واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خانواده سبز- مادر، در بيمارستان بستري است و دختر نگران حال او است... مثل خيلي از دختران ايراني كه هميشه غمخوار مادر هستند... عجله دارد، خيلي زياد... به سوي بيمارستان ميرود، عقربههاي ساعت، نه شب را نشان ميدهد، اتومبيلش را پارك ميكند... از پله هاي بيمارستان بالا ميرود، با عجله خود را به بالين مادر ميرساند... مادر كه دخترش را ميبيند برق شادي در چشمانش ميدرخشد. تمامي مادران ايراني همينطور هستند، عاشق فرزند... مادر او هم همينطور است... او ديوانهوار به دخترش عشق ميورزد و دختر هم به همين شكل مادر را دوست دارد... ساعتي پيش مادر ميماند. حالا ديگر بايد به خانه برود... از مادرش خداحافظي ميكند، روي مادر را ميبوسد، خود را به بيرون بيمارستان ميرساند، اما متوجه موضوعي مي شود، متوجه اتفاقي كه ممكن است براي هر يك از افراد اين شهر بزرگ - تهران - بيفتد... با نيروي انتظامي تماس ميگيرد و آنها را در جريان ميگذارد... ماموران كلانتري به سرعت خودشان را به محل حادثه ميرسانند و او ميگويد: «اتومبيل را پارك كردم، به ملاقات مادرم رفتم، در زمان بازگشت متوجه شدم كه لپتاپ و دوربين ديجيتالم كه محتواي اطلاعات كاري و شخصيام بود را به سرقت بردهاند، عجيب اين است كه به ديگر اشياي قيمتي و پول كه در اتومبيل بوده، كاري نداشتند... ... آنچه كه خوانديد، اتفاقي بود كه چندي پيش در شهر تهران براي هديه سينماي ايران، «هديه تهراني» افتاد... فرداي آن روز خبرگزاري ايسنا، اين خبر را روي تلكس خبرگزارياش ميآورد، هديه تهراني در تماس با ايسنا گفت: «اتومبيلم را در پاركينگ بيمارستان پارك كردم تا به ملاقات مادرم بروم، اما پس از بازگشت، ديدم كه وسايل شخصي در اتومبيلم به سرقت رفته است.» ظواهر امر نشان ميدهد كه حريم خصوصي يك بازيگر ديگر مورد تعرض قرار گرفته است... لپتاپ و دوربين شخصي او كه ممكن است حاوي فايلهاي خصوصي در زمينه كاري و شخصي اين بازيگر تواناي سينماي ايران باشد، بدين شكل به سرقت رفته... او به پليس توضيح داده است كه سارق يا سارقان هيچ اشياي قيمتي ديگري را به سرقت نبردهاند... آيا اين اتفاق ميتواند معنايي جز اين داشته باشد كه عدهاي مراقب او بودند و چنين كاري را در فرصت بهدست آمده، انجام دادند... يا همهچيز تصادفي بوده و سارق يا سارقان نميدانستند كه اين اتومبيل از آن هديه تهراني بوده است... اگر سارق يا سارقان نميدانستند كه اتومبيل مورد نظر از آن تهراني است و لوازم شخصي او را دزديدند، بايد آنها را در بازار به فروش برسانند، البته به احتمال زياد آنها پس از درج اين خبر در نشريات، متوجه شدند كه لپتاپ و دوربين ديجيتال از آن اين بانوي سينماي كشور است و ممكن است آنها را ديگر در بازار نفروشند و اگر هم فروختند، خريدار با ديدن فايلهاي آن متوجه شود كه اين اجناس از آن هديه تهراني است، اما بايد اشاره داشت كه در هر دو صورت، سارق يا سارقان و خريدار جنس دزدي به فايلهاي خصوصي لپتاپ و دوربين دسترسي خواهند داشت كه اميدواريم اين دو وسيله از فايلهاي خصوصي پاك باشند، چرا كه در غير اين صورت خداي ناكرده ممكن است شاهد پخش فايلهاي خصوصي اين هنرمند باشيم... سارق بايد بداند سارق بايد بداند كه سرانجام در چنگال عدالت گرفتار خواهد شد و به سزاي عمل خود خواهد رسيد، اما آيا او ميداند كه چه آيندهاي در انتظار دارد... در اين باره فرماندهي انتظامي استان تهران، سردار «رضا زارعي» ميگويد: متجاوزان به حريم خصوصي افراد بايد بدانند كه مجازات سختي در انتظار آنان است. وي ميگويد: از زمان تصويب قانون مجازات اعدام براي متجاوزان حريم خصوصي افراد، وقوع اين نوع جرايم با كاهش خوبي مواجه شده است... اميدواريم سارقان اين فايلهاي خصوصي به مجازات و حكم عمل خود تا اين لحظه آگاه شده باشند. وي با اعلام اين مطلب ميگويد: به هيچ عنوان نبايد شك كرد، در صورتي كه مجازات اين گونه جرايم بالا برود، بازدارندگي آنها نيز بيشتر ميشود. زارعي ميگويد: وقتي فردي به خود چنين جراتي ميدهد كه وارد حريم خصوصي شهروندان شود و با آبرو و حيثيت افراد بازي كند، چهطور ميتوان با چنين شخصي در حد جريمه و ارشاد برخورد كرد؟ وي با اشاره به تصويب قانون تشديد برخورد با متجاوزان به حريم خصوصي افراد ميگويد: اگر اين قانون پس از تصويب نهايي در چرخه اجرايي به درستي اجرا شود، بيشك با كاهش قابل ملاحظهاي در حوزه اينگونه جرايم مواجه ميشويم. زارعي امنيت اجتماعي را يكي از مهمترين مولفههاي امنيت ميداند و معتقد است اعمال مقتدرانه قانون در اين حوزه ميتواند منجر به پيشگيري قابل ملاحظه جرايم شود. فرمانده نيروي انتظامي استان تهران ميگويد: كسي كه به ناموس مردم دستدرازي و سپس اقدام به فيلمبرداري از عمل پليد خود كرده و با تكثير اين فيلم درآمد هنگفتي به دستآورده، اين شخص جاني است، از اينرو بايد اين جانيان به اشد مجازات محكوم شوند... زارعي ميگويد: بحث برخورد با مجرمان منافاتي با مباحث تربيتي ندارد و وجود جرايم مختلف در حوزههاي اجتماعي، نتيجه كمكاري در زمينه آموزش و فرهنگسازي است... اولين و آخرين نيست در ساليان اخير، بارها ديده شده است كه پخش فيلمها از مهمانيهاي خصوصي افراد كه البته در بين آنها بازيگران و ورزشكاران هم بودهاند به شدت با آبروي آنان بازي كرده است... در سالهاي گذشته ديديم كه تصاوير چند دانشجوي دختر در كنار هم در اينترنت پخش شد و آنها را دچار مشكل كرد. حتي تعدادي از آنان اقدام به خودكشي كردند... يا پدري كه پس از ديدن سيدي فيلم دختر خود در يك مهماني، با او به بدترين شكل ممكن برخورد كرد تا جايي كه دختر روانه بيمارستان شد... و باز هم شاهد بوديم كه چگونه تصاويري از زندگي شخصي هنرمندان و ورزشكاران از جمله فوتباليستها، در اينترنت قرارگرفت... به واقع چرا اين قشر از افراد بايد حواسشان به حريم شخصيشان نباشد تا اين گونه دچار مشكل نشوند. دكتر «ايماني» استاد دانشگاه در اين باره ميگويد: به هر حال يك چهره معروف ورزشي يا سينمايي نميتواند بهطور مراقب اطرافش باشد، چرا كه در كوچه و خيابان، صدها گوشي دوربيندار هر لحظه ممكن است، حركات عادي و روزمره آنان را شكار كند... در چنين مواقعي بهترين روش اين است كه قانون به سختي با مجرمان برخورد كند تا درس عبرتي براي ديگران شود... ضمن اينكه اين قشر از افراد جامعهمان، بايد حواسشان بيشتر جمع باشد... بهطور مثال اگر هديه تهراني، لپتاپ و دوربين ديجيتال خود را همراه خودش ميبرد، شاهد چنين اتفاقي نبوديم و او هم دچار استرس نميشد و امنيت رواني خودش را حفظ ميكرد گرچه نميدانيم كه آيا در لپتاپ و دوربين او فايلهاي خصوصي بود يا نه؟ اما اگر وي مراقبت بيشتري ميكرد، اين وسايل را روي صندلي اتومبيل خود نميگذاشت... اميدواريم كه اين قبيل اشخاص بيشتر حواس خود را جمع كنند. آنچه كه مشخص است، اينكه اين اولين و آخرين تجاوز به حريم خصوصي افراد نيست. اميدواريم سارقان، اجناس اين بانوي سينماي ايران را به او برگردانند و به درخواست پليس هم توجه داشته باشند كه آنها سخت به دنبال پيگيري اين پرونده هستند... همچنين قانون، سختترين مجازاتها را براي مجرمان در نظر خواهد گرفت. سرنخهاي پليس درباره سرقت وسايل شخصي هديه تهراني نظر سرهنگ «داود سلطاني» معاون مبارزه با سرقت اداره آگاهي تهران بزرگ را جويا شديم... او در اين باره به همكار ما گفت: اتومبيل هديه تهراني، آنطور كه در نشريات و خبرگزاريها نوشته شده در پاركينگ بيمارستان نبوده، بلكه در يكي از كوچههاي فرعي خيابان بلوار كشاورز پارك شده بود؛ يك پژو 206 نقرهاي رنگ... وي در مورد مجازات سارق ميگويد: در صورت دستگيري سارق، حكمنهايي با قاضي است، اما در ابتدا بايد ببينيم اين سارق كيست؟ سابقهدار است، بار اولش است، با تعقيب اتومبيل هديه تهراني اين كار را انجام داده يا نه؟ اما در هر صورت پخش محتويات دوربين و لپتاپ، مجازات سنگيني براي او خواهد داشت. سلطاني عقيده دارد: اگر هديه تهراني به هشدارهاي پليس كه بهطور دائم از تلويزيون در حال پخش است، توجه ميكرد، وسايل شخصي خود را آن ساعت شب در يك كوچه فرعي داخل اتومبيل جا نميگذاشت و به طور حتم حالا شاهد چنين اتفاقي نبوديم... از سلطاني پرسيديم آيا 206 تهراني دچار شكستگي شيشه شده كه در پاسخ گفت: آنطور كه در پرونده پيداست، سارق يا سارقان قفل اتومبيل را شكستند... وي ميگويد: اگر اتومبيل در معرض ديد بود و در يك كوچه تاريك و دنج نبود، به احتمال زياد سارق را وسوسه نميكرد. به هر حال كاري است كه شده و حال بايد سارق را دستگير كنيم... وي در مورد پردازش اين موضوع در نشريات ميگويد: البته نميتوانم دقيق بگويم كه سارق، نشريات را مطالعه كرده است يا نه، اما اگر يك درصد در نظر بگيريم كه سارق با مطالعه نشريات به اين موضوع پي برده، به طور حتم وسوسه ميشود كه محتويات لپتاپ و دوربين او را چك كند... و با احتياط بيشتري عمل ميكند... گرچه بايد اشاره داشته باشم كه ما به سرنخهايي دست يافتيم كه البته نميتوانم آن را در جرايد بازگو كنم... معاون مبارزه با سرقت اداره آگاهي تهران بزرگ در پايان ميگويد: از سارق ميخواهم كه هر چه زودتر اموال مسروقه اين بانوي سينما را باز گرداند... چرا كه در غير اين صورت عواقب بدي در انتظار اوست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 432]