تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804809221




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اخلاق ايراني و مرام حسيني


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اخلاق ايراني و مرام حسيني
مجموعه تلويزيوني «رخنه» را در دوساحت به موازات هم مي‌توان با مفاهيم و مظاهر عاشورايي و آئين محرم نسبت دا
نویسنده : سپنتا امانپور 
مجموعه تلويزيوني «رخنه» را در دوساحت به موازات هم مي‌توان با مفاهيم و مظاهر عاشورايي و آئين محرم نسبت داد. به اين معني كه از يكسو قصه از حيث زمان تاريخي نه لزوماً زمان نمايشي در ماه محرم اتفاق مي‌افتد و شاهد مراسم و مناسبت‌هاي محرمي مثل سوگواري و سينه‌زني در فرازهايي از قصه هستيم و از سويي ديگر مفاهيم و پيام‌هاي اخلاقي قصه برگرفته از مفاهيم و ارزش‌هاي اخلاقي است كه برآمده از فلسفه عاشوراست. شخصيت اصلي قصه وحيد مردي حدودا 50 ساله است كه كارگاه ساخت ابزار تعزيه و عزاداري دارد. هنگامي كه وحيد بايد وسايل عزاداري يكي ازهيئت‌هاي مذهبي را آماده كند با مشكل روبه‌رو مي‌شود تا اينكه در ادامه متوجه مي‌شويم وحيد به سرطان مبتلاست آن هم در شرايطي كه همسرش باردار بوده و قرار است تا چند ماه ديگر پدر شود. اكنون او در نقطه صفر زندگي در جايي ميان مرگ و زندگي در يك آزمون سخت الهي قرار گرفته كه بايد در كشاكش حيات در مرز مرگ و زندگي، جوانمردي، انسان بودن و بر سر ايمان خويش نلرزيدن، ايستادگي كند. اين همان موقعيت دشوار اخلاقي است كه امام حسين (ع) در آن و البته در سطحي بالاتر قرار داشت و در اين قصه به نوعي قرار است بر اين تأكيد شود كه هر انساني، عاشوراي خود را خواهد داشت و در موقعيتي قرار مي‌گيرد كه بايد بين حق و باطل بين كفر و ايمان و حتي گاهي بين خود وخدا يكي را انتخاب كند. گويي عاشورا يك استمرار زماني و كربلا يك استمرار مكاني پيدا كرده و به يك تقدير تاريخي بدل شده كه هر يك از ما بايد به آزمون آن تن دهيم. وحيد كه شغل و پيشه اجدادي‌اش ساخت ابزارآلات مراسم عزاداري بوده اينك خود هم به دليل مسائلي كه با شريكش ( رحيم نوروزي) و هم كل كل‌هايي كه يكي از گنده لات‌هاي محل كه از خلافكاران قديمي و تازه از زندان آمده است(ميرطاهر مظلومي) و هم به دليل ابتلا به سرطان آن هم در آستانه پدر شدن؛ به تدريج درام را به تراژدي بدل كرده تا آن را به تراژدي - حماسه عاشورا پيوند زده و بتواند مخاطب را نه مستقيم با مفاهيم عاشورايي كه در موقعيتي كه به درك روانشناختي و شخصي شده از اين حادثه برسند هدايت كند. بازي خوب عليرضا جلالي تبار نيز به ايجاد و امكان اين همذات‌پنداري كمك كرده و مخاطب او را به عنوان يك قهرمان مي‌پذيرد. قهرماني كه صرفاً يك قهرمان سينمايي است و نشانه‌هايي از قهرمان ديني و مردمي مثل اسطوره و اسوه اخلاق بودن را در خود داشته و با او همراه مي‌شود. قهرماني زخم خورده از روزگار و تقدير كه اگرچه در ظاهر شكست خورده است اما سرافراز و پيروز است. در واقع قطب بندي كردن شخصيت‌ها و شمايلي كه از هر كدام از اينها مي‌بينيم به نوعي بازنمايي شخصيت‌ها يا تفكراتي بوده كه در قصه كربلا وجود داشته است از نقش‌هاي منفي تا شخصيت‌هاي منفور، از مظلوميت تا جوانمردي و در واقع حسين تبريزي تلاش كرده تا مبتني بر دو عامل مهم يكي شخصيت پردازي‌ها و دوم بهره‌گيري از مفاهيم و ارزش‌هاي حاكم و مسلط بر واقعه كربلا آنها را در مناسبات آدم‌هاي قصه، شخصيت پردازي و روايت داستان مورد استفاده نمادين و نهادين قرار دهد. ضمن اينكه سعي شده يك زندگي واقعي در «رخنه» تعريف شود كه در عين حال صميميت و گرمايي كه در بطن ايراني‌ها وجود دارد را به تصوير بكشد. ضمن اينكه به ادبيات محاوره‌اي و گفتاري بين شخصيت‌ها نيز بايد توجه داشت كه خود حسين تبريزي درباره آن مي‌گويد: «هنگام نگارش اين سريال به عنوان يك نويسنده مدام دنبال اين بودم كه نقبي به اصالت‌هاي خودمان بزنم بر اين اساس سعي شد حتي شغل‌هايي كه براي بازيگرانم انتخاب مي‌كنم يا ادبياتي كه برايشان قرار مي‌دهم، هم شيرين باشد، هم گوش‌نواز و هم يادآور چيزهايي باشند كه ما اكنون در حال از دست دادن آنها هستيم. تمام سعي‌مان در ساخت سريال «رخنه» اين بود كه به فراخور اين ادبيات شيرين و سنتي به جاي اينكه به عنوان مثال دو كاراكتر به يكديگر توهين كنند يا به جاي استفاده از فحش و القاب نادرست، به يكديگر بگويند: «بي‌تعصب»؛ شايد اين لفظ زيباتر باشد چراكه مردم ما هنوز هم اين نوع رفتارها و زندگي كردن به شكل سنتي را دوست دارند، به همين خاطر نمي‌شود از آنها فاصله گرفت.»
فارغ از قصه و روايت و سنجش كم و كيف آن، آنچه در اين بين و به عنوان يك عامل فرامتني مؤثر بود همين توجه به مؤلفه‌ها و عناصر بومي در قصه است به طوري كه مخاطب احساس مي‌كند با يك قصه و با آدم‌هاي ايراني مواجهه است و اين فضاها را مي‌شناسد. چه فضاي مسجد و هيئت چه فضاي زورخانه و مناسبات حاكم بر آنجا و چه دغدغه‌هاي شخصيت‌هاي سريال را. حتي اين خصلت‌ها را درشخصيتي مثل صفا ( مير طاهر مظلومي) هم مي‌توان به نوعي جست‌وجو كرد. تمام اين اتفاقات، نشان دهنده اين است با وجودي كه تكنولوژي و زندگي ماشيني وجود دارد، اما بشر كنوني ايراني، به شكل سنتي همچنان وفادار مانده و در پس ذهنش سنت موج مي‌زند. در همين راستا بايد به انتخاب لوكيشن‌ها اشاره كرد كه بازهم در خدمت ايراني بودن فضاي قصه است مثلاً تدين كاسب واقعي را در بازار به عينه مي‌ديديم.
 در واقع بايد گفت «رخنه» يك كار كاملاً مذهبي و اخلاقگراست. به خانواده‌ها بها مي‌دهد و به نوعي ذات انسان و صبر و بردباري را در خودش دارد. مهم‌تر از اينها «رخنه» به نوعي دعوت مخاطب به زيست - جهان ايراني است كه در آن مذهب و مليت چنان در هم آميخته شده كه هيچ چيز نمي‌تواند در آن رخنه كند و هويت ما يك هويت دو سويه در هم تنيده شده است كه صرفاً در كنار هم و به تساهل و تسامح مي‌توانند ما را به رستگاري برسانند.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن