واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همشهری-پس از گذشت چند سال از پخش سريالهاي تلويزيوني ويژه ماه مبارك رمضان، ديگر كمتر كسي درباره انگيزه توليد و پخش يا حتي تماشاي اين سريالها ميانديشد. اگر اين سريالها را هم مانند تمام سريالهاي مناسبتي برنامههايي سرگرم كننده تلقي كنيم كه در عين حال سعي دارند پيام و نكاتي متناسب با مناسبت مورد نظر ارائه كنند، بايد گفت تا كي و چگونه سريالهاي ويژه ماه مبارك رمضان خواهند توانست حرف تازهاي براي گفتن داشتهباشند؟ مفاهيم و مضاميني هستند كه از هر زبان مطرح شوند نامكررند؛ مضاميني چون خلوص، بندگي، درستكاري، انسانيت، نوع دوستي و... از همين جملهاند. اما قطعا همين مضامين نيز براي جلب توجه مخاطب، بهخصوص مخاطبي كه فرصت همراهي با داستانها و موضوعات متنوع و متعدد را دارد، نياز به جذابيتهاي بياني دارند. نميشود از بينندهاي كه 4 ماه رمضان، از 4 شبكه تلويزيوني سريالهاي مناسبتي را تماشا كرده، توقع داشت هر سريالي را با هر شيوه بياني بپسندد و از آن لذت ببرد.ممكن است سريالهاي ويژه ماه رمضان مخاطب زيادي داشته باشند، اما اين به اين معنا نيست كه همه اين مخاطبان از تمامياين سريالها لذت ميبرند و به عنوان گيرنده پيام، با آن ارتباط لازم را برقرار ميكنند. بينندهاي كه هر شب حرفهايي هر چند ارزشمند و عميق را در قالبي يكنواخت و تكراري يا قابل پيش بيني تماشا كند، آرام آرام به مخاطبي سطحي تبديل ميشود كه مهمترين انگيزهاش براي تماشاي چنين سريالهايي به جاي تفكر و تعمق، مسابقه پيشگويي كردن و لذت از برنده شدن است. امسال هم شبكههاي تلويزيوني سريالهايي را براي مخاطبان خود تدارك ديدهاند. اغما، شكرانه و يك وجب خاك هيچ كدام شيوه بياني تازهاي ندارند. اغما حتي بي آنكه تيتراژش ديدهشود، پيداست كه كار سيروس مقدم است. بيننده اين سريال سابقه تجربه چنين سريالهاي به اصطلاح معناگرا را دارد و ماه رمضانهاي گذشته از اين نمونه را شاهد بوده و خوب ميداند با چه اتفاقاتي رو به رو خواهد شد. ناشيگري كارشناس مذهبي سريال و لو دادن تعليقها راهم اگر بگذاريم كنار اين مسئله، ديگر بايد گفت اغما هيچ چيز تازهاي براي مخاطبش ندارد. يك وجب خاك همان طور كه تهيه كننده و كارگردانش بارها گفتهاند ادامه زيرزمين است. اين مسئله في نفسه براي يك مجموعه تلويزيوني نقص محسوب نميشود. اما اگر چنين مجموعهاي از همان قسمتهاي اول گرهها و تعليقهايش را رو كند، پايان خودش را اعلام كردهاست. اين مسئله، معضل شكرانه هم هست. تنها ميوه ممنوعه شايد در ميان اين سريالها شانس بيشتري داشته باشد. دستمايه نگارش داستان اين سريال هم موضوعي آشناست كه بارها شنيده، ديده و خواندهايم. اما پرداخت مناسب و بيان متفاوت آن با نگاهي امروزي به داستانهايي قديمي، سبب شده جذابيتهاي بيشتري در مقايسه با ديگر سريالهاي ماه رمضان داشته باشد. مميزيها، مصلحت يك رسانه ملي و هزار و يك مسئله ديگر شايد بهانه و دستاويزي باشد براي توليد كنندگان سريالهاي مناسبتي كه بخواهند چنين توليداتي را ناگزير جلوه دهند، اما حقيقت اين است كه هميشه ايدهها و خلاقيتها هستند كه به شكل گيري آثاري ارزشمند ختم ميشوند نه آزاديها و امكانات. اگر قرار باشد بهانهاي از توليدكنندگان سريالهاي مناسبتي پذيرفته شود، مديريت و برنامه ريزي در سازمان صدا و سيماست كه اندك امكان خلاقيت را از بين ميبرد. توقع پرداخت تازهتر و انتخاب شيوه بياني نوتر، از سريالهاي تلويزيوني كه هميشه در دقيقه 90 براي بسياري مناسبتها و از جمله ماه مبارك رمضان، برنامه ريزي ميكند، منصفانه به نظر نميرسد. افسوس كه تلويزيون بعد از اين همه سال كه پخش سريالهاي مناسبتي را در برنامه ماه رمضان خود قرار داده، هنوز در آخرين لحظهها امكان توليد را براي برنامهسازان فراهم ميكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]