واضح آرشیو وب فارسی:فارس: با کاروان شعر عاشورا/7
در خیمه آب نیست و گهواره تشنه است
محمدجواد شرافت علاوه بر شعر، به نوحهسرایی نیز تمایل دارد. نوحههای «شرافت» نیز همچون اشعارش از پیامهای شگفتانگیز عاشورا سرشار است.
خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ شاعران عاشورایی با ذوق و عشقی که دارند در نعت حضرت حسین(ع) و یاران با وفایش شعرهای زیبایی می سرایند اما در این بیان جوانان شوق بیشتری از خود نشان می دهند. توجه شاعران جوان به مقوله حیرت برانگیز و حماسه آمیز «عاشورا» توجهی از سر مطالعه و دغدغه است. «محمدجواد شرافت» از آن دسته شاعرانی است که اشعار عاشورایی قابل تحسینی سروده است. وی علاوه بر شعر، به نوحه سرایی نیز تمایل دارد. نوحههای «شرافت» نیز از پیامهای شگفتانگیز عاشورا سرشار است. «خاک باران خورده» یکی از کتابهای این شاعر طلبه است که در آن شعرهای عاشورایی نیز یافت می شود. می توان گفت «سوگ» و «عشق» دو عنصری هستند که در برخی شعرهای عاشورایی شرافت حضور پررنگ دارند: «در سینه ای که عشق شما موج می زند هفت آسمان حضور خدا موج می زند با یاد تو زلال ترین قطره های اشک در چشم های عاشق ما موج می زند دریای شور و شوق زیارت چه بی شکیب در لحظه های خیس دعا موج می زند وقتی که پرچم حرمت موج می خورد در او هزار قبله نما موج می زند آوازی خشک العطش کودکان هنوز در خیمه گاه مانده به جا موج می زند رودی که گفته اند دلش سخت سنگی است آرام مانده است و یا موج می زند؟ از او چقدر خاطره در ذهن کربلاست تا جاری است خاطره ها موج می زند: تا جاری است خاطره ها موج می زند: در خیمه آب نیست و گهواره تشنه است آن رود روسیاه کجا موج می زند وقتی که ساقی حرم از دست رفته است دیگر فرات آب چرا موج می زند؟ می خواهد اشک طفل تو را در بیاورد این گونه با صدای رها موج می زند اما نه! جای گریه علی خنده می کند خونش اگر چه در همه جا موج می زند در چشم ذوالفقار که خون خواه کربلاست طوفان سرخ خشم خدا موج می زند.»(خاک باران خورده، صص 19-17) البته توجه شرافت به عاشورا در همین جا قطع نمی شود بلکه او درصدد است تا با تلمیح عاشورا را در ذهن مخاطب زنده نگه دارد. مثلا در غزلی با عنوان «هفتاد و دو بهشتی» اینگونه به فرهنگ عاشورا اشاره می کند: «... بوی بهشت می رسد آوار انفجار یک باره خاک بوی خوش کربلا گرفت سرچشمه غرق خون شد خونی که موج موج سرچشمه از محرم خون خدا گرفت هفتاد و دو بهشتی از این خاک رد شدید هفت آسمان ز پای شما بوسه ها گرفت»(همان، ص:47) و جالب است بدانید که شهید محمدجواد شرافت از شهدای هفتاد و دو تن حادثه هفتم تیر است که پدربزرگ شرافت است و نام پدربزرگ را بر نوه شاعرش گذاشته اند. شرافت شاعری ترکیب ساز هم به نظر می رسد. استفاده از ترکیب های بدیع از ویژگی های شعری او به حساب می آید. صحبت کردن از شعر شرافت، زمان بیشتری می خواهد که باید در مقاله ای بلند به زیبایی های ان پرداخت. مطالعه شرافت در حوزه عاشورا مطالعه ای عمیق است. عمقی که در شعر برخی شاعران این روزگار قابل رویت است. از توجه شرافت به نوحه و نوحه سرایی صحبت به میان امد. خوش دارم که این یادداشت را با شعری از او که همسایه دیوار به دیوار نوحه است به پایان ببرم. نوحه ای که زبان حال حضرت رقیه(س) است: «رفتی و با غم همسفر ماندم در این راه گاه از غریبی سوختم گاه از یتیمی گفتم غریبی، نه غریبی چاره دارد آه از یتیمی ای پدر آه از یتیمی من بودم و غم، روز روشن، شهر کوفه روی تو را بر نیزه دیدم، دیدم از دور در بین جمعیت تو را گم کردم اما با هر نگاه خود تو را بوسیدم از دور»(همان، ص72) انتهای پیام/
93/08/13 - 14:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]