تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833918851




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

رمز و راز «جوانروح گونه مُردن»


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ - ۰۰:۱۸




1416984419345_2.jpg

رضا استادی - مدیر روابط عمومی سریال «مختارنامه» - با نگارش مطلبی، به انتقاد از برخی رسانه‌ها و شکارچیان تصویر پرداخته که با انتشار عکس‌هایی از آخرین روزهای حیات هنرمندان، در پی آن هستند که در شبکه‌های اجتماعی چند کلیک بیشتر کاسبی کنند. در مطلب این روزنامه‌نگار که به سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، ارسال شده، آمده است: جامعه هنری کشورمان در یک ماه اخیر سه چهره مهم خود را بر اثر سرطان از دست داد که از میان آن‌ها مرحوم «مرتضی پاشایی» و مرحوم «عظیم جوانروح» بیش از دیگران خبرساز شدند. هر دو آن‌ها با مرگی ناگهانی از میان ما رفتند اما نکته جالب توجه سرگذشت متفاوت این دو هنرمند و نحوه انعکاس متفاوت خبر فوت آن‌ها در رسانه‌ها بود. نگارنده اولین بار «عظیم جوانروح» را در سال 1379 دید. مراسم تقدیر از عوامل سریال «کیف انگلیسی» در سالن همایش‌های صدا و سیما بود و نمایش بخش‌هایی از این سریال با مشکل مواجه شده بود. جوانروح با چهره‌ای جدی و قاطع از سالن بیرون آمد، به آپارات‌خانه رفت و مشکل را حل کرد. مرد سریال‌های سخت تلویزیونی آن روز همان پوششی را به تن داشت که در سال‌های بعد نیز در آن ظاهر می‌شد. هیچ گاه او را با کت شلوار ندیدم. همیشه شلواری کتان و اغلب شش جیب را با کفش‌های کتانی و پیراهنی اسپرت سِت می‌کرد. ریشش را می‌تراشید و موهایش را به بالا شانه می‌زد. سبیل پُرپشتی که بر چهره‌اش نقش بسته بود او را مردی جدی نشان می‌داد اما چشم‌هایش مهربانی خاصی را در او ایجاد کرده بود. خیلی زود با دیگران صمیمی می‌شد و در رفتارش هیچ گاه نمی‌شد از «تکبر و غرور» نشانه ای یافت. بعدها در سر صحنه سریال «آواز مه» ساخته حسینعلی لیالستانی در جنگل‌های گیلان هم او را با همان مشخصات دیدم و با «مختارنامه» فرصتی هفت ساله در کنارش حضور داشتم. در تمام این سال‌ها به قول داوود میرباقری آقای «عظیم جوانروح» و به قول دست اندر کاران مختارنامه «عمو عظیم»، هیچ گاه از این چهارچوب بیرون نیامد. فقط با سرد شدن هوا، یک سویی شرت خوش دوخت و چکمه‌های ساق بلند به لباس‌هایش اضافه می‌شد. سطح معلومات و دانش هنری من آن‌قدر نبود که بتوانم چیزی از بیاموزم. سال 1389 و در روزهای پایانی اسفند، در منزلش گپ و گفتی چند ساعته با داشتم. از هر دری سخنی گفتیم و حاصلش مصاحبه ای چند ساعته شد که هیچ گاه فرصت و زمینه ای مناسب برای انتشارش فراهم نشد. او حتی بعد از مختارنامه نیز همان آدم متواضع و مهربانی بود که همچنان صمیمیت روستایی گونه‌اش را حفظ کرده بود و روحیه بشاش و شادش باعث می‌شد از هم‌کلامی با او لذت ببرم. جوانروح، تسلیم سرطان نشد کمتر از یک ماه قبل خبر ابتلای او به سرطان را شنیدم و هنوز برای تماس و احوال پرسی با خودم در کلنجار بودم که بانگ برآمد «آقای جوانروح درگذشت»! در سال‌هایی که مشغول به حرفه روزنامه نگاری بوده‌ام برای مرگ خسرو شکیبایی، رسول ملاقلی پور، نعمت حقیقی، رسول احدی و... مطلب و یادداشت نوشته‌ام اما هیچ گاه نتوانسته‌ام باور کنم که آن‌ها به راستی مرده‌اند. در عالم سینما و تلویزیون، مُرده آن نیست که نامش به نکویی نبرند بلکه کسی است که مجموعه ای از کارهای کم خاصیت و بی اثر را تولید کرده و با چنین قاعده ای نه آن هنرمندانی که نامشان رفت را می‌توان مُرده دانست و نه جوانروح را. مرگ برای آن‌ها چیزی مثل استراحتی است که میان ضبط دو پلان و یا تغییر نورپردازی پیش می‌آید خدا کند برای ما هم چنین باشد. همان شب فوتش یکی از دستیارانش جمله‌ای را گفت که شگفت زده‌ام کرد: آقای جوانروح در این اواخر به هیچ یک از دستیاران و همکارانش اجازه نمی‌داد به ملاقاتش بروند و از همان درب خانه و پشت آیفون با آن‌ها سخن می‌گفت اما در همان مکالمه پشت آیفونی هم حواسش بود که حال فرزند یکی از دستیارانش را جویا شود. یکشنبه، نهم آذر ماه در مراسم ختم او چهره‌های معتبری حضور داشتند. فراموش نکنیم او در کنار کارگردان‌های معتبر و مهمی همچون: کیومرث پوراحمد، ضیاءالدین دُری، حسن فتحی، داوود میرباقری و... حضور داشته است. آیا او نمی‌توانست بیماری‌اش را «خبری» و «علنی» کند و مثلاً از مردم بخواهد برای سلامتی‌اش دعا کنند و یا از رییس جدید و قدیم صدا و سیما طلب کمک کند؟ آیا نمی‌توانست اجازه دهد رسانه‌ها تصویر او بر بستر بیماری را منتشر کنند یا حضورش در پشت صحنه سریالی مذهبی مانند «مختارنامه» را به تصاویر زیبای آن پیوند بزنند و تصاویر به دست آمده را دستمایه تحریک احساسات مردمی قرار دهد؟ پاسخ تمام این موارد «آری» است اما چرا چنین نکرد؟ موضوع خیلی ساده است. آقای جوانروح از قدرت تصویر آگاه بود و می‌دانست اولین و آخرین چیزی که در ذهن مردم ماندگار می‌شود، آخرین فریم‌هایی است که از او ثبت و ضبط شده است. قطعاً می‌دانست جمله «مرگ پایان کبوتر» نیست درباره او که عمرش را به بطالت سپری نکرده و بخش عمده ای از آن را به خلق آثار هنری اختصاص داده، مصداق ندارد و هنرمند تا اثرش زنده است، نفس می‌کشد حتی اگر در بهشت زهرا زیر خروارها خاک خوابیده باشد. یک فیلم بردار خوب می‌داند هر تصویری جایی به پایان می‌رسد و بایدا«کات» داد. او قطعاً پذیرفته بود که دیر یا زود خالق هستی فرمان «کات خوب بود» را صادر و به زندگی او پایان خواهد داد اما نخواست تصویری نامناسب از او در ذهن اطرافیانش شکل بگیرد. در مراسم ترحیم او بنری از آقا عظیم در مقابل مجلس خودنمایی می‌کرد که در آن، با پیراهن آستین کوتاه و چهره ای بشاش و صورت سه تیغه پشت دوربین فیلم برداری ایستاده بود. این تصویر شبیه همان تصویری است که از آخرین دیدارمان از او در ذهنم مانده و حالا می‌بینم اولین و آخرین درس هنری و فنی که از او آموختم همین «عظیم گونه مُردن» است. اینکه تسیلم مرگ شده و واقعیت را بپذریم اما اجازه ندهیم برخی رسانه‌ها و شکارچیان تصویر که در اغلب موارد از همدردی و سوگواری هدف دیگری جز پُرکردن بخشی از حافظه تلفن همراه خود را ندارند، هنرمند را «مصرف» کنند و تصویر در حال احتضار او و عکس جنازه‌اش در سردخانه را در شبکه‌های اجتماعی دست به دست بچرخانند تا چند کلیک بیشتر کاسبی کنند. «جوانروح گونه مُردن» یعنی همین.» انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن