تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836949548
هنر جنگیدن نداشتم، عکاس شدم / دوختهچیزاده از روز های جنگ و عکاسی میگوید
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
هنر جنگیدن نداشتم، عکاس شدم / دوختهچیزاده از روز های جنگ و عکاسی میگوید فرهنگ > تجسمی - مجید دوختهچیزاده، میگوید کیفیت عکاسی جنگ ایران مطابق استاندارهای بینالمللیست و جیزی از عکاسی بینالمللی جنگ کم ندارد.
الهه خسروی یگانه: مجید دوختهچیزاده خیلی زود راهی جنگ شده هرچند مشغلههایش در تهران برای راهاندازی دانشکده صدا و سیما به او اجازه حضور مداوم در جنگ نداد اما با این حال، در شش عملیات شرکت داشته و چیزهایی به چشم دیده که گاهی آنقدر تکاندهنده بودند که او دوربین را فراموش کرده است. آقای دوختهچیزاده، چه شد که شما به عنوان عکاس به جنگ رفتید؟ من 23 سال داشتم و جزو اولین کسانی بودم که از جنگ عکاسی کرد. آن زمان من در دانشکده صدا و سیما مسئول گروه تجسمی دانشکده بودم. در واقع مشغول تاسیس دانشکده صدا و سیما بودیم. چرا راهی جبهه شدید؟ آن زمان یعنی در سال ۵۹ وقتی جنگ شروع شد همه می خواستند در آن شرکت کنند. روزهای اول فکر میکردم میروم و میجنگم ولی وقتی در بطن ماجرا قرار گرفتم دیدم جنگجو نیستم، بلکه عکاسم. من یک تیر هم شلیک نکردم، ولی به جای آن عکس گرفتم. یعنی دیدم بهتر است به جای جنگیدن که هنرش را نداشتم، عکاسی کنم. در چه عملیاتهایی شرکت داشتید؟ من اولین باری که به جنگ رفتم راهی غرب شدم. با گروهی از بچههای صدا و سیما به جبهه غرب رفتیم و به شهرهای سر پل ذهاب و قصر شیرین رسیدیم. آن زمان قصر شیرین سقوط کرده بود و وقتی ما رفتیم، سر پل ذهاب هم تازه از دست عراقیها خارج شده بود. من اولین عکسها را از جبهه غرب گرفتم.
پیش از آن که راهی جنگ شوید تصورتان چه بود؟ راستش هیچ تصوری نداشتم. وقتی به سرپل ذهاب رسیدیم، اصلا نمیدانستیم جنگ چیست؟ آنجا خط مقدمی وجود نداشت. شهری بود که تازه آزاد شده بود و مدام توسط موشکهای پنجتایی که با هم شلیک میشدند و به آن خمسه خمسه میگفتند مورد حمله قرار میگرفت. وقتی به شهر رسیدم آنجا با یک پسر کرد آشنا شدم که راهنمای ما شد. وقتی رفتیم تا شهر را ببینیم ناگهان صدای سوتی از دور آمد. پسر به من گفت بخواب روی زمین، ولی من که نمیدانستم چرا باید این کار را بکنم به حرفش گوش ندادم و همهاش میخواستم بدانم این صدای چیست که ناگهان یک خمپاره کنار گوشمان منفجر شد. تازه آن موقع فهمیدم وقتی صدای این سوت میآید یعنی خمپارهای شلیک شده و باید روی زمین دراز بکشم. مردم محلی هم در شهر بودند؟ نه، همه رفته بودند. بیشتر رزمندهها در شهر مانده بودند چون عراق در چند کیلومتری بود و باید مقاومت میکردیم. بعد از آنجا به گیلانغرب رفتیم. در آن شهر مردم بودند، ولی خمسه خمسهها بیامان بر سر شهر میبارید، به خاطر همین مردم در حال فرار بودند. فقط یک تعدادی عشایر با تفنگهای برنویشان مانده بودند که میخواستند در برابر عراقیها مقاومت کنند. آنجا هیچ امکانات نظامی خاصی نبود و بعدا ارتش توپهای دور برد را آورد و در ارتفاعات کار گذاشت و نیروها توانستند از شهر دفاع کنند. آن زمان همین عشایر بودند و رزمندهها که واقعا با دست خالی جلوی عراقیها میایستادند. بعد از آنجا به اتفاق چند تن از دوستان راهی آبادن شدیم. آبادان در حصر بود و ما شبانه داخل محاصره شدیم. یعنی شبانه از توی جاده با ماشینی که چراغش خاموش بود، خودمان را به آبادان رساندیم. در این سفر یکی از بچههای تلویزیون آبادان هم همراه ما بود. آبادان در زمان حصر چه وضعی داشت؟ مردم هنوز بودند. همه خانههایشان را ترک کرده بودند، بلوار خیابان را کنده و پناهگاه درست کرده بودند. خیلی شرایط بدی بود. در جاده ماهشهر به آبادان مردم در حال فرار بودند و همه به سمت ماهشهر میرفتند. در آن شرایط دشوار وقتی شما از مردم عکس میگرفتید چه واکنشی نشان میدادند؟ برخوردها اصلا بد نبود. همه با هم مهربان بودند. واقعا در آن شرایط دشوار محاصره که معلوم نبود غذا کی به شهر برسد، مردم خیلی خوب با هم همکاری میکردند. کلا من در آن سفر از بالاترین نقطه غرب کشور تا جنوبیترین نقطه ایران را زیر پا گذاشتم که عکسهایش بعدها در کتاب فرهنگ جبهه منتشر شد. در یکی از این سفرها در عملیات فتحالمبین شرکت کردم. آنجا دیگر واقعا وسط درگیری بودم. در عملیات جاده اهواز، خرمشهر و بیتالمقدس و آزادی خرمشهر هم حضور داشتم. البته برای آزادسازی خرمشهر یک یا دو روز بعد از آزادسازی به آنجا رسیدم. چون در تهران کار داشتم و مجبور شدم به خاطر کارهای دانشکده به تهران برگردم. اما کلا هر فرصتی که پیدا میکردیم، از کار اداری فراری میشدیم تا خودمان را به جبهه برسانیم. خرمشهر در آن روزها بعد از آزادسازی در دست بچهها بود. عراق همچنان به شدت شهر را میکوبید ولی خرمشهر دیگر آزاد شده بود هر چند واقعا دیگر ویرانهای بیش نبود.
هیچ وقت شد بین عکس گرفتن و مثلا کمک کردن به یک مجروح مردد بمانید؟ بله. موقعیتهای زیادی پیش میآمد که آدم دوربین را کنار میگذاشت و کار دیگری میکرد. در واقع میدیدم که الان وقت عکس گرفتن نیست. مثلا وقتی که باید به یک زخمی کمک میکردم این تصمیم را همیشه میگرفتم. جنگ یک رویداد انسانی ست و نمیشود مکانیکی با آن رفتار کرد. بهرحال برای من این تردید خیلی کم اتفاق افتاد. مثلا یادم هست در عملیات بیتالمقدس با یک وانت به خط مقدم رفتیم. وقتی که داشتیم برمیگشتیم میان راه دیدیم یکی از آمبولانسهایی که پیکر شهدا را به پشت جبهه منتقل میکرد کنار جاده مانده است. جلوی ما را گرفتند و گفتند پیاده شوید. حالا گرمای وحشتناکی هم بود که اصلا نمیشد آن را تحمل کرد. آن بچهها گفتند ماشین ما خراب شده و آمبولانس هم پر از پیکر شهداست. اگر اینجا بمانیم معلوم نیست چه اتفاقی میافتد. باید هر چه زودتر آنها را به پشت جبهه و سردخانه منتقل کنیم. اطرافمان هم به کلی بیابان بود و اصلا مشخص نبود که کی دوباره یک ماشین دیگر از آنجا رد شود. به خاطر همین ما تصمیم گرفتیم پیکر شهدا را به آن وانت منتقل کنیم تا هر چه زودتر آنها را به پشت جبهه برسانیم. خیلی فضای عجیبی بود. وقتی که از جنگ صحبت میشود همه از آدمهای عجیب و غریب و فضای متفاوتی حرف میزنند که آنجا وجود داشت. آدمهایی که مثلا دنبال افتخار و درجه و مقام نبودند و همه دغدغه دفاع از وطن را داشتند. جبهه پر از آدمهای عجیب و غریبی بود که نمیدانستی از کجا آمدهاند و چطور میتوانند این همه خوب باشند. در عملیات بیتالمقدس صبح خیلی زود به خط مقدم رسیدیم. هنوز خاکریز را نکنده بودند و چیزی آماده نبود. لودر جهاد داشت خاکریز میساخت که یک گلوله توپ به کنار لودر خورد و راننده شهید شد. دو دقیقه نکشید که یک نفر دیگر پشت لودر نشست تا کار عقب نیفتد. ناگهان دیدیم یک ستون بزرگ دشمن در عرض یک بیابان بزرگ به سمت ما شروع به حمله کرده است. ما هیچی نداشتیم. مهمات هنوز نرسیده بود و تنها داراییمان آر پی جی و تفنگ بود. بچههای آر پی جی زن هم تازه تازه داشتند بساطشان را جور میکردند تا وسایلشان آماده شود. از آن طرف فرض بگیرید ده تانک و نفربر در کنار هم و در حالیکه بیامان به سمت ما شلیک میکردند نزدیک میشدند. آنجا من شاهد زخمی شدن و به شهادت رسیدن خیلیها بودم. بچهها عین برگ درخت روی زمین میافتادند. در همین شرایط ناگهان دو بسیجی از روی خاکریز رد شدند و درست رفتند و روبروی ستون نشستند و شروع کردند مستقیم به شلیک کردن آر پی جی. هیچ پناه و محافظی نداشتند و هیچ کس بین آنها و ستون دشمن نبود. آنجا من دیگر نمیتوانستم عکاسی کنم. یعنی دوربین اصلا توی دستم نمیماند که بخواهم عکس بگیرم. همان دو بسیجی دو تانک و نفر بر را زدند و با همان دو شلیک تمام آن ستون فرار کردند و رفتند. خدا میداند اصلا باورم نمیشد اما به چشم خودم این چیزها را دیدم.
به نظرتان عکاسی جنگ ایران و عراق تفاوتی با عکاسی جنگ بینالمللی دارد؟ من تجربه عکاسی در جنگهای دیگری که در سایر نقاط جهان رخ داد و میدهد نداشتم اما اصول یکیست، اگرچه با توجه به شرایط هر جنگ مثل شرایط جغرافیایی، اجتماعی و بومی عکاسی جنگ تفاوتهایی دارد. ولی آنچه که من دیدم چه از عکاسی جنگ خودمان و چه از عکاسی جنگ در سایر نقاط جهان، مرا به این نتیجه رسیده که این دو خیلی با هم از نظر نوع کار و کیفیت تفاوتی ندارند. در واقع بچههای عکاس ما در جنگ فوقالعاده عمل کردند و عکسهای بسیار درخشانی گرفتند. مثلا همین سعید صادقی یکی از بزرگترین عکاسان دفاع مقدس است که عین ۸ سال جنگ را در جبهه ماند. من از ۵۹ تا ۶۲ در جبهه بودم. ۶ بار به جبهه رفتم و بعد دیگر نتوانستم. اما یک آدمهایی بودند که کلا در جبهه زندگی میکردند. به هر شکل، همه چیز به نوع نگاه عکاس بستگی دارد. 57۲۴۴
کلید واژه ها: عکس - دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) - هنرهای تجسمی -
چهارشنبه 9 مهر 1393 - 10:30:41
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]
صفحات پیشنهادی
عکاسی دفاعمقدس گونه جدیدی در عکاسی جنگ است
فرهنگ و هنر موسیقی و هنرهای تجسمی در کارگاه تخصصی عکاسی مستند مطرح شد عکاسی دفاعمقدس گونه جدیدی در عکاسی جنگ است امیرعلی جوادیان عکاسی دفاع مقدس را گونه جدیدی در عکاسی جنگ دانست که حال وهوای متفاوتی نسبت به عکس های جنگ در آنها دیده می شود به گزارش خبرگزاری مهر کارگاه تخصصیطرح ˈیک روز با هنرستان منˈ در همدان اجرا شد
طرح یک روز با هنرستان من در همدان اجرا شد همدان - ایرنا - طرح یک روز با هنرستان من در آستانه بازگشایی مدارس روز سه شنبه در تمامی هنرستان های استان همدان اجرا شد معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش استان همدان در حاشیه اجرای این طرح در هنرستان تهذیب همدان در گفت و گو با خبرنگار«مفتون و فیروزه» رونمایی میشود/ بازخوانی جریان روشنفکری دینی در بستر هنر تئاتر در ایران
فرهنگ و ادب کتاب عصر فردا در خانه هنرمندان مفتون و فیروزه رونمایی میشود بازخوانی جریان روشنفکری دینی در بستر هنر تئاتر در ایران تازه ترین رمان سعید تشکری با عنوان مفتون و فیروزه که به تاریخ شکل گیری و جهت یابی جریان روشنفکری دینی در بستر هنر تئاتر در ایران میپردازد دریکتا: دوران اصلاحات به بچهها خیلی سخت گذشت/امینی: فعالیت در عرصه جنگ نرم با روزه استیجاری
فرهنگ و ادب رسانه اختتامیه نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب یکتا دوران اصلاحات به بچهها خیلی سخت گذشت امینی فعالیت در عرصه جنگ نرم با روزه استیجاری حاج حسین یکتا مسئول قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیا گفت ما قرار است وقف شویم و باید خودمان را برای مردم بکُشیم نیامدهایم که بمبیانیه شورای فرهنگ عمومی به مناسبت دفاع مقدس نویسندگان، شاعران و هنرمندان مراحل پیروزی حماسه دفاع مقدس را منعک
بیانیه شورای فرهنگ عمومی به مناسبت دفاع مقدسنویسندگان شاعران و هنرمندان مراحل پیروزی حماسه دفاع مقدس را منعکس کنندشورای فرهنگ عمومی به مناسبت هفته دفاع مقدس بیانیهای صادر کرد و نوشت گذر از مراحل سخت و پرفراز و نشیب هشت ساله جنگ مجالی فراهم آورد تا مردم تلخی مصیبتها و شیرینی پاجمالی/رونمایی از کتاب «مفتون و فیروزه» اثر سعید تشکری تشکری: هنرمندان خراسان غریب هستند/ از خبرنگار
اجمالی رونمایی از کتاب مفتون و فیروزه اثر سعید تشکریتشکری هنرمندان خراسان غریب هستند از خبرنگاران دردمند تشکر میکنمنویسنده رمان مفتون و فیروزه گفت از خبرنگارانی که در ۸ ماه سکوت سعید تشکری که بیشتر از هنرمندان من را دیدند تشکر میکنم و در برابرشان سر فرود میآورم از خبرنگارامصاحبه خواندنی با یک عکاس جنگ
چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۳۲ خبرآنلاین نوشت امیرعلی جوادیان عکاس جنگ میگوید آن حس همبستگی و پیروزی که در طول جنگ و بعد از آن وجود داشت اگر به کل جامعه تسری پیدا میکرد اقتصاد صنعت و فرهنگ ما را دگرگون میکرد به گزارش ایسنا در ادامه مصاحبه خبرآنلاین میخوانید امیرعلی جوادی«تا آمدن احمد» از ناگفتههای جنگ میگوید/ رونمایی از تصاویر جدید
فرهنگ و هنر سینمای ایران تا آمدن احمد از ناگفتههای جنگ میگوید رونمایی از تصاویر جدید فیلمبرداری فیلم سینمایی تا آمدن احمد به کارگردانی صادق صادقدقیقی با موضوع رشادتهای مردم استان بوشهر و بهویژه ساکنان جزیره خارک به پایان رسید و فیلم وارد مرحله تدوین شد صادق صادق&zwnمدرس عکاسی اردبیل: انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نقطه عطف عکاسی مستند ایران است
مدرس عکاسی اردبیل انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نقطه عطف عکاسی مستند ایران استعکاس برجسته و مدرس عکاسی استان اردبیل گفت انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دو جریان مهم تاریخی و نقطه عطفی در رشد و تعالی عکاسی مستند ایران است به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل به نقل از روابطسینمای امروز ایران غمانگیز است/ منتقدان میخواهند جنگ را از سینما حذف کنند
فرهنگ و هنر سینمای ایران ابراهیم حاتمیکیا در هفت سینمای امروز ایران غمانگیز است منتقدان میخواهند جنگ را از سینما حذف کنند ابراهیم حاتمیکیا با حضور در برنامه هفت گفت وقتی منتقد به من میگوید که جنگ تمام شده و دیگر حرف های عادی بزنیم یعنی هنوز نمیفهمد که 1200 کیلومتر ادفاع مقدس نقطه عطف تعالی عکاسی در ایران است/ ثبت وقایع جنگ با 400 عکاس
استانها شمال اردبیل خدمتی دفاع مقدس نقطه عطف تعالی عکاسی در ایران است ثبت وقایع جنگ با 400 عکاس اردبیل – خبرگزاری مهر عکاس اردبیلی معتقد است دفاع مقدس نقطه عطف تعالی و رشد عکاسی به ویژه عکاسی مستند در کشور است به گزارش خبرنگار مهر جاوید خدمتی ظهر پنج شنبه در کارگاه عکاسیمسابقه عکاسی زیبایی تبریز به گام آخر رسید
پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۴۶ نماینده هئیت داوران دومین مسابقه عکاسی از زیباییهای تبریز گفت و خاطرنشان کرد عکس زیباییهای تبریز را ماندگار میکند و بهترین وسیله برای شناساندن این زیباییها به سایر مردمان است به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه آذربایجان شرقی میرجشنواره عکس فیروزه تبریز تنها جشنواره عکاسی زنده در کشور است
استانها شمال آذربایجان شرقی آذرنیا جشنواره عکس فیروزه تبریز تنها جشنواره عکاسی زنده در کشور است تبریز- خبرگزاری مهر رئیس ستاد برگزاری پنجمین جشنواره ملی عکس فیروزه گفت جشنواره عکس فیروزه تبریز تنها جشنواره زنده در ایران محسوب می شود به گزارش خبرنگار مهر حسین آذرنیا عصر دهنر عکاسی تاثیر بالایی برای انتقال زیبایی های تبریز به مخاطبان دارد
استانها شمال آذربایجان شرقی امجدی هنر عکاسی تاثیر بالایی برای انتقال زیبایی های تبریز به مخاطبان دارد تبریز- خبرگزاری مهر مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تبریز گفت هنر عکاسی تاثیر بالایی برای انتقال زیبایی های تبریز به مخاطبان دارد به گزارش خبرنگار مهر اکبر امجدی قبل ازملاقات با جانباز شيميايي يادگار دوران جنگ در شهر فيروزه خراسان رضوي
۷ مهر ۱۳۹۳ ۲۲ ۲۳ب ظ ملاقات با جانباز شيميايي يادگار دوران جنگ در شهر فيروزه خراسان رضوي ملاقات با يادگار دوران جنگ جانباز شيميايي با همکاري مدير مدرسه امان آباد شهر فيروزه به گزارش خبرگزاري موج سيد حسن رضوي کارشناس شاهد و ايثاگران گفت پيرو مصوبه شوراي آموزش و پرورش مبني برمردان جنگ تا پیروزی + اینفوگرافی
روایتی از 8 سال دفاع مقدس مردان جنگ تا پیروزی اینفوگرافی آمار و ارقام مهمترین عملیات های دفاع مقدس کشورهای حامی تسلیحاتی صدام تعداد اسرا و جانبازان تعداد شهدای دانشجو دانش آموز و بسیجی از جمله اطلاعات موجود در این اینفوگراف هستند به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران حعکاسی چند جوان از «زمین بازی»
سهشنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ - ۰۰ ۴۴ زمین بازی سوژهی چند عکاس جوان برای برپایی یک نمایشگاه گروهی شده است احسان براتی مسوول برگزاری این نمایشگاه در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی ایسنا دربارهی این نمایشگاه توضیح داد 27 عکس در ابعاد مختلف از 11 عکاس جوان روی دیوار رفته است موضو-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها