- خانواده سبز- مادر، در بيمارستان بستري است و دختر نگران حال او است... مثل خيلي از دختران ايراني كه هميشه غمخوار مادر هستند... عجله دارد، خيلي زياد... به سوي بيمارستان ميرود، عقربههاي ساعت، نه شب را نشان ميدهد، اتومبيلش را پارك ميكند... از پله هاي بيمارستان بالا ميرود، با عجله خود را به بالين مادر ميرساند... مادر كه دخترش را ميبيند برق شادي در چشمانش ميدرخشد. تمامي مادران ايراني همينطور هستند، عاشق فرزند... مادر او هم همينطور است... او ديوانهوار به دخترش عشق ميورزد و دختر هم به همين شكل مادر را دوست دارد... ساعتي پيش مادر ميماند. حالا ديگر بايد به خانه برود... از مادرش خداحافظي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان