دیداری با مقامات پلیس این کشور اذعان کرد که « بی اعتمادی بین بسیاری از بخش های پلیس و شمار زیادی از افراد متعلق به جامعه رنگین پوستان در حال افزایش است... این مشکل تنها مختص شهر فرگوسن نیست بلکه یک معضل ملی است و باید با آن مقابله کرد.» وی چند روز بعد با جمله «نژاد پرستی در آمریکا یک شبه حل نمی شود» اظهارات خود را تکمیل کرد. غافل از اینکه این بی اعتمادی، اکنون محدود به سیاهپوستان نیست و پس از بی توجهی پلیس به اعتراض ها و قتل 4 سیاهپوست دیگر (پس از مایکل براون)، مدتی است همه گیر شده، طوری که روزنامه نیویورک تایمز اخیرا و پس از تبرئه قاتل آقای «اریک گارنر» سیاه 43 ساله نوشت، در شهرهای مختلف آمریکا سفید پوستان و سایر شهروندان غیرسفید پوست به اعتراضات وسیع و گسترده علیه قتل اریک گارنر پیوسته اند.» گارنر، اوایل سال جاری میلادی، در منطقه آستیشن آیلند نیویورک، از سوی دانیل پانتالئو، افسر سفید پوست در روز روشن و در خیابان خفه شد و طبق روال معمول، قاتل وی هم تبرئه گردید. 4- گزارش 499 صفحه ای سنای آمریکا درباره شکنجه های وحشیانه سیا که به بهانه حملات 11 سپتامبر صورت گرفته، اگرچه چندش آور و شکنجه های صورت گرفته نیز تکان دهنده است اما، باید بپذیریم که در محتوای این گزارش، هیچ مسئله تازه ای وجود ندارد؛ درست مثل افشاگری های ویکی لیکس. تنها مسئله ای که از این گزارش ها عاید انسان می شود، نوعی «تایید رسمی» خبرهایی است که قبلا همه آن را می دانستیم؛ پیش از این مظنونینی که از زندان های مخوف گوانتانامو یا ابوغریب آزاد شده اند، بارها از آنچه بر سرشان آمده، گفته و ما نیز بارها آن را شنیده بودیم. اما چرا این گزارش منتشر شد؟ پاسخ این سوال می تواند، به مسئله قتل سیاهپوستان و بی اعتمادی حاصل از آن مرتبط باشد. مدت زیادی است محبوبیت اوباما بنا به دلایل متعدد مثل، افزایش شکاف طبقاتی در دوران وی(گزارش جدید موسسه پیو)، قتل های سریالی سیاهان، سرکوب وحشیانه معترضان و ... در سراشیبی سقوط قرار گرفته. اقدام مجلس سنا با اکثریت دموکرات در انتشار گزارش تکان دهنده اما بی خاصیت 499 صفحه ای سیا (از یک گزارش 6700 صفحه ای) آن هم به ترتیبی که گفته شد، می تواند به اوبامای در حال غرق شدن تنفس مصنوعی بدهد. به عبارتی، سنا با انتشار چنین گزارشی، اولا به جامعه نا امید و بی اعتماد آمریکا القاء می کند که دموکرات ها چنین و چنان اند، ثانیا برای مصارف خارجی نیز می توانند پز وجود آزادی بیان و استقلال قوا و... دهند. همین روزها است که عده ای قلم به دست مزدور داخلی که شغلشان، قبح زدایی از جنایات آمریکا است، در واکنش به این گزارش، با پاک کردن صورت مسئله، به تعریف و تمجید از آمریکا پرداخته و مثلا بنویسند، انتشار این گزارش نشان داد «در آمریکا آزادی بیان بر عدالت تقدم دارد!»-که از قضا عده ای نوشتند- در حالی که خفه کردن صدای اعتراض مردم به نژاد پرستی، نه آزادی بیان است نه با عدالت سنخیتی دارد. شکنجه و زجرکش کردن انسان های بی گناه که جای خود دارد. برگزاری بزرگترین راهپیمایی ضد نژادپرستی در بزرگترین شهرهای آمریکا آن هم یکی دو روز بعد از انتشار گزارش سیا نیز نشان داد، سقوط دوران اوباما آنقدر دُور گرفته که نتوان با تایید رسمی گزارش های سوخته و دم دستی، جلوی آن را گرفت. خراسان:تحقیقات پزشکی در خدمت شکنجه در آمریکا «تحقیقات پزشکی در خدمت شکنجه در آمریکا»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم دکتر رضاحکمت است که در آن می خوانید؛در سال 1952 تنیس باز حرفه ای آمریکایی هارولد برئر در شهر نیویورک در موسسه روان درمانی دانشگاه کلمبیا توسط تزریق داخل وریدی ماده مخدرخطرناک LSD کشته شد . وزارت دفاع آمریکا که این تزریق را مجوز داده بود به مدت 23 سال با هماهنگی قوه قضاییه و دادستان نیویورک شواهد این قتل را مخفی نگه داشت . پزشکی که تزریق را انجام داده بود بعد ها اظهار داشت که درباره ماهیت ماده تزریقی اطلاعی نداشته است . در موارد مشابهی سابقه تحقیقات در مورد اثر مواد خطرناک براشخاص که بدون آگهی و رضایت شخصی آنها بوده و منجر به مرگ آنها شده است ، توسط سازمان های نظامی امنیتی آمریکا مخفی نگاه داشته شده است. درسال 1953 برنامه شستشوی مغزی سیا برای استفاده در بازجویی ها ،با کد MKULTRA طراحی شد . این برنامه بعد از اظهار تاسف رئیس وقت سیا ، آلن دالاس درباره نبود خوکچه های هندی نمونه انسانی برای امتحان کردن این روش های خارق العاده شستشوی مغزی و بازجویی طراحی شد . طی این برنامه صدها انسان آمریکایی و غیر آمریکایی در موسسات مختلفی مورد آزمایش قرار گرفتند . سال ها بعد در دهه 70 میلادی به دستور ریاست وقت سیا ، ریچارد هلمز هزاران صفحه مستندات این تحقیقات غیر انسانی نابود شد و تنها تعدادی از افرادی که تحت این گونه آزمایشات قرارگرفته بودند توانستند در این زمینه شهادت دهند . این تحقیقات شامل استفاده از مواد مخدر مانند LSD ، روش های شستشوی مغزی ، محرومیت از خواب و حواس و شوک انسولینی بوده است . این اقدامات همچنین شامل روش های شستشوی مغزی مانند الگوزدایی از شخصیت افراد ، پاک کردن خاطره و اذهان آنها ، کاهش شخصیت آن ها به حد یک کودک و سپس دوباره ساختن شخصیت آنها مطابق میل بازجویان بوده است . همچنین ایجاد کما با دارو و تخدیر به مدت حتی 88 ساعت ،استفاده از شوک الکتریکی با ولتاژ بالا طی هفته ها و ماه ها و حتی استفاده از 360 مورد شوک الکتریکی به یک فرد در مدت کوتاه بوده است . اشخاص با کلاه های مخصوصی که بر سر آنها گذاشته شده و میکروفون هایی که در آنها تعبیه شده بوده به مدت روزها و هفته ها از حواس خود محروم شده و تنها به پیام هایی که از طریق میکروفون ها به آنهامی رسیده مجبور بوده اند گوش دهند. محل انجام این کارها در طویله اسب ها بوده و گاهی این کارها تا چندین ماه ادامه داشت . یک کمیسیون تحقیق در دهه هفتاد میلادی نشان داد که میزان بسیار بالایی از مواد خطرناکی مانند LSD به افراد عادی که نه داوطلب بوده و نه از ماهیت این مواد اطلاعی داشته اند ، توسط عوامل سازمان های مخفی آمریکا که خود را مامور مبارزه با ماده مخدر معرفی می کرده اند ، تزریق می شده است. محققان پروژه کودکان مورد آزمایش را در اختیار ماموران عالی رتبه فدرال قرار می داده اند و در حین سوء استفاده جنسی ، از آنها فیلمبرداری کرده و سپس از فیلم ها ی به دست آمده جهت تحت فشار گذاشتن آن مامورین، جهت تامین بیشتر بودجه این تحقیقات استفاده می کرده اند . نتایج تحقیقات بعدها در سال 1963 در کتابچه راهنمای ضد جاسوسی KUBARK جمع آوری شد که درآن تحقیقات مخفی MKULTRA و بقیه تحقیقات مخفی به عنوان مبنای علمی روش های بازجویی ذکر شده در کتابچه عنوان شده بود . مسئولان پروژه مکررا در اطراف آمریکا سفر کرده و پرسنل ارتش آمریکا را در مورد نحوه استفاده از این تکنیک ها آموزش می داده اند. همچنین این تکنیک ها توسط گروه های شبه نظامی آمریکای جنوبی با آموزش مستقیم عوامل سیا به کار گرفته می شده است . برخی از همین تکنیک ها بعدها در زندان های ابوغریب بغداد و خلیج گوانتانا مو به کار گرفته شد و این نکته نشان دهنده این حقیقت است که علیرغم ادعاهای مکرر مقامات ارشد امنیتی و نظامی آمریکا روش های به کار رفته در سال های اخیر زندان های ابوغریب و گوانتانامو ، روش های تعلیم داده شده و سیستماتیکی بوده است که محصول تحقیقات دهه های گذشته سیا بوده است و برخلاف ادعای مسئولان نتیجه اقدام خودسرانه و ناآگاهانه چند مامور زندان بان خاطی نبوده است . رسالت:بازخوانی منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید «بازخوانی منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛دولت یازدهم کار خود را با انتشار منشور اخلاقی و سوگند نامه ای آغاز کرد که 13 بند زینت بخش آن بود. این منشور اخلاقی در اولین جلسه هیئت دولت به ریاست حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی قرائت شد.(1) بخشی از این سوگندنامه به شرح زیر است: سوگند می خورم؛ 1- پذیرای نقد و نظر دیگران باشم 2- مسئولیت خطاهای خود را بپذیرم 3- برای دیدگاه های مخالف و انتقاد آنان ارزش قائل باشم 4- به شعور عمومی احترام بگذارم 5- اندیشه ام در مدار اعتدال، تصمیماتم بر مبنای تدبیر و رفتارم در چارچوب قانون باشد 6- حق مردم در دسترسی به اطلاعات را پاس دارم. وزرای دولت دهم در جلسه اول هیئت دولت در پیشگاه قرآن کریم و در برابر رئیس جمهور به خداوند متعال سوگند خوردند که در دوران مسئولیت خود به منشور اخلاقی دولت تدبیر و امید متعهد باشند. اکنون پس از گذشت بیش از یک سال و 5 ماه از این سوگند، آیا وزیران دولت یازدهم به مفاد این سوگند پایبند بوده اند؟ سئوال مهم تر اینکه آیا خود رئیس جمهور که این سوگندنامه را ابداع فرمودند و در دوران روسای جمهور قبلی بی سابقه بوده است، به این سوگندنامه متعهد و پایبند بوده است؟ خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: "قل لعبادی یقولوا التی هی احسن ان الشیطان ینزغ بینهم ان الشیطان کان للانسان عدوا مبینا" (سوره اسرا- آیه 53) (به بندگانم بگو آنچه را که بهترین سخن است بگویند، بی گمان شیطان میان آنان آشوب و دشمنی می افکند، همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.) اما کارنامه گفتگوهای رئیس جمهور نشان می دهد او با بندگان خدا نیکو سخن نگفته است. رئیس جمهور محترم در برخورد با منتقدین، ادب و آداب نقد و نیز همین سوگندنامه را رعایت نمی کند. هنوز جوهر امضای این سوگندنامه خشک نشده بود که رئیس جمهور، منتقدین خود را "کودک" نامید. (2)
و پیش از آن هم منتقدین خود را متهم کرد به اینکه "از کارهای مثبت دولت ناراضی اند."(3) به این هم اکتفا نکردند و از روی بی مهری منتقدین خود را "تازه انقلابی شده" معرفی کردند. آیا این بیان، سعه وجودی رئیس جمهور محترم را در پذیرا بودن نقد ونظر دیگران نشان می دهد؟ آیا این نشان می دهد که او برای دیدگاه های مخالف و انتقاد آنان ارزش قائل است؟ جمعی از نخبگان حوزه و دانشگاه از روی دلواپسی از صیانت از دستاوردهای هسته ای نظام، نقد مشفقانه ای به نوع مذاکرات و تعهدات "نقد" جمهوری اسلامی در توافق ژنو و مطالبه "نسیه"، مطالبی را گفتند. رئیس جمهور به جای پاسخگویی عالمانه و اخلاقی فرمودند؛ - در تحریم ها منافع شخصی دارند(4) - از خلقت خداوند هم ایراد می گیرند (5) - از پیشرفت در مذاکرات هسته ای نگرانند (6) و به این هم اکتفا نکردند، فرمودند، "عقب مانده اند"، "بزدلند"، "ترسو هستند"(7) پس از یک سال مذاکره بی آنکه دولت به سوگند "حق مردم در دسترسی به اطلاعات" عمل کند، معلوم شد 1+5 طی یک سال گذشته به تعهدات خود عمل نکردند، تحریم ها نه تنها برداشته نشد بلکه اضافه شد و سخن منتقدین و پیش بینی های آنها درست بوده است و آنها پاسخ نقد مشفقانه خود را نه از روی عقلانیت و تدبیر بلکه با زبان اهانت و افترا و تحقیر و تمسخر دریافت کردند. منتقدین از جاده انصاف و عدالت خارج نشدند و نقد خود را ادامه دادند. به جایش این پاسخ را گرفتند که؛ - "اقلیتی که وارد اتاق عملیاتی علیه دولت شده اند، دروغ پراکنند"(8) - "هم اقلیت هستند، هم تخریب می کنند، گروه کوچکی که حامی افراطند." آیا این گونه سخن گفتن، احترام به شعور عمومی و ارزش قائل شدن به دیدگاه های مخالف (بخوانید منتقدین) است؟ در تداوم تکریم منتقدین از سوی رئیس جمهور محترم، ایشان نسبت های زیر را حواله منتقدین کردند؛ "هوچی بازند"(10)، "بی شناسنامه اند"(11)، "خطای دید دارند"(12)، "بیکارند، متوهمند، دین را نمی شناسند"(13)، "در فساد غوطه ورند"(14)، "بروند به جهنم"(15) و بالاخره "تازه به دوران رسیده اند"(16) اگر بخواهیم همه صفاتی را که جناب آقای رئیس جمهور به منتقدین خود نسبت می دهند فهرست کنیم، در این مقال نمی گنجد. منتقدین به بی مهری های رئیس جمهور عادت کرده و صبوری
پیشه کرده اند، اما در مورد هیچ چیز نگران نباشند نمی توانند نگرانی خود را در خصوص نقض سوگندی که در منشور اخلاقی دولت یازدهم آمده، پنهان کنند. تا پایان دوره اول ریاست جمهوری جناب آقای روحانی بیش از دو سال و نیم وقت باقی مانده است. آیا این همه بی مهری به منتقدین را می توان متضمن اعتدال و اداره کشور در مدار تدبیر و رفتار در چارچوب قانون توصیف کرد؟ منتقدین تاکنون نشان داده اند که از وزرا، مسئولین و حتی رئیس جمهور، دلسوزتر به حفظ کیان دولت و منافع و مصالح ملی هستند. نشانه این رویکرد هم در پذیرش نتایج انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، تبریک به رئیس جمهور و اعلام همکاری و همیاری با وی است. رئیس جمهور و برخی وزرای دولت، حریم رقیب نجیب را تاکنون مراعات نکرده اند اما این دلیل نمی شود که منتقدین، حریم دولت برخاسته از رای ملت را رعایت نکنند. لذا باید از این پس در نقد رئیس جمهور نکاتی را مراعات کنند تا وی در پاسخگویی به وادی غضب و خشم و از آنجا به وادی اهانت و تمسخر نیفتد. مشکلات کشور بسیار زیاد است، حل آنها نیاز به همدلی و همفکری دارد. باید کاری کرد تا قدری این لحن بی مهری رئیس جمهور به منتقدین متوجه مخالفان نظام، فتنه گران و بویژه استکبار جهانی و آمریکای جهانخوار شود. ملت انتظار دارد رئیس جمهور اگر فریادی دارد بر سر آمریکا و دشمنان اسلام بکشد، و برخورد با منتقدین را در همان کادر منشور اخلاقی دولت و سوگندنامه وزیران مدیریت کند. این کمترین انتظاری است که می شود از دولت یازدهم داشت و آن را عملی دانست. پی نوشت ها: 1- 26مرداد 92- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 2- 6 آذر 92- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 3- 16 مهر 92 - پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 4و5- 26 مرداد 92- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 6- 3 بهمن 92- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 7- 20مرداد 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 8- 22 مرداد 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 9- شهریور 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 10- 10 اردیبهشت 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 11- 9 اردیبهشت 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 12- 21 اردیبهشت 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 13- 10 خرداد 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 14- 17 مرداد 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 15- 20مرداد 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور 16- 16 آذر 93- پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور قدس:سوریه و طرح آتش بس جدید «سوریه و طرح آتش بس جدید»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم حسن هانی زاده است که در آن می خوانید؛سفر زودهنگام نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه به ریاض از وجود یک اراده جدی در جامعه جهانی برای پایان دادن به بحران سوریه حکایت دارد. استفان دی میستورا فرستاده دبیرکل سازمان ملل به سوریه قرار است بزودی از ریاض دیدار وبا ملک عبدا... پادشاه عربستان گفت و گو کند. در این دیدار قرار است طرح جدید فرستاده دبیرکل سازمان ملل به امور سوریه مورد بحث قرار گیرد تا زمینه بر قراری یک آتش بس پایدار در سوریه فراهم شود. در طول 45 ماهی که از بحران سوریه می گذرد، طرحهای متعددی از سوی کوفی عنان و اخضر ابراهیمی، نمایندگان سابق «بان کی مون» ارایه شده بود، اما این طرحها با مخالفت برخی کشورهای منطقه مواجه شده بود. اما طولانی شدن بحران سوریه و تأثیر این بحران بر کشورهای منطقه، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بحران سوریه را به تجدید نظر در سیاستهای خود مجبور ساخت. سرپیچی گروهکهای تروریستی داعش و جبهه النصره از دستورات بازیگران بحران سوریه، نگرانی هایی را برای این کشورها به وجود آورده است. در عین حال ارتش سوریه و نیروهای مردمی طی هفته های اخیر به موفقیتهای چشمگیری در سرکوب گروهکهای تروریستی داعش وجبهه النصره در حلب، دیرالزور، حسکه و حمص دست یافته اند؛ بنابراین از نظر غرب و آمریکا، مأموریت داعش و جبهه النصره پایان یافته تلقی می شود، زیرا هدف این کشورها تخریب زیر ساختار اقتصادی و نظامی سوریه بود که این هدف نیز عملیاتی شد. از سوی دیگر، سفر اخیر ملک عبدا... دوم پادشاه اردن به ریاض در چارچوب رایزنی های مشترک دو کشور برای دستیابی به یک راه حل میانه در سوریه قابل تجزیه وتحلیل است. عبدا... دوم در این سفر تلاش کرد تا پادشاه عربستان را به پذیرش طرح آتش بس جدید «استفان دی میستورا» فرستاده دبیر کل سازمان ملل به سوریه وادار کند. در حقیقت ملک عبدا... دوم به نمایندگی از بازیگران فرامنطقه ای بحران سوریه به ریاض سفر کرد تا پیام جدی وتا اندازه ای تهدید آمیز دبیرکل سازمان ملل را به رهبران عربستان ابلاغ کند. هر چند رژیم آل سعود با چنین طرحی که متضمن برقراری آتش بس در شهر حلب و آغاز گفت و گوهای غیر مستقیم میان گروهکهای تروریستی ودولت سوریه مخالفت خواهد کرد، اما این مخالفت ممکن است بهای سنگینی برای عربستان به دنبال داشته باشد. به موجب طرح جدید «دی میستورا» که بخشی از آن رسانه ای شده، قرار است در مرحله اول در شهر حلب آتش بس پایداربر قرار شود ومردم حلب به شهر خود باز گردند. مرحله دوم این طرح، آغاز گفت و گوهای صلح میان ارتش موسوم به آزاد و دولت سوریه با میانجیگری اردن در منطقه صفر مرزی اردن وسوریه خواهد بود که ممکن است مدتها طول بکشد. تشکیل یک دولت وحدت ملی وانتقال قدرت پس از پایان دوره فعلی ریاست جمهوری بشار اسد به یک شورای ریاست جمهوری مرکب از همه طیفهای سیاسی سوریه، بخشی از این طرح است. اما اگر عربستان همچنان با این طرح مخالفت کند، قطعاً غرب و آمریکا این کشور را از مدار بحران سوریه خارج ومنزوی خواهند ساخت. بنابراین سفرملک عبدا... دوم به ریاض هر چند مورد توجه رسانه های جهان قرار نگرفت، اما می تواند در تغییر نگرش رژیم آل سعود نسبت به بحران سوریه مؤثر باشد. اگر پادشاه اردن بتواند مقامهای رژیم سعودی را به پذیرش طرح فرستاده دبیر کل سازمان ملل به سوریه مجبور کند، به طور طبیعی ،امید برای حل بحران سوریه افزایش خواهد یافت. سیاست روز:دولت یازدهم و واقعیت های پیش رو! «دولت یازدهم و واقعیت های پیش رو!»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم حسن اختری است که در آن می خوانید؛واقعیت در لغت نامه دهخدا مترادف با حقیقت، وجود، هستی و در فرهنگ فارسی معین واژه حقیقت با آنچه واقعیت نامیده می شود تفاوت دارد. حقیقت اصل هر چیز و واقعیت چیزی است که می توان آن را لزوما با سند و مدرک اثبات کرد. در فرهنگ عامه "واقعیت" آن چیزی است که وجود دارد و "حقیقت" چیزی است که باید وجود داشته باشد و یا به عبارتی می باید که با تلاش و کوشش، زمینه تحقق آن را ایجاد کرد و یا به آن رسید. حال با این مقدمه باید گفت دولت "تدبیر و امید" خود واقعیتی است که با حضور بیش از ۷۲ درصدی واجدین شرایط رای دهندگان انتخابات ریاست جمهوری پای صندوق های رای در ۲۴ خرداد ۹۲ تحقق یافت. با روی کار آمدن دولت "اعتدال" بارقه ای از امید را در کالبد جامعه دمید. در واقع بهترین انتخابی بود که در آن شرایط زمانی خاص توسط اکثریت می توانست صورت گیرد. "در شرایطی که حداکثر میزان مشارکت در کشورهایی که خود را مهد "دموکراسی" می دانند در حالت مطلوب و ایده آل به پنجاه درصد و یا کمی بیشتر می رسد. مشارکت بیش از هفتاد درصدی مردم در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری به واقع خلق حماسه سیاسی در ایران اسلامی بود که در شعار سال جدید توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نام گذاری شده بود. مشارکت سی و شش میلیونی سرمایه اجتماعی عظیم و متراکمی را در اختیار نظام جمهوری اسلامی قرار می دهد که اگر به درستی مدیریت و هدایت گردد به راستی می تواند عمده مشکلات اقتصادی و فرهنگی کشور را یکی پس از دیگری مرتفع و برطرف نموده و حماسه اقتصادی را رقم بزند".(اختری/۱۳۹۲)(۱) با گذشت یک سال و اندی از عمر دولت یازدهم، واقعیات بیشتری رخ نموده است که نادیده انگاشتن و یا بی تدبیری و یا برخوردهای غیرعقلانی و احساسی با هر یک از آن ها باعث هرز رفتن سرمایه های اجتماعی - اعتماد عمومی- را در پی خواهد داشت! که در حد بضاعت نویسنده و حوصله خوانندگان عزیز به اجمال به برخی از این واقعیت ها اشاره می شود. یکم) دولت "تدبیر و امید" باید نیک بداند که از مشارکت سی و شش میلیونی مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اکثریت ۵۰.۷ درصد آنان به رئیس این دولت رای اعتماد داده اند و اقلیت ۴۹.۳ درصدی واقعیتی است انکار ناپذیر که در انتظار اعتماد سازی برای جلب نظر و همکاری آنان در برنامه های دولت هستند. دوم) بر اساس اصول مصرح در مکاتب دموکراسی حقوق اقلیت - آن هم قریب به پنجاه درصد - نه تنها باید به رسمیت شناخته و محترم شمرده شود بلکه طبیعی است عملکرد دولتی که با رای اکثریت روی کار می آید را به چالش کشیده و مورد نقد و انتقاد قرار دهد. کمااینکه وجود "رقابت" بین "اکثریت" و "اقلیت" از لوازم یک نظام دموکراتیک - مردمی - محسوب می شود. حال نوازش منتقدان با واژگانی نظیر، بی سواد، بروید به جهنم، ناآگاه به مسائل جهان، بی شناسنامه و اخیرا نیز تازه به دوران رسیده خواندن آنان توسط رئیس دولت"عقلانیت" واقعیت دیگری است که جای بسی تامل دارد. سوم) با استقرار دولت یازدهم و احیای شوراهای عالی تصمیم گیری و جایگزینی خرد جمعی به جای تصمیم گیری های فردی و خلق الساعه و بداهه گویی های برخی، ثبات نسبی در مسائل اقتصادی و کنترل تورم را در پی داشته و باعث امید به آینده بهتر کشور در احاد جامعه شده، واقعیتی است مسلم اما تا به کی با این امیدواری و گفتار درمانی می شود مردم را در صحنه نگهداشت و آنان را برای مشاهده رونق اقتصادی و اشتغال جوانان خود باید منتظر گذاشت سوالی است که تاکنون به آن پاسخی داده نشده است. چهارم) بکارگیری بیش از بیست هزار بازنشسته از مدیران دولت های سازندگی و اصلاحات در دولت یازدهم و اصرار در استفاده برخی از نیروهایی که در جریان فتنه ۸۸ نقش - ولو کم - داشته اند گرچه ممکن است به منظور حفظ سبد رای دولت "اعتدال" در بدنه اصلاحات صورت بگیرد واقعیتی است آشکار، اما اولا جا را برای نسل های جوان تنگ می کند و در ثانی برای دولتی که عقل گرایی را مبنی بر تصمیم گیری های خود قرار داده، بالطبع محاسبه هزینه فایده هر تصمیم نیز می باید مد نظر باشد. که در آن صورت مقرون به صرفه نخواهد بود. لذا اصرار بر ادامه رویه گذشته با توجه به حساسیتی که جبهه رقیب دارد هزینه گزافی را به دولت تحمیل می کند که سازگاری با "عقلانیت" نمی تواند داشته باشد. پنجم) واقعیت دیگر این که سالیان متمادی است اقتصاد ایران - با ۸۰ درصد دولتی بودن - از مدیریت ناکارآمد دولتی و شبه دولتی - مدیریتی که ضرر و زیان آن از جیب ملت پرداخت می شود و فایده و سود ناشی از انحصارات در قالب پاداش های آنچنانی و یا پرداخت های خارج از ضابطه متوجه مدیران می شود - به شدت رنج می برد که بخش اعظمی از آن متوجه شرکت های عریض و طویل دولتی در قوه مجریه بوده و بخش کمی نیز به نیروهای مسلح بر می گردد که بر اساس اصل یکصد و چهل و هفتم قانون اساسی" دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی، و جهاد سازندگی با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی ارتش آسیبی وارد نیاید." بنابراین نیروهای مقتدر نظامی در جمهوری اسلامی با وجود فرماندهی واحد تحت امر ولایت فقیه هرگز برای دولت ها تهدید نبوده و بلکه فرصتی در اختیار دولتمردان خواهد بود. حال باید هنر روسای دولت ها را دید که چگونه با تعامل از ظرفیت های آنان در زمان صلح در جهت حل معضلات و مشکلات مردم و کشور بهره برداری می نمایند بویژه آنکه رئیس جمهور محترم با حضور سالیان متمادی در شورای عالی امنیت ملی تجربه اجرایی دولت های گذشته را نیز در کارنامه خود به ثبت رسانده است. و کلام آخر آنکه، آنچه که بر شمرده شد و واقعیت های دیگری نیز که وجود دارد هیچ یک جدید التاسیس نبوده و بعد از دولت یازدهم نیز حادث نشده است که رئیس جمهور محترم - قبلا از آن بی اطلاع بوده و بعد از انتخاب شدن مطلع شده باشد - در هر فرصتی زیان به گلایه بگشاید حرف هایی که می باید در جلسات سران سه قوه با تشریک مساعی و در تعامل با همدیگر، تحت زعامت و راهنمایی ولایت فقیه به بحث گذاشته شود را در تریبون های عمومی مطرح نکنند و اگر این کار برای تنویر و همراهی افکار عمومی صورت می گیرد که کاری است اشتباه چراکه برخی از نظرسنجی های مراکز معتبر علمی نشان می دهد که نمره مردم به عملکرد چهارده ماه دولت "تدبیر و امید" با ارفاق چهارده است. بنابراین به نظر می رسد دولت محترم در هزینه کرد از سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی کمی با احتیاط تر عمل کرده و از گشاده دستی بپرهیزد تا خدای ناکرده تا پایان دوره با کسری اعتبار مواجه نشود. ۱) اعاده حیثیت - جستاری در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران / حسن اختری.نشر سیاست. ۱۳۹۲: صفحه وطن امروز:جاسوسی ژنتیکی «جاسوسی ژنتیکی»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم امیر هاشمی نسب است که در آن می خوانید؛ اخیراً در فضای شبکه های ارتباطی مجازی کلیپ ضبط شده مشهوری دست به دست می شود که در آن مجموعه ای از بازیگران از مردم تقاضا می کنند با کمک چند گوش پاک کن (سواپ) ارسالی از مکانی نامعلوم، نمونه ای از سلول های دهانی خود را با هدف «نجات بیماران سرطانی» به بانک ژن جهانی هدیه کنند. در این کلیپ که رهبر آن «گلشیفته فراهانی» است با ناراحتی از سهم کم نمونه های ایرانی در بانک جهانی ژن یاد می شود و این موضوع با این برچسب که ایرانی ها علاقه ای به نجات دادن جان بیماران ایرانی و خارجی ندارند، تقبیح می شود. حرف اصلی کلیپ یادشده این است که برای «نجات بیماران لوسمی و سرطانی» جهان نیازمند اهدای نمونه سلولی ایرانیان است! فضای کلیپ بشدت احساسی است و در انتهای آن آدرس «بانک جهانی اهداکنندگان نمونه مغز استخوان» و مجموعه بانک های ژن کشورهای اروپایی و آمریکا بیان می شود. اما اصل ماجرا چیست؟ سال هاست مجموعه ای از کشورهای پیشرفته، در قالب «ژن بانک» به جمع آوری نمونه های زیستی و ژنتیکی ملت ها و کشورهای مختلف مشغول هستند اما در کشورهای توسعه یافته به واسطه قوانین «حقوقی و اخلاقی»، صیانت از اطلاعات زیستی و ژنتیکی از اهمیتی فوق العاده و استراتژیک برخوردار است چرا که با دزدی اطلاعات بومی و ملی دیگران می توان مهندسی نسل ها را در دست گرفت. سال 1386 یکی از سرداران نظامی در حاشیه سمینار بمب های شیمیایی علیه ایران گفت: «آمریکا با کمک اسرائیل درصدد تشکیل بانک ژنتیکی و مولکولی اقوام و ملیت های جهان برای ساخت سلاح هایی غیرمتعارف است. این کار با اهداف انساندوستانه انجام نمی شود بلکه آنها دنبال ساخت سلاحی هستند که بتوانند هنگام به کارگیری در یک محدوده جغرافیایی، اقوام خاصی که در آن منطقه زندگی می کنند را از بین ببرند». سال 2001 انستیتو بهداشت ملی آمریکا (NIH) اعلام کرد موفق شده 90 درصد ژنوم انسان (نقشه زیستی) را تعیین توالی کند. در سال 2009 همین مرکز موفق شد با یک تست 5000 دلاری، از روی نمونه سلولی، با شناسایی DNA، خصوصیات اخلاقی، بیماری ها، نقایص، خصوصیات و وضعیت سلامتی «دهنده» را مشخص کند. فرضا براساس همین تست بود که آنجلینا جولی، بازیگر سرشناس آمریکایی متوجه شد به احتمال 96 درصد تا چند سال آینده به سرطان مبتلا خواهد شد و مسیرهای درمانی را از چند سال قبل تر آغاز کرد. این بخش مثبت پرونده رشد علم بیوژنتیک است و طبیعتا هیچ حاکمیتی به صورت رایگان چنین پیشرفت قابل توجهی را در اختیار دیگران قرار نخواهد داد! اما بخش هولناک ماجرا آنجاست که بدانیم دانشمندان رشته بیوتروریسم پس از دستیابی به بانک های نمونه های ژنتیکی و زیستی جوامع «هدف» می توانند با تمرکز بر نقاط ضعف ژنتیکی و زیستی حریف، اقدام به دستکاری تروریستی بی سر و صدای اجتماعات و محیط زیست آنها کنند. خصوصیت این بمباران هوشمند این است که فرضا در سرزمین به هم تنیده و هم مرزی که در آن صهیونیست ها و فلسطینی ها به صورت مختلط در آن زیست می کنند با تمرکز بر تغییرات ژنتیکی جوامع می توان با آلوده سازی خاک و آب و دام تنها به اهداف دارای نقص یا خصوصیت ژنتیکی خاص صدمه وارد کرد. این پیشرفت تسلیحاتی نسبت به دوره ای که با انفجار «بمب اتم» کل موجودات ساکن در یک منطقه نابود می شدند، حقیقتا بسیار مهم ارزیابی می شود. اکنون سال هاست در کشور ما مانور مبارزه با «حملات بیوتروریستی» برگزار می شود اما به واسطه ضعف شدید سازمان های مسؤول و «آزمایشگاه های بیوزیستی و بیوژنتیکی» از توان اندکی برای شناسایی دستکاری های احتمالی تعبیه شده در خوراک و محیط زیست کشورمان برخوردار هستیم. فرضا پس از اهتمام نظام به موضوع حیاتی و استراتژیک «افزایش نرخ رشد جمعیت» برخلاف میل سازمان های بین المللی، واضح است که دشمنان جامعه ایرانی بیکار نخواهند نشست. با احتساب چنین موارد بدیهی، آمار بی نظیر میزان ناباروری و نازایی 20 درصدی ایرانی ها در شرایطی که این نرخ در کشورهای منطقه و سایر جوامع بشری در حد 10 درصد است، بسیار مهم می شود. کلید دستیابی به «کدهای ژنتیکی» برای شکست جوامع از درون، غنی کردن هر چه بیشتر بانک های ژن و زیستی تهیه شده از آنهاست. با احتساب این موضوع، گلشیفته فراهانی و سایرین در قالب کلیپ مذکور، دانسته یا نادانسته در مسیر دیپلماسی مشاهیر دستگاه سیاستگذار غرب حرکت کرده و به اسم «بیماران سرطانی» به تکمیل پروژه های بیوتروریستی غرب علیه ملت خود کمک می رسانند. بیان این نکته ضروری است که با سلول های پوششی دهان و نمونه آب دهان جذب شده در سوآپ ارسالی به در منازل ایرانی ها، هیچ بیمار سرطانی را نمی توان نجات داد و این موضوع دروغی بزرگ است! بلکه با این نمونه ها به سادگی و با صرف هزینه حداقلی امکان دستیابی به نقشه ژنتیکی ملت برای «دیگران» فراهم می شود. در حقیقت می توان گفت ما با به اشتراک گذاری نمونه های زیستی و ژنتیکی «رمز کارت های بانکی و حیاتی» خود را بدون توجه به عواقب آن به «دزدان» پیشکش می کنیم. آیا هیچ یک از شما حاضر هستید فرضا پسورد اکانت فیس بوک خود را به دیگری بدهید؟! اهمیت نمونه خون یا سلول های شما هزاران برابر بیشتر از رمز ورود به شبکه های اجتماعی است! این نمونه ها بر تمام جنبه های زندگی ما تاثیر مستقیم دارد؛ از کشاورزی گرفته تا سلامت نسل آینده و تعیین نتیجه جنگ های فرضی منطقه ای! به نظر می رسد سهل انگاری نهادهای مسؤول در انتشار آزادانه چنین طرح های آشکاری در جامعه ایرانی غیرقابل چشم پوشی است؛ با توجه به اینکه پیشگیری از وقوع حملات بیوتروریستی با استفاده از راهکارهای اطلاعاتی بسیار آسان تر و کم هزینه تر از مقابله با تبعات آن است. گاه استفاده از یک عامل با مخاطرات بیوتروریسمی یا ابزار گسترش بیوتروریسم ممکن است به قدری سریع فراگیر شود که امکان مهار آن غیرممکن شده و صدمات و تلفات به بار آمده، غیرقابل پیش بینی و غافلگیر کننده باشد. در برخی از حملات بیوتروریستی نیز عاملان آن – که بیشتر از مخالفین داخلی حکومت هستند- نه به قصد وارد کردن صدمات انسانی و خسارت های اقتصادی، بلکه به منظور به چالش کشیدن اشراف سرویس های اطلاعاتی و امنیتی و به رخ کشیدن ضعف آنها در پیشگیری و کشف این تهدیدات دست به چنین اقداماتی می زنند. فرضاً یک علت مهم همه گیری بی سر و صدای طرح های دشمن در جامعه ایرانی، عدم تسلط نهادهای حاکمیتی بر محیط های مجازی ارتباطی است که متاسفانه با ضعف وزارت ارتباطات روز به روز میزان صدمات حاصل از آن تصاعدی افزایش می یابد. کمااینکه این کلیپ تاکنون میلیون ها بار در فضای مجازی و شبکه های ارتباطی موبایلی بازنشر شده است با این وجود هیچ کدام از نهادهای مسؤول هنوز درصدد رسیدگی به این موضوع مهم برنیامده اند. حال آنکه در جوامع پیشرفته، اطلاعات ژنتیکی تک تک افراد مشمول «حق مالکیت قانونی» است و در حیطه «حریم خصوصی امنیتی» دارای «ارزش اقتصادی» طبقه بندی می شود. برای «حمایت قانونی» از اطلاعات ژنتیکی و زیستی ایرانیان اتخاذ رویکرد های ساختاری و نظامات اداری و عملیاتی ویژه ای در کنار هوشمندی بیش از پیش دستگاه های اطلاعاتی ضروری است. جوان:لزوم از خود گذشتگی سیاسی در بودجه «لزوم از خود گذشتگی سیاسی در بودجه»عنوان یادداشت روزنامه جوان به قلم مهران ابراهیمیان است که در آن می خوانید؛ بودجه با نفت 70 تا 72 دلاری به مجلس پیشنهاد شده و در بسیاری موارد افزایش هزینه های بخش های مختلف مندرج در بندهای بودجه ها بالاتر از نرخ تورم است، الا حقوق کارمندان. با این حال تعبیر درست دکتر نوبخت مبنی بر «سال سخت» نشان می دهد که همه باید کمربندها را محکم تر کنند و مسئولان پاشنه های کفش هایشان را بکشند و اتاق های فکر برای گذران سال بعد چاره اندیشی کنند. واقعیت این است که نمی توان با نظر های تئوری منطبق با تفکر اقتصاد آزاد آن هم در جوامع توسعه یافته، نسخه منطقی را برای شرایط جنگ اقتصادی کشورمان با نقش پر رنگ اقتصاد دولتی پیچید و انتظارات را فقط در تراز بودن اعداد و ارقام بودجه و نبود کسری محدود کرد. برای بودجه سال بعد درآمدهای مالیاتی و دولتی از محل عوارض ها و جرائم و... به شدت بالارفته در حالی که با کوچک تر شدن سبد هزینه های مردم نمی توان بسیاری از این درآمدها را محقق کرد. درآمدهای نفتی نیز بنا بر آخرین تحقیق مرکز پژوهش های مجلس با احتساب هر بشکه 70 دلار، کسری 30 هزار میلیارد تومانی را در پی خواهد داشت که باید به این رقم لابد کاهش 15 دلاری در هر بشکه را نیز افزود. ( هم اکنون هر بشکه حدود 57 دلار است.) اما این تمام ماجرا نیست زیرا در سوی دیگر با کاهش مواد صادراتی نیز مواجه خواهیم شد و درآمدهای دولت از محل واردات نیز با کاهش مواجه خواهد شد. واضح ترین این کاهش با راکد شدن بازار خودروهای خارجی و اشباع این بازار محقق خواهد شد. لذا نباید دولت تنها دلخوش به تراز کردن ردیف های هزینه ای با ردیف های درآمد ها باشد. دولت با واقع نگری و اطلاع رسانی درست باید از هم اکنون مردم را آماده شرایط سخت کرده و با فرض عدم توافق از اعمال تصمیمات پوپولیستی در اقتصاد برای انتخابات مجلس به شدت پرهیز کند. ما نمی توانیم و حق نداریم در ماه های باقیمانده و سال بعد اشتباهات دولت های قبل را که درآمدهای سرشار نفتی را بی محابا خرج کرده اند، تکرار کنیم. ما نباید مطامع و مقاصد سیاسی خود را در تصمیم گیری های اقتصادی دخیل کنیم و مواجهه با واقعیت های اقتصاد را به تأخیر بیندازیم وگرنه تعویق شرایط سخت پیش رو، ما را با شرایط سخت تر در آینده ای نزدیک مواجه خواهد کرد. از این رو دولت و مجلس باید با اتخاذ تصمیمات درست در تدوین بودجه، ضمن چشم پوشی از لحاظ کردن نگاه های سلیقه ای، منطقه ای و جناحی تصمیمات سخت نیز بگیرند و پای تصمیمات سخت خود بایستند. به عنوان نمونه با شرایط کاهش درآمدها نمی توان همچنان « سرک کشیدن به زندگی خصوصی» را بهانه برای حذف متولین یارانه بگیر عنوان کرد. در شرایطی که درآمدهای نفتی دیگر قابل اعتنا نیستند نمی توان از یافتن فراریان مالیاتی چشم پوشید به بهانه اینکه مالیات بر ارزش افزوده افزایش درآمدهای مالیاتی را محقق خواهد کرد و... به نظر می رسد مجلس و دولت در این ایام باید تصمیمات سختی را بگیرند که لابد می تواند بخشی از مقبولیت خود را در حوزه انتخابیه و جایگاه های سیاسی شان تقلیل دهد. اما اگر به ایران اسلامی می اندیشیم و آینده ای سرافراز و سربلند می خواهیم باید از خود گذشت، آنچنان که مردم از خود می گذرند و سختی ها و تورم ها و مشکلات را تحمل می کنند. حمایت:تناقض تحریم ها با ادعاهای حقوق بشری «تناقض تحریم ها با ادعاهای حقوق بشری»عنوان سرمقاله روزنامه حمایت به قلم دکترعباسعلی کد خد ایی است که در آن می خوانید؛پذیرش موازین حقوق بشری مطروحه د ر جامعه بین المللی، مورد توافق همه نظام ها و کشورهای جهان است. موازین حقوق بشری نسبت به همه جوامع، باید به صورت یکسان عملی شود ؛ به عبارت د یگر، ما نمی توانیم د ر خصوص موازین حقوق بشری که خود کشورهای غربی، وضع کنند ه آن بود ه و جوامع بین المللی از آن حمایت می کنند ، رفتاری د وگانه و به اصطلاح استاند ارد د وگانه (Double Standard) را د ر پیش بگیریم. بد ین مفهوم که اگر د ر آنجا حق حیات لحاظ شد ه است، اگر حق کرامت بشری د ر کانون توجه قرار گرفته است، اگر حق آموزش و جریان آزاد اطلاعات پایه گذاری شد ه است، چنین حقوقی باید نسبت به تمام جوامع انسانی، علی السویه و به طور یکسان و برابر اعمال شود . مثلاً د ر بحث اقتصاد ی، د ر اسناد گوناگونی حق بهره مند ی از منابع اقتصاد ی برای جوامع مختلف به د رستی مورد تصریح قرار گرفته است اما ما شاهد یم که برخی از کشورها با توجه به اهد اف سیاسی خود ، سایر کشورها را از د سترسی به منابع اقتصاد ی یا فناوری های پیشرفته محروم می کنند . با رعایت حقوق د ارند گان فناوری های علمی و جد ای از مباحث تجاری آن مانند حق ثبت اختراع یا «پتنت»، ما هیچگونه ممنوعیت د یگری را نمی توانیم برای بهره مند ی از علم روز، وضع کنیم. چنانچه کشوری نیازمند د ستیابی به کالای خاصی باشد مخصوصاً کالاهایی که با حیات انسان ها و فناوری های مرتبط با علم پزشکی سر و کار د ارند ، موازین حقوق بشری این اجازه را نمی د هند که به صرف اهد اف سیاسی، آن کشور و مرد م آن سرزمین نسبت به برخورد اری از این منابع و مزیت های اقتصاد ی محروم شوند . به عنوان مثال هنگامی که کشوری د ر بخش د ارو مورد تحریم واقع می گرد د ، جامعه هد ف این تحریم ها بیماران هستند ؛ و اگر د اروهای خاص برای بیماری های خاص تحریم شوند به طور طبیعی، نوع تحریم ها از نظر شد ّت د ر اولویت قرار گرفته و مغایرت آن با موازین اولیه حقوق بشر بسیار روشن تر است؛ موازینی که خود غربی ها آنها را وضع کرد ه اند ، د ر اسناد بین المللی لحاظ نمود ه و هر روز هم از آنها د م می زنند . ما معتقد یم د ر تکنولوژی هایی مانند فناوری فضایی یا هوایی که برخی کشورها به صورت محد ود و انحصاری آن را د ر اختیار د اشته و ارتباط مستقیم با حمل و نقل انسان ها د ارند ، چنانچه آسیب های جد ی به د لیل ایجاد مانع از انتقال تکنولوژی ایجاد شود ، د ر واقع این حق حیات انسان های آن سرزمین است که نقض شد ه است. خوشبختانه د ر برخی موارد جوامع بین المللی به این مسئله اذعان د اشته اند که نمونه آن قضیه تحریم های عراق د ر د هه 90 میلاد ی است. د ر آن ماجرا، برنامه نفت د ر برابر غذای سازمان ملل متحد (Oil-for-Food Program)، با صد ور قطعنامه ۹۸۶ شورای امنیت سازمان ملل متحد د ر تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۹۵ پس از حمله این کشور به کویت به اجرا د رآمد و تا ۲۱ نوامبر ۲�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن